۱۳۹۲ فروردین ۵, دوشنبه

سال ۹۱؛ سالی سخت برای بیماران


چکیده :با توجه به تحریم‌های دارویی که اتفاق افتاد و بسیاری از هموطنانمان برای تامین دارو با مشکل مواجه بودند و همچنین با توجه به افزایش تورم که قدرت خرید بیماران برای دارو را کاهش داده و امکان مراجعه آنها به پزشک و بستری شدن در بیمارستان را کم می‌کرد، در مجموع سال خوبی را از لحاظ سلامت پشت سر نگذاشتیم....

کلمه- گروه خبر: سال ۹۱ برای بیماران به سختی گذشت. بیمارانی  که بیش از همه در ایران آثار تحریم را درک کردند.  برخی از داروها یا نایاب شدند و یا بسیار گران. از این رو رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران می گوید که حال سلامت در سال ۹۱ خوب نبود. «با توجه به تحریم‌های دارویی که اتفاق افتاد و بسیاری از هموطنانمان برای تامین دارو با مشکل مواجه بودند و همچنین با توجه به افزایش تورم که قدرت خرید بیماران برای دارو را کاهش داده و امکان مراجعه آنها به پزشک و بستری شدن در بیمارستان را کم می‌کرد، در مجموع سال خوبی را از لحاظ سلامت پشت سر نگذاشتیم.» او همچنین از مشکلات پزشکان می گوید: «با مشکلاتی که امروزه پزشکان با آنها روبه‌رو هستند شاهدیم که تعداد پزشکانی که از گردونه درمان خارج شده‌اند و یا برای کار به کشورهای دیگر مهاجرت کرده یا به کار دیگری مشغول شده‌اند روزبه‌روز افزایش می‌یابد. مهاجرت پرستاران و پزشکان به کشورهای اروپایی و حتی بعضی از کشورهای همسایه نشان می‌دهد که وضعیت آنها در اینجا مطلوب نیست و جا دارد تا دیر نشده مسوولان به این قضایا توجه کنند.»
گفت و گوی سایت خبر آن لاین، با ایرج خسرونیا، رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران ار در ادامه می‌خوانید.
وضعیت سلامت مردم در سالی که گذشت چگونه بود؟
سال ۹۱ از نظر سلامت اصلا سال خوبی نبود. با توجه به تحریم‌های دارویی که اتفاق افتاد و بسیاری از هموطنانمان برای تامین دارو با مشکل مواجه بودند و همچنین با توجه به افزایش تورم که قدرت خرید بیماران برای دارو را کاهش داده و امکان مراجعه آنها به پزشک و بستری شدن در بیمارستان را کم می‌کرد، در مجموع سال خوبی را از لحاظ سلامت پشت سر نگذاشتیم.
اتفاق مثبتی در این حوزه نیفتاد؟
تا جایی که به یاد دارم اتفاق مثبتی نیفتاد و نه از نگرانی‌های مردم و نه از نگرانی‌های پزشکان کاسته نشد.
به نگرانی‌های مردم درباره تحریم‌های دارویی و تورم و هزینه‌های بالا در بخش دارو و درمان اشاره کردید اما نگرانی‌های پزشکان چیست؟
پزشکان از طرفی به دلیل مشکلاتی که بیمارانشان با آنها دست به گریبانند و حال و روز خوبی ندارند، ناخشنود هستند و از طرف دیگر به دلیل مشکلاتی که خودشان دارند نگران هستند. با مشکلاتی که امروزه پزشکان با آنها روبه‌رو هستند شاهدیم که تعداد پزشکانی که از گردونه درمان خارج شده‌اند و یا برای کار به کشورهای دیگر مهاجرت کرده یا به کار دیگری مشغول شده‌اند روزبه‌روز افزایش می‌یابد. مهاجرت پرستاران و پزشکان به کشورهای اروپایی و حتی بعضی از کشورهای همسایه نشان می‌دهد که وضعیت آنها در اینجا مطلوب نیست و جا دارد تا دیر نشده مسوولان به این قضایا توجه کنند.
چه اتفاقی باید بیفتد تا هم اوضاع بیماران و هم پزشکان بهتر شود؟
برای بهبود وضعیت سلامت مردم باید در درجه اول نگاه سیاست‌گذاران به بخش سلامت اصلاح شود تا پس از آن سهم سلامت در بودجه افزایش پیدا کند، بیمه‌ها به وظایف خود به درستی عمل کنند و بودجه کافی به بیمارستان‌های دولتی برای پذیرش و درمان رایگان بیماران اختصاص یابد. متاسفانه وضعیت درمان در بیمارستان‌های دولتی چندان مطلوب نیست و همین مسئله باعث شده تا مردم این مشکلات از چشم پزشکان ببینند در حالی که مقصر پزشکان نیستند. مساله‌ای هم که می‌تواند به بهبود وضعیت پزشکان کمک کند این است که تعرفه‌های غیرواقعی اصلاح شود. در شرایط فعلی تعرفه‌هایی که وجود دارد تعرفه‌های واقعی و منطقی نیست و همانطور که گفتم می‌تواند به دلسردی و نارضایتی پزشکان از ادامه فعالیت در رشته‌های تخصصی‌شان منجر شود.
اما تعرفه‌های جدید درمان در بخش دولتی و خصوصی که در اواخر سال اعلام شد، افزایش زیادی داشت.
تعرفه واقعی زمانی است که آن را با تورم بسنجند. ما الان شاهد تورم ۴۰ درصدی هستیم اما تعرفه‌ها تنها ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است و باز هم این ارقام واقعی نیست. پایین بودن تعرفه‌های پزشکی تبعات خود را خواهد داشت که یکی از پیامدهای آن می‌تواند این باشد که به پدیده ناپسند زیرمیزی گرفتن منجر شود. تعرفه‌های غیرواقعی نه تنها به ضرر جامعه پزشکی و بخش خصوصی است بلکه بیمارستان‌های دولتی هم متضرر می‌شوند. در حال حاضر سرانه بهداشت و درمان کشور آنقدر پایین است که ۷۰ درصد هزینه‌های درمانی در بیمارستان‌های دولتی از جیب مردم پرداخت می‌شود و با این حال، مراکز درمانی دولتی در حال ورشکستگی هستند.
نقش بیمه‌ها در این میان چیست؟
در شرایط فعلی اوضاع بیمه‌ها هم خوب نیست. وقتی سرانه بهداشتی درمانی کم شود و التهاب در وضعیت سلامت جامعه به وجود بیاید انجام آزمایش‌ها و موارد اینچنینی هم بیشتر شده و بیمه‌ها هم متضرر خواهند شد.
به محقق شدن پزشک خانواده در سال آینده امیدوارید؟
متاسفانه با بودجه‌ای که برای این قضیه در نظر گرفته‌اند، به نظر من این طرح به سرانجام نمی‌رسد و نمی‌توان امیدوار بود که رابطه مالی بین پزشک و بیمار از این طریق قطع شود.
شما امیدوارید چه اتفاقی بیفتد که وضعیت سلامت بهتر شود؟
این که وزارت بهداشت، انجمن‌های پزشکی و سازمان نظام پزشکی دست به دست هم دهند تا بیش از این وضعیت سلامت مردم به خطر نیفتد. سهم درمان در بودجه بیشتر شود و بیمه‌ها کارکرد درستی داشته باشند تا مردم هم برای خدمات پیشگیرانه و هم برای درمان با خیال راحت به مراکز پزشکی مراجعه کنند و در آینده شاهد انبوهی از بیماری‌های مزمن و درمان‌نشده که به وضعیت وخیمی رسیده باشند نباشیم. متاسفانه مسوولان فکر می‌کنند پولی که در بخش بهداشت و درمان خرج می‌شود، هزینه‌بر است در حالی که با سرمایه‌گذاری در این بخش، از بروز هزینه‌های سنگین ناشی از درمان بیماری‌ها پیشگیری می‌شود. همچنین این که انتظار می‌رود سازمان نظام پزشکی به عنوان بزرگترین خانه صنفی جامعه پزشکی کشور بتواند مدافع حقوق پزشکان و مردم باشد و انتظارات و توقعات آنها را برآورده سازد. متاسفانه در حال حاضر سازمان نظام پزشکی فقط یک عضو مشورتی است و قدرت اجرایی ندارد و امیدواریم نمایندگان مجلس با تغییراتی در قانون این سازمان، شرایطی به وجود بیاورند تا نظام پزشکی مانند سایر اصناف کشور مدافع حقوق مردم و جامعه پزشکی باشد.

تصمیم دولت هند برای تامین بیمه کشتی‌های حامل نفت ایران


چکیده :به دنبال اخطار شرکت های بیمه هند به پالایشگاه های نفتی این کشور مبنی بر امکان قطع سرویس ارائه بیمه به نفتکشهای حامل نفت ایران، دولت هند به این تصمیم رسیده است که برای پشتیبانی از شرکت های داخلی بیمه برای پوشش بیمه ای نقل و انتقالات نفت ایران بودجه ای اختصاص دهد....

به دنبال اخطار شرکت های بیمه هند به پالایشگاه های نفتی این کشور مبنی بر امکان قطع سرویس ارائه بیمه به نفتکشهای حامل نفت ایران، دولت هند به این تصمیم رسیده است که برای پشتیبانی از شرکت های داخلی بیمه برای پوشش بیمه ای نقل و انتقالات نفت ایران بودجه ای اختصاص دهد.
در همین زمینه، پیشتر در ۲۶ خرداد ماه سال گذشته مجلس نمایندگان ژاپن نیز بودجه ۱.۶ میلیارد دلاری را برای پشتیبانی از شرکتهای بیمه داخلی برای ارائه سرویس بیمه نامه به کشتی‌های حامل نفت ایران تصویب کرده بود.
خبرگزاری رویترز طی گزارشی که یکشنبه، ۴ فروردین منتشر شد می نویسد که «ویوک رایی» یک از سخنگوهای وزارت فدرال نفت هند به خبرنگاران گفته است که برنامه دولت برای اختصاص بودجه برای پشتیباتی از پوشش بیمه ای نفت ایران به این خاطر است که شرکتها پالایشگاهی دولتی مانگلور و شرکت خصوصی «اسار» اعلام کرده اند که بخاطر مشکلات تامین بیمه نامه احتمالا مجبور به قطع واردات نفت از ایران شوند.
هفته گذشته دولت هند که چهارمین وارد کننده بزرگ نفت در دنیا است، مذاکراتی را با اتحادیه اروپا برای روشن کردن موضع و قوانین اتحادیه در رابطه با بیمه و خرید نفت ایران توسط شرکت های داخلی هندی آغاز کرده بود.
شرکتهای بیمه و بیمه مجدد (اتکایی) اروپا که حدود ۹۵ درصد از بیمه نامه های نفتکش های جهان را پوشش می دهند، از اول ژوئیه سال گذشته بخاطر تحریم های نفتی این اتحادیه علیه ایران ارائه بیمه نفتکش های حامل نفت ایران را قطع کردند.
آقای رایی گفته است که وزارت دارایی هند در آستانه تصمیم نهایی برای اختصاص بودجه برای بیمه اتکایی نفت ایران است. بر اساس پیشنهاد ارائه شده، بیمه گران محلی و «هیات توسعه صنایع نفت» بعنوان زیر مجموعه وزارت نفت قرار است بودجه مورد نیاز برای بیمه اتکایی شرکتهای دولتی داخلی برای انتقال نفت ایران را تامین کنند.
ایران که تا سال ۲۰۱۱ دومین تامین کننده بزرگ نفت هند بود، هم اکنون به پله هفتم تامین کننده اساسی نفت وارداتی این کشور سقوط کرده است، با این همه هند هنوز بعد از چین دومین خریدار عمده نفت صادراتی ایران است و ماهانه حدود ۱ میلیارد دلار، یعنی معادل یک چهارم نفت صادراتی ایران را خریداری می کند.
رویترز می نویسد که بزرگترین مشتری نفت ایران در هند، شرکت دولتی مانگلور در نظر دارد برای سال مالی آینده که از ۳۰ مارس یعنی ۵ روز دیگر شروع می شود، واردات نفت از ایران را ۴۰ درصد کاهش دهد و شرکت خصوصی اسار هند نیز کاهش ۱۵ درصدی واردات نفت از ایران را در نظر گرفته است. دو شرکت در سال جاری مالی قرارداد خرید روزانه ۱۰۰ هزار بشکه نفت ایران را امضا کرده بودند.
رویترز بر اساس داده های منابع تجارت نفت در ۱۰ ماهه اول سال مالی جاری می نویسد که واردات نفت هند از ایران طی این مدت نسبت به دور موافق سال گذشته تا ۲۲ درصد کاهش یافته است.

دبیر خانه کارگر ایلام: کارگران دولتی؛ محروم از مزایا و مشمول معایب کارمندی


چکیده :این فعال کارگری با انتقاد از گستردگی معضل بیکاری در استان ایلام، گفت: با وجودی که فعالان کارگری و نمایندگان مردم در مجلس و همچنین بسیاری از کارفرمایان از وضعیت به وجود آمده اعلام نارضایتی و از دولت درخواست رسیدگی کرده‌اند، اما متاسفانه هیچ گوش شنوایی وجود ندارد ...

عیدی بسیاری از کارگران ایلامی مشمول قانون کار که در دستگاهای دولتی مشغول به کارند مانند کارمندان دولت محاسبه و پرداخت شده است.
علی غیاثی، دبیر خانه کارگر ایلام، با تاکید بر اینکه شیوه محاسبه حق عیدی این کارگران غیر قانونی است، به ایلنا گفت: تعداد زیادی از کارگران مشمول قانون کار شاغل در برخی ارگان‌های دولتی همچون اداره آب و فاضلاب، اداره برق، شهرداری ایلام و شرکت گاز در پرداخت عیدی حداقل دوبرابر دستمزد کارگران همانند سالهای گذشته کوتاهی کرده‌اند و عیدی آنان را به شیوه کارمندان محاسبه کرده‌اند، این در حالی است که کارگران دولتی از «مزایای کارمندی» بی‌بهره‌اند.
او افزود: عیدی این کارگران در سال ۹۱ همانند کارمندان دولت به مبلغ ۴۰۲ هزار ۵۰۰ تومان به حسابشان واریز شده است.
غیاثی در بخش دیگری از این گفتگو در خصوص وضعیت واحد‌های تولیدی این استان در سال گذشته اظهار کرد: ۸۰ درصد واحد‌های تولیدی در استان ایلام به سبب بحرانهای مالی و عدم همکاری بانک‌ها عامل تعطیل شده‌اند و تعداد زیادی از نیروی کار شاغل در این واحد‌ها نیز هم اکنون بیکارند.
این فعال کارگری با انتقاد از گستردگی معضل بیکاری در استان ایلام، گفت: با وجودی که فعالان کارگری و نمایندگان مردم در مجلس و همچنین بسیاری از کارفرمایان از وضعیت به وجود آمده اعلام نارضایتی و از دولت درخواست رسیدگی کرده‌اند، اما متاسفانه هیچ گوش شنوایی وجود ندارد.

در ششمین روز اعتصاب غذای خشک؛ کسری نوری از هوش رفت


چکیده :کسری نوری به همراه صالح مرادی از دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز، بعد از ۶۴ روز اعتصاب غذای تر، پنج روز است که دست به اعتصاب غذای خشک زده اند. کسری نوری ساعاتی پیش در اثر ضعف شدید از هوش رفت. پس از این اتفاق مامورین حفاظت و حراست زندان این دراویش گنابادی را به بهداری زندان انتقال دادند. ...

کسری نوری از دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز در ششمین روز اعتصاب غذای خشک در اثر ضعف شدید از هوش رفت.
به گزارش مجذوبان نور، کسری نوری به همراه صالح مرادی از دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز، بعد از ۶۴ روز اعتصاب غذای تر، پنج روز است که دست به اعتصاب غذای خشک زده اند. کسری نوری ساعاتی پیش در اثر ضعف شدید از هوش رفت. پس از این اتفاق مامورین حفاظت و حراست زندان این دراویش گنابادی را به بهداری زندان انتقال دادند.
صبح روز یکشنبه نیز در ملاقاتی که خانواده‌های این دراویش با این دو زندانی عقیدتی داشتند، وضع جسمی آنها را “اسفبار و در آستانه مرگ ” توصیف و اعلام کردند: “در صورت بروز هر حادثه ای مسئولین مخصوصا قاضی صلواتی و وزارت اطلاعات باید پاسخ گو باشند، چرا که پس از ۶۴ روز به خواسته کوچک آنها مبنی بر انتقال وکلای دراویش به بند ۳۵۰ هیچ توجهی نکرده‌اند”.
این دو درویش در اعتراض به انتقال وکلای زندانی دراویش به بند ۲۰۹ اوین با وجود مشکلات جسمی دست به اعتصاب غذا زده‌اند و خواهان بازگرداندن این افراد به بند ۳۵۰ زندان اوین هستند.
در این ملاقات این دراویش زندانی به خانوادهایشان وصیت کرده و گفتند برای عقیده و خواسته شان دست از اعتصاب بر نمی‌دارند. گفتنی‌ست هر یک از آنها بیش از ۳۵ کیلو وزن کم کرده اند و رییس زندان نیز امروز شاهد عینی وضعیت ناگوار آنها بوده است.
عوارض این اعتصاب غذا از جمله (ضعف، کاهش وزن شدید، سرگیجه،‌ کاهش شدید بینایی، درد کلیه، چسپندگی روده ‌،‌ ناراحتی کبد و معده درد و …) تشدید یافته و با وجود اعتصاب غذای خشک، جان این دو درویش گنابادی در خطر است.
این در حالی است که روز یکشنبه ۱۵ بهمن ماه، ماموران امنیتی و مسئولان زندان عادل آباد شیراز، کسری نوری و صالح مرادی را با وجود وضیعت جسمی وخیم مجبور به انگشت زدن نامه‌ای کردند که مضمون آن حاکی از سلامتی کامل جسمی آنها و عدم نیاز به مداوا و رسیدگی کامل درمانی-بهداشتی در زندان بود.
صالح مرادی حدود ۱۹ ماه و کسری نوری نزدیک به ۱۵ ماه است که به اتهام‌های تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در گروه مجذوبان و همچنین مصاحبه با رسانه‌های بیگانه و اقدام علیه نظام در زندان عادل آباد شیراز زندانی‌اند و پرونده آنها در دادگاه انقلاب شیراز پس از گذشت ۱۷ماه همچنان مراحل رسیدگی را طی می‌کند. گرچه با توجه به اینکه مدت حبس آنها از حداقل اتهامات انتسابی فزونی یافته؛ هم اکنون بازداشت آنها غیر قانونی محسوب می‌شود.

معاون وزیر صنعت معدن و تجارت: دلیل گرانی افزایش جهانی قیمت‌ها است


چکیده :حسن رادمرد، معاون توسعه بازرگانی داخلی وزیر صنعت معدن و تجارت اعتقاد دارد بخشی از افزایش قیمت‌ها اجتناب‌ناپذیر بوده و متاثر از افزایش هزینه‌های تولید و افزایش جهانی قیمت‌ها...

حسن رادمرد، معاون توسعه بازرگانی داخلی وزیر صنعت معدن و تجارت اعتقاد دارد بخشی از افزایش قیمت‌ها اجتناب‌ناپذیر بوده و متاثر از افزایش هزینه‌های تولید و افزایش جهانی قیمت‌ها است.
رادمر در گفت و گو با سایت خبر آن لاین، در پاسخ به این سوال که در ایام پایانی سال شاهد افزایش دوباره قیمت‌ها و کاهش کمیت و کیفیت محصولات هستیم. در این رابطه چه توضیحی دارید، گفت: « برای ایام پایانی سال طبق سنوات گذشته این وزارتخانه کار تامین و توزیع کالاهای اساسی را از مدت‌ها پیش در دستور کار خود قرار داده و با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال کالاهای مهم ذخیره شده، به تدریج در اسفند وارد بازار می‌شود. انواع پروتئین شامل گوشت قرمز و سفید، تخم‌مرغ، روغن، شکر، برنج، آجیل و شکلات، شیرینی، لوازم خانگی، شوینده‌ها و انواع کالاهای مورد نیاز آخر اسفند از جمله اقلامی هستند که براساس برنامه‌ریزی‌های صورت‌گرفته با تخفیف‌های قابل توجه در اختیار مردم قرار می‌گیرند. »
ادو ادامه داد: « برای جلوگیری از افزایش قیمت‌ها نیز تدابیر خوبی مدنظر قرار گرفته است. وزارت صنعت تمام توان خود را برای کنترل بازار و کاستن ضرب‌آهنگ افزایش قیمت‌ها به کار گرفته است ولی باید به این نکته نیز توجه داشت که بخشی از افزایش قیمت‌ها اجتناب‌ناپذیر بوده و متاثر از افزایش هزینه‌های تولید و افزایش جهانی قیمت‌ها است. »

علی‌اکبر صالحی: ۳۳۰۰ ایرانی در زندان‌های خارج از کشور هستند


چکیده : هر بار با آزاد شدن تعدادی از ایرانیان زندانی در خارج از کشور عده دیگری جایگزین آنها می‌شوند که این امر روند کار آزادسازی زندانیان را کند کرده‌است....

علی‌اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران، خبر داد که هم‌اکنون «به طور متوسط» نزدیک به ۳۳۰۰ زندانی ایرانی در زندان‌های خارج از کشور هستند.
وی افزود که هر بار با آزاد شدن تعدادی از ایرانیان زندانی در خارج از کشور عده دیگری جایگزین آنها می‌شوند که این امر روند کار آزادسازی زندانیان را کند کرده‌است.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دولت، وی با بیان اینکه «یکی از کارهای ما پیگیری امور مربوط به آزادی زندانیان ایرانی در خارج از کشور است» گفت که «سالیانه ۷۰۰ زندانی را آزاد می‌کنیم.»
علی‌اکبر صالحی در ادامه گفت: «البته با آزاد شدن تعدادی از ایرانیان زندانی در خارج از کشور متاسفانه عده دیگری جایگزین آنها می‌شوند و به همین دلیل روند آزادسازی قدری کند و به تاخیر می‌افتد اما ما به طور مرتب مشغول پیگیری امور مربوط به آنها هستیم.»
پیش از این در روز ۱۶ بهمن سال‌جاری محمدحسن آصفری، عضو هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، تعداد ایرانیان زندانی در خارج از کشور را «پنج هزار نفر» اعلام کرده و گفته بود که «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس کاری به وزارت امور خارجه در این زمینه ندارد و خود مستقلا این موضوع را پی‌گیری می‌کند.»

ممانعت از مرخصی و جلوگیری از تحویل دارو به کیوان صمیمی


خبرگزاری هرانا - یکروز پیش از سال جدید ماموران زندان حاضر به پذیرفتن دارو برای کیوان صمیمی نشدند، این در حالی است که یک ماه پیش مجوز ورود دارو از سوی مقامات قضایی صادر شده است.
بنا به گزارش تارنمای جرس، این فعال ملی مذهبی ۶۴ ساله در طی مدت زندان بار‌ها به خاطر شرایط نامناسب و برخورد غیرقانونی با زندانیان دست به اعتصاب غذا زد و همین امر باعث مشکلات جسمانی او شد. وی از آرتروز کمر، پا و گردن رنج می‌برد و باید تحت مراقبت‌های پزشکی قرار گیرد.
همچنین پیگیری‌ها برای مرخصی کیوان صمیمی تاکنون بی‌نتیجه مانده است.
مهندس کیوان صمیمی، از قدیمی‌ترین تلاشگران جامعه مدنی است که همواره بر تقویت حوزه عمومی، مطبوعات و جنبش‌های مطالبه محور تاکید داشته است. وی پیش از این مسئولیت مجله توقیف شده نامه و نیز سایت مسدود شده خرابات را بر عهده داشته است. وی که سابقه بازداشت در زمان حکومت شاه را نیز دارد، عضو شورای ملی صلح، کمیته پی گیری بازداشت‌های خودسرانه، کمیته حمایت از حقوق شهروندی و نیز کمیته دفاع از حق تحصیل است.
صمیمی از جمله فعالان سیاسی است که پس از اعتراضات مردم به نتایج اعلام‌شده انتخابات ریاست جمهوری دهم بازداشت و تحت آزار و بازجویی طولانی مدت قرار گرفت.
وی که تنها یک روز پس انتخابات دستگیر شد، به اتهاماتی همچون زیر سوال بردن سلامت انتخابات و شرکت در تظاهرات متهم گردید و به شش سال زندان و محرومیت مادام العمر از فعالیت‌های سیاسی محکوم گردید این در حالی است که صمیمی در آن زمان در بازداشت به سر می‌برد و نمی‌توانسته در تظاهرات شرکت داشته باشد. اما صدور این حکم ناعادلانه برای این فعال ملی مذهبی کافی نبود و پس از مدتی در پاییز ۱۳۸۹ بدون هیچ حکم قانونی از زندان اوین به زندان رجایی شهر تبعید شد.

۱۳۹۲ فروردین ۴, یکشنبه

فرزند مهدی خزعلی: به داد ما برسید؛ پدرم در آستانه شهادت است


چکیده :امروز هشتاد و شش روز از اعتصاب پدر می گذرد و هر لحظه منتظر خبر ناگواری هستیم. این را می گویم تا فردا روزی کسی نتواند ادعای بیخبری کند. مسئولین امر با خبر هستند و بهتر از من از وضعیت پدر مطلع هستند. هیچ کس از مسئولین از راس تا ذیل نمی توانند ادعا کنند بی خبر بوده اند. ...

محمدصالح خزعلی روز گذشته در دلنوشته ای با بیان اینکه “هر لحظه ممکن قلب پدر از طپش بایستد، پدرم را آزاد کنید” نوشته است: امروز هشتاد و شش روز از اعتصاب پدر می گذرد و هر لحظه منتظر خبر ناگواری هستیم. این را می گویم تا فردا روزی کسی نتواند ادعای بیخبری کند. مسئولین امر با خبر هستند و بهتر از من از وضعیت پدر مطلع هستند. هیچ کس از مسئولین از راس تا ذیل نمی توانند ادعا کنند بی خبر بوده اند. رهبری نیز در جریان پرونده و اوضاع پدرم می باشند.
به گزارش کلمه، مهدی خزعلی زندانی سیاسی محبوس در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین که از ۸۶ روز قبل در اعتصاب غذای اعتراضی به سر می برد عصر امروز در تماس با خانواده ی خود اعلام کرده که همچنان در سلول انفرادی و در وضعیت ممنوعیت از هر چیز اعم از ملاقات و خبر و … است.
بر اساس این گزارش فرزند آیت الله خزعلی که روز اول عید بعد از بیش از دو هفته بی خبری، موفق شد با خانواده ی خود تماس بگیرد اعلام کرده که همچنان در اعتصاب غذا به سر می برد.
مهدی خزعلی پیش از بازداشت آخرش در آخرین نوشته خود در وبسایت شخصی با اشاره به تهدیدهای صورت گرفته از سوی برخی نهاد‌ها و اشخاص به صراحت گفته بود: آزادی من با دستور شخص رهبری بوده است و بازداشت و نقض امان فقط با دستور ایشان میسر است.
اعلام برائت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی اولین بار در دیدار آیت الله خزعلی با فرزند زندانیش در اوین مطرح شد. وی از فرزند خود خواسته بود تا اعلام برائت کند تا بتواند از این حبس انفرادی‌‌ رها شود. اما مهدی خزعلی درخواست پدر را رد کرده بود.
مهدی خزعلی نهم آبان ماه سالجاری در جلسه سرای اهل قلم به اتفاق سایر شرکت کنندگان بازداشت شد و هر چند بعد از مدتی همه شرکت کنندگان این جلسه آزاد شدند، اما خزعلی تاکنون در حبس است که به غیر از سه روز نگهداری در بند ۳۵۰، باقی آن را در انفرادی بند ۲۰۹ بوده است.
متن کامل دلنوشته فرزند مهدی خزعلی در صفحه فیس بوک وی به شرح زیر است:
بسم الله المنتقم
امروز هشتاد و شش روز از اعتصاب پدر میگذرد و هر لحظه منتظر خبر ناگواری هستیم.
این را میگویم تا فردا روزی کسی نتواند ادعای بیخبری کند. مسئولین امر با خبر هستند و بهتر از من از وضعیت پدر مطلع هستند. هیچ کس از مسئولین از راس تا ذیل نمی توانند ادعا کنند بیخبر بوده اند. رهبری نیز در جریان پرونده و اوضاع پدرم می باشند.
من خودم شخصا، رهبری و همچنین از بازرسی ویژه رهبری گرفته تا مجمع تشخیص مصلحت نظام و بیت امام و قوه قضاییه و … را از جزئیات پرونده بابا مطلع کردم که بابا در چه وضعیتی هستند و همانطور که پدر هم گفته بودند خود نیز با پیگیری در این مدت، به این نتیجه رسیدیم که فقط با دستور ایشان است که پدر آزاد می گردد و حبس پدر بعد از نامه قاضی پرونده، مبنی بر آزادی، غیرقانونی ست. من یک فرزندم و طاقت دوری پدر سخت است چه برسد به اینکه دیگر سایه اش بالای سرم نباشد و شاهد شهادت پدر باشم. نمی دانم چه بگویم. فریاد بکشم؟ خود را آتش بزنم؟ به چه زبانی راضی می شوند؟ گریه کنم؟ ناله کنم؟ درخواست عاجزانه کنم؟ التماس کنم؟ نمی دانم با چه لحنی بیان کنم. هر لحظه ممکن قلب پدر از طپش بایستد، پدرم را آزاد کنید.

دولت ۹۰ درصد پروژه های سال ۹۱ را نیمه تمام گذاشته است


چکیده :مرکز پژوهشهای مجلس طی گزارشی اعلام کرده است که دولت در به اتمام رساندن پروژه های پیش بینی شده در قانون بودجه 91 تنها 10 درصد پیشرفت داشته است و بالغ بر 90 درصد از پروژه ها به دلیل عدم اتمام در سال 91 در ردیف های بودجه ای سال 92 قرار گرفته اند....

در بودجه سال ۹۱ پیش بینی پایان ۶۱۰ طرح در ابعاد ملی و استانی به عمل آمده بود که تنها ۵۹ طرح از این تعداد به پایان رسیده است.
به گزارش خبرآنلاین، مرکز پژوهشهای مجلس طی گزارشی اعلام کرده است که دولت در به اتمام رساندن پروژه های پیش بینی شده در قانون بودجه ۹۱ تنها ۱۰ درصد پیشرفت داشته است و بالغ بر ۹۰ درصد از پروژه ها به دلیل عدم اتمام در سال ۹۱ در ردیف های بودجه ای سال ۹۲ قرار گرفته اند.
حجم اعتبار لازم برای به اتمام رساندن این پروژه ها که در لایحه ۹۲ گنجانیده شده اند، بالغ بر ۳۶۰۰ میلیارد تومان است. البته با توجه به تغییر دولت در ۹۲ به اتمام رساندن این ۵۵۱ طرح ناتمام عملا بر عهده دولت یازدهم خواهد بود مگر آنکه دولت در قالب برنامه مهر ماندگار بتواند تعداد از این پروژه ها را به تمام برساند.‌
پروژه های به اتمام نرسیده سال ۹۱ در بودجه ۹۲
عنوانتعدادبرآورد سال ۱۳۹۲سالهای بعد
 امور عمومی۷۰۲۳۹٫۶۰
 امور دفاعی۱۷۳۵۳٫۹۰
 امور اجتماعی۱۱۴۴۶۲٫۹۲۸٫۵
 امور اقتصادی۳۵۰۲۵۶۸٫۳۱۹۹۹
جمع:۵۵۱۳۶۲۴٫۷۲۰۲۷٫۵
منبع: مرکز پژوهشهای مجلس   
یکی از معضلات دولت در دهه اخیر عدم اتمام به موقع پروژه ها و طرح ها به خصوص در بخش عمرانی است که ضمن افزایش هزینه دولتها در عمل بخش زیادی از این طرح ها را تبدیل به مجموعه های غیر اقتصادی می کند.
نگاهی به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان می دهد بالغ در جمع طرح های به سرانجام نرسیده سال ۹۱ بالغ بر ۳۵۰ طرح با کارکرد اقتصادی، ۱۱۴ طرح کارکرد اجتماعی،۱۷ طرح دفاعی و ۷۰ طرح در بخش عمومی بوده اند.

اعتراف به ناتوانی ۷۵ درصد مردم از تامین نیازهای اساسی زندگی


چکیده :رئیس اتاق بازرگانی تهران با تاکید بر اینکه دولت آینده باید بتواند در کوتاه مدت پنج نیاز خوراک، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش اقشار ضعیف تا متوسط جامعه را تامین کند، هشدار داده که که 75 درصد طبقات ضعیف تا متوسط جامعه در تأمین این پنج مورد «دچار چالش» هستند....

کلمه- گروه اقتصادی: رئیس اتاق بازرگانی تهران با تاکید بر اینکه دولت آینده باید بتواند در کوتاه مدت پنج نیاز خوراک، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش اقشار ضعیف تا متوسط جامعه را تامین کند، هشدار داده که که ۷۵ درصد طبقات ضعیف تا متوسط جامعه در تأمین این پنج مورد «دچار چالش» هستند.
به گزارش کلمه، پیش از این نیز برخی از نمایندگان مجلس و نمایندگان بخش خصوصی درباره به مخاطره افتادن امنیت غذایی در کشور طی سال ۹۲ ابراز نگرانی کرده بودند.
یحیی آل‌اسحاق در گفت و گویی با خبرگزاری فارس با بیان اینکه یکی از اساسی‌ترین مسائل کشور هم‌اکنون تورم است، گفت: عمده‌ترین علامل مشکلات معیشت و تولید تورم است.
او با اشاره به لزوم تأمین این ۵ نیاز برای اقشار ضعیف و متوسط جامعه گفت: دولت آتی باید در اولین فرصت تغذیه را در حد وفور برای مردم فراهم کند و برای مسکن نیز که یکی دیگر از مشکلات عامه مردم است چاره‌اندیشی کند.
وی هم چنین گفته است: خرید و اجاره مسکن برای مردم کمرشکن شده است.
رئیس اتاق بازرگانی تهران گفت: هم‌اکنون طرح مسکن مهر نیازمند ۴۰ هزار میلیارد تومان اعتبار است تا به اتمام برسد اما دولت نباید به تنهایی اتمام این طرح را در دست بگیرد بلکه باید به کمک بخش خصوصی و مردم این کار صورت بگیرد.
طرح مسکن مهر از پروژه های تبلیغاتی و نمایشی دولت محمود احمدی نژاد است که هم اکنون روند ساخت و ساز و افزایش هزینه های ساخت آن با انتقادهای فراوان متقاضیان رو به رو شده است.
آل اسحاق نظام سلامت را هم به عنوان یکی از نیازهای اصلی جامعه با مشکلاتی مواجه است، مورد اشاره قرار داده و افزود: به طوری که وزیر فعلی بهداشت هزینه سالانه نظام سلامت را ۴۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است و از این میزان حداقل دو سوم آن توسط مردم تأمین می‌شود.
بحران دارو در کشور از معضلات اساسی کشور در سال گذشته بود که به دلیل عدم تخصیص ارز از سوی دولت جان بیماران را به خطر انداخت و تا این لحظه تدبیری برای آن صورت نگرفته است.

چهره صدرنگ خزان با رنگ و لعاب سبز بهار، یکرنگ نمی شود


چکیده :یکی از اعضای خانواده زندانیان سیاسی محبوس در بند 350 زندان اوین، در دل نوشته‌ای به مناسبت آغاز بهار که به دل های همیشه بهاری زندانیان سیاسی تقدیم کرده نوشته است: مژدهٔ بهار از اوین می‌آید، از ۳۵۰ می‌گذرد، از همانجا که قلب های مردمانش به اندازه وسعت تمام اقیانوس‌ها پاک و بهاری است؛ گوش اگر بندازی صدای پایش را می‌شنوی که می‌آید تا جا خوش کند و بماند در این دیار، نه برای یک فصل بلکه برای همیشه! ...

یکی از اعضای خانواده زندانیان سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، در دل نوشته‌ای به مناسبت آغاز بهار که به دل های همیشه بهاری زندانیان سیاسی تقدیم کرده نوشته است: مژدهٔ بهار از اوین می‌آید، از ۳۵۰ می‌گذرد، از همانجا که قلب های مردمانش به اندازه وسعت تمام اقیانوس‌ها پاک و بهاری است؛ گوش اگر بندازی صدای پایش را می‌شنوی که می‌آید تا جا خوش کند و بماند در این دیار، نه برای یک فصل بلکه برای همیشه!
به گزارش کلمه، در بخشی از این دلنوشته آمده است: گویی سهم ما نیز در این روزهایی که روزگار انتظار زایش دوباره زمین و رویش جوانه‌ها را می‌کشد، انتظار است، انتظار خبری از آزادی یا حتی مرخصی چند روزه همسری، پدری، برادری یا خواهری،…. یاری که از در بیاید و با خود عطر بهار را به خانه‌های کوچکمان بیاورد، چشمان مان منتظر دیدن روی اوست که صفای رودهای سرزمین مان را دارد، گوشمان به انتظار شنیدن صدایش است که نغمه آزادی را می‌خواند و دست‌های مان انتظار گرمای دست های پر محبتش را می‌کشد که از آتش عشقش به این آب و خاک حکایت دارد.
این چهارمین بهار است که تعداد زیادی از زندانیان سیاسی جنبش سبز علیرغم حق قانونی شان اجازه ی دریافت مرخصی را نیافتند و سال را پشت میله های زندان تحویل کرده و خانواده های شان را چشم انتظار گذاشتند.
کلمه پیش از نیز در گزارش مرخصی زندانیان سیاسی خبر داده بود که علیرغم نزدیک به حضور  حدود صد زندانی سیاسی جنبش سبز در زندان های کل کشور کمتر از ۲۰ نفر در آستان نوروز ۹۲ به مرخصی چند روزه آمدند.
متن این پیام را که در اختیار کلمه قرار گرفته با هم می خوانیم:
بهاران است و زمین آغوش خود را به روی سبزه و گل و ریحان گشوده است و لبانش تشنه باران رحمت است که ببارد و بشوید هرچه ناپاکی است و برویاند بر دامن سرسبزش، شکوفه‌های رنگارنگ بهاری را.
گویی سهم ما نیز در این روزهایی که روزگار انتظار زایش دوباره زمین و رویش جوانه‌ها را می‌کشد، انتظار است، انتظار خبری از آزادی یا حتی مرخصی چند روزه همسری، پدری، برادری یا خواهری،…. یاری که از در بیاید و با خود عطر بهار را به خانه‌های کوچکمان بیاورد، چشمان مان منتظر دیدن روی اوست که صفای رودهای سرزمین مان را دارد، گوشمان به انتظار شنیدن صدایش است که نغمه آزادی را می‌خواند و دست‌های مان انتظار گرمای دست های پر محبتش را می‌کشد که از آتش عشقش به این آب و خاک حکایت دارد.
هر لحظه که خبر آزادی یکی از عزیزانمان را می‌شنویم، لبخند بر لبانمان می‌نشیند از تصور شادی دل های پدری و مادری و همسری و فرزندی و.. و باز سهم ماست تکرار انتظار!
می‌دانیم که آنان که چند روزی به مرخصی نوروزی می‌آیند، در کنار سفره‌های هفت سین به یاد یاران در بند خود هستند، آنان که جایشان در کنار سفره نوروزی خانواده‌هایشان خالی است گرچه یادشان همیشه سبز است.
و اما آنان که در پشت این دیوار‌ها مانده‌اند، سفره‌ای چیده‌اند از سبزی و سرفرازی و سربلندی و سرو قامتی؛ گرچه دلتنگ دوری خویشانند اما دل قوی داشته‌اند به حضور یاران وفادار؛ آنانکه مونس هر لحظه پارسال بوده‌اند و همدم هر نفس امسال!
امسال اما نام بهار حال وهوای دیگری را برمی انگیزد، گویی کور باطنان سیاهدل، قصد کرده‌اند که سبزی را از بهار بربایند تا روی سیاه خود را رنگ کنند و پلشتی آن را پنهان دارند با نقاب «بهار»، غافلند از اینکه بهار به جان بهاریان بسته است و در دل زنده دلان، زنده! چگونه کسی می‌تواند بهار را «شعار» خود سازد ولی از هرچه زیبایی و پویایی است بیزار باشد و با یکرنگی و راستی و رویش و نو شدن بیگانه! نمی‌توان از بهار و زنده بودنش سخن گفت مگر آنکه بهار در دلت زنده باشد و بهار در دلت زنده نخواهد بود مگر آنکه روحت لبریز از عشق به صفا و صداقت و آزادگی و جوانمردی باشد و این همه نه در سخن که در منش و کردار تو باید هویدا شود!
نمی‌فهمند و گویی نمی‌خواهند بدانند که چهره «صد رنگ» خزان را نمی‌توان با رنگ و لعاب سبز بهار، «یکرنگی» بخشید که سبزی باید در جان تو باشد و بهار باید روح تو را صیقل داه باشد تا بتوانی در اسارت، آزاده باشی و دل در گرو دنیا نبندی و قد در برابر حاکمان زر و زور و تزویر خم نکنی و گرچه در بندی اما بتوانی بال بگشایی و روح خود را از بند جهل و ترس و دروغ و ریا آزاد سازی.
آری بهار را نمی‌شود دزدید نمی‌توان در انحصار قرار داد، نمی‌توان در قفس کرد و نمی‌توان مصادره کرد و البته نمی‌توان از آن شعار ساخت!
بهار در بند نمی‌ماند، بهار راه خود را از میان سیاهی شب یلدا و سفیدی برف و سرما باز می‌کند، می‌آید و چون رود جاری می‌شود در قلب هر آنکه آغوش دل خود را به روی هر چه زیبایی است باز کرده باشد.
مژدهٔ بهار از اوین می‌آید، از ۳۵۰ می‌گذرد، از همانجا که قلب های مردمانش به اندازه وسعت تمام اقیانوس‌ها پاک و بهاری است؛ گوش اگر بندازی صدای پایش را می‌شنوی که می‌آید تا جا خوش کند و بماند در این دیار، نه برای یک فصل بلکه برای همیشه!
به امید بهار آزادی
یکی از اعضای خانواده زندانیان سیاسی
نوروز ۹۲

یک سال با اقتصاد مقاومتی/ سالی پر از تورم، رکود و بیکاری


چکیده :گرانی، تورم، رکورد و بیکاری؛ اینها خلاصه اقتصاد ایران در سال 91 است، سالی که با نگرانی آغاز شد، با بحران ادامه یافت و در مسیر آنچه اقتصاد مقاومتی نام گرفت، به نقطه ای رسید که حالا قرار است در میان نارضایتی ها و ناامیدی های ایرانیان، به حماسه ای مبهم و لاجرم موهوم در عرصه اقتصادی برسد. باید منتظر ماند و دید آیا در ماههای آینده در دو عرصه انتخابات ریاست جمهوری و مذاکرات هسته ای، گشایشی به نفع اقتصاد در حال احتضار کشور به وقوع خواهد پیوست یا خیر....

کلمه – گروه اقتصادی: گرانی، تورم، رکورد و بیکاری؛ اینها خلاصه اقتصاد ایران در سال ۹۱ است، سالی که با نگرانی آغاز شد، با بحران ادامه یافت و در مسیر آنچه اقتصاد مقاومتی نام گرفت، به نقطه ای رسید که حالا قرار است در میان نارضایتی ها و ناامیدی های ایرانیان، به حماسه ای مبهم و لاجرم موهوم در عرصه اقتصادی برسد.
«سقوط» را باید واقعیت سخت و غیرقابل انکار این روزهای اقتصاد ایران خواند که درست در سالی به این نقطه رسید که به نام حمایت از تولید و کار و سرمایه ملی نامگذاری شده بود و حالا در میان بحران های پیاپی و بی وقفه، سخن از استخراج حماسه ای از درون این روزگار پر آشوب می رود.
اقتصاد ایران که در سال ۹۱ در پی “سیاست های ساده اندیشانه غیرعلمی و با ژست عدالت طلبانه” به کما رفت، حال بیماری را دارد که براساس پیش بینی کارشناسان، حداقل در کوتاه مدت امیدی به بهبود آن نیست. با این اوصاف اگر قرار باشد به سیاق نامگذاری سال گذشته که در سایه حمایت رهبری از تولید و کار، کل اقتصاد تولیدی و بخش اشتغال به محاق رفت، حالا در سال ۹۲ اقتصادمان حماسه ساز شود، به واقع باید نگران بود.
در مورد وضعیت اقتصاد کشور در سال گذشته، همین اشاره به اعتراف مدیرعامل بانک مرکزی بس، که گفته است: اقتصاد ایران در سال ۹۱ یکی از «دشوار‌ترین مقاطع تاریخ» خود را پشت سر گذاشته است؛ محمود بهمنی همان رییسی است که پیش از آن هم وضعیت اقتصادی را به «شعب ابی‌طالب» تعبیر کرده بود. همان وضعیتی که کارشناسی در شرح آن می گوید «به یک سیاهچاله تبدیل شده است که یا در خودش فرو خواهد رفت یا همه چیز را در خود می کشد و نابود می کند.»
با تکیه بر شعار حماسه اقتصادی سال ۹۲ از سوی آیت الله خامنه ای، اگر بخواهیم وضعیت امروز بخش های مختلف این حوزه را مورد ارزیابی دهیم، سیاست های اقتصادی سال ۹۱ و نتایج حاصل از آن چیزی کم از حماسه نداشته است.
حماسه معیشتی
سال ۹۱ با نگرانی و اضطراب از موج گرانی های سال قبل آغاز شد، رشد بی سابقه گرانی و تورم قدرت خرید مردم به حداقل ممکن رسید و به تبع آن سفره های معیشتی مردم نیز کوچک و کوچک تر شد. نگرانی که در مقاطع مختلف سال گذشته روند صعودی را رها نکرد و کالاهای مختلف را نشانه رفت و معیشت خانوارها را با بی سابقه ترین مشکلات مواجه ساخت.
شتاب روند تورم قیمت‌ها در سال گذشته در حالی بود که مرور اخبار اقتصادی حاکی از رکود در اکثر بخش های مفید همراه با گسترش بیکاری و بروز کمبودهای قابل توجه از جمله در زمینه کالاهای اساسی است.
نگاهی به آمارهای بانک مرکزی نشان می‌دهد قیمت کالاهای مصرفی از هفته اول مرداد ۱۳۸۴ تا هفته آخر مهر ۱۳۹۱ حدودا ۴ برابر شده است. از سوی دیگر در کمتر از ۸ سال تورم ۲۸۱ درصد رشد داشته است. بر اساس همین گزارش از متوسط قیمت خرده‌فروشی مواد خوراکی در سطح تهران، قیمت تمامی مواد خوراکی پرمصرف خانوارها در دوره هفت ساله دولت احمدی‌نژاد به شدت افزایش یافته و به طور میانگین ۴ برابر شده است.
هر خانوار شهری در سال ۸۹ حدود ۷۵۲ هزار تومان تفاوت دخل و خرج داشته که این رقم در سال ۹۰ به حدود ۲۴۱ هزار تومان رسیده است. رقم کسری بودجه برای خانوارهای روستایی در سال ۸۹، حدود ۹۱۴ هزار تومان بود که یک سال بعد به حدود ۴۲۴ هزار تومان رسید. از سوی دیگر هزینه خوراکی خانوار شهری ۲۱/۲۵ درصد افزایش داشته و سهم هزینه خوراکی از هزینه کل ۶۸/۲۴ بوده است. به این ترتیب سهم مخارج خوراکی خانوار از هزینه کل افزایش چشمگیری داشته و برای خانوار روستایی حدود ۴۰ درصد و برای خانوار شهری حدود ۲۵ درصد بوده است.
این وضعیت با جنجال گسترده و بدون برنامه های کارآمد در جهت مقاصد سیاسی و جناحی بود که نقطه نهایی آن در اسفندماه افزایش نقدینگی، پیامدهایی مانند تورم بالای ۳۰ درصد را برای کشور رقم زد و حاصل آن غوطه ور شدن طبقات مختلف جامعه از حقوق بگیر و کارمند و فرهنگی و کارگران و .. در فقر گسترده شد. کاهش نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، کاهش فاصله دهک های درآمدی و توزیع عادلانه درآمد، کاهش فقر و محرومیت و کوچک شدن سفره خانوارها نتیجه ای بود که با شعار عدالت اجتماعی حاصل شد.
اگر بخواهیم وضعیت معیشتی مردم را با نگاهی به نقدینگی نیز محاسبه کنیم حاصل آن باز آمار وحشتناکی است. مطابق گزارشها در آغاز دولت احمدی نژاد میزان نقدینگی موجود کمتر از ۷۰ هزار میلیارد تومان بود که با رسیدن به روزهای پایانی سال از سطح ۴۵۰ هزار میلیاردتومان نیز عبور کرد و نتیجه اش کاهش قدرت خرید مردم شد. در شرایطی که رشد اقتصادی کشور پایین و نزدیک به صفر اعلام شده و نقدینگی با نرخ هایی بالای ۲۰ درصد افزایش می یابد، عمده این افزایش پول در گردش، اثر خود را بر افزایش قیمت ها و تورم آینده نشان خواهد داد. نقدینگی ای که برنامه هایی نظیر پرداخت یارانه نقدی را هم که به ظاهر با هدف گسترش عدالت اقتصادی اعلام شد، بی اثر و حتی زیان بار جلوه کرد.
حماسه فلاکت، تورم و بیکاری
شاخص فلاکت، به‌عنوان صرفاً یک مثال قابل اتکا از نظر آمارهای رسمی منتشره که در سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۴ به ترتیب ۲۸/۶ و ۲۴/۲ بود، در سال ۱۳۹۱ و تا دی ماه این سال، به حدود ۴۳ درصد، یعنی حدود دو برابر افزایش یافته است. شاخص فلاکت، از جمع دو شاخص نرخ بیکاری و نرخ تورم به دست می‌آید و نشان‌دهنده شدت فشار بر فرودست‌ترین اقشار هر جامعه است». این رقمی است که سعید لیلاز تحلیلگر اقتصادی در مقاله‌ای در دوماهنامه “چشم‌انداز ایران” به آن پرداخته است. افزایش دو برابری این شاخص قابل اهمیت در حماسه ۹۱ به چه رقمی نزدیک شود، موضوع نگران کننده ای است.
از سویی رقم تورم فعلی اقتصاد کشور نزدیک به ۲۹ درصد است. نرخی که به گفته اقتصاددانان، بعد از کشورهای بلاروس، اتیوپی و ونزوئلا در رده چهارم فهرست کشورهایی قرار می گیرد که بالاترین نرخ تورم را دارند.
نکته فاجعه آمیز آنکه در شرایط حاضر اینگونه نیست که ما یا تورم داشته باشیم یا بیکاری. بلکه هر دو با هم وجود دارد که ترکیب رکود و تورم را می‌توان با معیار فلاکت که در بالا ذکر شد، معین کرد.
نگاهی به نرخ تورم در ۱۰ ماهه سال ۹۱ رشد بی سابقه آن را نشان می دهد. به گونه ای که نرخ تورم در فروردین ۲۱.۸ اردیبهشت ۲۲.۲ خرداد ۲۲.۴ تیر ۲۲.۹ مرداد ۲۳.۵ شهریور ۲۴ مهر ۲۴.۹ آبان ۲۶.۱ آذر ۲۷.۴ دی ۲۸.۷ رسیده است.
با این حال برخی کارشناسان آمارهای بانک مرکزی در زمینه تورم را غیرواقعی و ساختگی دانسته و تورم را “فراتر از ۵۰درصد” برآورد کرده‌اند.
افزایش بیکاری نیز مشابه دیگر شاخص ها است. هر چند دولت بر اساس آمار رسمی ادعا کرد که نرخ بیکاری به حدود ۱۲ درصد کاهش یافته است، اما منابع دیگر و ازجمله برخی نمایندگان مجلس با اشاره به نرخ ۳۰ درصدی بیکاری ادعاهای دولت را نپذیرفتند.
حماسه مرغ و برنج و کوپن
نرخ کالاهای مختلف از همان ابتدای سال حاشیه ساز و نگران کننده بود. در این میان اما مرغ از همان سال ۹۰ پر حرف و حدیث بود و دولت هم مثل همیشه پر وعده و شعار برای کاهش نرخ آن ظاهر شد. وعده ای که درست تا اسفند ۹۱ محقق نشد. اوج بحران مرغ را باید مرتبط با ماه رمضان سال ۹۱ دانست که دولت در نهایت مردم را به سمت صف های طولانی مرغ کشاند و به موازات آن مساله توزیع کوپن و سهمیه بندی کالاها قوت گرفت.
پس از مرغ زمزمه نایاب شدن روغن نباتی که با گران شدن آن همراه بود، بسیاری از شهروندان را به سمت خرید بالای این محصول سوق داد. پس از آن دولت با اقدام عامدانه در دستکاری بازار و توزیع برنج و گران کردن این کالا، صف های برنج در سراسر کشور شهروندان را برای خرید برنج آلوده ارزان تر به زحمت انداخت و در حالی برنج ۱۱۰۰ تومانی را با ارز مرجع وارد کرده که آن را به قیمت ۳ هزار و ۸۵۰ تومان به مردم فروخت.
صف هایی که در نهایت با بی برنامه گی، گرانی و سوء مدیریت دولتی باعث گلایه شهروندان شد. در نیشابور با راهپیمایی اعتراضی مردم و سر دادن شعارهایی علیه دولت همراه شد. در کرج نیز منجر به فوت یک شهروند برای دریافت یک کیسه برنج گشت. دولت تا آخرین لحظات سال ۹۱ عامدانه یا غیرعامدانه یا به واسطه دست های پشت پرده یا دشمن فرضی! به هر رو موفق به سامان دادن بازار کالاهای اساسی نشد و سیستم کوپنی را هم میان چند دهک جامعه بازگرداند.
حماسه رکود و تعطیلی صنایع
در سالی که به نام تواید و کار ملی نامگذاری شد، شاهد نابودی نظام تولید، بنگاه های تولیدی، اقتصاد پرهزینه، فاقد رقابت و فاقد توجیه اقتصادی در کل کشور بودیم. تعطیلی یک به یک بسیاری از شهرک های صنعتی، واحدهای تولیدی و کارخانه های مختلف ورشکستگی‌ها و تعطیلی اجباری کارگاه‌ها و کارخانه‌ها محصول سوء مدیریت کلان کشوری و بی تدبیری ای بود که درپیش گرفته شد. مواردی که بیانگر ضعف و تخریب در بنیان های اقتصادی، افزایش بیکاری و تورم و قرار گرفتن کشور در وضعیت رکود-تورمی است.
وضعیتی که اقتصاد کشور در این بخش را به سمت کاهش اشتغال و تولید، افزایش تورم، بیکاری بی سابقه و گسترده، سوق داد.
حماسه ارزی
نوسانات نرخ ارز ارزش پول ملی را طی سال ۹۱ به بی سابقه ترین سطح رساند. آنچه در نهایت از نتایج مجلس از سوی برخی از نمایندگان حاصل شد این بود که دولت، به منظور کسب درآمد برای بودجه، عمدا نرخ ارز خارجی را افزایش داده است تا نقدینگی موجود را جمع آوری کند. با این حال از آنجا که عملیات مالی دولت هم، مانند بسیاری دیگر از موضوعات دیگر شفافیت لازم را نداشته، مسایل زیادی پشت پرده ماند.
بحران ارزی تنها به واقعه سقوط ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی ختم نشد. تورم لجام گسیخته ای که پیشاپیش آغاز شده بود، منجر شد تا فاز جدیدی از بحران های خودساخته چند دهه اخیر کشور آغاز شود. نابسامانی بازار کالاهای مختلف و گرانی ها و فلج شدن مبادلات مختلف تجاری، عملا خرید و فروش کالا را غیرممکن کرد.
بحران ارزی در نهایت منجر به اعتراضات بازار در مهر ۱۳۹۱ شد که در ۱۲ مهر ۱۳۹۱ در بازار تهران و مناطق اطراف آن شد.
در این روز معترضان شعارهایی چون “دولت بی کفایت/ استعفا، استعفا”، “بازاری باغیرت/ حمایت، حمایت”، “سوریه رو رها کن/ فکری به حال ما کن”، “نترسید، نترسید/ ما همه با هم هستیم”، “نصر من الله و فتح قریب/ مرگ بر این دولت مردم فریب” و “توپ، تانک، فشفشه/ دلار باید نصف بشه” سر دادند. این بحران اگر چه به طرح سوال از احمدی نژاد در مجلس رسید اما با حکم حکومتی این حماسه دولتی ! جمع و جور شد و به ایجاد فضای امنیتی در کشور ختم شد. این بحران که کشور ر ا در حوزه های مختلف با مشکلات بی سابقه مواجه ساخت باعث پیشنهاد طرح تشکیل کمیته ای فرا-دولتی برای تکلیف کردن به دولت یا گرفتن مدیریت اقتصاد از دولت شد تا اقتصاد به تعادل برسد.اقدامی که نیمه کاره رها ماند.
حماسه سیاست کالا در برابر نفت
دولت احمدی نژاد با در پیش گرفتن سیاست فروش نفت به هر قیمت و به صورت عجولانه به معدود خریداران باقی مانده از جمله چین و هند و پاکستان، در عوض پول نفت به شکلی به واردات محصولاتی همچون گندم و برنج و دیگر محصولات به شکل گسترده پرداخت به گونه ای که با واردات گسترده کالا و خدمات بویژه کالاهای مصرفی و خوراکی، اقتصاد کشور زیر سلطه کالاهای وارداتی قرار گرفت. تا جایی که سیاست های مالی و پولی، بیش از آنچه که در خدمت تولید، بهره وری، اشتغال و رشد داخلی باشد در خدمت اقتصاد کشورهای رقیب و کمک به سلطه و تسخیر آن ها بر بازار کشور قرار گرفت. ۳٫۵ برابر شدن میزان واردات کشور آن هم در شرایطی که تولید ناخالص ملی کشور ۱٫۶ برابر شده گویای خطرات بی شماری است.
سوای مشکلات ساختاری اقتصادی که به بروز رکود و تداوم تورم دامن زد، با تشدید تحریم های بین المللی سیاست نفت در برابر غذا با قدرت بیشتر در حالی افزایش یافت که این سو بخش تولید نیمه جان هم از پا در آمد. تنها در ۹ ماهه ابتدایی سال ۹۱ به پنج میلیون تن گندم معادل یک میلیارد و ۸۸۲ میلیون دلار افزایش یافت. آماری که بیانگر افزایش بیش از ۱۰۰ برابری واردات گندم در سال جاری به کشور است.
هم چنین مطابق آمار واردات برنج در ۱۰ماهه گذشته از مرز یک‌میلیون تن گذشته تا رکورد رانت ۲‌هزارو۴۰۰‌میلیارد تومانی در بازار برنج هم زده شود.
واردات گسترده و تسخیر بازارهای ایران با انواع کالای مصرفی خارجی، تعطیلی واحدهای تولیدی، کاهش رقابت پذیری، … و در نهایت ورود به دور باطل رکود-تورم حاصل این سیاست شد.
حماسه هدفمندی یارانه ها
فاجعه آفرینی بعدی دولت در سال ۹۱، در حوزه هدفمندی یارانه ها بود: پرداخت پول های نقدی به مردم که به دامنه فقر در کشور دامن زد. این طرح که دولت هم چنان مصرانه پیگیر آن است، نتایج فاجعه باری آفریده است.
عملکرد سازمان هدفمندی یارانه ها در ۶ ماهه اول سال ۹۱ از لحاظ منابع تا مورخ ۲۰ شهریورماه کل منابع این قانون ۲۳۸ هزار و ۲۱۹ میلیارد ریال بوده که مبلغ ۱۲۰ هزار و ۱۴ میلیارد ریال از محل افزایش قیمت ها و مبلغ ۵۲ هزار میلیارد ریال از محل یارانه نان و یارانه کالاهای اساسی بوده است. تخلف صورت گرفته در بخش منابع را مجلس معادل ۶۴هزار و ۸۸۵ میلیارد ریال عنوان کرده است
از حیث هزینه منابع، در قانون مذکور مقرر شد، تا مبلغ ۴۸۰ هزار میلیارد ریال به منظور اجرای ماده ۷ قانون هدفمند کردن یارانه ها و یارانه نان و ۱۰۰ هزار میلیارد ریال برای اجرای مواد ۶ و ۸ قانون هدفمند کردن یارانه ها و ۶۰ هزار میلیارد ریال برای اجرای بند ب ماده ۳۴ قانون برنامه پنج ساله توسعه جمهوری اسلامی ایران و ۲۰ هزار میلیارد به صندوق بیمه کاری و حمایت از بیکاران متقاضی کار اختصاص یابد، این در حالی است که در عملکرد سازمان هدفمندی یارانه ها در ۶ ماهه اول میزان ۲۰۵،۶۳۲ میلیارد ریال برای یارانه نقدی پرداختی به خانوار در ۶ ماهه اول سال ۱۳۹۱ و ۲۰،۱۴۱ میلیارد ریال یارانه نقدی پرداختی بابت یارانه نان (رقم مسدودی اجرای فاز دوم) صرف شده است.
اجرای مواد ۶ و ۸ قانون هدفمندی یارانه ها و اجرای بند ب ماده ۳۴ قانون برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران و همچنین سهم بیمه بیکاری و حمایت از بیکاران متقاضی کار هیچ پرداختی در ۶ ماهه اول سال ۹۱ انجام نشده است. با احتساب صرفا منابع حاصل از افزایش قیمت ها به عنوان منابع هدفمندی و یارانه نقدی به عنوان مصارف، کسری سازمان هدفمندی بیش از ۱۷۱ هزار میلیارد ریال پیش بینی می شود.
در مجموع، اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها بر خلاف شعارهایی که سر داده شد حاصلش نه صرفه‌جویی در بودجه دولت شد و نه سفره ای را پربار تر کرد و رفاه و عدالت اجتماعی را بهبود بخشید. حتی در سطح کلان شاهد توسعه اقتصادی و سیاسی کشور هم نبودیم.
با وجود همه این تخلفات در لایحه بودجه ۹۲ ، دولت ۱۲۰ هزار میلیارد تومان برای یارانه های سال ۱۳۹۲ پیش بینی کرده که منابع آن معلوم نیست. اما در عین حال نقدینگی کشور در این هفت سال شش برابر هم شده است.
*     *     *
با این آمار و ارقام نگران کننده بی تردید باید گفت دولت محمود احمدی نژاد اگر چه صاحب رکوردهای ویژه ای در عرصه های مختلف است؛ اما از ماندگارترین رکوردها و حماسه ها! را بی هیچ حرف و حدیثی به نام اضمحلال و رکود و سقوط اقتصاد ایران در سایه حمایت های رهبری به ثبت رسانیده است.
اقتصادی که از همان هشت سال قبل بهانه ساخت تا بر موج سیاست سوار شود و با وعده مسکن و نان و نفت و عدالت، فقر را سفره همه خانه ها کند. همان چیزی که به اذعان کارشناسان، جامعه ایران را در بن بست اقتصاد زندانی کرده و اقتصاد ایران را هم در بن بست سیاست گرفتار ساخته است.
اکنون در آغاز سال ۱۳۹۲ چشم امید اقتصاد نزار کشور به دو فاکتور مهم انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه و همچنین مذاکرات هسته ای دوخته شده است؛ عرصه هایی در سال ۹۱ و پیش از آن، حاکمیت در هر دو بازی بازنده بوده است.
حال باید منتظر ماند و دید آیا در ماههای آینده در این دو عرصه گشایشی به نفع اقتصاد در حال احتضار کشور به وقوع خواهد پیوست یا خیر.

یک سال با اقتصاد مقاومتی/ سالی پر از تورم، رکود و بیکاری


چکیده :گرانی، تورم، رکورد و بیکاری؛ اینها خلاصه اقتصاد ایران در سال 91 است، سالی که با نگرانی آغاز شد، با بحران ادامه یافت و در مسیر آنچه اقتصاد مقاومتی نام گرفت، به نقطه ای رسید که حالا قرار است در میان نارضایتی ها و ناامیدی های ایرانیان، به حماسه ای مبهم و لاجرم موهوم در عرصه اقتصادی برسد. باید منتظر ماند و دید آیا در ماههای آینده در دو عرصه انتخابات ریاست جمهوری و مذاکرات هسته ای، گشایشی به نفع اقتصاد در حال احتضار کشور به وقوع خواهد پیوست یا خیر....

کلمه – گروه اقتصادی: گرانی، تورم، رکورد و بیکاری؛ اینها خلاصه اقتصاد ایران در سال ۹۱ است، سالی که با نگرانی آغاز شد، با بحران ادامه یافت و در مسیر آنچه اقتصاد مقاومتی نام گرفت، به نقطه ای رسید که حالا قرار است در میان نارضایتی ها و ناامیدی های ایرانیان، به حماسه ای مبهم و لاجرم موهوم در عرصه اقتصادی برسد.
«سقوط» را باید واقعیت سخت و غیرقابل انکار این روزهای اقتصاد ایران خواند که درست در سالی به این نقطه رسید که به نام حمایت از تولید و کار و سرمایه ملی نامگذاری شده بود و حالا در میان بحران های پیاپی و بی وقفه، سخن از استخراج حماسه ای از درون این روزگار پر آشوب می رود.
اقتصاد ایران که در سال ۹۱ در پی “سیاست های ساده اندیشانه غیرعلمی و با ژست عدالت طلبانه” به کما رفت، حال بیماری را دارد که براساس پیش بینی کارشناسان، حداقل در کوتاه مدت امیدی به بهبود آن نیست. با این اوصاف اگر قرار باشد به سیاق نامگذاری سال گذشته که در سایه حمایت رهبری از تولید و کار، کل اقتصاد تولیدی و بخش اشتغال به محاق رفت، حالا در سال ۹۲ اقتصادمان حماسه ساز شود، به واقع باید نگران بود.
در مورد وضعیت اقتصاد کشور در سال گذشته، همین اشاره به اعتراف مدیرعامل بانک مرکزی بس، که گفته است: اقتصاد ایران در سال ۹۱ یکی از «دشوار‌ترین مقاطع تاریخ» خود را پشت سر گذاشته است؛ محمود بهمنی همان رییسی است که پیش از آن هم وضعیت اقتصادی را به «شعب ابی‌طالب» تعبیر کرده بود. همان وضعیتی که کارشناسی در شرح آن می گوید «به یک سیاهچاله تبدیل شده است که یا در خودش فرو خواهد رفت یا همه چیز را در خود می کشد و نابود می کند.»
با تکیه بر شعار حماسه اقتصادی سال ۹۲ از سوی آیت الله خامنه ای، اگر بخواهیم وضعیت امروز بخش های مختلف این حوزه را مورد ارزیابی دهیم، سیاست های اقتصادی سال ۹۱ و نتایج حاصل از آن چیزی کم از حماسه نداشته است.
حماسه معیشتی
سال ۹۱ با نگرانی و اضطراب از موج گرانی های سال قبل آغاز شد، رشد بی سابقه گرانی و تورم قدرت خرید مردم به حداقل ممکن رسید و به تبع آن سفره های معیشتی مردم نیز کوچک و کوچک تر شد. نگرانی که در مقاطع مختلف سال گذشته روند صعودی را رها نکرد و کالاهای مختلف را نشانه رفت و معیشت خانوارها را با بی سابقه ترین مشکلات مواجه ساخت.
شتاب روند تورم قیمت‌ها در سال گذشته در حالی بود که مرور اخبار اقتصادی حاکی از رکود در اکثر بخش های مفید همراه با گسترش بیکاری و بروز کمبودهای قابل توجه از جمله در زمینه کالاهای اساسی است.
نگاهی به آمارهای بانک مرکزی نشان می‌دهد قیمت کالاهای مصرفی از هفته اول مرداد ۱۳۸۴ تا هفته آخر مهر ۱۳۹۱ حدودا ۴ برابر شده است. از سوی دیگر در کمتر از ۸ سال تورم ۲۸۱ درصد رشد داشته است. بر اساس همین گزارش از متوسط قیمت خرده‌فروشی مواد خوراکی در سطح تهران، قیمت تمامی مواد خوراکی پرمصرف خانوارها در دوره هفت ساله دولت احمدی‌نژاد به شدت افزایش یافته و به طور میانگین ۴ برابر شده است.
هر خانوار شهری در سال ۸۹ حدود ۷۵۲ هزار تومان تفاوت دخل و خرج داشته که این رقم در سال ۹۰ به حدود ۲۴۱ هزار تومان رسیده است. رقم کسری بودجه برای خانوارهای روستایی در سال ۸۹، حدود ۹۱۴ هزار تومان بود که یک سال بعد به حدود ۴۲۴ هزار تومان رسید. از سوی دیگر هزینه خوراکی خانوار شهری ۲۱/۲۵ درصد افزایش داشته و سهم هزینه خوراکی از هزینه کل ۶۸/۲۴ بوده است. به این ترتیب سهم مخارج خوراکی خانوار از هزینه کل افزایش چشمگیری داشته و برای خانوار روستایی حدود ۴۰ درصد و برای خانوار شهری حدود ۲۵ درصد بوده است.
این وضعیت با جنجال گسترده و بدون برنامه های کارآمد در جهت مقاصد سیاسی و جناحی بود که نقطه نهایی آن در اسفندماه افزایش نقدینگی، پیامدهایی مانند تورم بالای ۳۰ درصد را برای کشور رقم زد و حاصل آن غوطه ور شدن طبقات مختلف جامعه از حقوق بگیر و کارمند و فرهنگی و کارگران و .. در فقر گسترده شد. کاهش نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، کاهش فاصله دهک های درآمدی و توزیع عادلانه درآمد، کاهش فقر و محرومیت و کوچک شدن سفره خانوارها نتیجه ای بود که با شعار عدالت اجتماعی حاصل شد.
اگر بخواهیم وضعیت معیشتی مردم را با نگاهی به نقدینگی نیز محاسبه کنیم حاصل آن باز آمار وحشتناکی است. مطابق گزارشها در آغاز دولت احمدی نژاد میزان نقدینگی موجود کمتر از ۷۰ هزار میلیارد تومان بود که با رسیدن به روزهای پایانی سال از سطح ۴۵۰ هزار میلیاردتومان نیز عبور کرد و نتیجه اش کاهش قدرت خرید مردم شد. در شرایطی که رشد اقتصادی کشور پایین و نزدیک به صفر اعلام شده و نقدینگی با نرخ هایی بالای ۲۰ درصد افزایش می یابد، عمده این افزایش پول در گردش، اثر خود را بر افزایش قیمت ها و تورم آینده نشان خواهد داد. نقدینگی ای که برنامه هایی نظیر پرداخت یارانه نقدی را هم که به ظاهر با هدف گسترش عدالت اقتصادی اعلام شد، بی اثر و حتی زیان بار جلوه کرد.
حماسه فلاکت، تورم و بیکاری
شاخص فلاکت، به‌عنوان صرفاً یک مثال قابل اتکا از نظر آمارهای رسمی منتشره که در سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۴ به ترتیب ۲۸/۶ و ۲۴/۲ بود، در سال ۱۳۹۱ و تا دی ماه این سال، به حدود ۴۳ درصد، یعنی حدود دو برابر افزایش یافته است. شاخص فلاکت، از جمع دو شاخص نرخ بیکاری و نرخ تورم به دست می‌آید و نشان‌دهنده شدت فشار بر فرودست‌ترین اقشار هر جامعه است». این رقمی است که سعید لیلاز تحلیلگر اقتصادی در مقاله‌ای در دوماهنامه “چشم‌انداز ایران” به آن پرداخته است. افزایش دو برابری این شاخص قابل اهمیت در حماسه ۹۱ به چه رقمی نزدیک شود، موضوع نگران کننده ای است.
از سویی رقم تورم فعلی اقتصاد کشور نزدیک به ۲۹ درصد است. نرخی که به گفته اقتصاددانان، بعد از کشورهای بلاروس، اتیوپی و ونزوئلا در رده چهارم فهرست کشورهایی قرار می گیرد که بالاترین نرخ تورم را دارند.
نکته فاجعه آمیز آنکه در شرایط حاضر اینگونه نیست که ما یا تورم داشته باشیم یا بیکاری. بلکه هر دو با هم وجود دارد که ترکیب رکود و تورم را می‌توان با معیار فلاکت که در بالا ذکر شد، معین کرد.
نگاهی به نرخ تورم در ۱۰ ماهه سال ۹۱ رشد بی سابقه آن را نشان می دهد. به گونه ای که نرخ تورم در فروردین ۲۱.۸ اردیبهشت ۲۲.۲ خرداد ۲۲.۴ تیر ۲۲.۹ مرداد ۲۳.۵ شهریور ۲۴ مهر ۲۴.۹ آبان ۲۶.۱ آذر ۲۷.۴ دی ۲۸.۷ رسیده است.
با این حال برخی کارشناسان آمارهای بانک مرکزی در زمینه تورم را غیرواقعی و ساختگی دانسته و تورم را “فراتر از ۵۰درصد” برآورد کرده‌اند.
افزایش بیکاری نیز مشابه دیگر شاخص ها است. هر چند دولت بر اساس آمار رسمی ادعا کرد که نرخ بیکاری به حدود ۱۲ درصد کاهش یافته است، اما منابع دیگر و ازجمله برخی نمایندگان مجلس با اشاره به نرخ ۳۰ درصدی بیکاری ادعاهای دولت را نپذیرفتند.
حماسه مرغ و برنج و کوپن
نرخ کالاهای مختلف از همان ابتدای سال حاشیه ساز و نگران کننده بود. در این میان اما مرغ از همان سال ۹۰ پر حرف و حدیث بود و دولت هم مثل همیشه پر وعده و شعار برای کاهش نرخ آن ظاهر شد. وعده ای که درست تا اسفند ۹۱ محقق نشد. اوج بحران مرغ را باید مرتبط با ماه رمضان سال ۹۱ دانست که دولت در نهایت مردم را به سمت صف های طولانی مرغ کشاند و به موازات آن مساله توزیع کوپن و سهمیه بندی کالاها قوت گرفت.
پس از مرغ زمزمه نایاب شدن روغن نباتی که با گران شدن آن همراه بود، بسیاری از شهروندان را به سمت خرید بالای این محصول سوق داد. پس از آن دولت با اقدام عامدانه در دستکاری بازار و توزیع برنج و گران کردن این کالا، صف های برنج در سراسر کشور شهروندان را برای خرید برنج آلوده ارزان تر به زحمت انداخت و در حالی برنج ۱۱۰۰ تومانی را با ارز مرجع وارد کرده که آن را به قیمت ۳ هزار و ۸۵۰ تومان به مردم فروخت.
صف هایی که در نهایت با بی برنامه گی، گرانی و سوء مدیریت دولتی باعث گلایه شهروندان شد. در نیشابور با راهپیمایی اعتراضی مردم و سر دادن شعارهایی علیه دولت همراه شد. در کرج نیز منجر به فوت یک شهروند برای دریافت یک کیسه برنج گشت. دولت تا آخرین لحظات سال ۹۱ عامدانه یا غیرعامدانه یا به واسطه دست های پشت پرده یا دشمن فرضی! به هر رو موفق به سامان دادن بازار کالاهای اساسی نشد و سیستم کوپنی را هم میان چند دهک جامعه بازگرداند.
حماسه رکود و تعطیلی صنایع
در سالی که به نام تواید و کار ملی نامگذاری شد، شاهد نابودی نظام تولید، بنگاه های تولیدی، اقتصاد پرهزینه، فاقد رقابت و فاقد توجیه اقتصادی در کل کشور بودیم. تعطیلی یک به یک بسیاری از شهرک های صنعتی، واحدهای تولیدی و کارخانه های مختلف ورشکستگی‌ها و تعطیلی اجباری کارگاه‌ها و کارخانه‌ها محصول سوء مدیریت کلان کشوری و بی تدبیری ای بود که درپیش گرفته شد. مواردی که بیانگر ضعف و تخریب در بنیان های اقتصادی، افزایش بیکاری و تورم و قرار گرفتن کشور در وضعیت رکود-تورمی است.
وضعیتی که اقتصاد کشور در این بخش را به سمت کاهش اشتغال و تولید، افزایش تورم، بیکاری بی سابقه و گسترده، سوق داد.
حماسه ارزی
نوسانات نرخ ارز ارزش پول ملی را طی سال ۹۱ به بی سابقه ترین سطح رساند. آنچه در نهایت از نتایج مجلس از سوی برخی از نمایندگان حاصل شد این بود که دولت، به منظور کسب درآمد برای بودجه، عمدا نرخ ارز خارجی را افزایش داده است تا نقدینگی موجود را جمع آوری کند. با این حال از آنجا که عملیات مالی دولت هم، مانند بسیاری دیگر از موضوعات دیگر شفافیت لازم را نداشته، مسایل زیادی پشت پرده ماند.
بحران ارزی تنها به واقعه سقوط ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی ختم نشد. تورم لجام گسیخته ای که پیشاپیش آغاز شده بود، منجر شد تا فاز جدیدی از بحران های خودساخته چند دهه اخیر کشور آغاز شود. نابسامانی بازار کالاهای مختلف و گرانی ها و فلج شدن مبادلات مختلف تجاری، عملا خرید و فروش کالا را غیرممکن کرد.
بحران ارزی در نهایت منجر به اعتراضات بازار در مهر ۱۳۹۱ شد که در ۱۲ مهر ۱۳۹۱ در بازار تهران و مناطق اطراف آن شد.
در این روز معترضان شعارهایی چون “دولت بی کفایت/ استعفا، استعفا”، “بازاری باغیرت/ حمایت، حمایت”، “سوریه رو رها کن/ فکری به حال ما کن”، “نترسید، نترسید/ ما همه با هم هستیم”، “نصر من الله و فتح قریب/ مرگ بر این دولت مردم فریب” و “توپ، تانک، فشفشه/ دلار باید نصف بشه” سر دادند. این بحران اگر چه به طرح سوال از احمدی نژاد در مجلس رسید اما با حکم حکومتی این حماسه دولتی ! جمع و جور شد و به ایجاد فضای امنیتی در کشور ختم شد. این بحران که کشور ر ا در حوزه های مختلف با مشکلات بی سابقه مواجه ساخت باعث پیشنهاد طرح تشکیل کمیته ای فرا-دولتی برای تکلیف کردن به دولت یا گرفتن مدیریت اقتصاد از دولت شد تا اقتصاد به تعادل برسد.اقدامی که نیمه کاره رها ماند.
حماسه سیاست کالا در برابر نفت
دولت احمدی نژاد با در پیش گرفتن سیاست فروش نفت به هر قیمت و به صورت عجولانه به معدود خریداران باقی مانده از جمله چین و هند و پاکستان، در عوض پول نفت به شکلی به واردات محصولاتی همچون گندم و برنج و دیگر محصولات به شکل گسترده پرداخت به گونه ای که با واردات گسترده کالا و خدمات بویژه کالاهای مصرفی و خوراکی، اقتصاد کشور زیر سلطه کالاهای وارداتی قرار گرفت. تا جایی که سیاست های مالی و پولی، بیش از آنچه که در خدمت تولید، بهره وری، اشتغال و رشد داخلی باشد در خدمت اقتصاد کشورهای رقیب و کمک به سلطه و تسخیر آن ها بر بازار کشور قرار گرفت. ۳٫۵ برابر شدن میزان واردات کشور آن هم در شرایطی که تولید ناخالص ملی کشور ۱٫۶ برابر شده گویای خطرات بی شماری است.
سوای مشکلات ساختاری اقتصادی که به بروز رکود و تداوم تورم دامن زد، با تشدید تحریم های بین المللی سیاست نفت در برابر غذا با قدرت بیشتر در حالی افزایش یافت که این سو بخش تولید نیمه جان هم از پا در آمد. تنها در ۹ ماهه ابتدایی سال ۹۱ به پنج میلیون تن گندم معادل یک میلیارد و ۸۸۲ میلیون دلار افزایش یافت. آماری که بیانگر افزایش بیش از ۱۰۰ برابری واردات گندم در سال جاری به کشور است.
هم چنین مطابق آمار واردات برنج در ۱۰ماهه گذشته از مرز یک‌میلیون تن گذشته تا رکورد رانت ۲‌هزارو۴۰۰‌میلیارد تومانی در بازار برنج هم زده شود.
واردات گسترده و تسخیر بازارهای ایران با انواع کالای مصرفی خارجی، تعطیلی واحدهای تولیدی، کاهش رقابت پذیری، … و در نهایت ورود به دور باطل رکود-تورم حاصل این سیاست شد.
حماسه هدفمندی یارانه ها
فاجعه آفرینی بعدی دولت در سال ۹۱، در حوزه هدفمندی یارانه ها بود: پرداخت پول های نقدی به مردم که به دامنه فقر در کشور دامن زد. این طرح که دولت هم چنان مصرانه پیگیر آن است، نتایج فاجعه باری آفریده است.
عملکرد سازمان هدفمندی یارانه ها در ۶ ماهه اول سال ۹۱ از لحاظ منابع تا مورخ ۲۰ شهریورماه کل منابع این قانون ۲۳۸ هزار و ۲۱۹ میلیارد ریال بوده که مبلغ ۱۲۰ هزار و ۱۴ میلیارد ریال از محل افزایش قیمت ها و مبلغ ۵۲ هزار میلیارد ریال از محل یارانه نان و یارانه کالاهای اساسی بوده است. تخلف صورت گرفته در بخش منابع را مجلس معادل ۶۴هزار و ۸۸۵ میلیارد ریال عنوان کرده است
از حیث هزینه منابع، در قانون مذکور مقرر شد، تا مبلغ ۴۸۰ هزار میلیارد ریال به منظور اجرای ماده ۷ قانون هدفمند کردن یارانه ها و یارانه نان و ۱۰۰ هزار میلیارد ریال برای اجرای مواد ۶ و ۸ قانون هدفمند کردن یارانه ها و ۶۰ هزار میلیارد ریال برای اجرای بند ب ماده ۳۴ قانون برنامه پنج ساله توسعه جمهوری اسلامی ایران و ۲۰ هزار میلیارد به صندوق بیمه کاری و حمایت از بیکاران متقاضی کار اختصاص یابد، این در حالی است که در عملکرد سازمان هدفمندی یارانه ها در ۶ ماهه اول میزان ۲۰۵،۶۳۲ میلیارد ریال برای یارانه نقدی پرداختی به خانوار در ۶ ماهه اول سال ۱۳۹۱ و ۲۰،۱۴۱ میلیارد ریال یارانه نقدی پرداختی بابت یارانه نان (رقم مسدودی اجرای فاز دوم) صرف شده است.
اجرای مواد ۶ و ۸ قانون هدفمندی یارانه ها و اجرای بند ب ماده ۳۴ قانون برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران و همچنین سهم بیمه بیکاری و حمایت از بیکاران متقاضی کار هیچ پرداختی در ۶ ماهه اول سال ۹۱ انجام نشده است. با احتساب صرفا منابع حاصل از افزایش قیمت ها به عنوان منابع هدفمندی و یارانه نقدی به عنوان مصارف، کسری سازمان هدفمندی بیش از ۱۷۱ هزار میلیارد ریال پیش بینی می شود.
در مجموع، اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها بر خلاف شعارهایی که سر داده شد حاصلش نه صرفه‌جویی در بودجه دولت شد و نه سفره ای را پربار تر کرد و رفاه و عدالت اجتماعی را بهبود بخشید. حتی در سطح کلان شاهد توسعه اقتصادی و سیاسی کشور هم نبودیم.
با وجود همه این تخلفات در لایحه بودجه ۹۲ ، دولت ۱۲۰ هزار میلیارد تومان برای یارانه های سال ۱۳۹۲ پیش بینی کرده که منابع آن معلوم نیست. اما در عین حال نقدینگی کشور در این هفت سال شش برابر هم شده است.
*     *     *
با این آمار و ارقام نگران کننده بی تردید باید گفت دولت محمود احمدی نژاد اگر چه صاحب رکوردهای ویژه ای در عرصه های مختلف است؛ اما از ماندگارترین رکوردها و حماسه ها! را بی هیچ حرف و حدیثی به نام اضمحلال و رکود و سقوط اقتصاد ایران در سایه حمایت های رهبری به ثبت رسانیده است.
اقتصادی که از همان هشت سال قبل بهانه ساخت تا بر موج سیاست سوار شود و با وعده مسکن و نان و نفت و عدالت، فقر را سفره همه خانه ها کند. همان چیزی که به اذعان کارشناسان، جامعه ایران را در بن بست اقتصاد زندانی کرده و اقتصاد ایران را هم در بن بست سیاست گرفتار ساخته است.
اکنون در آغاز سال ۱۳۹۲ چشم امید اقتصاد نزار کشور به دو فاکتور مهم انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه و همچنین مذاکرات هسته ای دوخته شده است؛ عرصه هایی در سال ۹۱ و پیش از آن، حاکمیت در هر دو بازی بازنده بوده است.
حال باید منتظر ماند و دید آیا در ماههای آینده در این دو عرصه گشایشی به نفع اقتصاد در حال احتضار کشور به وقوع خواهد پیوست یا خیر.