۱۳۹۲ اسفند ۹, جمعه

سلحشور: سینمای ایران یک «فاضلاب» است

«سریال یوسف 6 سال است که پربیننده‌ترین اثر روی زمین است. چهار میلیارد انسان، «یوسف» را دیده‌اند و چند برابر هزینه تولیدش را فقط برای پخش اول درآورده است. اینها تعبیرات فرج‌الله سلحشور از آخرین تولیدش است که در واقع او را معروف‌ترین و مطرح ترین کارگردان ایرانی می کند؛ جایگاهی بالاتر از اصغر فرهادی و عباس کیارستمی. همین کافی بود تا با چهره ای از تبار یوم‌الله 9 دی به گفتگو بنشینیم.» !
به گزارش ایسنا، هفته‌نامه 9 دی (متعلق به حمید رسایی نماینده مجلس و از رهبران گروههای خودسر)  در تازه‌ترین شماره خود با ذکر مقدمه بالا، گفتگویش با فرج‌الله سلحشور را منتشر کرده که گزیده آن در پی می‌آید:
* جشنواره فجر یک دکانی است برای دولت ها. جشنواره فجر یک جایی است که می تواند هنرمندان را برای دولتمردها جمع کند. البته این را هم بگویم که این یک توهم است. تا امروز دولتمردها سعی کردند که هنرمندان جشنواره‌ها را به سمت خودشان جذب کنند و از حمایت آنها برخوردار شوند اما این اتفاق در واقعیت نیفتاده است.
* جشنواره فجر و هنرمندانی که در این جشنواره آثارشان را ارائه می دهند در خدمت اعتقادات خودشان و جامعه‌شان و فرهنگ ملی مذهبی‌شان نیستند، در خدمت علایق و سلایق هالیوود و کمپانی‌های صهیونیستی هستند یعنی مقصود سینماگرهای ایران و معبد سینماگران ایران، اسکار است و هالیوود. کعبه‌شان هالیوود است و فیلم برای آنجا می‌سازند، نه برای مملکت و ملتشان.
* در جمهوری اسلامی مسئولان مملکت به سینماگر پول می دهند می گویند به ارزش های ما اهانت کن. این کاری است که خودمان داریم می کنیم. این را من از پخمگی و از بلاهت می دانم. در هیچ جای دنیا چنین رسمی نیست که دولتمردها بیایند پول مردم را بدهند به یک‌سری سینماگر بگویند به مبانی ما و به همان مردم اهانت کن. در حالی که در خود اروپا که ظاهرا آزادی بیان وجود دارد، اگر یک فیلمساز علیه کسی یک فیلم بسازد آن را ممنوع‌الکارش می‌کنند و نابودش می کنند.
* بسیاری از عوامل سینمایی هستند که به خارج رفتند و به آنها امکانات ندادند. انگشت‌شمار بودند کسانی که کار پیدا می کنند که مثل بعضی از این زن‌ها به هر کثافت و هر پستی ای تن می‌دهند. وگرنه ما هنرپیشه‌ای داشته ایم که ده دوازده سال در ونکوور کانادا با یک زن هنرپیشه دیگر مانده و هیچ وقت کار به او نداده‌اند. در آخر هم برای آن خانم و خودش در کنسروسازی کار جور کرده. اما همین آدم می‌آید اینجا هم تلویزیون و هم ارشاد برایش مراسم تجلیل می‌گذارند. خوب وقتی یک نفری که به خارج فرار کرده و قرار بوده که اصلا برود و دیگر برنگردد، می‌آورندش اینجا و بزرگش می‌کنند، شما انتظار دارید که این آقا اینقدر وقیح و پر رو نشود؟ یا برخی هنرمندها اینقدر رویشان زیاد نشود که توقع داشته باشند فیلم در مورد فتنه بسازند و جایزه هم بگیرند؟
* در جامعه مداح‌های ما غیرت مذهبی از بین رفته است، در روحانیت ما غیرت مذهبی از بین رفته است، آن تعصب دینی از بین رفته است. ماها اجازه داده‌ایم. من بیش از آنکه دولتمردها و بیش از آنکه مجلسی‌ها را بخواهم مقصر بدانم، جامعه متدینین را مقصر می دانم. بنده خودم، مداح‌ها، روحانیت، مردم، خانواده شهدا و مومنین مسجدی را مقصر می‌دانم. لطفا اینها را بنویسید. اینها هستند که سکوت کردند. وگرنه آنها کسی نیستند، یک مشت اراذل هستند. وقتی که این مردم توانستند فتنه‌های عظیمی را از بین ببرند، گروهک‌هایی را نابود کنند، دسیسه‌هایی را خنثی کنند، آن وقت بایستند یک گروهکی به نام سینماچی و تلویزیونچی به ریش این مملکت بخندند، به اعتقادات ما بخندند و سکوت کنند؟ همه ما مقصریم؛ از بنده گرفته تا دیگران.
* من در حدود دوازده سیزده سال پیش در مسجد ارگ به برادر عزیزم حاج منصور ارضی (از روضه خوانان فحاش) عرض کردم که ما در مورد سینما می‌توانیم کاری کنیم. بیایید کاری کنیم. جامعه مداح‌ها با روحانیت با هنرمندان بچه مسلمان جمع می‌شویم با همدیگر یک کاری انجام بدهیم که حاج منصور گفت من با سینما و این جور چیزها کاری ندارم. ببینید این حرف معنی  و نتیجه‌اش این می‌شود که الان هست. من در مورد این موضوع با حاج منصور و با چندین نفر از روحانیت صحبت کردم، با چندین نفر از مداح‌های دیگر که مردم با آنها سر و کار دارند هم صحبت کردم، دیدم که اینها بی‌خیال سینما و تلویزیون شده‌اند. اینکه حاج منصور فلان فیلم را در تلویزیون ببیند که ناجور است و خودش انتقاد بکند این خوب است اما کافی نیست. ما باید حرکت ایجاد کنیم. ما باید جریان ایجاد کنیم. ببینید هالیوود با خدایی که ندارد، با کتابی که ندارد، با ایمانی که ندارد و با کفر و شرکی که دارد بی‌اساس ترین حرف‌هایش را به خورد مردم دنیا می‌دهد و بر دنیا و بر فرهنگ و تفکر دنیا دارد حکومت می‌کند. با چه ابزاری؟ ما با داشتن قرآن و اهل بیت نمی‌توانیم این کار را بکنیم؟ این نیست جز اینکه قرآن و اهل بیت به دست ما بچه‌شیعه‌ها ذلیل شده‌اند. نگاه نکنید که ایران در دنیا اسم در کرده است، ما از ذخیره شهدایمان داریم می‌خوریم، ما از توده، از کیسه اندوخته‌هایمان داریم مصرف می‌کنیم، از خودمان نیست. ما از رهبری‌مان داریم خرج می‌کنیم، ما از امام داریم خرج می‌کنیم، آنها هستند که ما را نگه داشته‌اند، این مملکت را نگه داشته‌اند. ما برای این مملکت کاری نکرده ایم.
* ما از اولین روزهای انقلاب، حوزه هنری را درست کردیم. بعد از ما انجمن سینمای دفاع مقدس درست شد، روایت فتح درست شد، موسسه شهید آوینی درست شد و ... اکثر بچه مسلمان‌هایی که در این مراکز بودند، رفتند به سمت هنرمندانی که از زمان شاه تربیت شده بودند، هنرمندانی که الان نبضشان و اختیارشان در دست هالیوود است و از اینکه بگویند هم ابایی ندارند. هنرمندان بچه مسلمان را هم به سمت خودشان جذب کردند تا آنجا که الان انگشت‌شمار از بچه ها ماندند که هنوز در صراط المستقیم هستند. چرا؟ یکی از اصلی ترین دلایل، سیمای منحرف زمان شاه است که هنوز دارد به راه خودش ادامه می‌دهد و هر کس داخلش بیفتد کمال همنشین در او اثر می‌کند.
* شما اگر بخواهید فاضلابی را که در یک مجرایی حرکت می‌کند، تسویه کنید، می‌آیید سطل سطل آب به آن اضافه می‌کنید؟ اینکه به حجم فاضلاب اضافه می‌کند. ما این کار را کردیم. فاضلابی به  نام سینما در این مملکت وجود دارد، ما به بچه‌مسلمان ها می‌گوییم بیایید بروید فاضلاب را پاک کنید، بچه‌ها بروید در سینما، این سینما را درست کنید. می‌افتند در فاضلاب بعد از چند وقت بوی لجن بر می‌دارند و خودشان هم لجن می‌شوند.
* ما اول مملکتمان دست ارتش بود، جنگ شروع شد. اگر سپاه نبود چه اتفاقی می‌افتاد؟ ارتش زمان شاه تمام مملکت را به بیگانه داده بود و مملکت و انقلاب نابود می‌شد. ما آمدیم سپاه درست کردیم اما به سپاه نگفتیم برو در دل ارتش، سپاه را در کنار ارتش درست کردیم. سپاه در کنار ارتش درست شد، خودش شروع کرد برای خودش تولید امکانات کرد، برای خودش شرح وظایف تعریف کرد، قانون برای خودش گذاشت، قاعده گذاشت و از این طرف افزارمندها و مستشارهای آمریکایی را از ارتش بیرون کردیم، تیمسارهای زمان شاه را بیرون کردیم، ساواکی‌ها را بیرون کردیم، تسویه کردیم، باقی را برایشان کلاس عقیدتی سیاسی گذاشتیم، رویشان کار کردیم، نیروهای جدید مذهبی هم گرفتیم اضافه کردیم، الان ارتشمان کمتر از سپاهمان نیست، رقابت دارند می‌کنند. ارتش و سپاه رقابت سالم و سازنده با هم دارند . هر جفتشان با هم مملکت را نگه داشتند.
* ما می‌توانیم بیاییم یک جریان سالم در کنار آن جوی لجنی که وجود دارد ایجاد کنیم. این شیرهای زلالی که نیروهای بچه مذهبی هستند اینها را باز کنیم. در این جوی زلال مثل جشنواره عمار، این کنار، حرکتشان را انجام بدهند در حالیکه سینما هم دارد حرکتش را انجام می‌دهد.
* من الان دفترم را با قرض و قوله دارم می‌گردانم، درحالیکه در طول سی و پنج شش سال گذشته یک دانه خطا نکرده‌ام. یک دانه اثر هنری‌ای که بگویند بی‌محتوا بوده، ضعیف بوده، ‌اسلامی نبوده، مکتبی نبوده، جنگی نبوده یا فرهنگی نبود، ندارم. به لطف خدا. دیگران زمانی که داشتند چهل میلیارد برای یک سریال خرج می‌کردند، سی میلیارد خرج می‌کردند، من برای سریال حضرت یوسف، هفت میلیارد خرج کردم. با آن کیفیت.
* هالیوود است که آمریکا را نگه داشته، هالیوود است که اسرائیل را نگه داشته، هالیوود اگر از بین برود اسرائیل و آمریکا نابود می‌شوند. راه نابود کردن هالیوود این است که در برابر هالیوود، هالیوود بسازیم، هالیوود اسلامی بسازیم. نه اینکه سینما و تلویزیون دو تا رسانه مهم مملکت را ول کنید به امان خدا بگویی دیگر نمی‌توانیم کاری بکنیم. این ناامیدی را بگذارید کنار، کمک کنید. می‌توانیم این سینما و تلویزیون را درست کنیم.
* یک آدم ناباب و کلاشی بود، از سریال بیرونش کردیم، او روابط عمومی سریالمان بود. این هم رفت شروع کرد در روزنامه‌ها و سایت‌ها هر چه که دلش خواست علیه ما گفت و ما را متهم کرد که در سریال یوسف دزدی کرده‌ایم. شکایت کردیم، در دادگاه محکوم شد، جریمه هم شد. اما خوب به هر حال روزنامه دستشان است، سایت دستشان است، هر غلطی بخواهند  می‌کنند، هیچ کس هم جلودارشان نیست. تا می‌رویم شکایت کنیم از یک نفر که به ما توهین کرده یا تهمت زده بایستی شش سال دنبال قوه قضائیه بدویم تا ثابت بکنیم که این آقا اشتباه کرده، این خطاست. بعد از شش سال که دویدیم تازه به ما می‌گویند که بیایید ببخشید، ولش کنید قضیه را. پس هر چه به ما توهین می‌شود باید بایستیم تماشا کنیم؟ 

چگونه مادرشهید پس از سالها به قبر فرزند رسید

چکیده : هویت شهید بهروز صبوری را در فرآیند‌های آزمایشگاهی خود با کد شناسایی کردیم و کد انتهایی برای شناسایی این مادر شهید ۴۸۵ و کد ۴۸۶ نیز متعلق به بردار شهید است. در بانک اطلاعات که جستجو کردیم، مشاهده کردیم که این کد با نمونه ژنتیکی که آخر کد آن ۳۰۸۱ است دارای تشابه است. بلافاصله پس از شناسایی، این موضوع را به کمیته شناسایی مفقودین اعلام کردیم و این کمیته بررسی‌های لازم را برای اینکه شهید در کدام منطقه دفن شده، انجام داد...

محمود تولایی، رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک نور به تشریح شیوه شناسایی شهدای گمنام و از جمله نحوه شناسایی شهید بهروز صبوری پرداخت.
محمود تولایی، رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک نور در گفت‌وگو با تسنیم، با بیان اینکه همه عملیات‌های جستجوی مفقودین طی فرآیندهای متفاوتی صورت می‌گیرد، گفت: همه شهدایی که طی عملیات‌های زمینی در منطقه‌های جنگی شناسایی می‌شوند و به منطقه‌های مختلف ایران و همین‌طور تهران منتقل می‌‌شوند، در فرآیندهای جدایی مورد بررسی‌های آناتومیک و پیکرشناسی قرار می‌گیرند. بعد از این شناسایی همه اطلاعات مربوط به پیکر و ژنتیک آنان در سامانه‌ای ثبت و ضبط می‌شود.
تولایی گفت: بعد از مرحله کشف پیکر، از هر پیکر شهید نمونه‌برداری صورت می‌گیرد و این نمونه در فرآیندهای آزمایشگاهی نگهداری می‌شود و اطلاعات آن کدگذاری می‌شود. هیچ‌کس از این کدها خبر ندارد و نمی‌داند که کدام کد مربوط به کدام پیکر است و پیکری که بر روی آن تحقیق می‌شود از کدام منطقه آمده است و این شهید متعلق به کدام منطقه است. بنابراین در یک فرآیند بدون شائبه شناسایی پیکرها مورد بررسی قرار می‌گیرد و اطلاعات ژنتیکی بدن هر انسان استخراج شده و این اطلاعات ژنتیکی در یک بانک اطلاعاتی قرار می‌گیرد. این بانک اطلاعات ژنتیکی شهدای مفقود، به شکل فعال با نمونه‌هایی که از خانواده شهدا گرفته می‌شود، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته و حاصل این فرآیندها در زمان‌های مختلف موجب شناسایی شهیدان می شود.
تولایی با نشان دادن پرونده شهید به خبرنگار تسنیم در مورد نحوه شناسایی شهید بهروز صبوری اظهار داشت: هویت شهید بهروز صبوری را در فرآیند‌های آزمایشگاهی خود با کد شناسایی کردیم و کد انتهایی برای شناسایی این مادر شهید ۴۸۵ و کد ۴۸۶ نیز متعلق به بردار شهید است. در بانک اطلاعات که جستجو کردیم، مشاهده کردیم که این کد با نمونه ژنتیکی که آخر کد آن ۳۰۸۱ است دارای تشابه است. بلافاصله پس از شناسایی، این موضوع را به کمیته شناسایی مفقودین اعلام کردیم و این کمیته بررسی‌های لازم را برای اینکه شهید در کدام منطقه دفن شده، انجام داد.
وی ادامه داد: در مواردی که پدر و مادر شهید در قید حیات باشند ما مجموعه این اطلاعات را مورد بررسی قرار می‌دهیم و در مواردی هم مثل شهید صبوری که پدر شهید در قید حیات نیستند، از مادر و برادر شهید نمونه خون‌گیری انجام شد. در مواردی هم که ممکن است پدر و مادر در قید حیات نباشند، اما شهید دارای فرزند باشد. در این مورد با شاخص قرار دادن اطلاعات ژنتیکی فرزند، این اطلاعات را در بانک جست‌وجوی شهدا مورد بررسی قرار می‌دهیم تا به تشخیص منجر شود.
تولایی در مورد احتمال خطای این نوع شناسایی گفت: با محاسبات علمی بایوانفورماتیکی، اگر فقط ۱۰ نقطه ژنی مورد مقایسه قرار بگیرد، احتمال وقوع خطا در این نوع تشخیص یک به ۵۰۰ میلیونیم است. بنابراین در این فرآیند که احتمال خطا در یک جامعه ۵۰۰ میلیونی را ۱ در نظر می‌گیریم، هیچ جای تردید و تشکیکی وجود ندارد.
دکتر تولایی در مورد نحوه خونگیری از خانواده شهدا گفت: برخی از خانواده‌های شهدا با این فرآیند شناسایی آشنا هستند و به صورت داوطلبانه، با هماهنگی کمیته جستجوی مفقودین و معراج‌الشهداء مراجعه می کنند. گاهی اوقات هم کمیته جستجوی مفقودین وقتی از یک منطقه عملیاتی تعدادی زیادی شهید را پیدا می‌کنند، ما به سراغ خانواده شهدای آن گردان و یا شهرستان می‌رویم و با جمع‌آوری نمونه‌های خون وارد فرآیند آزمایشگاهی ما وارد می شوند و شهید بهروز صبوری هم به همین صورت در سال ۸۹ نمونه‌گیری شده بوده است.

طیب‌نیا:۱۴ هزار میلیارد تومان یارانه نقدی کسری دارد

چکیده : میزان ۳.۵ درصد تورم ماهانه به ۱.۵درصد کاهش یافته به گونه ای که کارشناسان نهادهای بین المللی را دچار شگفت زدگی کرده است از جمله در ارزیابی کارشناسان بانک جهانی درباره اقتصاد کلان ایران، نرخ تورم سال آینده به میزان ۱۵ تا ۲۰ درصد پیش بینی شده است...

وزیر امور اقتصادی و دارایی با اشاره به اینکه افزایش ۲۵درصدی قیمت برق نشان از تصمیم دولت برای تعدیل تدریجی قیمت انرژی دارد، گفت: برنامه ریزی شده که افزایش قیمت حامل های انرژی در سال ۹۳ بسیار محدود، ملایم و تدریجی باشد.
به گزارش تسنیم، علی طیب نیا شب گذشته در برنامه گفتگوی ویژه خبری با اشاره به روند رو به کاهش تورم و توفیقات چشم گیر به دست آمده در این زمینه تصریح کرد: از آن شرایط سخت رکود تورمی در حال عبور هستیم.
وی افزود: میزان ۳.۵ درصد تورم ماهانه به ۱.۵درصد کاهش یافته به گونه ای که کارشناسان نهادهای بین المللی را دچار شگفت زدگی کرده است از جمله در ارزیابی کارشناسان بانک جهانی درباره اقتصاد کلان ایران، نرخ تورم سال آینده به میزان ۱۵ تا ۲۰ درصد پیش بینی شده است.
طیب نیا آرامش در بازار ارز، طلا و دیگر بازارها و تبدیل رویه هیجانی قبلی به ثبات را از دیگر نشانه های بهبود اقتصاد دانست و گفت: شواهد رونق به وضوح دیده می شود و تکیه به کسب و کار و تولید پررنگ شده است.
وی نوسانات در بورس و ارز را طبیعی دانست و تصریح کرد: همه جای دنیا، این بازارها ممکن است افت و خیز های گذرا داشته باشند، در اسفند هم معمولا مردم برای سفرهای نوروزی اقدام به خرید ارز می کنند که ممکن است تغییرات جزئی دیده شود اگر چه دیروز قیمت ارز دوباره به زیر ۳۰۰۰ تومان برگشت.
وزیر امور اقتصادی و دارایی در ادامه با برشمردن ویژگی های اقتصاد مقاومتی گفت: به طور خلاصه، رشد بالا، مستمر، پویا، پایدار، انعطاف پذیر، چالاک و دانش بنیان و مبتنی به رشد بهره وری که منجر به تخریب محیط زیست هم نشود، از ویژگی های اقتصاد مقاومتی است.
وی با تاکید بر این که رشد پایدار در اقتصادی رخ می دهد که در برابر تکانه ها و فشار های داخلی و خارجی از خود انعطاف نشان داده و کمترین آسیب را ببنید افزود: اقتصاد مقاومتی درون زاست یعنی بر اساس قابلیت ها و ظرفیت های درونی اقتصاد و به صورت خودجوش حرکت می کند و برون گراست یعنی از فرصت ها و امکانات موجود در عرصه های بین المللی بهره برداری می کند از جمله این که ما برای صادرات به بازارهای خارجی نیاز داریم همانطور که احتیاج به دانش فنی، تخصص و سرمایه موجود در بازار جهانی داریم.
طیب نیا با اشاره به کارگروهی در دانشگاه تهران از حدود یک و نیم سال قبل گفت: در این کارگروه روی اقتصاد مقاومتی مطالعات نسبتا جامعی انجام و با بهره گیری از نتایج آن سعی کردیم برنامه های راهبردی وزارت اقتصاد تنظیم شود، البته وقتی به صورت رسمی سیاست های اقتصاد مقاومتی از طرف مقام معظم رهبری ابلاغ شد، بنا بر این قرار گرفت که برنامه ها تطبیق داده شده و در صورت انحراف،‌تصحیح و اگر نیاز به تکمیل دارد، این کار انجام شود.
وی افزود: اگر ما آسیب شناسی از اقتصاد ایران به عمل بیاوریم، به نظر من بزرگترین مشکل ما وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی است که در دو حوزه تجارت خارجی و وابستگی بودجه به آن خود را نشان می دهد. طیب نیا تصریح کرد: بخش عمده درآمدهای دولت، قبل و پس از انقلاب از محل صادرات نفت و گاز تامین شده به گونه ای که همه هزینه های عمرانی و بیش از نیمی از هزینه های جاری دولت از محل نفت تامین شده است در حالی که این وجوه در‌آمد نیست بلکه فروش دارایی و ثروت که متعلق به نسل های آتی است محسوب می شود.
وی گفت: منشا اصلی تورم، رشد پایین اقتصادی و نوسانات رشد اقتصادی در وابستگی به درآمدهای نفتی هستند از این جهت در برنامه های خودمان به طور ویژه روی قطع وابستگی به درآمدهای نفتی برنامه ریزی کردیم. وزیر امور اقتصادی و دارایی افزود: در حوزه تجارت خارجی ما قاعدتا باید صادرات غیرنفتی خودمان را توسعه دهیم و سطح پردازش و فرآوری محصولات را بالا ببریم و خام فروشی را تبدیل به فروش محصولات و فناوری های صنعتی کنیم.
وی تصریح کرد: سرمایه گذاری در صنایع وابسته به نفت و گاز، پتروشیمی، فولاد، خودرو و سایر صنایعی که می توانند از مزیت انرژی ارزان و مواد معدنی فراوان در ایران استفاده کنند، یک اولویت است که ما باید به آن بپردازیم و سرمایه گذاری بخش خصوصی داخلی و خارجی را در این حوزه ها تشویق کنیم. طیب نیا گفت: حوزه دیگر در بودجه دولت است و ما باید سهم درآمد پاک مالیاتی را بالا ببریم، یعنی مالیات از نتیجه کار و کوشش مردم که دولت این مالیات را صرف تامین خدمات، امنیت، زیربناهای تولید و بهداشت و درمان مناسب می کند در واقع مردم دارند نیازهای خود را از محل کار و دست رنج خود تامین می کنند که زندگی شرافتمندانه است از این رو درآمدهای مالیاتی درآمد پاک تلقی می شود در مقابل درآمدهای نفتی که به علت فروش سرمایه ، درآمد سیاه نامیده می شود.
وی افزود: البته آن درآمد سیاه را هم می توانیم پاک کنیم اگر خام فروشی نکنیم و به جای آن محصولات با درجه پردازش بالا تبدیل کنیم طبیعتا محصولاتی با ارزش افزوده بالا تولید می شود که دولت هم می تواند بخشی را به عنوان مالیات از این اضافه درآمد دریافت کند.
وزیر امور اقتصادی و دارایی تصریح کرد: اگر دولت درآمدهای خود را از نفت تامین کند، از مردم احساس بی نیازی می کند ولی وقتی درآمد دولت از محل کار و تولید مردم اخذ شود، طبیعتا دغدغه اصلی و اولیه دولت، تولید و درآمد مردم خواهد بود از این رو ما برنامه جامعی را برای اصلاح نظام مالیاتی کشور طراحی کردیم.
وی گفت: محور اول اصلاحات توسعه پایه های مالیاتی است،‌ ما نمی خواهیم افزایش درآمدهای مالیاتی را با افزایش نرخ مالیات محقق کنیم، حتی در پی کاهش نرخ مالیات هم هستیم اما می خواهیم پایه های مالیاتی را توسعه دهیم. طیب نیا افزود:‌نکته دوم انتقال پایه مالیات از تولید به مصرف است و بعد جلوگیری از فرار مالیاتی با استفاده از سامانه های نوین و در پایان، سامان دهی معافیت های مالیاتی جز مواردی است که در جهت اصلاح نظام مالیاتی در دستور کار وزارت امور اقتصادی و دارایی قرار گرفته است.
وی در ادامه در باره مردمی کردن اقتصاد گفت: از ویژگی های اقتصادهای نفتی یک دولت بزرگ و یک بخش خصوصی نحیف و کوچک، طبیعتا دولت سهم بزرگی از اقتصاد را برعهده دارد و بخش عمده ای از مالکیت بنگاه های اقتصادی در اختیار دولت است و این مدیریت را به صورت کاملا ناکارآمد انجام می دهد.
وزیر امور اقتصادی و دارایی افزود: به درستی در سیاست های اصل ۴۴ و قانون اجرای سیاست های کلی این اصل، پیش بینی شده که ما باید زمینه های لازم برای توسعه بخش خصوصی و افزایش نقش این بخش را فراهم کنیم.
وی تصریح کرد:‌ تقریبا از ابتدای دهه ۸۰ موضوع واگذاری بنگاه های اقتصادی به مردم و خصوصی سازی در دستور کار دولت ها قرار گرفته و تا امروز چیزی حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان از مجموعه اموال و دارایی های متعلق به دولت واگذار شده است ولی متاسفانه وقتی بررسی می کنیم در این واگذاری ها، دیده می شود که بخش عمده این واگذاری ها به بخش خصوصی واقعی نبوده بلکه حدود ۱۲ درصد آن واقعی بوده و بقیه بابت عوامل مختلفی مانند تهاتر با بدهی های که دولت داشته یا به بخش شبه دولتی واگذار شده است.
طیب نیا گفت: تحقق واقعی سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در گرو آن است که خصوصی سازی را به شکل واقعی آن انجام دهیم و در کنار آن به موضوع اصلاح محیط کسب و کار توجه ویژه داشته باشیم که سیاست دولت هم همین است. وی افزود: دفتری را به عنوان دفتر اصلاح محیط کسب و کار در وزارتخانه ما تشکیل دادیم تا فعالیت های حوزه های تابعه وزارت خانه و نیز دیگر وزارت خانه ها و موسسات دولتی را درباره مشکلات محیط کسب و کار بررسی و راه کارهای لازم را برای بهبود پیشنهاد کند.
وزیر امور اقتصادی و دارایی درباره مرحله دوم هدفمندی یارانه ها گفت: ما با مجموعه ای از الزامها و نیز محدودیت ها مواجه هستیم که الزامها ما را وادار می کند اقداماتی در جهت اصلاح قیمت حاملهای انرژی انجام دهیم. وی درباره بخش الزام ها تصریح کرد: نخستین الزام ناشی از قوانین موجود کشور است که بر اساس آن باید در دوره ای ۵ ساله قیمت حامل های انرژی به سطح منطقه برسد که این ماموریت یک بار در سال ۸۹ انجام شد و بعد افزایش دیگری داده نشد.
طیب نیا گفت: در قانون بودجه سال ۹۲ مجلس دولت را مکلف کرده است که قیمت حاملهای انرژی را تقریباحدود ۳۸ درصد افزایش دهد و نهایتا در قانون بودجه سال ۹۳ مجددا مجلس دولت را مکلف کرده است که قیمت حاملهای انرژی را افزایش دهد که این نخستین الزام دولت در این زمینه است. وی افزود: الزام دوم درباره شدت مصرف انرژی و مشکلات ناشی از آن از جمله مشکلات محیط زیستی است و الزام سوم هم به تراز مالی سازمان هدفمند سازی بر می گردد.
طیب نیا تصریح کرد: امسال چیزی حدود ۴۲ هزار میلیارد تومان صرف پرداخت های نقدی شده، این در حالی است که مجموع درآمدهای ناشی از اصلاح قیمت های حاملهای انرژی تنها حدود ۲۸ هزار میلیارد تومان بوده است. وی گفت: قانون هدفمندی دولت را مکلف کرده است که تنها نیمی از درآمد حاصله را صرف پرداخت نقدی به مردم کند یعنی ۱۴ هزار میلیارد تومان که عملا ۴۲ هزار میلیارد تومان صرف می شود.
وزیر امور اقتصادی و دارایی افزود: در بودجه سال ۹۲ تنها یک ردیف گذاشته شده که ۱۱ هزار میلیارد تومان از منابع عمومی یعنی منابع مالیاتی و سایر درآمدها صرف پرداخت نقدی به مردم شود در حالی که کل هزینه های عمرانی کشور در سال ۹۲ برابر با ۱۰ هزار میلیارد تومان بوده است.
وی تصریح کرد: این وضعیتی قابل تداوم نیست از این رو مجلس در قانون بودجه سال ۹۳ دولت را مکلف به اصلاح قیمت حامل های انرژی کرده است لذا ناچاریم قیمت حاملهای انرژی را تعدیل کنیم. طیب نیا گفت: از طرف دیگر با مجموعه ای از محدودیت ها مواجه هستیم، سال ۹۱ رشد اقتصادی ما منفی ۵.۸درصد و نرخ تورم ما بالای ۴۰ درصد بود که در مقایسه با سال ۸۹ وقتی مرحله اول هدفمندی صورت گرفت که در آن نرخ رشد اقتصادی ۵.۸ درصد و نرخ تورم ۱۲.۴ درصد بوده و در شرایط کاملا مناسبی این اقدام انجام شده است.
وی افزود: علت این که ما در ماههای گذشته به این مقوله نپرداختیم به همین دلیل بود منتظر آرامش و ثباتی در عرصه اقتصاد کلان بودیم تا بعد به مقوله اصلاح قیمت حاملهای انرژی بپردازیم، وقتی آن الزام و این محدویت را با هم جمع می کنیم، دولت را به این جمع بندی رساند که افزایش قیمت حاملهای انرژی کاملا به شیب ملایم به صورت محدود، کند و زمانبندی شده باشد. وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت: بنابر این برنامه ریزی شده که افزایش قیمت حامل های انرژی در سال ۹۳ بسیار محدود، ملایم و تدریجی باشد.
طیب نیا با اشاره به اعلام افزایش ۲۵ درصدی قیمت برق افزود: این افزایش جوابگوی تورم سال ۹۱ را هم نمی کند و البته نشان دهنده تصمیم دولت برای تعدیل تدریجی قیمت حاملهای انرژی است، مجلس هم دولت را مکلف کرده است که این ماموریت را در سال ۹۳ انجام دهد.
وزیر امور اقتصادی و دارایی ادامه داد: فعلا هیچ برنامه ای برای قطع پرداخت های نقدی مردم وجود ندارد تا زمان ثبت نام، مجلس در تبصره ای که اضافه کرد، پرداخت یارانه نقدی را صرفا به افراد نیازمند متقاضی مجاز دانسته است بنابر این دولت مکلف است تا ثبت نامی را به عمل آورد تا افرادی که هم خود را نیازمند و هم متقاضی اعلام کنند مشمول دریافت یارانه کند.
وی افزود: اکنون کارگروه هایی در دولت تشکیل شده که مشغول مطالعه هستند، یکی هم روی موضوع ثبت نام و شیوه اجرا کار می کند، به گونه ای که به صورت آرام انجام شود، صف تشکیل نشود و کسی به صورت اجباری حذف نشود.
طیب نیا گفت: درآمدی را بر اساس قانون اعلام خواهیم کرد، کسانی که براساس درآمد اعلام شده خود را نیازمند تشخیص بدهند، اعلام نیاز می کنند و پرداخت نقدی آنها ادامه خواهد یافت لذا پرداخت نقدی تنها به کسانی متوقف می شود که یا پردرآمد باشند و ثبت نام نکنند یا نیازمند باشند و ثبت نام نکنند که فکر می کنم این افراد زیاد باشند.
وی افزود: مردم خوب کشور ما که در دوران جنگ تحمیلی ایثارگری خود را نشان دادند اکنون هم که کشور ما در عرصه جنگی سنگین درگیر است مطمئن هستم که بخش قابل ملاحظه ای از مردم ما کسانی که به رغم نیاز ممکن است خود را از لحاظ روحی مستغنی بدانند ثبت نام نخواهند کرد ولی دولت بنا بر این ندارد که کوچکترین فشاری به اقشار متوسط و کم درآمد وارد شود.

ادامه نگرانی ها برای جان سربازان گروگان گرفته شده/ وزارت کشور: باید امیدوار بود

چکیده :الان در اخبار می‌خوانم که به دلیل اعدام یکی از زندانیان بلوچ، جیش‌العدل حکم اعدام برای سربازان وطن صادر کرده و هرآن امکان اعدام آنها وجود دارد، فکر کردم که یک زندانی سیاسی از درون زندان نگران جان این سربازها هست و حکومتی که باید حافظ جان شهروندان باشد و با کیاست و تیزهوشی غائله را تمام کند، بدون هیچ آینده‌نگری و برون توجه به واکنش مقابل دست به کار می‌شود و توجهی به امنیت اسرا نمی‌کند. از طرف دیگر متاسفانه آنقدر تهمت‌های بی‌مورد زده شده که اگر هم کسی بخواهد در نامه‌ای خطاب به این گروه خواستار آزادی آنها شود، از تبعات آن می‌ترسد و ترجیح می‌دهد سکوت کند!...


قائم مقام وزیر کشور و سخنگوی وزارت کشور درباره تهدید اخیر جیش‌العدل به اعدام یکی از پنج سرباز گروگان گرفته شده ایرانی، اظهار کرد: ما از این موضوع اطلاعات لازم را داریم و در همین رابطه نیز در محل، اقداماتی در حال انجام است که نمی‌توان به ذکر جزئیات آن پرداخت.
حسینعلی امیری در گفت‌وگو با ایسنا، خاطرنشان کرد: به محض به نتیجه رسیدن این اقدامات و فعالیت‌هایی که در این رابطه در حال انجام است، نتیجه را به اطلاع مردم خواهیم رساند.
وی همچنین با بیان اینکه “به آزادی سربازان گروگان گرفته شده امیدواریم”، درباره آخرین اقدامات و فعالیت‌ها در این زمینه گفت: جزئیات اقدامات انجام شده قابل طرح نیست اما می‌توان به آزادی این سربازان امیدوار بود.
سخنگوی وزارت کشور درباره فعالیت‌های هیأت اعزام شده به بلوچستان پاکستان نیز اظهار کرد: این هیأت اقدامات لازم را انجام می‌دهد و دولت پاکستان نیز همکاری‌هایی با ما داشته است.
امیری درباره فیلمی که اخیراً از سوی جیش‌العدل منتشر و ادعا شده بود که آن فیلم مربوط به لحظه گروگان‌گیری مرزبانان ایرانی است، گفت: این فیلم که از یکی از رسانه‌های خارجی پخش شد، نیاز به نگاه کارشناسی دارد و برای آن فرض‌های مختلفی متصور است از جمله این فیلم ممکن است ساختگی یا مونتاژ باشد یا اینکه بخشی از آن درست و بخش دیگری از آن نادرست باشد.
قائم مقام وزیر کشور بار دیگر تاکید کرد که باید به سلامتی و آزادی این سربازان امیدوار بود.
صفحه منتسب به گروهک تروریستی جیش‌العدل در توئیتر، با انتشار پیامی تهدید کرده که قصد دارد یکی از پنج سرباز ایرانی را که اخیراً ربوده است، به شهادت برساند.
در پیام منتشر شده در این صفحه، گفته شده است که به دلیل اعدام یکی از اعضای این گروهک توسط جمهوری اسلامی ایران، قصد دارند یکی از مرزبانان ایرانی را اعدام کنند.
در همین رابطه مهسا امرآبادی، همسر مسعود باستانی، روزنامه نگار محبوس در زندان رجایی شهر در صفحه ی فیس بوک خود نوشته است:
امروز در ملاقات، مسعود از تلاشش برای مجاب کردن سلفی‌های بند برای انتشار نامه‌ای به جیش‌العدل می‌گفت. خیلی نگران پنج سربازی بود که به گروگان گرفته شده‌اند، می‌گفت در هفته اخیر با سلفی‌های بند که عمدتا هم کرد هستند صحبت کرده و پیشنهاد داده که آنها در نامه‌ای به جیش‌العدل، آزادی سرباز‌ها را بخواهند. می‌گفت در چند جلسه فشرده مذاکراتی داشه و آنها هم کم کم راضی شدند که چنین نامه‌ای را خطاب به جیش‌العدل بنویسند اما استدلال کردند که اگر ما این نامه را بنویسیم، بازجوها و قاضی‌ها ما را متهم به ارتباط با این گروه می کنند. درحالی که ارتباطی بین ما وجود ندارد!
الان در اخبار می‌خوانم که به دلیل اعدام یکی از زندانیان بلوچ، جیش‌العدل حکم اعدام برای سربازان وطن صادر کرده و هرآن امکان اعدام آنها وجود دارد، فکر کردم که یک زندانی سیاسی از درون زندان نگران جان این سربازها هست و حکومتی که باید حافظ جان شهروندان باشد و با کیاست و تیزهوشی غائله را تمام کند، بدون هیچ آینده‌نگری و برون توجه به واکنش مقابل دست به کار می‌شود و توجهی به امنیت اسرا نمی‌کند. از طرف دیگر متاسفانه آنقدر تهمت‌های بی‌مورد زده شده که اگر هم کسی بخواهد در نامه‌ای خطاب به این گروه خواستار آزادی آنها شود، از تبعات آن می‌ترسد و ترجیح می‌دهد سکوت کند!

امام جمعه قم : چهارشنبه سوری از سنت‌های بد و نادرست است

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، سید محمد سعیدی ظهر امروز در خطبه‌های نماز جمعه این هفته قم با توصیه نمازگزاران به رعایت تقوای الهی بیان کرد: باید در امور دینی بر اساس دستورات خداوند عمل کرد و در این مسیر افراط و تفریط نباید صورت گیرد. 
سعیدی با اشاره به اینکه نبی مکرم اسلام از سنت‌های نیکو استقبال می‌کردند بیان داشت: احسان و نیکوکاری از سنت‌های پسندیده است و روزی نیز به این نام، نام‌گذاری شده است و باید این روز مورد توجه مردم و مسئولان قرار گرفته و هر کس شادی‌های خود را با دیگران تقسیم کند.
وی با اشاره به برخی از سنت‌های نادرست بیان کرد: بدحجابی در جامعه ناشی از دوره رضاخان بوده و از سوی دیگر چهارشنبه سوری نیز از دیگر سنت‌های بد و نادرست به شمار می‌رود.
 

علم‌الهدی : برگزاري كنسرت در مشهد شايسته نيست

علم‌الهدی :  برگزاري كنسرت در مشهد شايسته نيست/ با وجود آنکه رهبری با نشان دادن چهره ابالفضل العباس موافقت کردن مداحان باز اعتراض کردند
علم‌الهدی :  برگزاري كنسرت در مشهد شايسته نيست/ با وجود آنکه رهبری با نشان دادن چهره ابالفضل موافقت کردن مداحان باز اعتراض کردند

به گزارش ایسنا - منطقه خراسان، احمد علم‌الهدی در دیدار با هنرمندان بسیجی که صبح امروز 8 اسفند در دفتر امام جمعه برگزار شد گفت : آقای درویش در فیلم رستاخیز با اینکه از رهبری در خصوص نمایش دادن چهره حضرت علی‌اصغرو حضرت ابالفضل العباس استفتاء گرفتند اما برخی از مداحان به نمایش این تصاویر انتقاد کردند.
وی با تاکید بر اینکه سینما مولود انقلاب است، افزود: امروز سینمای ایران در منطقه حرف اول را می‌زند و می‌توان به صراحت گفت سینمای ایران با سینمای ترکیه قابل مقایسه است.
علم‌الهدی در خصوص برگزاری کنسرت در استان خراسان گفت: این مسئله مربوط به 8 سال پیش یعنی زمان اولین سفر احمدی‌نژاد به استان خراسان بود که بنده به هیئت دولت گفتم اگر برنامه فرهنگی متناسب با شهر مشهد و در شان علی ابن موسی الرضا  است برگزاری این قبیل مراسم در این شهر مقدس اشکالی ندارد.

وی با بیان اینکه حلال خدا در همه جای دنیا حلال، و حرام خدا در همه جای دنیا حرام است، خاطر نشان کرد: برگزاری کنسرت در نقطه‌ای از استان و عدم برگزاری اینگونه برنامه‌ها در مشهد مربوط به مسئله حرام و حلالی امر نیست بلکه برگزاری کنسرت در مشهد مقدس بنا به وجود مرقد علی ابن موسی الرضا شایسته نیست.

۱۳۹۲ اسفند ۷, چهارشنبه

دست‌کم شش زندانی جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند

خبرگزاری هرانا – طی روز جاری دست‌کم شش زندانی از زندان رجایی شهر کرج جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روز جاری سه‌شنبه ۶ اسفند ماه دست‌کم شش زندانی از بندهای مختلف زندان رجایی شهر کرج جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «این زندانیان همگی به اتهام قتل عمد به قصاص (اعدام) محکوم شده‌اند و قرار است سحرگاه روز آینده حکم اعدام ایشان به اجرا در آید.»

درخواست ۲۵۰ فعال مدنی و سیاسی از روحانی برای پیگیری وضعیت تاج زاده: نوبت شماست که پاسخگوی اعتماد مردم باشید

چکیده :مردمی که به شما رای داده‎اند به دنبال به دست آوردن مطالبات خود هستند. این مردم با امید به شما رای داده و در مراحل مختلف از شما حمایت کرده‎اند اما این حمایت ابدی و بی قید و شرط نیست. ما در کنار حمایت از روش‎ها و رفتارهای صحیح، همچنان خواهان اجرای وعده‎های انتخاباتی شما هستیم. فرصت‎های اعتماد سازی محدود هستند و حال نوبت شماست که پاسخگوی اعتماد مردم و حامیان سرشناس خود باشید زیرا اگر ایستادگی افرادی مانند تاج زاده نبود قطعا انتخابات۲۴ خرداد ۱۳۹۲ به گونه ای دیگر رقم می‎خورد....

بیش از ۲۵۰ فعال سیاسی و اجتماعی در نامه ای به حسن روحانی، رئیس جمهور خواستار پیگیری وضعیت مصطفی تاج زاده شدند. در این نامه تاکید شده است: مردمی که به شما رای داده‎اند به دنبال به دست آوردن مطالبات خود هستند. این مردم با امید به شما رای داده و در مراحل مختلف از شما حمایت کرده‎اند اما این حمایت ابدی و بی قید و شرط نیست. ما در کنار حمایت از روش‎ها و رفتارهای صحیح، همچنان خواهان اجرای وعده‎های انتخاباتی شما هستیم. فرصت‎های اعتماد سازی محدود هستند و حال نوبت شماست که پاسخگوی اعتماد مردم و حامیان سرشناس خود باشید زیرا اگر ایستادگی افرادی مانند تاج زاده نبود قطعا انتخابات۲۴ خرداد ۱۳۹۲ به گونه ای دیگر رقم می‎خورد.
به گزارش ندای سبز آزادی، این نامه یادآور شده است: مصطفی تاج زاده در وضعیت کاملاً خلاف قانون بازداشت، محاکمه و زندانی شده و بیش از چهار سال است که دوران زندان خود را سپری می‎کند. چهل ماه روزه‎داری در کنار بیماری‎های جسمی و شرایط بسیار سخت و غیرمتعارف زندان، نگرانی‎های بسیاری را در مورد سلامتی ایشان به وجود آورده است. متاسفانه طی روزهای گذشته وضعیت ایشان رو به وخامت گذاشته و نیاز جدی به پیگیری امور درمانی در خارج از زندان دارند. شرایط بسیار بد نگهداری ایشان در زندان قطعا به وخیم‎تر شدن وضعیت ایشان می انجامد.
متن کامل این نامه در پی می آید:
ریاست محترم جمهوری
جناب آقای روحانی
هنوز در سال اول ریاست جمهوری شما هستیم و به یاد داریم که چه دلایل و حمایت‎هایی منجر به رای اکثریت مردم ایران به شما شد. در کنار نگرانی‏های گسترده مردم ایران از تفکرات و عملکرد کسانی که طی سال‎های گذشته وضعیتی دشوار را برای مردم سرزمین‎مان به وجود آورده بودند، حمایت‎های آقایان هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و بسیاری از بزرگان جریان اصلاحات از شما و وعده‎هایتان برای ایجاد امید در بین مردم، نگاه‎ها را در عرصه داخلی و بین‎المللی به آینده امیدوار کرد.
پیش‎نویش متن منشور حقوق شهروندی که توسط دولت یازدهم منتشر شد نشانگر علاقه‎مندی و اهمیتی است که شما به این مساله می‎دهید. با توجه به تجربه طولانیتان در حوزه امنیت ملی می‎توان اینگونه برداشت کرد که رعایت نشدن حقوق شهروندی مردم را به عنوان تهدیدی جدی قلمداد کرده و برای بهتر شده وضعیت آن در سطح کشور اهمیت زیادی قائل هستید.
جناب آقای روحانی
شما حتما بهتر از بسیاری از ما امضاکنندگان این نامه «مصطفی تاج زاده» را می‎شناسید. حتما شما آگاهی زیادی از فعالیت‎های ایشان چه پیش از انقلاب و چه پس از آن دارید. بی‎تردید شما به خاطر دارید که تاج زاده جز اولین مسئولینی بود که دغدغه‎هایی را مطرح کرد که امروز برخی از نزدیکان شما به بازنشر آن مشغول هستند. شما به عنوان یک «حقوق‎دان» مستحضر هستید که از اولین روز پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ تا کنون چه اندازه از حقوق قانونی ایشان و سایر زندانیان سیاسی زایل شده است.
مصطفی تاج زاده در وضعیت کاملاً خلاف قانون بازداشت، محاکمه و زندانی شده و بیش از چهار سال است که دوران زندان خود را سپری می‎کند. چهل ماه روزه‎داری در کنار بیماری‎های جسمی و شرایط بسیار سخت و غیرمتعارف زندان، نگرانی‎های بسیاری را در مورد سلامتی ایشان به وجود آورده است. متاسفانه طی روزهای گذشته وضعیت ایشان رو به وخامت گذاشته و نیاز جدی به پیگیری امور درمانی در خارج از زندان دارند. شرایط بسیار بد نگهداری ایشان در زندان قطعا به وخیم‎تر شدن وضعیت ایشان می انجامد.
لذا ما امضاکنندگان این نامه از شما به عنوان رئیس جمهور قانونی ایران که ملزم و موظف به نظارت بر اجرای صحیح قانون اساسی هستید خواستاریم که ضمن پیگیری وضعیت ایشان به بازسازی اعتماد جامعه نسبت به حاکمیت کمک کنید. آقای تاج زاده برای ایران امروز سرمایه گرانقدری است. هر چند که مسئولین در شرایط فعلی دو حق قانونی ایشان یعنی حق درمان و گذراندن دوران زندان در بند عمومی را از ایشان دریغ کرده‎اند!
جناب آقای روحانی
مردمی که به شما رای داده‎اند به دنبال به دست آوردن مطالبات خود هستند. این مردم با امید به شما رای داده و در مراحل مختلف از شما حمایت کرده‎اند اما این حمایت ابدی و بی قید و شرط نیست. ما در کنار حمایت از روش‎ها و رفتارهای صحیح، همچنان خواهان اجرای وعده‎های انتخاباتی شما هستیم. فرصت‎های اعتماد سازی محدود هستند و حال نوبت شماست که پاسخگوی اعتماد مردم و حامیان سرشناس خود باشید زیرا اگر ایستادگی افرادی مانند تاج زاده نبود قطعا انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ به گونه ای دیگر رقم می‎خورد.
اباذر عطایی
ابراهیم مهتری
ابولفضل حاجی زادگان
احسان رمضانیان
احسان محمدی
احسان نیکبخت
احمد باطبی
اشکان بخشی
اشکان محمدی
افسانه ململی
افسر معدنی پور
اکبر مقیمی
الیاس سلیمی
امیر حسین سراجى
امید پورمحمدعلی
امیر حسین صدیق
امیر حسین میر اسماعیلی
امیرحسین اسدی
امیرموسوى
امین غلامی
امین فریدیحیایی
ایمان اسماعیل زاده
ایمان اسماعیل زاده
آبتین غفاری
آرش مردانپور
آزاده اسدی
بابک قناد
بالی صداقت
بامشاد تابناک
بهروز شاهرخ نیا
بهروز کاظمی
بهمن برنادل
بیتا مزینانی
پرستو متین زاده
پروین ظهری
پریسا اکبرزاده
پویا قلی پور
پیمان احمدی
پیوند سامی
تورج صادقی
جاوید فخریان
جعفر قدیم خانی
جلال خرمن بیز
حامد ابراهیمی نژاد
حامد کریم‌قاسمی
حسام قوامی
حسن خزاعی
حسین سبحان اللهی
حسین سربندی
حسین سربندی
حسین صفدری
حسین قیومی
حسین یزدی
حمزه غالبی
خدیجه اصغری
داریوش فرجی
داود روشنی
داوود حشمتی
راضیه (پری) نشاط
رضارفیعی
روجا غلامحسینی
ریحانه طباطبایی
زهرا ثقفی
زهره اقاجری
زهره پرنیان
زهره رحیمی
زهره ستاره
زینب حیدری
ساجده کیانوش راد
سارا افتخاری
سارا آرین مهر
سارا حامدی
سارا خرمن بیز
ساناز اسفندیاری
سپیده شریعتی
سپیده شکیبا
سجاد صنعت جو
سحر ترابی
سحر ریاحی
سحر سام
سروش صفایی
سعید زمانی
سعید آگنجی
سعیده کردی نژاد
سکینه خرمن بیز
سمانه ابولپور
سمیه عالمی پسند
سورنا هاشمی
سیاوش کیخایی
سید احمد شهیدی
سید اسماعیل نبوی گلوگاهی
سید حسین موسوی بلده
سید رضا حسینی
سید عبدالحسن شهیدی
سید علی طباطبایی اردکانی
سید علیرضا کریمی
سید فرنود شهیدی
سید محسن میرحبیبی
سید مرتضی شهیدی
سیداحمدرضا احمدپور
شایسته سادات شهیدی
شکور احمدی
شکیبا منصوری
شهرزاد خدابنده لو
شهره حجازی
شهلا جعفریان
شهناز سیاقی
شهین امید خدا
شیما خدابنده لو
صائب قربانی
صبا آذر پیک
صبا شیروانی
صدیقه حسین نژاد
صنم غیائی
طاهره نقی ئی
عرفان اسماعیل زاده
عسل اسماعیل زاده
عفیفه عابدی
علی تقی پور
علیرضا فیروزی
علی اصغر خدایاری
علی اصغر شیرازیان
علی حسین قاضی زاده
علی سامانی
علی فلاحی
علی قاضی مرادی
علیرضا قلیچ خانی
عیسی سحرخیز
فاریا بارلاس
فاطمه پیر
فاطمه حقیری
فاطمه زمانی قمی
فخرالسادات محتشمی پور
فرانک چالاک
فربد وطن زاده
فرشاد توماج
فرهاد نوری
قیس قریشی
کامیار بهرنگ
کیوان فروزان
گلشید شهیدی
لیلی حاجیان
مازیار اعتمادی
مازیار آریان فر
ماهرخ شمس
مجتبی غفاری
مجتبی قاضی زاده
مجید فراهانی
محسن لک
محسن مهیمنی
محسن همتی
محمد الموتی
محمد اولیایی فرد ( وکیل دادگستری )
محمد جهانگیری
محمد رضا رضایی
محمد طباطبایی
محمد غلام ابوالفضل
محمد مهدی کریمی واقف
محمدامین ایلانی
محمدرضا ابراهیمی
محمدرضا بزمشاهی
محمدرضا سرداری
مرتضی اسماعیل پور
مرضیه امامی
مرضیه امیری
مرضیه آریان فر
مریم امام جمعه
مریم دورانی
مریم زمان
مریم سادات یحیوی
مریم شریعتی
مریم صفایی

چه کسی 1.5 تن طلا را بالا کشید؟

روزنامه شرق  : همین چند روز پیش بود که بیژن زنگنه وزیر نفت از طلب 110هزارتومانی هر ایرانی از بابک زنجانی گفت اما برخی ایرانی‌ها طلب‌های میلیاردی از او دارند. یکی از شاکیان بابک زنجانی هزارو500کیلو طلا برای او خریداری کرده و معادل 80میلیون‌دلار طلبکار است. یکی دیگر از شاکیانش هم شش‌میلیون‌یورو اوراق ارزی دست او دارد. با این حساب او حتی اگر بدهی‌هایش را با نفت صاف کند تازه طلب 110هزارتومانی 76میلیون ایرانی را داده و چند نفر در صف طلبکارهایش هنوز منتظر خواهند بود. روح‌الله غلامی، وکیل دو نفر از شاکیان زنجانی درباره او و کارهایش می‌گوید:

‌ داستان موکل شما و بابک زنجانی از کجا آغاز شد؟
آقای زنجانی از طریق موکل بنده هزارو500کیلو طلا از طریق کشور «غنا» خریداری می‌کند تا آن را به «دوبی» انتقال دهد. انتقال به «دوبی» هم برای تحویل به «ریفاینری» (DMCC - پالایشگاه تخلیص طلا) برای تعیین «عیار» طلا بود. بنابراین، نه مبدا ایران بود، نه مقصد. این طلا هیچ ارتباطی به ایران نداشت.

‌ موکل شما کیست؟
تمایل ندارد رسانه‌ای شود.

‌ کارش چیست؟
نماینده فروش یک شرکت معدن‌کاو استخراج و فروش طلا در آفریقاست.

‌ در خرید طلا هم رابط زنجانی بود؟
بله... اینکه زنجانی چطور با اعتبارات نفتی و سفته‌بازی ثروتمند می‌شود، در جریانات پیش آمده برای ما بخشی از آن مشخص می‌شود.

‌ چطور؟
بابک زنجانی سه نفر از کارمندان خود به نام‌های «ی»، «ز» که از دوستان «م» هستند و «و.م.م» را که کارمند خودش بود به کشور «غنا» می‌فرستد تا 5/1تن طلا خریداری کنند. بر اساس این معامله این مقدار طلا به ارزش 80میلیون‌دلار خریداری و مبلغ 12میلیون دلار به آنها پرداخت و مقرر می‌شود باقیمانده مبلغ معامله پس از تایید عیار طلا از سوی «ریفاینری» دوبی، به فروشنده پرداخت شود. برای همین زنجانی 150میلیون‌دلار به حساب «و.م.م» در بانک خود در مالزی واریز می‌کند تا آنها مطمئن شوند.

 و آنها قبول می‌کنند؟

بله. اما وقتی من به حساب شما پول واریز می‌کنم و شما نمی‌توانید برداشت کنید به چه معناست؟ یعنی من به شما پولی نداده‌ام، کاغذ داده‌‌ام و با اعتبارات آن بازی می‌کنم. تفکری که بانک مالزی راه انداخته، همین است.

 موکل شما آن زمان کجا بود؟

خودش هم آفریقا بود.

 در چه سالی این اتفاق افتاد؟

سال 91 بود.

 پس این موضوع ربطی به ماجرای طلای ایران در ترکیه در سال87 که اردوغان گفته بود «خدا در شرایط بحران اقتصادی برای ما پول فرستاده»، ندارد؟

نه... در این ماجرا طلاها توسط سه‌نماینده زنجانی آزمایش و پس از تایید کارشناسان گمرک در صندوق‌های مخصوص حمل طلا، بسته‌بندی و بارگیری می‌شوند. مسیر رفت هواپیما، فرودگاه‌های استانبول، بنغازی لیبی، کوتوکا اکرا (غنا) و در برگشت، فرودگاه‌های کوتوکا اکرا، آتاتورک استانبول،‌ امام‌خمینی(ره) تهران و دوبی اعلام می‌شود. با وجود اینکه مشخصا در مسیر برگشت نام فرودگاه آتاتورک استانبول قید شده بود اما زمانی که هواپیما برای ساعاتی در استانبول توقف می‌کند، در اقدامی مشکوک دلیل فرود، نقص فنی هواپیما عنوان می‌شود که بعد هم می‌گویند علت نقص مدارک پرواز بوده است.

 فرودگاه لیبی دیگر چرا؟

یکبار با «ح.ی» و «ب.ز» در جلسه‌ای در هتل «اوین» بودم، همین را از آنها پرسیدم که گفتند: «حتی اگر هواپیما باری هم باشد، باید برای مسافرانش بلیت صادر شده باشد.» به گفته خودشان صدهزاردلار احتمالا به آمریکایی‌ها در «بنغازی» رشوه می‌دهند تا دوباره پرواز کنند. اتفاقا برای «بابک زنجانی»، «ح. م» و «ح. ش» هم پاسپورت صادر شده بود اما آنها نمی‌روند. طلا را تحویل می‌گیرند و طلا به جای دوبی به سمت ترکیه می‌رود. ترکیه حساسیت نشان می‌دهد و محموله را توقیف می‌کند. اینجا «رضا ضراب» وارد می‌شود و با دادن رشوه، طلا را آزاد می‌کند و طلا به مقصد دوبی حرکت می‌کند. اینکه چرا به لیبی رفته‌اند معلوم نیست، ظاهرا بدشان نمی‌آمده هواپیمایشان تابلو شود.

‌ بازداشت رضا ضراب در ترکیه در همین رابطه بود؟
یکی از رشوه‌هایی که داده مربوط به همین ماجراست و البته اعلام کرده که آدم زنجانی بوده و برای او کار می‌کرده است. شخصی به نام «دو اوغلو» که از کارمندان خود بابک زنجانی در «هلدینگ» او در ترکیه بود، اعلام می‌کند که قرار بوده 500کیلوگرم از این محموله در استانبول تخلیه و مابقی به ایران حمل شود. اینجا سروصدای زیادی به پا می‌شود که ایران می‌خواسته است با غنا از طریق طلا معامله کند در حالی که اصلا نه مبدا نه مقصد ایران نبوده است. 

البته گفتم که در اسناد، نام فرودگا‌ه‌ امام‌خمینی(ره) هم ذکر شده بود اما این طلاها ربطی به ایران نداشت. رسانه‌ها خبر را منتشر می‌کنند و فشار بر غنا زیاد می‌شود، کشورهای غربی هم نسبت به این مساله حساس می‌شوند، بعد می‌گویند ایران در حال تهاتر طلا است، چه اتفاقی می‌افتد؟ ایران در زمینه طلا تحریم می‌شود. حتی کسانی که در غنا به بابک زنجانی طلا فروخته بودند هم بازداشت می‌شوند.

 چرا هواپیما مستقیم به مقصد «دوبی» نرفت؟

دقیقا معلوم نیست. دلیلی نداشت هواپیما به جای دیگری برود. هواپیما می‌توانست مستقیما به «دوبی» حرکت کند و حتی نیازی به سوختگیری هم نداشته اما چرا به ترکیه باید می‌رفت باید از زنجانی پرسید. در «استانبول» با سر و صدای زیاد، رسانه‌های گروهی از جریان حمل طلا‌ها باخبر می‌شوند و به دروغ محل تخلیه به جای امارات، ایران اعلام می‌شود. انتشار و انعکاس گسترده همین خبر موجب می‌شود تا تهاتر طلا با ایران تحریم شود و قیمت طلا در بازار داخل نیز به طرز سرسام‌آوری افزایش پیدا کند و این به سود بابک زنجانی تمام می‌شد.

 چقدر مطمئنید که همین مساله باعث تحریم طلای ایران شد؟

این چیزی که می‌گویم احتمال است... وقتی قطعات پازل را کنار هم می‌گذارید نتیجه این می‌شود. آقای زنجانی خلافش را ادعا می‌کند، دادگاه یک‌بار احضارش می‌کرد تا از خودش دفاع کند. چرا همه‌جا جار زد طلا جابه‌جا می‌کند؟ با آن همه نفوذ چرا طلایش در ترکیه گیر کرد؟

 گزارش «ریفاینری» را به شما ندادند؟

زنجانی می‌گفت طلاها را تحویل «ریفاینری» دادیم و آنان گفتند که طلا نیست و ادعا می‌کند گواهی‌اش را هم دارد. یک‌بار در جلسه‌ای که خود زنجانی و کسانی که طلا را گرفته بودند حضور داشتند از او خواستم گزارش «ریفاینری» را ارایه کند که از همین موضوع بسیار عصبانی شد و شروع به پرخاشگری و توهین کرد.

 بعد چه شد؟

در مرحله اول زنجانی به موکل من زنگ می‌زد و «ایمیل» می‌فرستاد و تهدید می‌کرد که من 12میلیون‌دلار پول داده‌ام و تو طلای قلابی به من فروخته‌ای. موکلم به ایران برمی‌گردد و همراه «و.م.م»، «ح. ی» و «ب. ز» برای اولین بار به محل شرکت سورینت کیش برده می‌شود و آقای بابک زنجانی را در محل شرکت «سورینت‌کیش» ملاقات می‌کند. در این ملاقات هم موکلم را که مرد مسنی هم هست تهدید می‌کنند.

 «ایمیل‌»های بابک زنجانی که موکل شما را تهدید کرده هنوز دارید؟

بله، ولی خب طبیعی است که مستقیما و با «ایمیل‌» خودش این کار را نکرده اما از طرف او بوده است... .

 چرا موکل شما را تحت‌فشار قرار می‌داد؟

ظاهرا به‌خاطر اینکه با این کار، او با زنجانی همدستی کند و وجوه طلا به آفریقایی‌ها پرداخت نشود یا حداقل مدعی حق‌الزحمه خود و پرداخت وجوه طلا نشود و ادعای تقلبی‌بودن طلا را تایید کند.

 موکل شما پیش از این هم با بابک زنجانی ارتباط داشته؟

نه بار اول بوده... به او هم می‌گویند طلاهایت تقلبی بوده و گزارش «ریفاینری» هم دارد می‌رسد. چه کار می‌کنی؟ موکل من در توافقنامه‌ای می‌گوید حاضر است 150سهم کارخانه خود را به صورت امانت به آنان بدهد به شرط اینکه کالا «مرجوع» شود، گزارش «ریفاینری» دوبی تحویل شود و به او وکالتنامه تام‌الاختیار اقامه دعوا در «غنا» علیه فروشندگان داده شود و در توافقنامه قید می‌شود که این را به‌عنوان «امانت» به شما می‌دهم اگر «مرجوع» کالا و گزارش «ریفاینری» را بدهید و حق با شما باشد، من در یک بازه زمانی سعی می‌کنم پول شما را برگردانم اگر نتوانستم، این 150سهم کارخانه برای شما. 

این گواهی‌نامه با «ح. ی» به نمایندگی از بابک زنجانی انجام ‌شده بود اما بابک زنجانی پایش را امضا نکرده بود برای همین دست‌ ما برای شکایت از او خالی بود. ما صبر کردیم تا اینکه خود بابک زنجانی بر اساس این توافقنامه از موکل من شکایت کرد. معنای آن این بود که بابک زنجانی توافقنامه را پذیرفته است. ما هم بر همین اساس شکایت کردیم. 9ماه شکایت ما طول کشید. خود آقای زنجانی در مصاحبه با «ایسنا» درباره طلاها گفته بود که طلاهای ما را گرفتند. او نگفته که طلاها تقلبی بوده است، اما هرچه تلاش کردیم نتوانستیم زنجانی را احضار کنیم.

 از سوی دیگر «و. م. م» از طرف زنجانی مامور می‌شود تا معامله‌ای را برای خرید طلا با شخصی دیگر تدارک ببیند. در جریان آن معامله، «م. م» شش‌میلیون‌یورو اوراق ارزی نفت و گاز پارس را از سوی این خریدار دوم که به صورت امانت به موکل من داده شده بود با ترفند از او سرقت می‌کند و اوراق را به آقای «بابک زنجانی» می‌دهد. زنجانی با اینکه می‌دانسته این اوراق متعلق به «و. م. م» نیست و متعلق به شخص دیگری است اما این اوراق را به‌عنوان طلبش می‌گیرد و نگه می‌دارد. چنین تصور می‌شود؛ از آنجا که «و. م. م» و بابک زنجانی نتوانسته بودند موکلم را در غنا گرفتار مظلمه کنند و او به سلامت به کشور بازگشته بود به ترفند دیگری متوسل می‌شوند تا اینکه به هر نحو ممکن موکلم را دچار مخمصه کنند. موکلم با وکالت من علیه «و. م. م» و زنجانی اقامه شکایت می‌کند.

‌ چرا موفق به احضارش نشدید؟
من ابتدا حتی موفق به ثبت و ارجاع شکایت نشدم و گفتند سرپرست دادسرای مربوطه دستور داده تا از مسافرت نیامده شکایتی علیه زنجانی ارجاع نشود اما من از شخص معاون اول دادستان تهران دستور ارجاع پرونده را گرفته در دادسرای مربوطه ثبت کردم.

 «و. م. م» چه شد؟

 آن موقع فراری بود، ما می‌دانستیم دست بابک زنجانی است. به زنجانی گفتیم او را بیاورید تا تکلیف پرونده مشخص شود. او الان در زندان است. البته توسط خود زنجانی بازداشت شده از او هم به‌عنوان کلاهبرداری در خصوص تقلبی‌بودن طلاها شکایت کرده است و الان با 40میلیاردتومان قرار در زندان است. من در گفت‌وگویی که با او در زندان داشتم گفت که به زنجانی یک رسید داده‌ام که این اوراق برای امانت است تا پول طلا را بتوانیم بازگردانیم و من اینها را نفروخته‌ام. پس از شکایت بازپرس، آقای «ح. ی» را به‌عنوان مطلع احضار می‌کند او در تحقیقات اظهار می‌کند. «و. م. م» شش‌میلیون‌یورو اوراق مشارکت ارزی را در حضور مسوول حراست شرکت سورینت کیش به بابک زنجانی فروخته است.

‌ طلاها چه ‌شد؟
روایات مختلفی شنیده‌ایم برخی می‌گویند دوباره به ترکیه بردند و برخی نیز می‌گویند هنوز در «دوبی» است.

 طلاها را باز کرده بودند؟

بله، می‌گفتند باز کردیم آلومینیوم بود. «و.م.م» در زندان به بنده گفت طلاها در دوبی است.

 چرا از لفظ «مافیا» در مورد زنجانی استفاده کرده‌اید؟

«مافیا» به چه کسی‌ می‌گویند؟ کسی که پول دارد، پول نامشروع، ارتباطات و رانت‌های قوی دارد و به‌ راحتی نمی‌توان به آن دست پیدا کرد. دارودسته دارد، در همه جا حضور و ارتباطات دارد بدون هیچ سابقه‌ای نفت می‌دهند بفروشد. بانک مالزی او هیچ‌وقت نمی‌توانست حتی خواب 8/2 میلیارددلار پول را به خود ببیند. در قضیه ایران‌زمین هم همین است. بزرگ‌ترین گودبرداری تاریخ کشور را انجام داده است در منطقه‌ای که به‌هیچ‌وجه اجازه بلندمرتبه‌سازی ندارد... در جریان خرید آن همه شرکت‌های تامین اجتماعی به دفتر مرتضوی رفته‌اند و بعد با یک جعبه شیرینی کار تمام.

 ما خیلی جاها زنجانی را دیده‌ایم در هر قسمت اقتصادی کشور هست. در بحث اوراق مشارکت، بحث ارز، نفت، طلا، شرکت هواپیمایی و تولیدی و سینما تا شرکت اتوبوسرانی و تاکسیرانی در تاجیکستان. زنجانی همه اینها را دارد. در زمانی که توسط اروپا تحریم شده، رفته از خود اروپایی‌ها وام گرفته است. قویا مطرح می‌شود که خودش، خودش را مطرح کرده تا تحریمش کنند. اگر اسم همه اینها مافیا نیست، پس در مقابل زنجانی باید واژهای جدید در کشورمان ایجاد کنیم.

 درباره روش کار زنجانی می‌توانید توضیح دهید؟

برای مثال زنجانی در حساب مرادی در بانک خودش در مالزی 150میلیون‌دلار واریز می‌کند ولی اجازه برداشت به او نمی‌دهد یعنی پول کاغذی بدون اعتبار و غیرواقعی. بانک مالزی او یک «اینوستمنت بانک» است و نمی‌تواند شعبه داشته باشد و محل فعالیت این بانک در منطقه آزاد لابوان مالزی است، این بانک فقط می‌توانسته کارگزار سرمایه‌گذاری‌های کوچک باشد نه نقل‌وانتقال پول، این عین قوانین تجاری مالزی است اما وقتی من به حساب شما پول واریز می‌کنم و شما نتوانید برداشت کنید به چه معناست؟ یعنی من به شما پولی ندادم. با این تفکر بانک مالزی را راه انداخته است. زنجانی یک پولدار پوشالی است. با همین پول غیرواقعی در حساب «و. م» غنایی‌ها را فریب داده والا از ابتدا هم پول طلا‌ها را نداشته است.

 فکر می‌کنید او از حمایت جایی یا کسی برخوردار است؟

نمی‌دانم... ادعاهایی می‌کردند.

 از اقدامات زنجانی در نفت هم اطلاعی دارید؟

در جریان نفت اطلاعی ندارم، اما بحث ما این است که مگر بابک زنجانی کیست که نتوان به پرونده‌اش رسیدگی کرد؟

 پرونده موکل شما الان در چه وضعیتی است؟

نسبت به قسمتی از پرونده قرار منع تعقیب به نفع زنجانی صادر شده ولی در خصوص طلا، مفتوح است و در حال حاضر همه پرونده‌های وی به یکی از شعب دادسرای کارکنان دولت ارجاع شده که متاسفانه برای ثبت لوایح به مشکل خورده‌ایم که در این خصوص لوایح را به دادستان تهران جهت ثبت داده‌ام و منتظر دستور ایشان هستم و فعلا روند دادرسی متوقف به نظر می‌رسد.

گشت ارشاد این بار در کابین هواپیما

شهرزاد نیوز: کنترل زنان ایرانی برای داشتن حجاب اجباری از خیابان ها به کابین هواپیماهای پروازهای خارجی کشیده شده است.
سایت "انقلاب نیوز" با انتشار متن کوتاهی ضمن اشاره به "گزارشات فراوان" و "گفته ها" نسبت به طرز پوشش مسافران زن در پروازهای خارجی هشدار داده و از مسئولین خواسته شده است تا پوشش زنان را کنتترل کنند و امر به معرویف و نهی از منکر را عملی سازند.
در این مطلب از مسئولین خواسته شده است که مسئولیت کنترل و نظارت را در پروازهای خارجی – مادام که در آسمان ایران پرواز می کنند- داشته باشد. اشاره این مطلب به برداشتن روسری زنان به محض ورود به کابین هواپیمای پروازهای خارجی می باشد.
یکی از کارکنان اداری "ایران ایر" به شهرزاد نیوز می گوید: " حتی در پروازهای بین المللی خط هوایی ایران ایر با این که پرسنل و خدمه پرواز از مسافران می خواهند که از برداشتن روسری خودداری کنند، کسی ترتیب اثر نمی دهد."

تهدید نمایندگان جبهه پایداری در مجلس؛ بعد از وزیر اطلاعات نوبت سئوال از حسن روحانی است

روزنامه‌های ابتکار، اعتماد و آرمان طرح سئوال شماری از نمایندگان مجلس از محمود علوی وزیر اطلاعات را اقدام «اقلیت جبهه پایداری» و «شکست خوردگان انتخابات» علیه دولت یازدهم ارزیابی کرده‌اند.
به گزارش رادیو فردا، روزنامه اعتماد خبر داده است که طراحان سئوال از وزیر اطلاعات تهدید کرده‌اند که «اگر وزیر اطلاعات پاسخ‌های لازم را ندهد از حسن روحانی سئوال می‌کنند.»
روزنامه آرمان در گزارشی با تیتر «نوبت وزیر اطلاعات است»، ضمن تاکید بر اینکه «سئوال از محمود علوی را جبهه پایداری کلید زده است»، نوشته است: «آن‌ها تمام سعی خود را می‌کنند تا کارت دیگری به کابینه داده شود.»
این روزنامه از قول «یک منبع آگاه» و بدون ذکر نام نوشته است: «به دلیل اینکه جبهه پایداری هنوز نتوانسته شکست خود در انتخابات ریاست جمهوری سال جاری را بپذیرد، سعی را می‌کند تا فضای مناسبی را برای دولت ایجاد نکند که این دور از اخلاق و شأنیت نمایندگان است.»
روزنامه آرمان همچنین نوشته است: «جبهه پایداری که فقط صدای بلندی دارد، توانسته‌ بر برخی دیگر از نمایندگان اشراف پیدا کند» و اعضای این جبهه «تمام سعی خود را می‌کند تا مجلس آینده را به نام خود تمام کنند که اگر چنین اتفاقی رخ دهد، نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم از هم‌ اکنون قابل پیش بینی است.»
رضا براتی گزارش نویس روزنامه آرمان ضمن تاکید بر اینکه «برخی سئوالات وکلای مجلس سوالات ملی نیست و بعضی سئوالا از روی مقاصد جناحی مطرح می‌شود»، نوشته است: «تا امروز بیشترین سوال مجلس از پاستورنشینان به نام محمدرضا نعمت‌زاده و محمدجواد ظریف یعنی وزرای صنعت و وزارت خارجه ثبت شده است.»
روزنامه اعتماد نیز در تیتر یک شماره چهارشنبه خود با اشاره به طرح «سئوال پشت‌ سئوال» از سوی اعضای جبهه پایداری از وزرای دولت حسن روحانی نوشته است: «فشارهای اقلیت‌پایداری در مجلس علیه دولت با طرح سوال‌های مبهم از وزیر اطلاعات و ارجاع سوال از وزیر خارجه به صحن علنی ادامه دارد.»
این روزنامه نوشته است: «ترافیک سوال و تذکر در مجلس تمامی ندارد. در پس هر سوال، سوالی و پشت هر تذکر، تذکری قرار دارد که اقلیت پایداری مجلس علیه دولت مطرح می‌کنند تا دولت در امور داخلی و حتی خارجی بیش از حل و رفع مشکلات اساسی و کلان کشور درگیر توجیه نمایندگان جبهه پایداری باشد.»
روزنامه اعتماد «طرح ۲۱ سوال از وزیر اطلاعات» را «کم‌سابقه‌ترین هجمه مجلس علیه وزارت اطلاعات در تاریخ جمهوری اسلامی» توصیف کرده و نوشته است: نمایندگان عضو جبهه پایداری «از سوی دیگر استیضاح وزیر آموزش و پرورش به دلیل انتصاب مدیران غیراصولگرایی که در دولت اصولگرایان کنار گذاشته شده بودند را پیش می‌کشند، و دست آخر نیز مثل جلسات گذشته از توضیحات ظریف در کمیسیون امنیت ملی قانع نمی‌شوند.»
مهشید ستوده در گزارش روزنامه اعتماد نوشته است که هر چند تعداد نمایندگان سئوال کننده از ۴۰ یا ۵۰ نماینده تجاوز نمی‌کند اما همین ۵۰ نفر رییس‌جمهوری را که شش ماه بیشتر از آغاز به کارش نمی‌گذرد تهدید به سوال کرده‌اند.
این روزنامه با تاکید بر اینکه «۲۱ سئوال ۴۱ نماینده مجلس از وزیر اطلاعات هیچ ارتباطی به وزیر اطلاعات ندارد» نوشته است: «هر چقدر که در سال‌های گذشته سوال کردن از وزیر اطلاعات یک تابو بود اما حالا سوال از وزیر اطلاعات تبدیل به یک رویه شده است آن هم سوالاتی که ارتباطی با حوزه کاری وزیر اطلاعات ندارد.»
اعتماد همچنین نوشته است: «سئوالاتی که قرار است وزیر اطلاعات برای پاسخگویی به آن‌ها به مجلس برود به نوعی سئوال از کل کابینه دولت است» چرا که این سئوالات «به حوزه‌های کاری وزرای خارجه، کشور، مشاوران رییس‌جمهور و حتی شخص رییس‌جمهور هم ارتباط دارد و برعکس ارتباط این سوالات با وزیر اطلاعات به‌شدت کم است.»
روزنامه اعتماد همچنین خبر داده است که نمایندگان امضاء کننده طرح سئوال از محمود علوی «تهدید کرده‌اند که اگر وزیر اطلاعات پاسخ‌های لازم را ندهد از رییس‌جمهور سوال می‌کنند.»
این روزنامه با اشاره به جلسه غیرعلنی مجلس در اوایل هفته جاری و هشدار علی لاریجانی در آن جلسه نوشته است: «هشدار‌ها نه کارساز بود و نه گره‌گشا، چراکه مخالفت اقلیت مجلس با دولت به این چند هفته و چند روز محدود نمی‌شود که بتوان با یک جلسه علنی جلوی آن را گرفت.»
روزنامه ابتکار نیز طرح ۲۱ سئوال از سوی نمایندگان اصولگرا از محمود علوی وزیر اطلاعات را «شکایت از رییس جمهوری به وزیر اطلاعات» توصیف کرده است.
جبهه پایداری ائتلافی انتخاباتی است که در جریان انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی با رهبری محمدتقی مصبح یزدی و عزیزالله خوشوقت دو روحانی نزدیک به علی خامنه‌ای و حامی «محمود احمدی‌نژاد منهای اسفندیار مشایی» و با عضویت شماری از وابستگان آن‌ها تشکیل شد. کاندیدای این جبهه در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۴ خرداد ماه سعید جلیلی بود.