دویچهوله:
حمله به سفارتخانههای ایران در اروپا در سالهای اخیر کمتری رخ داده است. برخی از حضور گرایشی "آنارشیستی" در حمله به سفارت ایران در برلین سخن میگویند و معتقدند این واکنشی است به نقض بیرحمانه حقوق بشر در ایران.
تجمع و تظاهرات در مقابل سفارتخانههای ایران در اروپا، روشی جاافتاده برای نشان دادن نارضایتی و اعتراض مخالفان خارج از ایران به وضعیت حقوق بشر در ایران بوده است و آنچه که مخالفان آن را سیاست "فشار و سرکوب" جمهوری اسلامی مینامند. ولی حمله به سفارت ایران خاطره سالهای گذشته است و درسالهای اخیر بیشتر شاهد اعتراضهای "آرام" بودیم. حتی اعتراضهای گسترده در برابر سفارتخانههای ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نیز در بیشتر موارد تجمعی مسالمتآمیز بود.
حمله گروهی از پناهندگان ایران به سفارت ایران در برلین در روز چهارشنبه ۲۸ نوامبر، از نوعی دیگر بود و به موضوع داغ رسانههای فارسیزبان چه در داخل ایران و چه در خارج از مرزهای این کشور تبدیل شد. معترضین از سنگ و رنگ برای نشان دادن اعتراضشان به "سرکوب و اعدام در ایران" استفاده کردند.
حمید نوذری، مسئول کانون پناهندگان ایرانی در برلین میگوید این روشی است آنارشیستی، اما نمیتوان آن را مصداق استفاده از خشونت دانست. او در عین حال معتقد است که "جمهوری اسلامی با نقض بیرحمانه حقوق بشر چنین واکنشهایی را بازتولید میکند".
گفتگوی دویچهوله با حمید نوذری، مسئول کانون پناهندگان ایرانی در برلین
آقای نوذری حملهکنندگان به سفارت ایران در برلین چه کسانی بودند و آیا به گروه خاصی تعلق داشتند؟
تا آنجا که من میدانم همهشان بچههای پناهجویی هستند که الان در کمپهای مختلف در برلین اسکان دارند، بهاضافهی برخی از آلمانیهای حمایتکننده از آنها. اینها بیشتر دارای گرایشات آنارشیستی هستند. بهویژه آن پرچم سرخ و سیاهشان، که آن را آویزان کردهاند، نشاندهندهی این است که بیشتر بچههایی هستند که گرایشات آنارشیستی دارند.
منظورتان از پرچم سرخ و سیاه چیست؟
بنا برشنیدههای ما، اینها پرچم جمهوری اسلامی ایران را پایین آوردند و به جای آن پرچم سرخ و سیاه را نصب کردند. میدانید که نیروهای آنارشیست آلمانی علامتشان پرچمی است که نصفاش سیاه و نصف دیگرش سرخ است. این نشاندهندهی این است که اینها بچههای پناهجو و گروههای حمایتکنندهی آنها هستند که این پرچم در کمپهای آنها هم بهوضوح قابل مشاهده است.
یعنیگروههای آنارشیست آلمانی
بله.
خواست معترضین چه بوده و چند نفر بودهاند؟
تا آنجا که من میدانم این گروه حدود ۳۰ نفر بودند. این تعداد چه قدر دقیق است، این را من هم نمیدانم. اما طبق گزارشها و خبرهایی که در جاهای مختلف پخش شده، چیزی حدود ۳۰ نفر بودهاند. خواستشان هم عملاً اعتراض به نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران است، بهویژه نسبت به وضعیت و رفتارهای خشنی که در جمهوری اسلامی ایران با زندانیان سیاسی میشود. ازجمله قتل ستار بهشتی، وضعیت خانم نسرین ستوده و همچنین اعدامهای بیشماری که در چند ماه گذشته در ایران انجام شده که اینها برای محکوم کردن این وقایع، این حرکت خودشان را سازماندهی کردهاند و گفتهاند ما بهعنوان پناهندگان سیاسی به خاطر این وضعیتها از ایران فرار کردهایم و نسبت به این اعمال غیرانسانی در ایران این آکسیون و این حرکت نمادین را انجام دادهایم.
مدتها بود که حتی گروههای رادیکال مخالف جمهوری اسلامی هم از روشهایی که شاید بشود گفت غیرمسالمتآمیز استفاده نمیکردند. چرا معترضین از پرتاب سنگ یا ریختن رنگ یا حتی آن طور که در برخی گزارشها آمده ورود به داخل ساختمان و خراب کردن وسائل استفاده کردهاند. اصلاً صحت دارد که این کارها را کردهاند؟
نه، توی ساختمان نرفتند. بیرون بوده. سفارت ایران عین دژ است و ورود به آن خیلی خیلی مشکل است و این حرفها درست نیست. اینها به محوطه و باغ سفارت رفتهاند، آنجایی که پرچم هست و پرچم را کشیدهاند پایین و پرچم خودشان را بردهاند بالا و یکسری رنگ به دیوار و شیشهها نیز پاشیدهاند. اسم این حرکت را نمیشود حرکت خشونتآمیز گذاشت. ما در بسیاری از حرکتهای مدنی در اروپا هم که مسائل بانکها و مسائل مالی و آکاپی بود، این نوع حرکات را دیدهایم. این حرکت مثل حرکتهای خشونتآمیز که به انسانها صدمه زنند و یا کار دیگری کنند، نبوده است. در هر صورت مسئول
این جریان یک حکومت به مراتب ضد حقوق بشر و غیرقانونی در ایران است که با شهروندانش آن طور رفتار میکنند. مقاومت در برابر این ناملایمتیها در ایران محق است. اشکال مقاومت را ممکن است بعضی وقتها شما و یا کسی دیگر و یا منبعی بپسندید یا نپسندید. اینها به نظر من تا آنجایی که به انسانها صدمه نمیزند، مسئلهی عجیب و غریبی نیست و نوع مقاومت را همان طور که در ارتباط با مسئلهی پناهندگی خودشان انتخاب کردهاند، این نوع مقاومت و اعتراض را هم خودشان انتخاب کردهاند. از آنجا که من در آلمان هستم، رنگ پرتاب کردن و این دست مسائل را جزو مسائل خشونتآمیز محسوب نمیشود.
سنگ پرتاب کردن و بریدن سیم خاردار یا رفتن توی محوطه سفارت هم به نظر شما مسئلهای نیست؟
درست است. سنگ به دیوار بوده و طبق گزارشات هم همراه با رنگ بوده. از نرده دیوار بالا رفتن هم نشاندهندهی این نیست که این کار خشونتآمیز بوده یا نه. نوع اعتراض است. بعضیها خودشان را به نرده زنجیر میکنند، بعضیها هم از آن میروند بالا و بعضیها هم مینشینند وسط خیابان و خیابان را میبندند. اینجا مقابل مجلس آلمان در اعتراض به حرکت گروههای راست افراطی، به اضافهی مسئول امور مهاجرین برلین، به اضافهی وکلای مجلس فدرال آلمان وسط خیابان نشستند و راه را بستند که پلیس آنها را چهار دست و پا بلند کرد. اینها جزئی از مقاومت است و در این کشور خوشبختانه این چیزها حل شده است. درست است بعضی وقتها خطایی در بعضی مقاومتها هست، ولی به نظر من عبور از خط قرمز نبوده است. ما در رابطه با گروههای راست افراطی و نیروهای دیگر روزانه در آلمان دهها بار شاهد چنین حرکتهایی هستیم و هیچ کس به آنها عمل خشونتآمیز اطلاق نمیکند.
ولی شما اشاره کردید که اینها یکسری گروههای آنارشیستی بودهاند و خود این کلمه بههرحال بار دارد. فکر نمیکنید که استفاده از چنین روشهایی میتواند آن حرکتهایی را تداعی کند که در ایران در قبال سفارت بریتانیا یا خود آلمان تا بهحال انجام شده و میتواند تأثیر منفی بگذارد در اعتراض به مسئلهی حقوق بشر در ایران؟ اگر روشهای مسالمتآمیزتری را بهکار میگرفت، شاید میتوانست موفقتر باشد؟
نه حتماً. ما دیدهایم که هزاران کار انجام شده و هیچ نتیجهای نداده. برای من بسیار جالب است که بعد از این مسئله وزیر امور خارجه آلمان تلفن را برمیدارد و به همکارش در ایران زنگ میزند و تأسف خودش را اعلام میکند. آیا در رابطه با ستار بهشتی، مسئلهی خانم ستوده و اعدامهای اخیر نیز، آقای وزیر امور خارجه گوشی را برداشته و به همتای ایرانی خودش زنگ زده است یا نه؟
همیشه طرف مقابل نوع مقاومت را تعیین میکند. رژیمی مشروع است که بتواند مقاومت و نظرات و عقاید دیگری را تحمل کند. در رژیمی که آدمهای درون خودش را هم تحمل نمیکند، میباید با اجازهی شما بگویم که دیگر آدمها نمیتوانند انتظار داشته باشند که نوع مقاومت نیز به مانند اروپا یا به مانند کشورهایی باشد که در آنها حکومتها به طریق و قانونی سر کار آمدهاند.
ولی آقای نوذری حتی اروپا هم این را تحمل نکرده، همچنان که پلیس آلمان ریخته و عدهای را دستگیر کرده!
آنها وظیفهشان است که این کار را بکنند. گفتم که وقتی معاون مجلس فدرال آلمان هم وسط خیابان نشست، علیهاش شکایت کردند و دست و پایش را گرفتند و بردند. آنها وظیفهشان است که جلو یکسری کارها را بگیرند. از نظر حقوقی و از نظر دیپلماتیک. اعتراض به نقض سیستماتیک آن هم در رژیمی به مانند ایران، به نظر من با پرت کردن چندتا رنگ و پایین کشیدن پرچم در آن مرحلهای نیست که آدمها را به هیجان درآورد و ای وای ای وای راه بیندازند. در کشوری که مردمش لباس خودشان را نمیتوانند انتخاب کنند، به نظر من خیلی زیاد است که کسی بخواهد از واژه خشونت نسبت به این مسئله استفاده کند.
بازتاب این حرکت اعتراضی در برلین و یا در خود آلمان چه بوده؟
چیز فوقالعادهای نبوده. همه جا به خبر اشاره شده است. در ویدئو تکستهای تلویزیونها هست و در روزنامهها نیز راجع به آن خبر نسبتاً کوچکی نوشته شده. در همان حدی که بوده... یک آکسیون کوتاه مدت چند دقیقهای بوده و در همان حد هم روزنامهها در چند سطر یا در یک ستون به مسئله اشاره کردهاند و این که کسانی که این کار را کردهاند که بودهاند و چگونه بودهاند. کسانی هم که دستگیر شده و آزاد شدهاند، همه پناهجوهایی هستند که برای این آکسیون در این چندماه گذشته به برلین آمدهاند.
همه آزاد شدهاند؟
تا آنجا که من میدانم جزء دو نفر بقیه آزاد شدهاند. آن دو نفر هم یک مقداری مسئلهی ناروشن در مسائل هویتیشان بوده که وکیل دنبال کارشان است و تا جایی که من اطلاع دارم تا چند ساعت دیگر باید آزاد شوند.
حمله گروهی از پناهندگان ایران به سفارت ایران در برلین در روز چهارشنبه ۲۸ نوامبر، از نوعی دیگر بود و به موضوع داغ رسانههای فارسیزبان چه در داخل ایران و چه در خارج از مرزهای این کشور تبدیل شد. معترضین از سنگ و رنگ برای نشان دادن اعتراضشان به "سرکوب و اعدام در ایران" استفاده کردند.
حمید نوذری، مسئول کانون پناهندگان ایرانی در برلین میگوید این روشی است آنارشیستی، اما نمیتوان آن را مصداق استفاده از خشونت دانست. او در عین حال معتقد است که "جمهوری اسلامی با نقض بیرحمانه حقوق بشر چنین واکنشهایی را بازتولید میکند".
گفتگوی دویچهوله با حمید نوذری، مسئول کانون پناهندگان ایرانی در برلین
آقای نوذری حملهکنندگان به سفارت ایران در برلین چه کسانی بودند و آیا به گروه خاصی تعلق داشتند؟
تا آنجا که من میدانم همهشان بچههای پناهجویی هستند که الان در کمپهای مختلف در برلین اسکان دارند، بهاضافهی برخی از آلمانیهای حمایتکننده از آنها. اینها بیشتر دارای گرایشات آنارشیستی هستند. بهویژه آن پرچم سرخ و سیاهشان، که آن را آویزان کردهاند، نشاندهندهی این است که بیشتر بچههایی هستند که گرایشات آنارشیستی دارند.
منظورتان از پرچم سرخ و سیاه چیست؟
بنا برشنیدههای ما، اینها پرچم جمهوری اسلامی ایران را پایین آوردند و به جای آن پرچم سرخ و سیاه را نصب کردند. میدانید که نیروهای آنارشیست آلمانی علامتشان پرچمی است که نصفاش سیاه و نصف دیگرش سرخ است. این نشاندهندهی این است که اینها بچههای پناهجو و گروههای حمایتکنندهی آنها هستند که این پرچم در کمپهای آنها هم بهوضوح قابل مشاهده است.
یعنیگروههای آنارشیست آلمانی
بله.
خواست معترضین چه بوده و چند نفر بودهاند؟
تا آنجا که من میدانم این گروه حدود ۳۰ نفر بودند. این تعداد چه قدر دقیق است، این را من هم نمیدانم. اما طبق گزارشها و خبرهایی که در جاهای مختلف پخش شده، چیزی حدود ۳۰ نفر بودهاند. خواستشان هم عملاً اعتراض به نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران است، بهویژه نسبت به وضعیت و رفتارهای خشنی که در جمهوری اسلامی ایران با زندانیان سیاسی میشود. ازجمله قتل ستار بهشتی، وضعیت خانم نسرین ستوده و همچنین اعدامهای بیشماری که در چند ماه گذشته در ایران انجام شده که اینها برای محکوم کردن این وقایع، این حرکت خودشان را سازماندهی کردهاند و گفتهاند ما بهعنوان پناهندگان سیاسی به خاطر این وضعیتها از ایران فرار کردهایم و نسبت به این اعمال غیرانسانی در ایران این آکسیون و این حرکت نمادین را انجام دادهایم.
مدتها بود که حتی گروههای رادیکال مخالف جمهوری اسلامی هم از روشهایی که شاید بشود گفت غیرمسالمتآمیز استفاده نمیکردند. چرا معترضین از پرتاب سنگ یا ریختن رنگ یا حتی آن طور که در برخی گزارشها آمده ورود به داخل ساختمان و خراب کردن وسائل استفاده کردهاند. اصلاً صحت دارد که این کارها را کردهاند؟
نه، توی ساختمان نرفتند. بیرون بوده. سفارت ایران عین دژ است و ورود به آن خیلی خیلی مشکل است و این حرفها درست نیست. اینها به محوطه و باغ سفارت رفتهاند، آنجایی که پرچم هست و پرچم را کشیدهاند پایین و پرچم خودشان را بردهاند بالا و یکسری رنگ به دیوار و شیشهها نیز پاشیدهاند. اسم این حرکت را نمیشود حرکت خشونتآمیز گذاشت. ما در بسیاری از حرکتهای مدنی در اروپا هم که مسائل بانکها و مسائل مالی و آکاپی بود، این نوع حرکات را دیدهایم. این حرکت مثل حرکتهای خشونتآمیز که به انسانها صدمه زنند و یا کار دیگری کنند، نبوده است. در هر صورت مسئول
این جریان یک حکومت به مراتب ضد حقوق بشر و غیرقانونی در ایران است که با شهروندانش آن طور رفتار میکنند. مقاومت در برابر این ناملایمتیها در ایران محق است. اشکال مقاومت را ممکن است بعضی وقتها شما و یا کسی دیگر و یا منبعی بپسندید یا نپسندید. اینها به نظر من تا آنجایی که به انسانها صدمه نمیزند، مسئلهی عجیب و غریبی نیست و نوع مقاومت را همان طور که در ارتباط با مسئلهی پناهندگی خودشان انتخاب کردهاند، این نوع مقاومت و اعتراض را هم خودشان انتخاب کردهاند. از آنجا که من در آلمان هستم، رنگ پرتاب کردن و این دست مسائل را جزو مسائل خشونتآمیز محسوب نمیشود.
سنگ پرتاب کردن و بریدن سیم خاردار یا رفتن توی محوطه سفارت هم به نظر شما مسئلهای نیست؟
درست است. سنگ به دیوار بوده و طبق گزارشات هم همراه با رنگ بوده. از نرده دیوار بالا رفتن هم نشاندهندهی این نیست که این کار خشونتآمیز بوده یا نه. نوع اعتراض است. بعضیها خودشان را به نرده زنجیر میکنند، بعضیها هم از آن میروند بالا و بعضیها هم مینشینند وسط خیابان و خیابان را میبندند. اینجا مقابل مجلس آلمان در اعتراض به حرکت گروههای راست افراطی، به اضافهی مسئول امور مهاجرین برلین، به اضافهی وکلای مجلس فدرال آلمان وسط خیابان نشستند و راه را بستند که پلیس آنها را چهار دست و پا بلند کرد. اینها جزئی از مقاومت است و در این کشور خوشبختانه این چیزها حل شده است. درست است بعضی وقتها خطایی در بعضی مقاومتها هست، ولی به نظر من عبور از خط قرمز نبوده است. ما در رابطه با گروههای راست افراطی و نیروهای دیگر روزانه در آلمان دهها بار شاهد چنین حرکتهایی هستیم و هیچ کس به آنها عمل خشونتآمیز اطلاق نمیکند.
ولی شما اشاره کردید که اینها یکسری گروههای آنارشیستی بودهاند و خود این کلمه بههرحال بار دارد. فکر نمیکنید که استفاده از چنین روشهایی میتواند آن حرکتهایی را تداعی کند که در ایران در قبال سفارت بریتانیا یا خود آلمان تا بهحال انجام شده و میتواند تأثیر منفی بگذارد در اعتراض به مسئلهی حقوق بشر در ایران؟ اگر روشهای مسالمتآمیزتری را بهکار میگرفت، شاید میتوانست موفقتر باشد؟
نه حتماً. ما دیدهایم که هزاران کار انجام شده و هیچ نتیجهای نداده. برای من بسیار جالب است که بعد از این مسئله وزیر امور خارجه آلمان تلفن را برمیدارد و به همکارش در ایران زنگ میزند و تأسف خودش را اعلام میکند. آیا در رابطه با ستار بهشتی، مسئلهی خانم ستوده و اعدامهای اخیر نیز، آقای وزیر امور خارجه گوشی را برداشته و به همتای ایرانی خودش زنگ زده است یا نه؟
همیشه طرف مقابل نوع مقاومت را تعیین میکند. رژیمی مشروع است که بتواند مقاومت و نظرات و عقاید دیگری را تحمل کند. در رژیمی که آدمهای درون خودش را هم تحمل نمیکند، میباید با اجازهی شما بگویم که دیگر آدمها نمیتوانند انتظار داشته باشند که نوع مقاومت نیز به مانند اروپا یا به مانند کشورهایی باشد که در آنها حکومتها به طریق و قانونی سر کار آمدهاند.
ولی آقای نوذری حتی اروپا هم این را تحمل نکرده، همچنان که پلیس آلمان ریخته و عدهای را دستگیر کرده!
آنها وظیفهشان است که این کار را بکنند. گفتم که وقتی معاون مجلس فدرال آلمان هم وسط خیابان نشست، علیهاش شکایت کردند و دست و پایش را گرفتند و بردند. آنها وظیفهشان است که جلو یکسری کارها را بگیرند. از نظر حقوقی و از نظر دیپلماتیک. اعتراض به نقض سیستماتیک آن هم در رژیمی به مانند ایران، به نظر من با پرت کردن چندتا رنگ و پایین کشیدن پرچم در آن مرحلهای نیست که آدمها را به هیجان درآورد و ای وای ای وای راه بیندازند. در کشوری که مردمش لباس خودشان را نمیتوانند انتخاب کنند، به نظر من خیلی زیاد است که کسی بخواهد از واژه خشونت نسبت به این مسئله استفاده کند.
بازتاب این حرکت اعتراضی در برلین و یا در خود آلمان چه بوده؟
چیز فوقالعادهای نبوده. همه جا به خبر اشاره شده است. در ویدئو تکستهای تلویزیونها هست و در روزنامهها نیز راجع به آن خبر نسبتاً کوچکی نوشته شده. در همان حدی که بوده... یک آکسیون کوتاه مدت چند دقیقهای بوده و در همان حد هم روزنامهها در چند سطر یا در یک ستون به مسئله اشاره کردهاند و این که کسانی که این کار را کردهاند که بودهاند و چگونه بودهاند. کسانی هم که دستگیر شده و آزاد شدهاند، همه پناهجوهایی هستند که برای این آکسیون در این چندماه گذشته به برلین آمدهاند.
همه آزاد شدهاند؟
تا آنجا که من میدانم جزء دو نفر بقیه آزاد شدهاند. آن دو نفر هم یک مقداری مسئلهی ناروشن در مسائل هویتیشان بوده که وکیل دنبال کارشان است و تا جایی که من اطلاع دارم تا چند ساعت دیگر باید آزاد شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر