۱۳۹۲ دی ۷, شنبه

وزیر احمدی نژاد پس از سه سال، امکانات وزارتخانه را واگذار نمی کند

چکیده :روزنامه جمهوری اسلامی در خبری نوشت: یکی از وزرای دولت احمدی نژاد پس از گذشت 3 سال از پایان مسئولیتش در دولت سابق، همچنان درحال استفاده شخصی از امکانات دولتی است. ...

روزنامه جمهوری اسلامی در خبری نوشت: یکی از وزرای دولت احمدی نژاد پس از گذشت ۳ سال از پایان مسئولیتش در دولت سابق، همچنان درحال استفاده شخصی از امکانات دولتی است.
یکی از وزرای دولت احمدی نژاد پس از ادغام چند وزارتخانه و گذشت ۳ سال از پایان مسئولیتش در کابینه دهم، همچنان از امکانات وزارتخانه منحل شده از جمله یک دستگاه پرشیا و یک دستگاه زانتیا به منظور شخصی استفاده می‌کند. این فرد نه تنها پس از پایان مسئولیتش امکانات مذکور را به وزارتخانه تازه تأسیس دولت قبل تحویل نداد بلکه در دولت جدید هم از این امکانات استفاده می‌کند و از قرار معلوم حاضر به تحویل آنها نیست.
وی در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان حامی مالی گروه خاصی در جریان اصولگرا مطرح بود و در دولت نهم و ۲ سال اول دولت دهم از نزدیکترین افراد به محمود احمدی نژاد و عضو مشهور حلقه نزدیک به وی بود.
وی در دولت نهم برای تصدی مهمترین وزارتخانه اقتصادی دولت به مجلس هفتم معرفی شد ولی با مخالفت نمایندگان وقت مجلس، قبل از رأی گیری برای رأی اعتماد، انصراف داد.

موسوی لاری: پس از کربلا ۷۰ هزار تریبون نماز جمعه حرکت امام را “خارجی” نامیدند

چکیده :طبیعی بود بعد از قیام عاشورا بنی امیه سعی کنند جنایت خودشان را توجیه کنند. اولین نیاز آن‌ها این بود که به جامعه بگویند چرا این اتفاق افتاد. بنابراین سعی کرد از واژه‌ای استفاده کند که مردم نسبت به آن حساسیت نشان دهند. تنها واژه‌ای که می‌توانست برای آن‌ها کارایی داشته باشد واژه "خارجی" بود....

حجت الاسلام والمسلمین موسوی لاری در سخنرانی با موضوع نقش محوری حضرت زینب (س) در حوادث قبل و بعد از عاشورا به تحلیلی تاریخی از فضای اعتقادی و اندیشه های اجتماعی مردم پیش از شکل گیری حکومت معاویه، در حین و پس از آن پرداخت و چگونگی نقش امام حسین (ع) و سپس حضرت زینب (س) برای هدایت افکار جامعه در آن زمان را تشریح کرد.
به گزارش سایت جماران، عضو مجمع روحانیون مبارز البته در ابتدا نقش حضرت زینب (س) را به عنوان پیام رسان و مبلغ قیام عاشورا در طول مسیر و پس از واقعه کربلا را مهم ترین مساله این قیام دانست که باید علاوه بر تحمل مصیبت های اهل بیت علیهما السلام مورد توجه قرار داد و افزود: طبعا رسالت حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) این بوده که عاشورا را آنطور که هست ترسیم کنند تا تحریف گران نتوانند به نحوری که خودشان می خواهند از آن بهره گیرند. لذا هم باید محتوای قیام ترسیم می شد و هم باید ماهیت این حرکت و اهداف امام حسین (ع) را برای مردم جامعه آن زمان روشن می کردند. زینب (س) مکمل حرکت امام است و جهت تحقق اهداف ایشان حرکت می کند نه فراتر از آن و نه کمتر. امام حسین (ع) راه خود را آگاهانه انتخاب کرد و باید هدف و ماهیت قیام ایشان تبیین می شد که حضرت زینب (س) با همان علم، درایت و فهمی که امام از شرایط آن زمان داشتند، تداوم بخش راه حسین (ع) شد.
موسوی لاری با اشاره به تاریخ حکومت بعد از رحلت پیامبر(ص)، اظهار کرد: عاشورا نیم قرن بعد از رحلت پیامبر (ص) رخ داد. اگر این نیم قرن یا ۵۰ سال را به دو مقطع ۲۵ ساله تقسیم کنیم، ۲۵ سال اول مربوط به دوران خلفای راشده است. حدود ۲ سال و اندی خلیفه اول حکومت کرد، ۱۱ یا ۱۲ سال دوران خلیفه دوم و به همین میزان هم خلیفه سوم خلافت کرد که مجموع آن ۲۵ سال می شود. اهل سنت این دوران را راشده معرفی می کنند و معتقدند خلفا در این دوران سعی داشتند مسیر جامعه اسلامی طبق عمل به قرآن و سنت پیامبر (ص) ادامه پیدا کند. اگرچه ما و برادران اهل سنت در مبدا شکل گیری این خلافت ها و رفتارهای انجام شده در آن دوران و همچنین اجرای احکام الهی و عمل به کتاب و سنت پیامبر (ص) اختلاف نظر داریم اما همه بر تفاوت قائل بودن میان ۲۵ سال اول و دوم اشتراک نظر داریم.
وی در تشریح ۲۵ سال دوم بعد از رحلت پیامبر(ص)، گفت: از این میزان حدود ۵ سال اول مربوط به زعامت حضرت علی (ع) و امام حسن (ع) است. اهل سنت این سال ها را هم به دوران راشده می افزایند، یعنی دوران خلافت امیرالمومنین (ع) و دوره حدودا شش ماهه امام حسن (ع). آنها معتقدند خلفای راشده چهار نفر هستند که چهارمین نفرشان حضرت علی (ع) است و بعضا امام حسن (ع) را هم جزو خلفای راشده می دانند. بنابراین می توان گفت آنچه در این ۳۰ سال اتفاق افتاد با ۲۰ سال بعدی متفاوت بود. این ۲۰ سال دوران خلافت مطلقه معاویة بن ابوسفیان است که شرایط ویژه ای دارد.
وی با تاکید بر اینکه علمای اهل سنت دوران حکومت معاویه را دوران خلافت نمی دانند، تصریح کرد: علمای اهل سنت بی تردید این مقطع را نه دوران خلافت که دوران سلطنت و مولوکیت اسلامی معرفی می کنند. آنها در کتاب خلافت و ملوکیت در اسلام نوشته ابوالاعلی مودودی آورده اند دوران خلافت اسلامی بعد از امام حسن (ع) تمام شده و دوره ملوکیت آغاز می شود. از این ۲۰ سال حدود ۱۰ سال مربوط به دوران امامت امام حسن (ع) و حیات ایشان و ۱۰ سال بعدی هم در دوران امام حسین (ع) بود.ّ
وزیر کشور دولت خاتمی به تاثیر اتفاقات مختلف بر جامعه اسلامی در ۲۰ سال حکومت معاویه پرداخت و گفت: اتفاقات این ۲۰ سال چهره جامعه اسلامی را عوض کرد. دیگر خبری از جامعه زمان پیامبر (ص) و حتی خلفای راشده نیست. تغییرات زیادی در حوزه اندیشه مردم، اعمال آنها، فرهنگ، باورها، مسایل اقتصادی، اعتقادات و ایمان مردم جامعه ایجاد شده بود. این تغییرات در تمامی شئون جامعه رخ داد که هر کدام نشان دهنده بیماریو ضعف ایجاد شده در جامعه اسلامی است.
وی افزود: وجود جریان فکری خوارج که معتقد بودند هر کسی غیر از خودشان کافر است و باید او را کشت. جریان دگمی که برداشت تنگ نظرانه از اندیشه اسلام داشت.
وی به بیان تاریخچه ای از جریان شکل گیری و فعالیت خوارج، گفت: خوارج پیش از این در اردوگاه علی (ع) بودند و مقابل معاویه می ایستادند. آنها در برابر حرکت تزویرگرایانه معاویه که دستور داد در جنگ صفین قرآن ها را بر سر نیزه بگیرند، چون ایمان و باورهای سطحی و نادرستی داشتند، نوشته ها را با اندیشه های عمیق علی (ع) عوضی گرفته و حضرت را مجاب به پذیرش حکمیت کردند. بعد از داستان حکمیت و شکست ابوموسی اشعری از عمروعاص، همین خوارج با سطحی نگری دیگری مسیرشان را عوض کردند و گفتند هم معاویه و هم علی (ع) از مسیر حق خارج شدند و قتل شان واجب است. معاویه به دلیل اینکه از اول هم مقابل حاکمیت ایستاده بود و علی (ع) هم چون حکمیت را پذیرفت، گناه کرده و در نتیجه کافر است و باید او را کشت. از مساله حکمیت یک برداشت سیاسی شکل گرفت که کم کم این جریان سیاسی برای کسب هویت، سعی به تئوری پردازی کرد.
وی ادامه داد: یکی از مسایل و پرسش های مطروحه در آن زمان مساله ایمان بود؛ اینکه ایمان چیست؟ آیا با اقرار به لسان ایجاد می شود؟ آیا نتیجه عمل صالح انسان است؟ آیا یک اعتقاد درونی است؟ و…. پرسش هایی از این دست. اما بحث روی این موضوع آغاز شکل گیری فرقه خوارج است. این فرقه از مقوله سیاست به مسایل مربوط به اعتقادات درونی وارد شد و فرقه ای ایجاد کرد که بیش از ۳۰۰ سال فعال بود.
وی درباره ملاک ایمان از منظر فرقه خوارج، افزود: خوارج نهایتا معتقد شدند که ایمان در نتیجه عمل صالح است. یعنی اقرار به لسان یا اعتقادات درونی کافی نیست! در نتیجه این تفاوت گذاری و ایجاد فاصله، شکل گیری اصل اعتقادی دیگری از منظر خوارج بود و اینکه هر کسی مرتکب گناه کبیره شد، کافر است و براساس قاعده دیگری جهاد با کافر بر تمام انسان ها واجب است و در نتیجه قتل کافر حلال است! نهایتا آن جریان سیاسی انشعابی از صفین به یک فرقه دارای بنیان فکری تبدیل شد که ایمان را صرفا عمل صالح افراد می داند و غیر از آن را کافر شمرده و قتلش واجب است. آنها با این دید فجیع ترین جنایت ها را در جامعه اسلامی مرتکب شدند. همچنین این تفکر باعث روی آوردن به ترور افراد با منطق مذموم فوق هم شد.
وی تروریست بودن برخی فرقه های کنونی را نتیجه تداوم تفکر خوارج در جوامع اسلامی برشمرد و اظهار کرد: همین گروه هایی مثل القاعده و امثال آنها که هر کسی را جز خودش کافر می داند یا همینطور کشتارهای تروریستی که در عراق اتفاق می افتد در نتیجه همین طرز تفکر است. خوارج تا جایی پیش رفتند که معتقدند بودند اگر کسی ولو گناهی نکرده باشد اما چون جزو حامیان و پیروان شخص گناه کار بوده، پس او هم گناه حمایت کنندگی داشته و قتلش واجب است! خوارج به سمت معاویه هم حرکت می کرد و در اینجا مبارزه با خوارج به نوعی یک قدرمشترک در آن مقطع زمانی می شود اما نهایتا مساله این نیست.
به گزارش جماران حجت الاسلام موسوی لاری با بیان اینکه فعالیت فرقه خوارج بود که باعث شکل گیری جریان خطرناک دیگری شد که معاویه هم از آنها حمایت کرد، گفت: در مقابل جریان خوارج، جریان اهل تسامح و تعاملی شکل می گیرد که از خشونت ناراحت است و نامش را جریان مرجعه می گذارند. مرجعه می گوید باید نتیجه عمل انسان ها را به خدا و روز قیامت واگذار کنیم و اعمال هر کسی در هر جایگاهی به خودش مربوط می شود! معاویه هم که اساسا پایگاه و تکیه گاهی در جامعه اسلامی نداشت و صرفا به تقابل مابین عثمان و علی (ع) دامن می زد و پشت عثمانی ها پنهان می شد، فرصت را مناسب دید و از جریان مرجعه به شدت حمایت کرد.
وی از حمایت قاطع معاویه از فرقه مرجعه به منظور توجیه کردن تمامی اعمال و رفتارش سخن گفت و افزود: در آغاز افراد متنوعی در جریان مرجعه بودند که بعضا از سر خیرخواهی وارد شده بودند اما عده ای هم از فضای تنگ و ترش خوارج ناراحت بوده و عده ای هم به دنبال توجیه کردن کارهای کثیف خودشان بودند. نهایتا این جریان فکری معتقد شد ایمان کاری به عمل ندارد هر کسی هر کاری دلش خواست می تواند انجام دهد و صرفا همین که شهادتین را گفت مسلمان است و ایمان دارد. یعنی اگر کسی در هر جایگاهی صدها گناه هم انجام داد اشکالی ندارد و به خودش مربوط است. این جا بود که معاویه احساس کرد برای تثبیت کردن حکومتش و محکم کردن پایه های آن بهترین فرصت است که از تفکر جریان مرجعه حمایت کند. با منطق مرجعه تمام اعمال حاکم مصونیت می یافت و معاویه اگر از عمروعاص یا والیان فاسد دیگری برای ممالک اسلامی استفاده کند، اشکالی ندارد؛ اگر نماز جمعه را چهارشنبه بخواند اشکالی ندارد؛ شراب خوری در انظار عمومی، سگ بازی، شهوات رانی و…. هیچ مشکلی برای حاکم ایجاد نمی کند. بنابراین مرجعه به حکومت کمک کرد تا بتواند مفاسد درونی خود را توجیه کند!
موسوی لاری استفاده از رسانه را به عنوان یک ابزار تبلیغی کارآمد برای معاویه برشمرد و اظهار کرد: معاویه جریان مرجعه را مبنای فکری جامعه قرار داد و بعد از آن به سراغ استفاده از رسانه رفت. علامه امینی می فرمود معاویه در آن زمان از ۷۰ هزار تریبون نمازجمعه به شکل هدفمند استفاده کرد تا علی (ع) و خاندان و پیروانش را لعن کند. معاویه با اندیشه مرجعه، حکومتش را قوی می کرد و سعی داشت با بیرون راندن علی (ع) و فرزندانش از اعتقادات و تفکر مردم، جایگاه نداشته خود را محفوظ کند چون تا زمانی که علی (ع) بود کسی اصلا توجهی به معاویه نداشت. در ادامه معاویه با بهره گیری از جهل مردم ۲ روش را در حکومتش اجرایی کرد؛ ۱- تبلیغ و استفاده از رسانه نمازجمعه به عنوان مهمترین و تقریبا تنهاترین رسانه عمومی آن زمان ۲- بذل و بخشش های بی رویه، استفاده بی قید و شرط و مفسدانه از بیت المال و خریدن افراد.
وی از تشکیل کمیته ۴ نفره جعل حدیث توسط معاویه سخن گفت و افزود: معاویه با تثبیت حکومتش فرصت دیگری را برای بیرون راندن اندیشه های اسلام ناب محمدی (ص) پیدا کرد و ضمن این موضع گیری که همه چیز ما از پیغمبر(ص) است و باید کاری کنیم سنت و روش او در جامعه استفاده شود، کمیته ۴ نفره ای را برای جعل احادیث منتسب به پیغبر (ص) تشکیل داد. این کمیته متشکل بود از ابوحریره، عمربن عاص، عروة بن زبیر و ……. آنها اینقدر در جعل حدیث پیش رفتند که دیگر برای هر موضوعی حدیث جعل می کردند. ۴ تا ۵ هزار حدیث در کتاب های معروف اهل سنت وجود دارد که خودشان معتقدند اینها از میان ۴۰۰ هزار حدیث که اکثرشان دروغ بوده، جمع آوری شده است! به طور مثال ابوحریره که ۳۵ هزار حدیث در کتب اهل سنت از او نقل شده در سال هشتم هجرت از یمن آمد و مسلمان شد. او تنها یک سال و نیم در زمان پیغمبر بود و از این مدت هم ۹ ماه را به همراه والی بحرین به آنجا رفت؛ حال اینکه چطور در طی چندماه آن همه حدیث از پیغمبر شنیده را اهل سنت باید پاسخ دهند. بنابراین وظیفه کمیته جعل حدیث انکار فضایل علی (ع) و اثبات فضایل نبوده برای معاویه بود. همچنین تغییر برخی احادیث ذکر شده هم یکی دیگر از وظایف آنها بود. به طور مثال ثموربن جندب ۴۰۰ هزار درهم از معاویه گرفت تا برود در میان مردم اعلام کند شنیدم از پیغمبر (ص) که فلان حدیث در شان عبدالرحمان بن ملجم (قاتل امیرالمومنین(ع)) است نه علی (ع).
حجت الاسلام موسوی لاری کاربردی ترین رسانه برای معاویه را ۷۰ هزار تریبون نماز جمعه در سطح جامعه عنوان کرد و توضیح داد: در جامعه ای که هنوز برخی صحابه پیغمبر(ص) و علی (ع) حضور دارند، معاویه از طریق کانون های تبلیغی و رسانه ای که مهمترین آنها به گفته علامه امینی ۷۰ هزار تریبون نماز جمعه بود، بهره می برد و برای لعن علی (ع) در آن و قدیس کردن معاویه با نسبت دادن فضایل جعلی به او، حتی بخشنامه صادر می کرد. جعل حدیث هم که یکی از دیگر اقداماتش برای مخدوش کردن چهره علی (ع) بود و با توسعه نظریه پردازی مرجعه، حکومتش را هم ایمن کرده بود.
وی با اشاره به واکنش امام حسین (ع) نسبت به تغییر فضای اعتقادی و تفکری جامعه، گفت: در فضایی که زیرپا گذاشتن احکام الهی و سنت پیغمبر (ص) گسترده می شد، امام حسین (ع) تمام تلاشش این است تا در میان صحابه و علمای آن زمان روشنگری کند تا جریان معاویه تثبیت و توجیه نشوند و عقاید و تفکرات موهون شان به عنوان یک حقیقت در جامعه اسلامی پایدار نماند. در همین راستا امام (ع) علاوه بر سایر روشنگری ها، ۲ جلسه را با صحابه و علما داشتند که یکی از آنها با مقدمات خاصی برگزار شد اما هر دو در جریان اعمال حج بود. در جلسه اول ۲۰۰ نفر از صحابه در منا کنار امام جمع شدند و پس از اضافه شدن بعضی علما و چهره های شاخص، تعدادشان به حدود ۷۰۰ نفر رسید. امام حسین (ع) در این جلسه ابتدا یکسری فضایل مربوط به حضرت علی (ع) را بیان کرده و احادیث متعددی چون حدیث منزلت، حدیث دار و …. که در شان امیرالمومنین بود را فرمودند و درباره صدق آنها از حاضرین اقرار گرفتند. سپس با آنها شرط کردند تا جماعت بروند و این حقایق را تنها برای مومنین و معتمدین شان بیان کنند. این وضع نشان می دهد فضا در آن زمان تا چه حدی امنیتی و رعب انگیز بوده است.
وی با اشاره به جلسه دوم امام حسین (ع)، اظهار کرد: این جلسه بسیار فوق العاده است و در اینجا ۷۰۰ نفر از صحابه و علما حضور داشتند. این جلسه یک سال پس از مرگ معاویه و در دوران ولایت عهدی یزید بود. امام (ع) در این مقطع چاره ای جز بیان برخی مواضع و مطالب را نداشت. فکر می کنم سخنان امام (ع) در این جلسه یکی از زیباترین تابلوها، منشورها یا مسایل مطرح شده است که همه ما به خصوص کسانی که آگاهی های بیشتری دارند باید به آن توجه کنیم. امام (ع) اینجا با علما و اندیشمندان آن زمان سخن می گوید و در ابتدا با اشاره به جایگاه و تاثیرگذاری علما در میان مردم، نواقص کار آنها را بیان کردند. امام سپس با تشریح احوالات بنی اسراییل و قوم یهود که چرا در قرآن مورد نکوهش خداوند قرار گرفتند، فرمودند برای این بود که بنی اسراییل مشکلات و ظلم ها را می دیدند اما علیه آنها و حاکم چیزی نمی گفتند! و این یا بخاطر طمع حب مال دنیا بود و یا بخاطر حفظ جانشان!
حجت الاسلام موسوی لاری ادامه داد: امام حسین (ع) خطاب به علما فرمودند که شما جماعت مشهور به علم و دانش هستید؛ مردم شما را به خیر و خوبی می شناستند و در نزدشان محترمید؛ تمام سطوح جامعه شما را قبول دارند. حال با دیدن وضع موجود چرا نشسته اید؟! چرا حقایق و واقعیت ها را به مردم نمی گویید؟! امام (ع) سخنان مبسوطی را بیان کردند و نهایتا فرمودند که شما دنیاپرست شده اید؛ از علم تان برای اداره جامعه استفاده نمی کنید در حالی که اداره جامعه اسلامی باید در دست دانشمندان باشد.
وی افزود: در منابع فقهی از این سخن امام حسین (ع) به عنوان یک اصل استفاده می شود. امام (ع) ادامه دادند: ” جامعه ای که بر مدار علم و آگاهی اداره نشود، دچار مشکل خواهد شد و شما باید از علم تان در جهت روشنگری عمومی برای مقابله با ظلم، استفاده کنید.” عروة بن زبیر یکی از فقهای اهل سنت که در کمیته جعل حدیث معاویه حضور داشت، از علمش برای توسعه اندیشه درست اسلامی استفاده نکرد بلکه توجیه گری جنایات دستگاه حاکم شد. قدرت ها در تاریخ همواره سعی می کنند از صاحبان قلم، تریبون و رسانه برای تثبت جایگاهشان در حکومت استفاده کنند. امام (ع) به بحث یزید که رسید فرمودند: ” اگر بنا باشد جامعه به یزید سپرده شود، دیگر چیزی از اسلام باقی نمی ماند. ” امام حسین (ع) حرکتش را از آنجا شروع کرد. ما در زیارت وارث، امام حسین (ع) را وارث تمام انبیاء می دانیم و منظور این است که امام حسین (ع) با حرکت و قیامش از تمام اندیشه های توحیدی و دستاوردهای همه پیرامبران الهی صیانت می کرد و در مقابل جریانی که دین آخرین پیامبر خدا را نشانه رفته بود، ایستاد. پس یعنی تمام جریان حق علیه تمام جریان ظلم قیام کرد. یک انتخاب تیزبینانه از امام حسین (ع) که نهایتا مسیرش به جایی کشیده شد تا همه چیزش را طلب اخلاص تسلیم حضرت حق کند.
وی ادامه داد: طبیعی بود بعد از قیام عاشورا بنی امیه سعی کنند جنایت خودشان را توجیه کنند. اولین نیاز آن‌ها این بود که به جامعه بگویند چرا این اتفاق افتاد. بگویند جریانی وجود داشت که بر خلاف مصالح جامعه حرکت می‌کرد. بنابراین سعی کرد از واژه‌ای استفاده کند که مردم نسبت به آن حساسیت نشان دهند. تنها واژه‌ای که می‌توانست برای آن‌ها کارایی داشته باشد واژه “خارجی” بود. واژه خارجی در قالب فتوای یک عالم مطرح شد و یزید از همان دستگاه تبلیغاتی حکومتش یعنی همان ۷۰ هزار تریبون نماز جمعه و… برای جا انداختن این موضوع در ذهن مردم تلاش می‌کرد. حاکمیت قصد توجیه داشت اما دیر یا زود جامعه متوجه موضوع می‌شد. در ورود اهل بیت به دربار ابن زیاد وقتی حضرت زینب با وجود تمام مصیبت‌هایی که دیده و خستگی‌هایی که متحمل شده بود، با یک شکوه و اقتداری وارد آنجا شد، عبیدالله پرسید این زن کیست که اینقدر خودش را بزرگ می‌بیند؟ به او گفتند زینب (س) بنت علی (ع) است. زینب رفتاری در آنجا داشت که ابن زیاد درون خودش فرو می‌ریزد.
عضو مجمع روحانیون مبارز ادامه داد: اولین بار کلمه خارجی در آن روز مطرح شد و هدف ابن زیاد این بود که بگوید ما با خوارج درگیر بودیم نه با حسین (ع) یا یک جریان اصلاح‌گر. امام حسین (ع) هم چون از این ذهنیت و ترفندهای دشمن آگاهی داشت با زن و بچه‌اش به کربلا رفت تا بعدا نگویند عده‌ای شورشی قیام کرده بودند. پس از واقعه کربلا ۷۰ هزار تریبون نماز جمعه و سایر رسانه‌هایشان به طور کامل آماده بودند. تریبون‌ها وظیفه داشتند از کلمه خارجی استفاده کنند. حکومت حرکت اسرا از کوفه تا شام را هم هدفمند انتخاب کرده بود تا آن‌ها را از تمامی شهرها عبور دهد. به تمامی ولات هم گفته بودند که روی خارجی بودن آن‌ها تاکید کنند. در شام هم چنین فضایی را آماده کرده بودند. اما اولین کار حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) این بود که به جامعه مخاطب خودشان اعلام کنند که ما شکست نخورده‌ایم. حضرت زینب مردم را در کوفه مورد نکوهش قرار داد و همه در آنجا صدای علی را از حنجره زینب شنیدند. زینب همواره کوشش کرد تا قیام عاشورا و پیامش را تببین کند تا این طور تلقی نشود که حرکت امام حسین (ع) یک حرکت خروجی بر علیه حاکم شرعی جامعه اسلامی است.
وی ادامه داد: در خطبه‌ها و کلام حضرت زینب است که می‌فرمایند “ما مفتضح نشدیم بلکه دروغ‌گوها و کذاب‌ها بودند که متفضح شدند. ما خانواده پیغمبر (ص) هستیم. وحی در خانواده ما بوده است.” در جریان مجلس یزید بر خلاف نظر عده‌ای که می‌گویند یزید پشیمان شد باید بگویم که اصلا چنین نبود. او پشیمان نشد. یزید حتی به ابن زیاد جایزه هم داد اما پس از سخنرانی حضرت زینب در مجلس شام و کاخ یزید و همین طور خطابه امام سجاد (ع) در مسجد شام، یزید وادار به عقب‌نشینی شد.
موسوی لاری با اشاره به بخشی از جملات حضرت زینب علیه یزید گفت:‌حضرت خطابه‌ی کوبنده، مقتدر و روشنگرایانه‌ای را علیه یزید داشت: “تو فکر می‌کنی از پیروزی ظاهری که به دست آورده‌ای و ما را اسیر کرده‌ای، یعنی نزد خدا کرامت داری و ما که این طور به دست تو اسیر شده‌ایم قرب و منزلتی در پیشگاه خداوند نداریم؟! فکر می‌کنی هر کسی توانست مخالفانش را سرکوب کند و شرایط ظاهری جامعه را به نفع خود تغییر دهد و از این ابزارهای تبلیغی استفاده کند یعنی پیروز واقعی است و مقرب درگاه خداست؟ اینکه خداوند به تو و امثال تو مهلت داده که پسر پیغمبرش را بکشی و زن و بچه‌اش را اسیر کنی، این نشان مقرب بودن تو نیست بلکه خداوند به گناهکارانی چون تو مهلت می‌دهد تا بیشتر ستم کنند. و… ” یک زن اسیر با چنین قدرتی علیه قدرت مطلقه وقت ایستادگی می‌کند. زینب با قدرت تمام توانست اوضاع را مدیریت کند. اینکه از قول امام سجاد (ع) گفته شد که نماز شب عمه‌اش حتی در شب یازدهم محرم هم ترک نشد، به این دلیل بود که زینب نمی‌خواهد شکست به خودش راه دهد. او دختر علی (ع) است. او می‌خواهد کاروان را هدایت کند. شکست، برای منحرفین از راه حق است.
وی افزود: زینب در مقابل ابن زیاد و همین طور یزید آنقدر مقتدرانه صحبت می‌کرد که به خوبی به اطرافیان القا می‌کرد که صاحبان حق هیچ گاه شکست نمی‌خورند. نقش زینب در دو چیز بسیار پررنگ است. اول آنکه در تمامی سخنرانی‌هایش بر مواضع پدر و برادرش تکیه می‌کرد. درباره آنچه را که امام به خاطرش قیام کرده بود روشنگری می‌کرد و همواره سعی داشت جهت‌گیری حسین (ع) را حفظ کند. در جامعه آن روز دزدی، تملق، زیر پا گذاشتن عدالت، مسئولیت دادن به افراد نالایق، گناه در انظار عموم و… زیاد شده بود و زینب همواره در خطابه‌هایش بر نکوهش این رفتار حکومت تاکید داشت. نقش دوم زینب این بود که معمولا وقتی میان دو جناح درگیری ایجاد می‌شود و یکی شکست خورده و دیگری پیروز می‌شود، جناح پیروز سعی می‌کند تمام جنایات را متوجه جناح شکست خورده کند و بگوید آن‌ها بودند که جامعه را به چالش کشاندند. آن‌ها بودند که هزینه بر ما متحمل کردند. به هر حال آن ۷۰ هزار تریبون نماز جمعه در اختیارشان بود. در اینجا زینب در یکی از مهم‌ترین نقش‌هایش همواره تلاش کرد با تبیین ماهیت عاشورا، برای مردم، روشنگری کند که قیام امام حسین (ع) یک حرکت خروجی نبوده بلکه حق قانونی آن‌ها و دیگران است که مقابل فجایا و مفاسد حکومت بایستند.
موسوی لاری با بیان اینکه پس از سخنرانی‌های حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) در شام، ورق برگشت و یزید مجبور به تسلیم شد گفت: یزید پس از عقب‌نشینی که داشت می‌گفت “خدا لعنت کند عبیدالله بن زیاد را. من به کمتر از این هم قانع بودم.” دیگر جامعه به خاطر روشنگری‌های زینب و امام سجاد متوجه کار شده بود. شرایط عوض شد. زینب وقتی وارد مدینه شد و دست‌ها را رو به حرم پیغمبر (ص) گرفت و آن واقعه دردناک را خطاب به پیغمبر گفت غلغله‌ای در فضای مدینه ایجاد شد. مدینه تاب تحمل چنین رفتاری را از حکومت نداشت و در همان سال اول در حالی که کمتر از هنوز یک سال کامل از قیام امام حسین (ع) نگذشته بود، قیام کرد. عبدالله بن حنظله علیه یزید شورش کرد. بعد قیام توابین و بعد هم جریان‌های دیگر؛ تمام آن‌ها منجر به نابودی بنی امیه شد و شروع این حرکت در نتیجه افشاگری‌های زینب (س) بود.
به گزارش جماران، عضو مجمع روحانیون مبارز در پایان تاکید کرد: اگر حضرت زینب (س) نبود کربلا در کربلا می‌ماند یا بهتر بگوییم کربلا در کربلا می‌مرد. پس از قیام امام حسین (ع) و واقعه عاشورا زینب حرکت‌های بعدی را سامان داد و دیگر یزید نتوانست سرپا بایستد.
این سخنرانی شب گذشته چهارشنبه مصادف با شب ۲۳ صفر، در حسینیه فاطمه‌الزهرا تهران انجام شد.

جوابیه کمیته تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی؛ کارت‌های هدیه مرتضوی به معاون احمدی‌نژاد

چکیده : هر چه پیش‌تر می‌رویم، زوایای تازه‌ای از فساد مالی در تامین‌اجتماعی پیش روی مخاطب قرار می‌گیرد. حالا دیگر برای اذهان عمومی مشخص شده که حاتم بخشی‌ها در قالب کارت هدیه نه برای ایتام و بیماران در اولویت که در بهترین حالت برای کمک به پرسنل نهاد ریاست‌جمهوری بوده. سوال دیگر این است که آیا کارت هدیه دیگری که به مسوولان و برخی نمایندگان ارایه شده، از سرنوشت مشابهی برخوردار بوده یا در مسیر درست هزینه شده است؟...

عضو هیات تحقیق‌ وتفحص مجلس شورای اسلامی از سازمان تامین‌اجتماعی و «شستا» جوابیه‌ای برای «شرق» فرستاده است که در بخش‌های مختلف آن مستندات تازه‌ای از فساد در تامین‌اجتماعی رو شده، آن‌هم مستنداتی تازه درباره تخلف معاون اول «محمود احمدی‌نژاد».
در گزارش تفحص از تامین‌اجتماعی به صراحت به بخشی از حاتم‌بخشی‌ها اشاره شد، در آن میان اهدای برخی کارت‌هدیه‌ها به وزرا، معاون رییس‌جمهوری و نمایندگان مجلس حاشیه‌ساز شد.
نادر قاضی‌پور، نماینده ارومیه در مجلس حالا مستندات تازه‌ای رو کرده و بر این اساس مشخص شده که «محمدرضا رحیمی»، «۵۰‌میلیون‌تومان کارت‌هدیه» دریافتی را نه به «ایتام» و «بیماران» که به پرسنل نهاد ریاست‌جمهوری بخشیده است.
او در بند نخست جوابیه‌ای که برای «شرق» فرستاده تاکید دارد: «در مورد اکاذیبی که آقای مرتضوی فرموده‌اند خاطرنشان می‌شود در گزارش این هیات درخصوص پرداختی به معاون اول وقت رییس‌جمهوری به صراحت این جمله آمده: تحویل به رییس دفتر آقای ترابی جهت مساعدت به ایتام و هزینه درمان مراجعان با اولویت بیمه‌شدگان تامین‌اجتماعی تاییدیه ۲۲/۱/۹۲» تصویر این مدرک را هم شخص آقای مرتضوی در تاریخ ۷/۸/۹۲ به انضمام ۱۱۰برگ تصویر مدارک دیگر تحویل هیات داده و ما با رعایت اخلاق، همان را که ایشان داده‌اند، منتشر کردیم. اما ناگزیرم در همین جا به این نکته اشاره کنم که تصویر مدرک یادشده در اسناد مالی سازمان موجود نبود. آنچه در سند با شماره ۲۰۶۵ از سوی امور مالی سازمان به هیات تقدیم شده دوبرگ رسید، است. در برگ رسید اول مسوول توزیع وجوه در سازمان به صراحت خطاب به آقای مرتضوی نوشته است: «بنا به دستور و در حضور حضرتعالی مبلغ ۵۰‌میلیون‌تومان در قالب کارت‌هدیه تحویل جناب آقای رحیمی معاون اول محترم ریاست‌جمهوری شد.» و ایشان مراتب را خطاب به مدیرکل امور مالی تایید فرموده‏‌اند و در برگ رسید دوم آقای ترابی به تاریخ ۱/۱/۹۲ گواهی کردند که «جهت پاداش و جبران زحمات پرسنل نهاد و حوزه معاون اول» این مبلغ را دریافت کرده است. به همین خاطر مشخص می‌شود چه کسی به مدارک توجه کرده یا نکرده؟»
افشای مستندات تازه از سوی عضو تحقیق‌وتفحص تامین‌اجتماعی
نادر قاضی‌پور به‌عنوان عضوی از هیات تفحص از تامین‌اجتماعی در واکنش به انتشار گفت‌وگوی روزنامه «شرق» با «سعید مرتضوی» در صفحه ۶ روزنامه شماره ۱۹۱۳ و انتساب برخی موارد به هیات تحقیق‌وتفحص جوابیه‌ای برای روزنامه فرستاده، جوابیه‌ای که خود، منبع تازه‌ای برای افشای ناگفته‌های این سازمان است.
قاضی‌پور در بند دیگری از جوابیه‌اش از اینکه بالاخره مرتضوی ماجرای پرداخت پاداش به مدیران را پذیرفته و آن را حسب قانون – مصوب هیات‌امنا و هیات مدیره- دانسته، اظهار خوشحالی کرده و این سوال را پیش‌روی مرتضوی قرار می‌دهد: «آیا زیبنده است فرمولی طراحی شود که در سال ۹۲ بابت کار نکرده سال ۸۶ تا ۹۱ پاداش چند ده‌میلیون‌تومانی مطالبه کرد؟»
ردای گشاد مدیرعاملی بر تن مرتضوی
قاضی‌پور در بند دیگری از این جوابیه گفته: «مرتضوی در پاسخ قریب به ۱۵‌میلیون‌بازرسی انجام‌شده خلاف ماده ۹۲ قانون نظام صنفی به صراحت گفته این موضوع ربطی به مدیرعامل ندارد و مصوب مجلس شورای اسلامی دارد. همین یک جمله ایشان نشان می‌دهد ردای مدیرعاملی سازمان بر تن ایشان گشاد بوده است.»
به گفته او، «مرتضوی در جلسه مشترک پس از بحث درخصوص مطالب فنی و درآمدی سازمان در حضور اینجانب و آقایان دکتر دهدشتی و محجوب به صراحت تاکید کردند که درخصوص مسایل فنی نه ادعایی دارند و نه دفاعی.‌ای کاش همان روال را پیش می‏گرفت تا ناگزیر نشود بازرسی خلاف قانون سازمان را مطابق مصوب مجلس اعلام کند.»
مرتضوی اموال بیمه‌شدگان را به مسلخ برد
درخصوص تفاهمنامه منعقده با هلدینگ سورینت قشم به مدیرعاملی آقای بابک زنجانی مطالب فراوانی گفته شده. مرتضوی در بخشی از گفت‌وگویش با «شرق» انتقادهایی مطرح کرده که افق جدیدی فراروی قضاوت‌کنندگان قرار می‌دهد. مرتضوی از قول فردی که به نقل ایشان معرف آقای زنجانی بوده، در مورد حمایتش از این فرد گفته: «چون آقای زنجانی در خطر تحریم اتحادیه اروپا و آمریکا واقع شده و نمی‌تواند در خارج کشور فعالیت اقتصادی داشته باشد…»
اما حالا نادر قاضی‌پور سوال کلیدی روی میز سعید مرتضوی می‌گذارد: «این جمله نشان می‌دهد که مرتضوی از همان ابتدا از ریسک بسیار بالای تفاهمنامه مطلع بوده‏. حال که اموال بیمه‌شدگان را به این مسلخ بردند با کدام جسارت قبل از آنکه وجهی در داخل کشور به حساب سازمان واریز شود چک‌های تضمینی به هلدینگ مذکور داده شده است. کیفیت و میزان قیمت‌گذاری که خود جای بحث است به کنار؛ این چه تفاهمنامه‏ای است که به مثابه یک «بیع‌نامه» با آن برخورد می‌شود و بابت وجه به مقصدنرسیده چک تضمین داده می‌شود؟» سوال دیگر عضو کمیته تفحص از سعید مرتضوی این است: «دلیل وقفه ۶ ماهه در لغو یکطرفه تفاهمنامه (شما بخوانید بیع‌نامه) چه بوده و چرا در زمان ایشان با وجود فرصت فراوان چک‌ها مسترد نشده؟ چرا موضوع آن جلسه مهم در حضور «آقایان مهم‌تر» که منجر به عدم پیگیری حقوقی سازمان شده است را بازگو نمی‌کنند؟»
مرتضوی بداند هر گردی، گردو نیست
عضو هیات تحقیق‌وتفحص همچنین تاکید دارد: «در مورد «معادن گل گهر سیرجان» دوباره ایشان به ایراد تهمت و جار و جنجال کاذب رو آورده‏اند. نخست در بند ۱۶ پیشنهادات نهایی هیات مندرج در صفحه ۸۳ گزارش از معادن ۲ و ۳ گل‌گهر نام برده شده و هیات خواستار لغو مصوبه دولت فعلی و تکمیل عملیات واگذاری آن شده است. دوم اینکه به آقای مرتضوی نیز در همان زمان عرض شد که ادعای ۱۵‌هزار‌میلیاردتومان را از کجا آورده است. معدنی که هنوز روند واگذاری آن طی نشده و قراردادی مبادله نشده چگونه توسط آقای مرتضوی ارزش‌گذاری شده است؟ بنده به‌عنوان رییس هیات تحقیق‌وتفحص از معادن اعلام می‌کنم پس از مشخص شدن ارزش واقعی این معادن، آن را به استحضار آقای مرتضوی برسانم. البته ایشان خودشان گفته‏‌اند «حقوقدان» هستند ولی بدانند هر گردی، گردو نیست.»
قاضی‌پور همچنین به پرسش و پاسخی درخصوص یکی از شاکیان پرونده کهریزک اشاره دارد و می‌گوید: «ای کاش مرتضوی دست‌کم ابتدا از صحت منبع درج خبر مطمئن می‌شد و سپس تکذیب می‏فرمود. چیزی که گفته نشده تکذیب آن مفهومی ندارد.»
چند روز پیش خبری به نقل از علیرضا محجوب چند ساعتی روی خروجی «خانه ملت» قرار گرفت و در آن محجوب ادعا کرده بود که هزینه اخذ رضایت از شاکی کهریزک از سازمان تامین‌اجتماعی پرداخت شده، یکی، دو ساعت بعد خبر از خروجی خبرگزاری مجلس برداشته شد و محجوب نیز تاکید کرد که خبرنگار ماجرا را درست روایت نکرده و اصولا سوال و جواب درباره موضوع دیگری بوده است.
قاضی‌پور در بند پایانی جوابیه‌اش، خطابه‌ای تند و تیز نسبت به سعید مرتضوی قرائت کرده: «اسناد و مدارک تحقیق‌وتفحص در اختیار نمایندگان محترم مجلس قرار دارد و همگی آنان امین ملت و نظامند. آن کسی که متاسفانه عملکردش در طول سال‌های متمادی خوراک رسانه‌های ضد انقلاب است، سعید مرتضوی است نه منتخبان ملت.»
هر چه پیش‌تر می‌رویم، زوایای تازه‌ای از فساد مالی در تامین‌اجتماعی پیش روی مخاطب قرار می‌گیرد. حالا دیگر برای اذهان عمومی مشخص شده که حاتم بخشی‌ها در قالب کارت هدیه نه برای ایتام و بیماران در اولویت که در بهترین حالت برای کمک به پرسنل نهاد ریاست‌جمهوری بوده. سوال دیگر این است که آیا کارت هدیه دیگری که به مسوولان و برخی نمایندگان ارایه شده، از سرنوشت مشابهی برخوردار بوده یا در مسیر درست هزینه شده است؟

نامه همسر تاجزاده به مراجع و علما: سکوت در برابر ظلم چه حکمی دارد؟ آیا مراجع از ستمها بی خبرند یا «تقیه» که مختص زمان حاکم جائر است موضوعیت پیدا کرده؟

چکیده :آیا مراجع عالیقدر و علمای اعلام از اِعمال این حجم از ستم به نام و ادعای مسلمانی بی اطلاع و غافلند یا اصل «تقیه» که مختص زمان ائمه جائر است در زمانه ما موضوعیت پیدا کرده است و امت اسلامی از آن بی خبرند!...


فخرالسادات محتشمی پور در نامه ای خطاب به علما و مراجع که حاوی شرح ظلم و ستمی که برهمسر وی، سید مصطفی تاجزاده، رفته، سوالاتی از مراجع و علما مطرح کرده که به دور از حاشیه روی و اغراق، پاسخگویی به یکایک آنها حداقل انتظاری است که هر فرد مومنی میتواند از مراجع دینی خود داشته باشد.
به گزارش کلمه، در این نامه محتشمی پور میپرسد: «اساسا صرف «نقد» از زمامداران اسلامی با توجه به این که امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه همگانی است، چه حکمی دارد و تکلیف احکام صادره محاکمه قضائی که افراد را به صرف نقد منصفانه و گیریم غیرمنصفانه به مجازات هایی فراتر از توان کیفری محکوم می کنند، چیست؟!»
همسر معاون دربند وزیر کشور دولت سیدمحمد خاتمی تصریح کرده است: حصر فعلی غیرقانونی است که متأسفانه اول بار در مورد فقیه عالیقدر حضرت آیة الله العظمی منتظری اعمال شد و چون عکس العمل لازم از طرف حوزه و افکار عمومی نشان داده نشد، در مورد بزرگوارانی چون خانم دکتر رهنورد و آقایان موسوی و کروبی نیز اعمال شد و به دنبال آن حصر در بیمارستان در مورد بعضی زندانیان سیاسی تا حدود نزدیک دو سال و حصر در زندان در مورد آقای تاجزاده به مدت نزدیک به سه سال و نیم اعمال شد. اینک که دستگاه قضائی و امنیتی این گونه اقدامات غیرقانونی را به راحتی و بدون نیاز به پاسخ انجام می دهد تکلیف مسلمانی ما و جایگاه امر به معروف و نهی منکر و تکلیف اصلاح حکومت چیست و کجاست؟
متن کامل استعلام نامه سرگشاده فخرالسادات محتشمی پور به مراجع و علما که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علی اسیر الکربات و قتیل العبرات
حضرات آیات عظام، مراجع عالیقدر و فضلای عالیقدر
سلام علیکم
این پنجمین اربعین است که در سوگ مولای عاشقان و آزادگان، حسین بن علی (ع) مویه و ناله می کنیم در حالی که بیش از گذشته حال و وضع و مقام آن حضرت و اهل و عشیره نیک خصال و نیک مرام و اصحاب والامقام ایشان را درک کرده ایم و بیش از همیشه دنائت و شقاوت دشمنان بی مقدارشان را می فهمیم که چون از بیعت امام با یزیدِ منحرف از دین و مروج بی اخلاقی و رذالت ها ناامید شدند، فتوای قتل او را گرفتند و در کشتن او و اصحابش بر یکدیگر پیشی گرفتند و زود از کرده خویش پشیمان شدند و گناه را به گردن یکدیگر انداختند و زود تاوان بندگی شیطان را پس دادند و زود فعل قبیحشان گریبانگیرشان شد و زود خون مظلوم دامنشان را گرفت و آنچه کردند عبرتی شد برای امت های بعد از ایشان.
باری نزدیک پنج سال است که ما خانواده های زندانیان سیاسی که بعضا خود نیز طعم زندان و انفرادی و دست کم احضار و پرونده سازی بداندیشان و بازجویی را چشیده ایم با معنی ظلم آشناییم و طعم آن را و رنگ و بوی آن را خوب می شناسیم. و این پنجمین اربعین را در حالی سپری کردیم که هنوز خون های به ناحق ریخته و دل های با شقاوتِ سخت دلان شکسته و تن های به عداوت شکنجه دیده و روح و روان های آسیب دیده و به ناخنِ تیزِ بدسگالان خراشیده مقابل دیدگان شاهدان امروز وقایع چند سال اخیر ایران، تازه و برجسته و آشکار است و گویی هر روز که می گذرد خون ها سرخ تر، زخم ها عمیق تر، جراحت ها گسترده تر و رنگ چهره ها پریده تر می شود چرا که گویی قرار نیست ترازوی عدالت از پستوی عدالت خانه بیرون آید و به محاکم قضایی راه یابد و قاضی قرآن را نصب العین خویش قرار دهد و دادستان فقط از خدا بترسد. بلکه بنا بر لجاجت و سخت دلی و شقاوت و کینه ورزی بیشتر است تا مظلوم مجبور به اعتراف شود به گناه ناکرده و آزاده مجبور به زانو زدن شود در برابر مدعیان خدایی و شریف مجبور به بندگی غیرخدا شود و عزت خدادادی به تمسخر گرفته شود!
حضرات آیات عظام و علمای اعلام
نه تنها زبان اینجانب، همسر آزاده دربند سید مصطفی تاجزاده، از شرح همه بی عدالتی های صورت گرفته طی نزدیک چهارسال و نیم سپری شده از انتخابات ۸۸ در محاکم قضائی مان و شرح همه شکنجه ها و پلیدی های صورت گرفته در جریان بازداشت های غیرقانونی و بدون محاکمه و حبس های انفرادی همراه با بازجویی های خشونت بار و درهم شکننده و تحقیرآمیز هزاران ایرانی مسلمان و غیرمسلمان از هر قوم و زبان و فرهنگ و مرام، و تبعیدها و زندان در تبعید ها و حصرها در خانه و بیمارستان و زندان عاجز است، بلکه حتی توان بیان آن چه را بر همسر عزیزتر از جانم و خانواده مظلوم او گذشته است، ندارم. اما آن چه مرا وادار به نوشتن این مرقومه دل آزار نموده ستمی است که بیش از خود زندانی سیاسی بر خانواده او می رود و در پی آن طرح سوالاتی که این روزها بر زبان جوانان مسلمان ایرانی و غیرایرانی جاری است و این پرسش اساسی که آیا مراجع عالیقدر و علمای اعلام از اِعمال این حجم از ستم به نام و ادعای مسلمانی بی اطلاع و غافلند یا اصل «تقیه» که مختص زمان ائمه جائر است در زمانه ما موضوعیت پیدا کرده است و امت اسلامی از آن بی خبرند!
بزرگواران و زعمای دینی مسلمانان
مستحضرید که این جانب همسر «زندانی خاص بیت شریف» مکرر شرح احوال عزیزدربندم، که تبعیت از او به گفته برخی حضرات باید بهشت را برمن واجب نماید، موجب بازداشت و انفرادی و محاکمه و صدور حکم برایم شده است، برای شما نگاشته ام و گاه از باب اتمام حجت گفتارها و نوشتارهایی را حضورا خدمتتان عرضه داشته ام و البته در مواردی توفیق زیارت نصیب نگشته و پیام ها را با واسطه رسانده ام و گاه با اهل بیت گفتگو کرده و وظیفه امانت داری را به خواهران بزرگوارم محول کرده ام وهر بار مورد لطف و مرحمت و شفقت قرار گرفته و راهنمایی های بزرگوارانه تان را به کار بسته ام که برخی از این ارشادات در بازجویی ها در بازداشت گاه غیرقانونی سپاه پاسداران(دوالف) هم به کار من آمده است. (از جمله فرمایشات ارجمند حضرت آیة الله العظمی وحید خراسانی در ضرورت بهره مندی از مخّ فقاهت برای جدا کردن یک انسان از جامعه و خانواده) که چه بسا مشکلاتی را به لحاظ امنیتی برای بعضی از بیوت و دفاتر به دنبال داشته است. با این همه بار دیگر برخود واجب دانستم که پس از حدود سه و سال و نیم انفرادی و حصر در زندان همسرعزیزتر از جانم «مصطفی» که والاترین مقام نزد پروردگارمان نصیبش باد، گزارشی از وضع و حال وی بنا به وسع و طاقت خویش به پیشگاهتان عرضه کنم تا علاوه بر اطلاع رسانی تکلیف خود را نیز بدانم و نسبت به سستی و کوتاهی های احتمالی در اقامه «رسالت و وظیفه همسری» توسط شما بزرگواران و زعمای دینی متنبه شوم.
۱- سید مصطفی تاجزاده با حکم بازداشتی که سه روز قبل از انتخابات ۸۸ توسط متهم اول کهریزک قاضی مرتضوی (دادستان وقت) امضاء شده بود، در یورشی وحشیانه به منزلش در نیمه شب ۲۳ خردادماه دستگیر و بلافاصله به بازداشت گاه غیرقانونی سپاه (دو الف) منتقل شد.
۲- بازجویی های سخت و خشن و آزارنده و دست درازی های بازجوی خشن سپاه مشکلات جسمی ایشان را تشدید و ضرورت درمان فوری را ایجاب نمود که متاسفانه علیرغم تشخیص پزشک بیمارستان بقیة الله برای عمل کمر و گردن بدان وقعی گذاشته نشد.
۳- حضور ایشان در دادگاه نمایشی و غیرقانونی با قرائت کیفرخواست عمومی و با هیبتی مغایر شأن ایشان و نمایش آن از رسانه ملی موجب وهن نظام جمهوری اسلامی گردید. پس از آن در دو دادگاه غیرعلنی که برای ایشان با حضور وکلایشان به ریاست قاضی صلواتی تشکیل شد در اعتراض به عدم رسیدگی به شکایتشان از آقای جنتی که او را متقلب و متخلف در انتخابات مجلس ششم می دانستند، از خود دفاع نکردند که علیرغم آن به شش سال حبس محکوم شدند.
۴- در چهارمین روز ماه رمضان سال ۱۳۸۹ در حالی که هنوز در نقاهت عمل جراحی دیسک کمر به سر می بردند برای اجرای حکم به زندان احضار شدند و از همان روز به جای انتقال به بند عمومی به انفرادی منتقل شدند که این وضعیت تاکنون ادامه دارد.
۵- تاکنون در مورد این اقدام غیرقانونی یعنی نگهداری نزدیک سه سال ونیم در انفرادی و به شکل ایزوله و محصور در بند زنان سابق (متادون اسبق) که چند ماه از آن به شکل متناوب فرد دیگری هم در اتاق یا بند ایشان بوده که هر سه زندانی همراه ایشان(آقای نوری زاد و آقای شریفی پس از اعتصاب غذا و فرد دیگر پس از حدود ۷ بار اقدام به خودکشی) آزاد شدند، هیچ مقام مسئول توضیحی به ما نداده است. اما یک بار بازجو به ایشان به طور شفاهی گفته تو هرگز به عمومی منتقل نخواهی شد چون تشکیلات درست می کنی!
۶- با این که مرخصی حق زندانی و خانواده اوست، از آبان ماه سال ۹۱ ایشان حتی برای یک روز هم به مرخصی نیامده اند.
۷- از انواع ملاقات های سه گانه که برای زندانیان عادی براساس رعایت حق و شرع و قانون در نظر گرفته شده ایشان تنها از ملاقات کابینی هفتگی با همسرشان برخوردارند و امکان ملاقات با پدر و مادر، فرزند و برادر و خواهران را ندارند.
۸- در مواردی پس از پی گیری های مکرر خانواده که بعضا موجب ایذاء و عسرت و سختی برای ایشان بوده است، بازجویان سپاه امکان ملاقات در بازداشت گاه غیرقانونی دو الف فراهم می آوردند که در پی کینه توزی های جدید پس از انتخابات ۹۲ و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید این ملاقات ها قطع و فشار روی ایشان و خانواده به خصوص پدر و مادر و دخترشان زیادتر شده است.
۹- سید مصطفی تاجزاده به تأسی از جدّ بزرگوارش امام موسی کاظم (ع) دوران حصر و بند و حبس خویش را با عبادت خدای عزّ وجلّ و نماز و صیام و شب زنده داری و مطالعه می گذراند و روزه داری اعتراضی ایشان به بیش از سه سال و یک ماه رسیده است که همین مسئله موجب مشکلاتی از جمله تاری چشم، نوسان فشارخون و ایجاد نگرانی هایی برای پزشکان معتمد و خانواده ایشان شده است. روند درمان ایشان از سال گذشته قطع شده و از زمان انتخابات ریاست جمهوری آقای روحانی تاکنون سخت گیری برای درمان ایشان بیشتر و بیشتر شده به نحوی که اظهار نگرانی پزشکان و درخواست بستری شدن ایشان در بیمارستان برای بررسی های تخصصی پزشکی و درمان مورد بی اعتنایی کامل قرار گرفته است.
۱۰- در عوض پاسخ گویی به همه مظالم اعمال شده و اقدامات غیرقانونی در مورد ایشان، سپاه طی پرونده سازی جدید کلیه گفتارها و نوشتارهای منتقدانه ایشان را موارد اتهامی اعتبار نموده و شکایتی از ایشان داشته که منجر به چند نوبت احضار در دادسرای اوین و نیز به دادگاه انقلاب شده است. ایشان موضوع عدم شرکت در دادگاه و یا شرکت و عدم دفاع از خود در اعتراض به عدم رسیدگی به شکایتشان از آقای جنتی و سردار مشفق و نیز شرکت در دادگاه علنی، با حضور هیأت منصفه و نمایندگان رسانه ها و ارائه لایحه دفاعیه را با مردم شریف ایران به شور گذاشته و علاقمند است که این بار با مشورت مردم و با استفاده از عقل جمعی به تصمیم گیری برسد.
۱۱- این فرزند غیور امام و انقلاب در اعتراض به سلب حق اولیه انسانی و قانونی و شرعی اش که همانا ممنوع الملاقات کردن والدینشان است، نامه ای به رهبری نوشته اند که ضمیمه این مرقومه است. اما با این که چند هفته ای از انتشار آن نامه می گذرد، و شائبه عدم اطلاع ایشان برطرف شده هنوز هیچ گونه اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.
حضرات مراجع عظام و علمای بزرگوار
اینک پس از شرح مختصری از احوال و اوصاف همسر عزیزم ضرورت می دانم که سوالات زیر را از محضرتان داشته باشم:
۱- آیا در زمان حضرت پیامبر اکرم (ص) نقد از ایشان که متصل به وحی و از نظر مسلمین دارای مقام قدسی بودند، مستوجب عقاب دنیوی بود؟! آیا برخورد سراسر لطف و رحمت حضرت با مخالفان بلکه دشمنان خویش که کمر به قتل آن بزرگوار بسته بودند، نباید برای امروز ما راهنما باشد؟!
۲- اساسا صرف «نقد» از زمامداران اسلامی با توجه به این که امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه همگانی است، چه حکمی دارد و تکلیف احکام صادره محاکمه قضائی که افراد را به صرف نقد منصفانه و گیریم غیرمنصفانه به مجازات هایی فراتر از توان کیفری محکوم می کنند، چیست؟!
۳- حکم حصر در خانه و بیمارستان و زندان چیست و کدام آیه قرآنی یا سیره نبوی و علوی حکومت اسلامی را مجاز به سلب حق حیات اجتماعی فرد می کند و او را نه تنها از جمع خانواده و دوستان و همکاران و شهروندان بلکه از جمع زندانیان حتی غیرسیاسی دیگر جدا می کند؟!
۴- مستحضرید حصر فعلی غیرقانونی است که متأسفانه اول بار در مورد فقیه عالیقدر حضرت آیة الله العظمی منتظری اعمال شد و چون عکس العمل لازم از طرف حوزه و افکار عمومی نشان داده نشد، در مورد بزرگوارانی چون خانم دکتر رهنورد و آقایان موسوی و کروبی نیز اعمال شد و به دنبال آن حصر در بیمارستان در مورد بعضی زندانیان سیاسی تا حدود نزدیک دو سال و حصر در زندان در مورد آقای تاجزاده به مدت نزدیک به سه سال و نیم اعمال شد. اینک که دستگاه قضائی و امنیتی این گونه اقدامات غیرقانونی را به راحتی و بدون نیاز به پاسخ انجام می دهد تکلیف مسلمانی ما و جایگاه امر به معروف و نهی منکر و تکلیف اصلاح حکومت چیست و کجاست؟
۵- فرموده اید «قطع رحم» از گناهان بزرگی است که جامعه اسلامی باید قباحت آن را بر آحاد ملت بنمایاند و اهمیت «صله رحم» را مورد تأکید مکرر قرار داده اید. این که چون تاجزاده ای تنها به جرم پایداری و اصرار بر مواضع به حق خویش در نقد مسئولان برای انحرافشان از اسلام و انقلاب، از دیدار نزدیک ترین کسانش (والدین، فرزندان، برادر و خواهران) محروم است، چه حکمی دارد؟!
۶- این که بیش از تاجزاده، زندانی سیاسی خاص جمهوری اسلامی، خانواده اش مجازات و شکنجه می شوند، چه حکمی دارد؟!
۷- و بالاخره سکوت در برابر ظلم چه حکمی دارد؟
با سپاس از عنایات همیشگی شما بزرگواران
فخرالسادات محتشمی پور
همسر آزاده دربند، فرزند خدمتگزار ایران، زندانی بیت شریف، سید مصطفی تاجزاده
۲۰ صفر ۱۴۳۵ هجری قمری (اربعین حسینی) برابر با دوم دی ماه ۱۳۹۲

واکنش به اظهارات لاریجانی: ما سوءتفاهم نیستیم همسران شهید باکری و شهید همت: محصورین مانند پدر و مادر برای کشور هستند

چکیده : بهتر است دوباره یادآوری کنیم جایگاه انسانیت جناب میرحسین و رهنورد و کروبی و همهٔ انسان‌های صادق که در حبس هستند، در پیش ما محفوظ است. کاری که آن‌ها کردند فتنه نبود بلکه مثل یک پدر و مادر، مردم را در دل یک کشور نگه داشتند. بگذریم از تمام کسانی که قدرتشان را از خون همسران ما و با یتیمی فرزندانمان کسب کرده‌اند حتی یک بار دلیل اعتراض ما را سوال نکردند....


ژیلا بدیهیان (همسر شهید حاج ابراهیم همت) و فاطمه چهل امیرانی (همسر شهید حمید باکری) در نامه ای به آملی لاریجانی با تاکید بر اینکه “ما سوءتفاهم نیستیم” هشدار دادند: کیفر خواست بر علیه خودتان که اگر در دادگاه‌های دنیایی برگزار نشود، یقینا در دادگاه عدل الهی بر پا خواهد شد، سنگین‌تر نکنید. دشمن را آن کس پر رو کرد که ۸ سال به شعور مردم توهین کرد.
به گزارش کلمه، رییس قوه قضاییه که اخیرا علاقه زیادی به پیشتازی در توهین به جنبش سبز را از خود نشان می دهد، در جلسه روز چهارشنبه مسئولان عالی قضایی با بیان اینکه «داستان فتنه ۸۸ فراموش شدنی نیست؛ زیرا به جزئی از تاریخ کشور تبدیل شده است»، با توجه به اظهارات برخی از کسانی که به نحوی در شکل گیری آنچه او فتنه ۸۸ نامید، نقش داشتند، گفت: متأسفانه برخی از کسانی که در فتنه دخیل بودند و برای راه‌اندازی جریان‌های فتنه در کشور اتاق فکر تشکیل دادند، ادعا می‌کنند از ظلمی که به ما شده است می‌گذریم که در پاسخ به آنان باید گفت پررویی و بی‌حیایی هم حدی دارد؛ شما با دشمنان این کشور هم صدا شدید، با دشمنان این کشور هم‌نوا شدید و حالا ادعا می‌کنید بر شما ظلم رفته است؟ ظلمی که شما بر نظام و مردم روا داشتید، هیچ وقت فراموش شدنی نیست.
همسران شهید باکری و شهید همت در نامه ی خود که در صفحه فیس بوک خود منتشر کرده اند گفته اند: بهتر است دوباره یادآوری کنیم جایگاه انسانیت جناب میرحسین و رهنورد و کروبی و همهٔ انسان‌های صادق که در حبس هستند، در پیش ما محفوظ است. کاری که آن‌ها کردند فتنه نبود بلکه مثل یک پدر و مادر، مردم را در دل یک کشور نگه داشتند. بگذریم از تمام کسانی که قدرتشان را از خون همسران ما و با یتیمی فرزندانمان کسب کرده‌اند حتی یک بار دلیل اعتراض ما را سوال نکردند.
متن این نامه به شرح زیر است:
به نام خدا
آقای لاریجانی قوهٔ قضاییه
نمی‌دانیم با آنهمه علمی که ادعا دارید، وقتی خطابه می‌خوانید، چگونه کلمات را انتخاب می‌کنید و تحویل مردم می‌دهید؟ واقعا تصورتان از مردم چیست؟ البته که اعتراضات ۸۸، سوء تفاهم نبود. بگذریم که شما نمی‌خواهید واقعیت را قبول کنید. و با وصل کردن این حرکت به آمریکا و اسرائیل در یک کشوری که ادعای انقلابی بودن دارد، می‌خواهید صورت مسئله را پاک کنید. نمی‌دانیم شاید اگر ما هم جای شما بودیم و در تمام زندگی به قول عوام آب در دلمان تکان نمی‌خورد. به موقع درس می‌خواندیم به موقع لذت زندگی که هدیه خداوندی است، می‌بردیم. با خیال آسوده فرزندانمان را سر و سامان می‌دادیم، همین حرف‌ها را می‌زدیم، تا خوابمان آشفته نشود.
با زبانی که برایتان قابل درک است، عرض می‌کنیم ما سوءتفاهم نیستیم.
کیفر خواست بر علیه خودتان که اگر در دادگاه‌های دنیایی برگزار نشود، یقینا در دادگاه عدل الهی بر پا خواهد شد، سنگین‌تر نکنید. با قبول نکردن واقعیت، امثال جناب عالی بهانه به دست دشمن دادید. دشمن را آن کس پر رو کرد که ۸ سال به شعور مردم توهین کرد.
بهتر است دوباره یادآوری کنیم جایگاه انسانیت جناب آقای مهندس میرحسین موسوی و خانم دکتر رهنورد و آقای کروبی و همهٔ انسان‌های صادق که در حبس هستند، در پیش ما محفوظ است. کاری که آن‌ها کردند فتنه نبود بلکه مثل یک پدر و مادر، مردم را در دل یک کشور نگه داشتند. بگذریم از تمام کسانی که قدرتشان را از خون همسران ما و با یتیمی فرزندانمان کسب کرده‌اند حتی یک بار دلیل اعتراض ما را سوال نکردند!!
اگر کسی به ایشان دسترسی دارند این نامه را در اختیارشان قرار بدهند تا به مراحل قانونی عمل کرده باشیم.
ژیلا بدیهیان (همسر شهید حاج ابراهیم همت)
فاطمه چهل امیرانی (همسر شهید حمید باکری)
پنجم دی سال ۹۲

سروش محلاتی: رمز ۴۰ سال حکومت معاویه تربیتی مردمی بود که دخالت نکنند و تسلیم باشند

چکیده :حجه الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی، اندیشمند اسلامی با ذکر این نکته که شیوه ی حکومت علی و معاویه در تفاوت نگاه و تربیت جامعه بود می گوید: معاویه وقتی قدرت را در دست گرفت شیوه‌ای را بکار برد که باعث شد به راحتی و بدون هیچ مزاحمتی ۴۰ سال راحت حکومت کند. او مردم را طوری تربیت کرد که در امور مختلف جامعه دخالت نکنند و هرچه القا می‌شود بپذیرند و تسلیم باشند. ...


کلمه- گروه خبر: آیت الله محمد سروش محلاتی، در روز اربعین در میان جمعی از جوانان و دانشجویان با ذکر این نکته که شیوه ی حکومت علی و معاویه در تفاوت نگاه و تربیت جامعه بود می گوید: معاویه وقتی قدرت را در دست گرفت شیوه‌ای را بکار برد که باعث شد به راحتی و بدون هیچ مزاحمتی ۴۰ سال راحت حکومت کند. او مردم را طوری تربیت کرد که در امور مختلف جامعه دخالت نکنند و هرچه القا می‌شود بپذیرند و تسلیم باشند.
به اعتقاد این اندیشمند اسلامی، معاویه در شرایطی مردم جامعه اش را بی اطلاع و تسلیم خواست و در جهل تربیت کرد که علی (ع) درد مردمی را داشت که نا آگاهانه هر چه میشنوند را می پذیرند و چشم و گوش بسته به دنبال عده ای به راه میفتند و آنان را در هر فضایی همراهی می کنند.
به گزارش کلمه، این محقق فقه و اصول، با بیان این جمله که ای کاش فرصتی برای محصورین و محبوسین ما هم فراهم می شد تا آزادانه در مجالس عزاداری حاضر شود، تصریح کرد که  ما نیابت می‌کنیم از آن عزیزانی که نمی‌توانند در این مجالس برای حسین ندبه و عزایی بر پا کنند.
متن سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
تسلیت به مناسبت اربعین امام حسین و‌ ای کاش در شرایطی که هزاران نفر رو به سوی کربلا دارند، و در شرایطی که میلیون‌ها انسان در این گونه مجالس حضور می‌اورند که بر مولای خود حسین سوگواری کنند و اشک بریزند،‌ ای کاش این فرصت برای عزیزان محبوس و محصور ما هم بود که آزادانه در این مجالس حضور داشته باشند و عزاداری کنند.
و ما امروز نیابت می‌کنیم از آن عزیزانی که نمی‌توانند در این مجالس برای حسین ندبه و عزایی بر پا کنند.
یک جمله از زیارت اربعین را معنا می‌کنیم و دو سوال مطرح می‌کنیم و سعی می‌کنیم که این دو سوال را تو ضیح دهیم.
در زیارت اربعیین می‌خوانیم
وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ یَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ
حسین بذل مهجه کرد
در زبان عربی لغات متفاوتی هست برای لغت خون دم، ثار، مهجه هم به معنای خون است که تفاوت‌هایی با هم دارند که در ماجرای امام حسین کلمه ثار هم یکبار برده لی بیشتر مهجه بکار رفته است.
امام هم در دعوت مردم برای هم راهی از کلمه مهجه استفاده می‌کنن. من بذل فینا مهجه…
هر کس اماده است برای بذل خون خود حرکت کند. اری این راه این گونه است. نیاز یه این امادگی دارد. کسی که امادگی ندارد نیاید
در زیارت عاشورا هم می‌گوییم در حال سجدهاین جمله گفته می‌شود: سلام یر حسین ابن علی و کسانی که بذل مهجهم…
تفاوتی که بین دم و مهجه است این است که ممکن است انسان خون یدهد ولی جان ندهد. مثل همین خونی که الان سازمان خون می‌گیرد. اینگونه است. ایثاری در کار نیست. فدا کاری نیست.
این دم است و مهجه نیست
مهجه در زبان عرب خون قلب است که وقتی تخلیه می‌شود انسان جان می‌دهد این اوج ایثار و از خود گذشتگی است. جانفشانیست که امام حسین هم چین خونی داد هم چین ایثار کرد.
اینکه می‌گویند روز عاشورا به یاد امام خون دهید، این هیچ ریطی به آن خون ندارد. و این یک مغالطه است. نه اینکه کار بدی باشه کار خوبی کرده و اجر و پاداش می‌برد اما ماهیتا ربطی ندارد.
وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ یَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ
استنقاذ، نجات دادن است. کسی که در هلاکت افتاده مشرف به هلاکت هست. این فردی که نیاز به کمک دارد و امام حسین خون داد که بندگان تو را نجات دهد
ازچه؟ چه هلاکتی وجود داشت مگر چه بیچارگی درکار بود؟
جهالت. جهل. از جهالت بود که می‌خواست مردم را نجات دهد.
این جمله سنگین است و دو سوال مطرح است و اول اینکه این جهالت که امام حسین برای نجات از آن جان داد، جهالت در برابر چیست؟ جهل در برابر علم است.
چه چیزی را مردم نمی‌توانستند بدانند یا نمی‌فهمیدند که حسین باید خود را فدای آن می‌کرد؟
این جهل چی بود؟ نسبت به اصول دین بود؟ یعنی حضرت می‌خواست اعتقادات مردم را درست کند؟ مگر دستگاه خلافت کاری با اعتقادات مردم داشت؟
یا جهل مریو ط به فرو ع دین بود؟ مگر دستگاه خلافت کاری با نماز و روزه و حج مردم داشت که امام با فداکاری خود بخاطر آ ن بخواهد جان خود را فدا کند به علاوه برای رفع این جهل نیازی به فداکاری نیست او می‌توانست حوزه درس برپا کند و غیره.. خطبه بخواند سخنرانی کند که مردم اموزه‌های دینی را یاد بگیرند و…
پس این جهل چه بود؟
و سوال دوم اینکه چه نسبتی بین بذل جان و رفع جهل و جود دارد که امام حسین باید جان بدهد تا مردم از جهل نجات پبدا کنند؟ این نشان دهنده این است که همهٔ راه‌های دیگر برای نجات از جهل مسدود شده است و نثار جان کردن آخرین مرحله است. چون اگر می‌شد از روشی ساده‌تر این استنقاذ صورت بگیرد، از راهی کم هزینه‌تر استفاده می‌شد.
چون فرصت و مجال بررسی نیست فضای بحث را روشن‌تر می‌کنم برای شما که اهل فکر و اهل درک و به علاوه اهل درد هستید.
کمیل ابن زیاد می‌گوید یکبار علی دست من را گرفت و از شهر کوفه بیرون برد. در نهج البلاغه این گونه ذکر شده.
شب بود در مسجد کوفه نماز اعشا را خوانده بودیم که پس از نماز علی دستم را گرفت و مرا از شهر بیرون برد در بیابان. خیلی غیر طبیعی و غیر عادیست. شب و تاریکی و دست کمیل را گرفتن. در نقل شیخ مفید این اضافه را دارد که حضرت برای من صحبت‌هایی کردند ولی دست مرا گرفته یودند و بعد از اینکه صحبت‌های حضرت تمام شد دست مرا‌‌ رها کردند. یک التفات، توجه در این حرکت حضرت نهفته است. کمیل که از اصحاب امیرالمومنین است. بعد از انکه بحث تمام شد آهی کشیدند. مکان اتفاق هم کوفه بوده است نه مدینه. یعنی حضرت در اوج قدرت یودند.
بعد از اینکه این اه را کشیدند، حضرت فرمودند: احفظ انی ما اقول لک انچه را که می‌گویم دقت کن و بگیر. یعنی مسئله از نظر امیر المومنین مهم و جدی و بلکه حیاتی است. اینهمه حضرت خطبه خوانده که در نهج البلاغه است.
با این مقدمات حضرت شروع کردند: که مردم ۳ دسته‌اند.
۱. عالم ربانی
۲. متعلم از عالم ربانی. علی سبیل نجاه و در صدد فراگیری از عالم ربانی هستند.
که هیچ کدام از دو گروه را توضیحی ندادند. مثل اینکه این مقدمه است برای گروه سوم. تقسیم بندی متفاوتی می‌توان کرد انسان‌ها را. از نظر مالی یا فقیرند یا غنی. به لحاظ جنسیت مرد هستند یا زن هستند واز لحاظ ایمانی یا با ایمانند یا کافر ولی حضرت علی در اینجا از لحاظ علمی مردم را تقسیم بندی می‌کنند. یا عالم ربانیند یا متعلمند.
حال گروه سوم که حضرت فرمودند این‌ها «همج الرعاع» هستند.
همج الرعاع چیست؟ حضرت کمیل را اوردند بیرون تا این گروه سوم را معرفی کنند. اولا این کلمه را با این بار فرهنگی اجتماعی و سیاسی اولین بار حضرت علی به کار بردند. مراجعه کنید به لغات اصیل عرب تاج العروس، لسان العرب همه این حدیث علی را برای این لغت اوردند. معلوم می‌شود این واژه تا ان زمان با این معنا بکار نرفته بود.
معنی لغوی یعنی این پشه‌ها و مگس‌های که روی سر و صورت گاو گوسفندان به خصوص گاو می‌نشیند و دور سر او می‌چرخند. وقتی حیوان حرکت می‌کند آن‌ها هم با حیوان حرکت می کنند و وقتی می‌ایستد آن‌ها هم می‌ایستند. حالا انواع و اقسامی از این پشه و مگس‌ها هست و مثلا یرخی در زباله‌ها زندگی می‌کنند و بعضی در فضای باز که اسم‌های خاصی دارند.
میان همهٔ این‌ها حضرت علی آن‌ها یی را انتخاب می‌کنند که به دنبال یک کله هستند و اهل اینکه در فضای آزاد پرواز بکنند نیستند اصلا. سر حیوانی باشه و دور سر حیوانی بگردند و صدا کنند. و فقط به دنبال این کلهٔ حیوان هستند و با آن حرکت می‌کنند و با ان توقف می‌کنند.
و این تعبیر حضرت است که این لغت را در فرهنگ سیاسی و اجتماعی آوردند و برای گروه خاصی به کار بردند و گروهی را با این عنوان معرفی کرد.
حال اگر بخواهیم که این را به فارسی هم تبدیل کنیم، که کار بسیار دشواری است اینکه بتوانیم مفاهیم را از عربی به فارسی منتقل کنیم، من در جایی دیدم که آقایی این همج الرعاع را به هر دمبیل در فارسی ترجمه کرده و من معنی آن را نمی‌دانستم. حال به دنبال معنی هردمبیل رفتم و در دهخدا دیدم که نوشته: اصل این لغت ترکی است و صحیح آن هر، دن، بیر که مرکب از سه کلمه است. یعنی هر وقتیکی. یعنی افرادی که هر بار یک جور هستند در هر مناسبتی یک جور و جای دیگر جور دیگر. که الیته ابن معنای دقیقی نیست ولی دور از معنا هم نیست. ولی آن کلمه حضرت خیلی بارمعنای سنگینی دارد.
ویژگی دیگری که حضرت برای گروه سوم که نه عالمند و نه متعلم هستند، این است که اینان به دنبال هر صدایی راه می‌افتند. ناعق از نعق می‌آید که صدای حیوان است. انسان هم صدایی دارد ولی یا صدای حیوان فرق می‌کند نعق صدای انسان نیست. امتیاز انسان به بیان است نه به صدا. یعنی مضمون دارد و محتوا دارد و معنا دارد اما صدا‌های حیوانات برای ما حداقل صداست و معنای آن نمی‌فهمیم.
حضرت فرمودند که اینان به جای انکه به دنبال بیان و محتوا بودن که اگر به دنبال فهم بودن می‌شدند گروه دوم. این‌ها دنبال معنا و مفهوم نیستند. پس اینان به دنبال صدا هستند. حالا این صدا معناش چیست؟ نمی‌دانم. این همه رفتی و آمدی و حرف گوش دادی چه فهمیدی؟؟؟ این سوال مثل آن می‌ماند که بپرسیم این صدای حیوان بعنی چه؟ خوب اگر تو نمی‌فهمی و برای تو معنا و مفهومی ندارد، پس چرا تبعیت می‌کنی. هرکسی سر و صدایی داشته باشد دنبال آن راه می‌افتند.
مشخصهٔ بعدی اینان این است که با هر بادی حرکت می‌کنند. خودشان جهت و تحلیلی ندارند. اوضاع و احوال جامعه چه اقتضا می‌کند. گاهی از آن طرف گاهی از این طرف، گاهی این شعار گاهی آن شعار. استقامتی در کار آن‌ها دیده نمی‌شود.
ادامه دارد کلمات امام در حالیکه همینطور دست کمیل را گرفته‌اند و می‌خواهند گروه سوم را معرفی کنند. که حال وقت نیست اشاره کامل بکنم.
و حال نکته‌ای را که می‌خواهم بیان کنم و تطبیق کنم با ماجرای اربعین. قطعا باید دو موضوع را مورد توجه قرار داد یکی شناخت مردم کوفه و دیگری مردم شام. آن‌هایی که حضور مستقیم پیدا کردند در کربلا در برابر امام حسین که مردم کوفه بودند و آنهایی که در سطح بالاتری در مرکز قدرت در جامعه اسلامی تلقی می‌شدند که در زمان معاویه ابی سفیان، پایگاه خلافت او در شام بود و بعدهم یزید در شام اسقرار داشت. پس شام را هم باید شناخت. واقعا چه طورمی شود که بین علی و معاویه، معاویه را انتخاب کند. و مردم این را انتخاب کرده بودند. مردم بدون زور و تحمیل معاویه را انتخاب می‌کنند. شاهدش هم این است که اینان در جنگ‌های مختلف با علی می‌جنگیدند و در کنار معاویه بودند. این قصه شام باید شناخته شود و علی در نهج البلاغه از مردم شام یک معرفی دارد در نهج البلاغه که اینجا یک جمله‌اش رامی گویم.
یک تربیت خاصی داشت معاویه وقتی که قدرت را در دست گرفت شیوه‌ای را بکار برد که باعث شد به راحتی و بدون هیچ مزاحمتی حکومت کند و آن شیوه این بود که ۴۰ سال راحت حکومت کرد خیلی راحت. مردم را باید طوری تربیت کرد که در امور مختلف جامعه دخالت نکنند و هرچه القا می‌شود بپذیرند و تسلیم باشند این شیوه را معاویه در شام پیاده کرد و خیلی راحت هم با موفقیت به پایان رساند و مردم می‌پذیرفتند.
توصیف حضرت امیر در نهج البلاغه در مورد مردم شام این گونه است که: افرادی از اراذل و بردگانی سفله، پست. روحیهٔ عزت و شرافت و حریت را در آن‌ها از بین برد. و این مردم با فرهنگ ذلت بار آمدند. و برای آن‌ها طبیعی شد.
عبید: برده که حق ندارد سوال کند، باید مطیع باشد. برای او دیگری تصمیم می‌گیرد. باید نگاه کند ببیند آقا چه می‌گوید، هر چه او خواست‌‌ همان است.
حضرت ادامه می‌دهند که این‌ها از نقاط مختلف در شام جمع شده بودند کسانی که متاسفانه نه حظ و بهره‌ای از دانش داشتند و نه از ادب. سه تعبیر را حضرت بکار بردند: تفقهو تعلم و تادب نه ادب داشتند نه سواد داشتند و نه فهم و شعور. همه این‌ها را در جامعه از بین بردند.

آلودگی هوای اصفهان به حد هشدار رسید

چکیده :مدیر حوادث و فوریت‌های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی استان اصفهان گفت: آلودگی هوای استان اصفهان به حد هشدار رسیده و سه پایگاه اورژانس سلامت در سطح شهر مستقر شده‌اند....

مدیر حوادث و فوریت‌های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی استان اصفهان گفت: آلودگی هوای استان اصفهان به حد هشدار رسیده و سه پایگاه اورژانس سلامت در سطح شهر مستقر شده‌اند.
غفور راستین در گفت‌وگو با فارس آلودگی هوا را هشدار دهنده دانست و اظهار کرد: هوای استان اصفهان به حدی هشدار دهنده بوده که در این زمینه سه پایگاه اورژانس در سطح شهر مستقر کرده‌ایم.
وی در ادامه افزود: این پایگاه‌ها در فلکه دروازه شیراز، میدان بزرگمهر و میدان انقلاب مستقر و در این پایگاه‌ها دو کارشناس تکنسین فوریت‌های پزشکی در حال انجام وظیفه هستند.
مدیر حوادث و فوریت‌های پزشکی اصفهان توصیه‌های بهداشتی را ضروری دانست و عنوان کرد: مردم باید بدانند از انجام هرگونه فعالیت‌های بدنی در هوای آزاد به خصوص از ساعت ۷ صبح تا ۱۲ظهر جدا خودداری کنند.
وی ادامه داد: افرادی که دارای سابقه بیماری‌های تنفسی از جمله آسم، برونشیت، آمفیزیم، تنگی نفس هستند از حضور در هوای آزاد جدا خودداری کنند.
راستین مصرف مواد غذایی از جمله آنتی اکسیدان‌ها را در این روزها ضروری دانست و گفت: مصرف آنتی اکسیدان‌ها از جمله کلم بروکلی، انار، هویج و سبزیجات تازه در این روزها ضروری است.
وی در مورد مادران باردار و کودکان زیر ۱۲سال و بیماران قلبی و عروقی تاکید کرد: در شرایط آلودگی شدید هوا از حضور اطفال، نوزاد، افراد سالمند، مادران باردار و همچنین بیماران قلبی و عروقی و ریوی در فضای باز به خصوص مسیرهای اصلی و پر رفت و آمد شهر جدا خودداری کنند.