۱۳۹۱ آذر ۱۰, جمعه

سرگذشت زندانیان سیاسی










به نامه خدا
در سالهای اخیر معترضین نظام اسلامی ایران با مشکلی جدید روبرو هستند که باعث پدیدار شدن فشارهای روحی و اجتماعی زیادی میشود.بازداشت و حبس بدون محاکمه‌ و انجام شکنجه‌های وحشیانه و غیراخلاقی و پس از آن تکذیب این امر از سوی مقامات قضایی و انتظامی حکومت باعث نفرت روزافزون مردم از مجریان عدالت در اجتماع ایران  شده است.ربودن شهروندان توسط ماموران وزارت اطلاعات بدون مجوز از مقامات قضایی.نقض آشکار حقوق انسانی‌ از ابتدا برنامهٔ مدون مجریان عدالت در ایران است.مشکلی‌ که اکنون این قبیل زندانیان با آن دست به گریبانند بیشمار است ولی‌ در اینجا به برخی‌ از این مشکلات اشاره‌ای گذرا می‌کنیم.آشفتگی‌ و نگرانیه خانواده این افراد بخاطر بی‌ اطلاعی از موقعیت و نگرانی بابت این که شخصی‌ از خانواده ناپدید گشته و هیچ ارگانی‌ جوابگو نیست.پس از پیگیریها و تحمل تحقیر و توهینهای زیاد برای خانواده مشخص میشود که عضو خانواده بازداشت شده ولی‌ فقط همین و نه بیشتر .محل بازداشت شرایط محل و وضعیت روحی و جسمی‌ زندانی تا انتها مجهول میماند.و این باعث تشنج و نگرانی  خانواده‌ها میشود.در قسمت دیگر ماجرا‌ فرد زندانی قرار دارد .که بنده به خاطر گذراندن این دوران به کرّات با مختصات این ماجرا‌ کاملا آشنا هستم.در این قبیل بازداشت‌ها که توسط وزارت اطلاعات نظام صورت می‌گیرد زندانی حق هیچ گونه صحبت و یا دفاع پیرامون اتهام وارده را ندارد و هر روز با شکنجه‌های متفاوت و دردناک مجبور به توضیح در مورد اتفاقی‌ بی‌ ربط میشود.بهترین حالت در این اتفاق همکاری بلا قید و شرط زندانیست که لطمات و آسیبهای کمتری به زندانی می‌رسد.زیرا مامورین و شکنجه گران بهتر می‌دانند که شما در حال اعتراف به جرم مرتکب نشده هستید.ولی‌ در مواردی که شما و فعالیتهای شما وابسته به جریانی خاص باشد ماجرا‌ به کلی‌ فرق خواهد کرد.شدت صدمات و سبک شکنجه نیز به کلی‌ فرق خواهد کرد .کوچکترین شکنجه که برای زندانی در نظر گرفته میشودکند کردن گذر زمان است به وسیلهٔ شکنجه‌های مخصوص.ضرب وشتم بر اساس فعالیتهای شما تنظیم میشود.بسته به نوع اعتراض، شما مورد حمله قرارمی‌گیرید .موردی که برای بنده  اتفاق افتاد ضرب شتم تلافی جویانه بود.چون بنده با نوشتن مطالب تند در مورد عملکرد رهبری و پرداختن به بحث ولایت فقیه به نوعی توهین مستقیم به ارزشهای شکنجه گران خود نموده بودم.بر این اساس ضرب و شتم‌ها با کینه و تلافی توأم شده بود که منجر به آسیبهای فراوانی‌ برای بنده گشت.


پس از اتمام دورهٔ بازجویی و در صورت  قانع شدن شکنجه گران و تیم تحقیقاتی‌ زندانی برای اتمام حجت  فراخوانده میشود .در این زمان بازجو به زندانی هشدار جدی میدهد مبنی بر این که در صورت باز گو کردن اتفاقات و رویدادهای اینجا در بیرون دوباره و در کوتاهترین زمان ممکن به این مکان بازگردانده  و دوباره روز از نو روزی از نو.پس از این جلسه زندانی به اندازهٔ صدماتی که دیده ولی‌ بدون رسیدگی پزشکی‌ و دارو و درمان نگهداری شده تا اثرات شکنجه بهبود یابد پس از بهبودی نسبی‌ زندانی در حومهٔ شهر رها و یا به طرق مختلف  از آن محیط مخوف رها میشود ولی‌ بادنیایی پر ازدرد و غم، چرا که بابت این حق کشی و بی‌عدالتی به هیچ کس نمیتوان متوسل شد.برخی‌ از این زندانیان که به دلیل سخت شدن شرایط  و در خطر قرار گرفتن جان خود و خانواده مجبور به ترک وطن گردیده اند  برای تکمیل پرونده پناهندگی خود بابت زندانها و شکنجه‌های فراوان در ایران هیچ گونه سند و مدرکی‌  نداشته و در این موقعیت هم برای اثبات حرفشان  با مشکلات فراوانی‌ روبرو هستند.و قادر به ارائه‌ مدرک قابل قبولی نیستند.زیرا در ایران بابت هیچیک از این بازداشت‌ها و حبس‌ها مدرکی‌ از سوی مراجع قضایی به زندانی ارائه نمی‌شود.و راهی‌ برای اثبات این  حق کشی علنی و ظلم آشکار نیست..و این مطلب نشانگر ذکاوت حکام ظالم ایران است،در استثمار و پایمال کردن حقوق مردم مظلوم. 

محمد احمدی.۳۰/۱۱/۲۰۱۲؛ زوریخ

مهر: جمعی از انصار حزب الله بعد از نمازجمعه امروز تهران در اعتراض به فیلم های سینمایی "یک خانواده محترم" و "من مادر هستم" از مقابل درب اصلی دانشگاه تهران تا میدان انقلاب راهپیمایی کردند. تظاهرکنندگان در اعتراض به آنچه توهین به ساحت امام خمینی و سیاه نمایی دوران دفاع مقدس در فیلم سینمایی "یک خانواده محترم" و همچنین ساختار‌شکنی اجتماعی در فیلم سینمایی "من مادر هستم" خواندند، تا میدان انقلاب راهپیمایی کردند. شعارهای سینمای مبتذل عامل انحراف است، تا اصلاح سینما از پا نمی‌نشینیم، بسیجی می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد، حزب‌الله بیدار است از ابتذال بیزار است، مسئول بی‌کفایت استعفا استعفا،خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست، هتاکان روح‌الله اعدام باید گردند، الله اکبر، حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست و وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد، نشانه اعتراض راهپیمایان بود! فیلم "من مادر هستم" آخرین ساخته فریدون جیرانی برپرده سینماها است. فیلم "یک خانواده محترم" نیز ساخته مسعود بخشی در جشنواره های خارجی به نمایش در آمده و جوایزی را از آن خود کرده است.





دویچه‌وله:
حمله به سفارتخانه‌های ایران در اروپا در سال‌های اخیر کم‌تری رخ داده است. برخی از حضور گرایشی "آنارشیستی" در حمله به سفارت ایران در برلین سخن می‌گویند و معتقدند این واکنشی است به نقض بی‌رحمانه حقوق بشر در ایران.

تجمع و تظاهرات در مقابل سفارتخانه‌‌های ایران در اروپا، روشی جاافتاده برای نشان دادن نارضایتی و اعتراض مخالفان خارج از ایران به وضعیت حقوق بشر در ایران بوده است و آنچه که مخالفان آن را سیاست "‌فشار و سرکوب" جمهوری اسلامی می‌نامند. ولی حمله به سفارت ایران خاطره سال‌های گذشته است و درسال‌های اخیر بیشتر شاهد اعتراض‌های "آرام" بودیم. حتی اعتراض‌های گسترده در برابر سفارتخانه‌های ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نیز در بیشتر موارد تجمعی مسالمت‌آمیز بود.

حمله گروهی از پناهندگان ایران به سفارت ایران در برلین در روز چهارشنبه ۲۸ نوامبر، از نوعی دیگر بود و به موضوع داغ رسانه‌های فارسی‌زبان چه در داخل ایران و چه در خارج از مرزهای این کشور تبدیل شد. معترضین از سنگ و رنگ برای نشان دادن اعتراض‌شان به "سرکوب و اعدام در ایران" استفاده کردند.

حمید نوذری، مسئول کانون پناهندگان ایرانی در برلین می‌گوید این روشی است آنارشیستی، اما نمی‌توان آن ‌را مصداق استفاده از خشونت دانست. او در عین حال معتقد است که "جمهوری اسلامی با نقض بی‌رحمانه حقوق بشر چنین واکنش‌هایی را بازتولید می‌کند".

گفتگوی دویچه‌وله با حمید نوذری، مسئول کانون پناهندگان ایرانی در برلین

آقای نوذری حمله‌کنندگان به سفارت ایران در برلین چه کسانی بودند و آیا به گروه خاصی تعلق داشتند؟

تا آنجا که من می‌دانم همه‌شان بچه‌های پناهجویی هستند که الان در کمپ‌های مختلف در برلین اسکان دارند، به‌اضافه‌ی برخی از آلمانی‌های حمایت‌کننده از آن‌ها. ‌این‌ها بیشتر دارای گرایشات آنارشیستی هستند. به‌ویژه آن پرچم سرخ و سیاه‌شان، که آن را آویزان کرده‌اند، نشان‌دهنده‌ی این است که بیشتر بچه‌هایی هستند که گرایشات آنارشیستی دارند.

منظورتان از پرچم سرخ و سیاه چیست؟

بنا برشنیده‌های ما، این‌ها پرچم جمهوری اسلامی ایران را پایین آوردند و به جای آن پرچم سرخ و سیاه را نصب کردند. می‌دانید که نیروهای آنارشیست آلمانی علامت‌شان پرچمی است که نصف‌اش سیاه و نصف دیگرش سرخ است. این نشان‌دهنده‌ی این است که این‌ها بچه‌های پناهجو و گروه‌های حمایت‌کننده‌ی آن‌ها هستند که این پرچم در کمپ‌های آن‌ها هم به‌وضوح قابل مشاهده است.

یعنی‌گروه‌های آنارشیست آلمانی

بله.

خواست معترضین چه بوده و چند نفر بوده‌اند؟

تا آنجا که من می‌دانم این گروه حدود ۳۰ نفر بودند. این تعداد چه قدر دقیق است، این را من هم نمی‌دانم. اما طبق گزارش‌ها و خبرهایی که در جاهای مختلف پخش شده، چیزی حدود ۳۰ نفر بوده‌اند. خواست‌شان هم عملاً اعتراض به نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران است، به‌ویژه نسبت به وضعیت و رفتارهای خشنی که در جمهوری اسلامی ایران با زندانیان سیاسی می‌شود. ازجمله قتل ستار بهشتی، وضعیت خانم نسرین ستوده و همچنین اعدام‌های بی‌شماری که در چند ماه گذشته در ایران انجام شده که این‌ها برای محکوم کردن این وقایع، این حرکت خودشان را سازماندهی کرده‌اند و گفته‌اند ما به‌عنوان پناهندگان سیاسی به خاطر این وضعیت‌ها از ایران فرار کرده‌ایم و نسبت به این اعمال غیرانسانی در ایران این آکسیون و این حرکت نمادین را انجام داده‌ایم.

مدتها بود که حتی گروه‌های رادیکال مخالف جمهوری اسلامی هم از روش‌هایی که شاید بشود گفت غیرمسالمت‌آمیز استفاده نمی‌کردند. چرا معترضین از پرتاب سنگ یا ریختن رنگ یا حتی آن طور که در برخی گزارش‌ها آمده ورود به داخل ساختمان و خراب ‌کردن وسائل استفاده کرده‌اند. اصلاً صحت دارد که این کارها را کرده‌اند؟

نه، توی ساختمان نرفتند. بیرون بوده. سفارت ایران عین دژ است و ورود به آن خیلی خیلی مشکل است و این حرف‌ها درست نیست. این‌ها به محوطه‌ و باغ سفارت رفته‌اند، آنجایی که پرچم هست و پرچم را کشیده‌اند پایین و پرچم خودشان را برده‌اند بالا و یکسری رنگ به دیوار و شیشه‌ها نیز پاشیده‌اند. اسم این حرکت را نمی‌شود حرکت خشونت‌آمیز گذاشت. ما در بسیاری از حرکت‌های مدنی در اروپا هم که مسائل بانک‌ها و مسائل مالی و آکاپی بود، این نوع حرکات را دیده‌ایم. این حرکت مثل حرکت‌های خشونت‌آمیز که به انسان‌ها صدمه زنند و یا کار دیگری کنند، نبوده است. در هر صورت مسئول

این جریان یک حکومت به مراتب ضد حقوق بشر و غیرقانونی در ایران است که با شهروندانش آن طور رفتار می‌کنند. مقاومت در برابر این ناملایمتی‌ها در ایران محق است. اشکال مقاومت را ممکن است بعضی وقت‌ها شما و یا کسی دیگر و یا منبعی بپسندید یا نپسندید. این‌ها به نظر من تا آنجایی که به انسان‌ها صدمه نمی‌زند، مسئله‌ی عجیب و غریبی نیست و نوع مقاومت را همان طور که در ارتباط با مسئله‌ی پناهندگی خودشان انتخاب کرده‌اند، این نوع مقاومت و اعتراض را هم خودشان انتخاب کرده‌اند. از آنجا که من در آلمان هستم، رنگ پرتاب کردن و این دست مسائل را جزو مسائل خشونت‌آمیز محسوب نمی‌شود.

سنگ پرتاب کردن و بریدن سیم خاردار یا رفتن توی محوطه سفارت هم به نظر شما مسئله‌ای نیست؟

درست است. سنگ به دیوار بوده و طبق گزارشات هم همراه با رنگ بوده. از نرده دیوار بالا رفتن هم نشان‌دهنده‌ی این نیست که این کار خشونت‌آمیز بوده یا نه. نوع اعتراض است. بعضی‌ها خودشان را به نرده زنجیر می‌کنند، بعضی‌ها هم از آن می‌روند بالا و بعضی‌ها هم می‌نشینند وسط خیابان و خیابان را می‌بندند. اینجا مقابل مجلس آلمان در اعتراض به حرکت گروه‌های راست افراطی، به اضافه‌ی مسئول امور مهاجرین برلین، به اضافه‌ی وکلای مجلس فدرال آلمان وسط خیابان نشستند و راه را بستند که پلیس آن‌ها را چهار دست و پا بلند کرد. این‌ها جزئی از مقاومت است و در این کشور خوشبختانه این چیزها حل شده است. درست است بعضی وقت‌ها خطایی در بعضی مقاومت‌ها هست، ولی به نظر من عبور از خط قرمز نبوده است. ما در رابطه با گروه‌های راست افراطی و نیروهای دیگر روزانه در آلمان دهها بار شاهد چنین حرکت‌هایی هستیم و هیچ کس به آن‌ها عمل خشونت‌آمیز اطلاق نمی‌کند.

ولی شما اشاره کردید که این‌ها یکسری گروه‌های آنارشیستی بوده‌اند و خود این کلمه به‌هرحال بار دارد. فکر نمی‌کنید که استفاده از چنین روش‌هایی می‌تواند آن حرکت‌هایی را تداعی کند که در ایران در قبال سفارت بریتانیا یا خود آلمان تا به‌حال انجام شده و می‌تواند تأثیر منفی بگذارد در اعتراض به مسئله‌ی حقوق بشر در ایران؟ اگر روش‌های مسالمت‌آمیزتری را به‌کار می‌گرفت، شاید می‌توانست موفق‌تر باشد؟

نه حتماً. ما دیده‌ایم که هزاران کار انجام شده و هیچ نتیجه‌ای نداده. برای من بسیار جالب است که بعد از این مسئله وزیر امور خارجه آلمان تلفن را برمی‌دارد و به همکارش در ایران زنگ می‌زند و تأسف خودش را اعلام می‌کند. آیا در رابطه با ستار بهشتی، مسئله‌ی خانم ستوده و اعدام‌های اخیر نیز، آقای وزیر امور خارجه گوشی را برداشته و به همتای ایرانی خودش زنگ زده است یا نه؟
همیشه طرف مقابل نوع مقاومت را تعیین می‌کند. رژیمی مشروع است که بتواند مقاومت و نظرات و عقاید دیگری را تحمل کند. در رژیمی که آدم‌های درون خودش را هم تحمل نمی‌کند، می‌باید با اجازه‌ی شما بگویم که دیگر آد‌م‌ها نمی‌توانند انتظار داشته باشند که نوع مقاومت ‌نیز به مانند اروپا یا به مانند کشورهایی باشد که در آنها حکومت‌ها به طریق و قانونی سر کار آمده‌اند.

ولی آقای نوذری حتی اروپا هم این را تحمل نکرده، همچنان که پلیس آلمان ریخته و عده‌ای را دستگیر کرده!

آن‌ها وظیفه‌شان است که این کار را بکنند. گفتم که وقتی معاون مجلس فدرال آلمان هم وسط خیابان نشست، علیه‌اش شکایت کردند و دست و پایش را گرفتند و بردند. آن‌ها وظیفه‌شان است که جلو یکسری کارها را بگیرند. از نظر حقوقی و از نظر دیپلماتیک. اعتراض به نقض سیستماتیک آن هم در رژیمی به مانند ایران، به نظر من با پرت کردن چندتا رنگ و پایین کشیدن پرچم در آن مرحله‌ای نیست که آدم‌ها را به هیجان درآورد و ای وای ای وای راه بیندازند. در کشوری که مردمش لباس خودشان را نمی‌توانند انتخاب کنند، به نظر من خیلی زیاد است که کسی بخواهد از واژه خشونت نسبت به این مسئله استفاده کند.

بازتاب این حرکت اعتراضی در برلین و یا در خود آلمان چه بوده؟

چیز فوق‌العاده‌ای نبوده. همه جا به خبر اشاره شده است. در ویدئو تکست‌های تلویزیون‌ها هست و در روزنامه‌ها نیز راجع به آن خبر نسبتاً کوچکی نوشته شده. در همان حدی که بوده... یک آکسیون کوتاه مدت چند دقیقه‌ای بوده و در همان حد هم روزنامه‌ها در چند سطر یا در یک ستون به مسئله اشاره کرده‌اند و این که کسانی که این کار را کرده‌اند که بوده‌اند و چگونه بوده‌اند. کسانی هم که دستگیر شده و آزاد شده‌اند، همه پناهجوهایی هستند که برای این آکسیون در این چندماه گذشته به برلین آمده‌اند.

همه آزاد شده‌اند؟

تا آنجا که من می‌دانم جزء دو نفر بقیه آزاد شده‌اند. آن دو نفر هم یک مقداری مسئله‌ی ناروشن در مسائل هویتی‌شان بوده که وکیل دنبال کارشان است و تا جایی که من اطلاع دارم تا چند ساعت دیگر باید آزاد شوند.

راهپیمایی امروز ساندیس خورها در اعتراض به دو فیلم سینمایی





مهر:
جمعی از انصار حزب الله بعد از نمازجمعه امروز تهران در اعتراض به فیلم های سینمایی "یک خانواده محترم" و "من مادر هستم" از مقابل درب اصلی دانشگاه تهران تا میدان انقلاب راهپیمایی کردند.
تظاهرکنندگان در اعتراض به آنچه توهین به ساحت امام خمینی و سیاه نمایی دوران دفاع مقدس در فیلم سینمایی "یک خانواده محترم" و همچنین ساختار‌شکنی اجتماعی در فی
لم سینمایی "من مادر هستم" خواندند، تا میدان انقلاب راهپیمایی کردند.

شعارهای سینمای مبتذل عامل انحراف است، تا اصلاح سینما از پا نمی‌نشینیم، بسیجی می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد، حزب‌الله بیدار است از ابتذال بیزار است، مسئول بی‌کفایت استعفا استعفا،خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست، هتاکان روح‌الله اعدام باید گردند، الله اکبر، حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست و وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد، نشانه اعتراض راهپیمایان بود!

فیلم "من مادر هستم" آخرین ساخته فریدون جیرانی برپرده سینماها است. فیلم "یک خانواده محترم" نیز ساخته مسعود بخشی در جشنواره های خارجی به نمایش در آمده و جوایزی را از آن خود کرده است.

تلویزیون آلمان: ایران با هواپیماهای مسافربری سلاح صادر می‌کند
















تلویزیون آلمان: ایران با هواپیماهای مسافربری سلاح صادر می‌کند


تلویزیون آلمان در گزارشی از "استفاده احتمالی ایران از هواپیماهای مسافربری برای حمل سلاح به سوریه و لبنان" خبر داده است. بر اساس این گزارش شرکت‌های هواپیمایی ایران‌ایر و یاس‌ایر بارها به دمشق و بیروت سلاح منتقل کرده‌اند.

خبر "حمل احتمالی سلاح‌ توسط هواپیماهای مسافربری ایران به سوریه و لبنان" روز چهارشنبه (۱۰ خرداد، ۳۰ مه) در ‌پیش‌گزارش
 بخش خبری کانال دوم تلویزیون آلمان (ZDF) منتشر شده است.

بر پایه این گزارش، شرکت‌های هواپیمایی "ایران ایر" و "یاس ایر" بارها اسلحه و مهمات به دمشق و بیروت منتقل کرده‌اند. یاس ایر شرکت هوایی باربری است و به دلیل مظنون بودن به قاچاق سلاح برای سپاه پاسداران در فهرست تحریم‌های ایالات متحده آمریکا قرار دارد.

بر اساس اظهارات منابع اطلاعاتی، ایران برای این هدف از هواپیماهایی استفاده کرده که به طور معمول برای انتقال مسافران به غرب اروپا یا از غرب اروپا به ایران به کار گرفته می‌شوند.

هواپیماهای EP-IBA و EP-IBC و EP-IBK از شرکت هواپیمایی"ایران ایر" به طور مرتب در فرانکفورت، کلن و هامبورگ بر زمین می‌نشینند.

کانال دوم تلویزیون آلمان سپاه پاسداران را صحنه‌گردان اصلی برنامه انتقال سلاح نامیده و از سپاه به عنوان حامی "رژیم دیکتاتوری اسد و جنبش تروریستی حزب‌الله لبنان" یاد کرده است.

به گزارش خبرگزاری ots، در ماه مارس نیروهای امنیتی ترکیه در هواپیمای شرکت حمل و نقل هوایی "یاس ایر" ایران مقادیری سلاح و مهمات کشف کردند. ظاهرا قرار بود که محموله این هواپیما راهی دمشق شود.

افزایش نگرانی‌ها نسبت به هواپیماهای ایرانی

به موجب گزارش خبرگزاری ots، «استفاده از هواپیماهای مسافربری برای مقاصد نظامی» نگرانی‌های امنیتی نسبت به شرکت‌های هواپیمایی ایرانی را افزایش داده است.

منابع اطلاعاتی آلمان می‌گویند ایران می‌تواند از همین طریق مهمات و مواد منفجره به اتحادیه اروپا منتقل کند تا احتمالا در آنجا برای مقاصد تروریستی به کار گرفته شود.

در حال حاضر تنها ایرباس‌های جدیدتر "ایران ایر" که سه هواپیمای EP-IBA و EP-IBC و EP-IBK را نیز شامل می‌شوند مجاز هستند وارد حریم هوایی اتحادیه اروپا شوند. دیگر هواپیماهای این شرکت هواپیمایی به دلیل فرسودگی یا عدم تطبیق با استانداردهای ایمنی در فهرست سیاه اتحادیه اروپا وارد شده‌اند و پروازشان به کشورهای عضو این اتحادیه ممنوع اعلام شده است.

حتی در هواپیماهایی که پرواز آن‌ها به اتحادیه اروپا مجاز است نیز بارها نقص فنی اتفاق افتاده است، چون "ایران ایر" به دلیل تحریم‌ها قادر به دریافت لوازم یدکی نیست.

هلن کرنز (Helen Kearns)، سخنگوی کمیسیون حمل و نقل اتحادیه اروپا به کانال دوی تلویزیون آلمان گفته است: «کنترل شمار کوچک هواپیماهای مجاز ایران در حال حاضر شدیدتر شده است.»

به گفته او، اگر مأموران در کنترل این هواپیماها متوجه موارد امنیتی شوند، جلوی پرواز آن‌ها گرفته خواهد شد.

گذشته از این چون شرکت بیمه ایران، بیمه‌گر "ایران ایر" از اکتبر ۲۰۱۰ در فهرست تحریم‌های اتحادیه اروپا قرار گرفته، روشن نیست که آیا این شرکت هواپیمایی از بیمه معتبری برخوردار است یا نه. با این‌که در مورد قراردادهای قدیمی استثناهایی وجود دارد اما بنا بر اعلام وزارت اقتصاد آلمان در برلین، چنین مواردی باید به شکل مجزا بررسی و تأیید شوند.

کانال دوم تلویزیون آلمان (ZDF) می‌گوید، شعبه "ایران ایر" در آلمان تقاضای این شبکه برای انجام مصاحبه را بی‌پاسخ گذاشته است.

ارتش آزاد سوریه از بازداشت سه عضو سپاه پاسدران خبر داد


العربیه.
ارتش آزاد سوریه روز چهارشنبه اعترافات سه ایرانی که عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران معرفی شده اند در سایت یوتیوب منتشر کرد.

یکی از اعضای ارتش آزاد در این فیلم ویدوئی اعلام کرد بازداشت شدگان عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند و در 29 – 5 – 2012 در حومه حلب دومین شهر پرجمعیت سوریه توسط انقلابیون دستگیر شدند.

عضو ارتش آزاد تاکید کرد به همراه این افراد چند کارت شناسائی متعلق به همکاران آنها نیز ضبط شده است و انقلابیون درصدد دستگیری آنها هستند.

سپس یکی از دستگیرشدگان گفت :" ما سه ایرانی هستیم که به دست جیش الحر افتادیم و از آنها خیلی راضی هستیم."

او تاکید کرد نیروهای ارتش آزاد همه نوع امکانات در اختیار آنها گذاشته اند.

وی سپس گفت:" ارتش اسد برای ایرانی ها و مسلمانان خوب نیست و مسلمانان از آن ناراضی هستند."

در این ویدیو دستگیرشدگان سخنی در مورد عضویت در سپاه پاسدران و دلیل حضورشان در سوریه به میان نیاوردند.

پیشتر ارتش آزاد که پس از سرکوب اعتراض ها توسط فرماندهان و سربازان جدا شده از ارتش سوریه تشکیل شده بود از بازداشت دهها تن از " عناصر سپاه پاسدران انقلاب اسلامی ایران " خبر داده بود.

پس از افزایش تعداد ربوده شدگان ایرانی این کشور سفر زمينی اتباع خود را به سوریه ممنوع کرد.

ایران پشتیبانی مالی و نظامی از حماس را تایید کرد








راديو آلمان: علی لاریجانی رئیس مجلس تأیید کرد که جمهوری اسلامی به‌لحاظ مادی و نظامی از حماس پشتیبانی می‌کند. هم‌زمان وزیر خارجه فرانسه گفت ایران در درگیریهای روزهای اخیر مسئولیت سنگینی برعهده داشته است. گروهی از نمایندگان مجلس ایران وز چهارشنبه ۲۱ نوامبر/ ۱ آذر در اعتراض به حملات اسراییل به نواز غزه، در محوطه مجلس راهپیمایی کردند. علی لاریجانی، رئی
س مجلس در جمع نمایندگان این موضوع را تأیید کرد که کمکهای جمهوری اسلامی به حماس هم جنبه مادی دارد و هم جنبه نظامی. او از کشورهای عربی خواست به جای سکوت از الگوی ایران دنباله‌روی کنند: «آنها باید تکانی بخورند و کمک واقعی بدهند. ملت فلسطین نیازی به سخنرانی و نشست ندارد، بلکه نیاز به حمایت جدی دارد»لاریجانی افزود: «اگر این کشورها می‌‌خواهند در این موضوع سرافراز باشند باید به ملت فلسطین کمک نظامی کنند». این سخنان هم‌زمان بود با مصاحبه لاورنت فابیوس، وزیر خارجه فرانسه با یکی از فرستنده‌های خبری این کشور که ضمن ابراز امیدواری از برقراری آتش‌بس میان اسراییل و حماس در نوار غزه، به نقش ایران به‌عنوان یکی از عوامل سهیم در جنگ اشاره کرد. وی‌گفت که این کشور نه تنها در درگیریهای نوار غزه، بلکه در بسیاری نقاط دیگر از جمله لبنان، سوریه و عراق نیز دست دارد. او ایران را متهم به ارسال سلاحهای دوربرد به اسلام‌گرایان افراطی در نوار غزه کرد.
تأیید اتهام‌دخالت در ناآرامی‌های منطقه
محمد‌حسن ابوترابی‌فرد، نایب‌رئیس مجلس در سخنرانی که در مراسم تجلیل از نظامیان کشته شده نیروی هوایی ارتش ایران در جریان جنگ ایران و عراق برگزار شد، گفت: «قدرت نیروهای مسلح ایران از غزه سربرآورده است و رژیم صهیونیستی را به خاک ذلت نشانده است» او اضافه کرد: «مگر دنیا تردیدی دارد به گل نشستن ماشین جنگی آمریکا در عراق از دستاوردهای نیروهای مسلح ما بوده و مگر تردید دارد بازوی مقاومت اسلامی‌تربیت‌یافته مکتب این افراد است». ولی امروز محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران ارسال مسقتیم سلاح به نوار غزه را رد کرد. وی گفت: «جمهوری اسلامی نمی‌تواند به غزه موشک بفرستد، اما انتقال تجربه و انتقال فناوری را با همه ملل محروم از جمله غزه انجام داده‌است». جعفری در مورد موشک فجر ۵ گفت: «ما این موشک‌ها را به‌طور مستقیم به غزه نفرستاده‌ایم، بلکه فن‌آوری آن از ایران به مقاومت منتقل شده است و مقدار بی‌شماری از این موشک‌ها در حال تولید است».
انتقال فن‌آوری یا قطعات موشک‌ها؟
این‌که «فن‌اوری» مورد نظر فرمانده سپاه چگونه به باریکه غزه منتقل شده، موضوع گزارشی است در روزنامه «دی‌ولت» چاپ آلمان که روز دوشنبه (۱۹ نوابر) منتشر شد. این گزارش به منابع اسراییلی اشاره کرده است. به‌گفته سازمان امنیت اسراییل این موشک‌ها از ایران به سودان و سپس به مصر فرستاده می‌شوند. در آن‌جا به قطعات کوچک تقسیم و از راه تونل‌های زیرزمینی به نوار غزه منتقل می‌شوند. به عقیده مقامات اسراییلی حمل‌ونقل این موشک‌ها در مصر نمی‌تواند از دیدرس مصری‌ها پنهان مانده باشد. موشک ”فجر ۵“ بیش از ۶ متر طول و حدود یک تن وزن دارد و سنگینی کلاهک انفجاری آن حداقل ۱۷۰ کیلوگرم است. به ادعای اسرائیلی‌ها کامیون‌های حامل این موشک‌ها در مصر باید برای رسیدن به مرز غزه از پل‌ها و جاده‌های مختلفی عبور کنند و مشاهده نشدن آنها، ممکن نیست.
آتش‌بس و مذاکره با «شرط وشروط»
ایران سخنان رئیس مجلس ایران و فرمانده سپاه پاسداران ‌هم‌زمان است با اوج‌تلاشهای بین‌المللی برای برقراری آتش‌بس در نوار غزه. در این تلاشها سازمان ملل، مصر، ترکیه، آلمان و آمریکا سهیم‌هستند. آتش‌بس تا این لحظه اجرا نشده است. دو طرف یک‌دیگر را به مانع‌تراشی برای رسیدن به آتش‌بس متهم می‌کنند. به عقیده برخی ناظران امور منطقه سوریه و ایران نیز از این درگیری برای انحراف افکار عمومی از اوضاع سوریه و یا برنامه هسته‌یی ایران سود می‌برند. مقامهای اسراییلی نیز اعلام کرده‌اند که ایران مخالف آتش‌بس است. فرمانده کل سپاه پاسداران ایران در سخنان امروز خود گفت: «ما خواهان برقراری آتش‌بس هستیم اما به نفع مردم غزه». یدالله جوانی، مشاور نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران نیز امروز در مصاحبه با خبرگزای «مره» گفت که مذاکره به هیچ‌وجه به نفع حماس نیست: «اگر بخواهد مذاکره‌ای انجام شود، گروههای فلسطینی شرط و شروطی دارند و حتماً ان را مطرح خواهند کرد». در درگیری میان اسراییل و فلسطینان در نوار غزه ظرف یک هفته اخیر ۱۴۰ فلسطینی و پنج اسراییلی کشته شده‌اند.

صادرات نفت ایران به شدت کاهش یافته است


نفتکش ایران
تحریم های تجاری و مالی آمریکا و اروپا علیه جمهوری اسلامی باعث کاهش صادرات نفت و دریافت عوایدنفتی شده است






به دلیل تحریم کشورهای غربی علیه جمهوری اسلامی، ژاپن و چند کشور دیگر واردات نفت خود از ایران را به شدت کاهش داده اند و کنگره آمریکا طرح دیگری را برای تشدید تحریم علیه جمهوری اسلامی در دست بررسی دارد.
براساس گزارش وزارت اقتصاد، تجارت و صنعت ژاپن که روز جمعه، ۱۰ آذر (۳۰ نوامبر) منتشر شد، واردات نفت آن کشور از ایران در ماه اکتبر سال جاری نسبت به ماه قبل از آن کاهش داشته و در مقایسه با اکتبر سال گذشته، چهل و دو دهم درصد (۴۰.۲ درصد) کمتر بوده است.
براساس این گزارش، میزان نفت وارداتی ژاپن از ایران در ماه اکتبر امسال به کمتر از یکصد و شصت هزار بشکه در روز رسید که کمتر از حدود یکصد و هشتاد و هفت هزار بشکه در ماه سپتامبر بود.
به گفته تحلیلگران ژاپنی، دلیل کاهش شدید واردات نفت از ایران وضع تحریم های بانکی و نفتی آمریکا و اتحادیه اروپا علیه برنامه های اتمی جمهوری اسلامی بوده است.
ایالات متحده از اوایل سال جاری، تحریم های شدیدتر اقتصادی و مالی را علیه جمهوری اسلامی به اجرا گذاشته و اتحادیه اروپا هم از ماه ژوئیه سال جاری، واردات نفت از ایران و همچنین بیمه محموله های نفت صادراتی این کشور توسط بیمه گران اروپایی را ممنوع کرده است.
از آنجا که بخش عمده فعالیت های بیمه تجاری توسط شرکت های اروپایی صورت می گیرد و شرکت های حمل نفت هم بدون بیمه کشتی های نفتکش آماده حمل و نقل نفت خام نیستند، توقف بیمه نفت ایران باعث کاهشی فوری در تقاضا برای نفت صادراتی این کشور شد.
با اینهمه، اواخر ماه ژوئیه، پارلمان ژاپن لایحه دولت برای تضمین دولتی بیمه واردات نفت خام از ایران را تصویب کرد و در نتیجه، به شرکت های ژاپنی امکان داد همچنان به واردات نفت از ایران ادامه دهند.
برخی دیگر از کشورها، به خصوص چین و هند نیز که خریداران عمده نفت ایران هستند، به منظور بهره برداری از امکانات ویژه ای که جمهوری اسلامی برای خریداران نفت خود منظور کرده، تمهیدات دیگری را برای بیمه واردات نفتی به کار گرفته اند.
اگرچه تجارت بین المللی ایران مگر در مورد برخی اقلام خاص، مشمول تحریم های الزام آور بین المللی نیست، اما محدودیت های تجاری و مالی یکجانبه کشورهای غربی، به خصوص آمریکا، به کاهشی قابل توجه در مبادلات تجاری و ارتباط های مالی جمهوری اسلامی منجر شده است.
پالایشگاه ژاپنی
پالایشگاه‌های ژاپن برای حفظ روابط با آمریکا و برخورداری از بازار آن کشور رابطه با ایران را کاهش داده اند
قوانین تحریم مصوب ایالات متحده شامل فعالیت تجاری و مالی شرکت ها و شهروندان غیرآمریکایی در سطح جهانی نمی شود اما بسیاری از شرکت های غیرآمریکایی، از بیم آنکه ارتباط با ایران باعث محرومیت از دسترسی به بازار و تسهیلات مالی در آمریکا شود، به طور داوطلبانه از این تحریم ها تبعیت می کنند.
چند ماه پیش، مقامات آمریکایی اعلام کردند که از میران کاهش مبادلات نفتی ژاپن با ایران رضایت دارند و به همین دلیل هم شرکت های ژاپنی فعال در این زمینه را مشمول تحریم های داخلی خود نمی کنند.
ظاهرا شرکت های نفتی و پالایشگاه های ژاپنی کوشیده اند با ادامه کاهش واردات نفت از ایران، همچنان رضایت آمریکاییان و در نتیجه، دسترسی به بازارهای آمریکا را حفظ کنند.
روز جمعه، خبرگزاری رویترز در خبری دیگر در مورد معاملات نفتی ایران، گفت که وارد کنندگان نفتی در کشورهای چین، کره جنوبی و هند هم در نظر دارند به منظور حفظ روابط با آمریکا، واردات نفتی خود از ایران را در نیمه دوم سال میلادی جاری کاهش بدهند.
همین خبرگزاری به نقل از وزیر انرژی ترکیه نوشته است که در ماه اکتبر، این کشور واردات نفت از ایران را نسبت به ماه قبل از آن سی درصد (30 درصد) کاهش داد تا از "معافیت" از تحریم آمریکا برخوردار شود.

تلاش کنگره آمریکا برای گسترش تحریم

همزمان، براساس گزارش های خبری، نمایندگان سنای آمریکا طرحی را برای تشدید تحریم های تجاری و مالی علیه جمهوری اسلامی و گسترش دامنه تحریم های فعلی مورد بررسی قرار می دهند.
صادرات گاز به ترکیه
کنگره آمریکا محدودیت هایی را برای پرداخت گازی ترکیه به ایران هم در نظر گرفته است
براساس این گزارش ها، این طرح در صدد اعمال محدودیت بیشتری در مورد بخش های انرژی، بنادر و کشتیرانی ایران است و هدف از آن، وادار کردن جمهوری اسلامی به قبول خواست های مصوب شورای امنیت در توقف غنی سازی اورانیوم است.
این سومین بار در طول یک سال اخیر است که قانونگذاران آمریکایی در صدد کاهش درآمد خارجی ایران برآمده اند تا، به گفته آنان، منابع مالی مورد استفاده در برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی را قطع کنند.
طرح تشدید تحریم ایران به عنوان اصلاحیه ای بر لایحه بودجه دفاعی دولت تهیه شده و چند تن از سناتورهای مبتکر تشدید تحریم های نفتی و مالی ایران در سال گذشته آن را تهیه کرده اند. برخی از این نمایندگان، از لزوم وضع "تحریم های فلج کننده" علیه جمهوری اسلامی طرفداری کرده اند.
انتظار می رود این طرح روز جمعه در جلسه سنای آمریکا مورد بررسی قرار گیرد.
از جمله موارد مورد توجه نمایندگان کنگره آمریکا، بهره برداری ایران از "جریان طلا از ترکیه" است که به گفته آنان، باعث شده است تا جمهوری اسلامی، هر چند با هزینه ای سنگین، بتواند تا حدودی با محدودیت ارتباط بانکی با خارج مقابله کند.
داروخانه در ایران
نمایندگان سنای آمریکا خواستار استفاده از عواید صادرات گاز ایران برای واردات اقلام ضروری هستند
به گزارش رویترز، اگرچه دولت ترکیه بهای گاز طبیعی وارداتی از ایران را به جای ارزهای معتبرتر، به لیر می پردازد اما به دلیل تحریم بانکی جمهوری اسلامی، ایران در دریافت این پول نیز با دشواری مواجه است.
به همین دلیل، مقامات جمهوری اسلامی پول دریافتی از ترکیه را برای خرید طلا در آن کشور به کار می گیرند و برخی شرکت های حمل و نقل، پس از انتقال این طلا به دوبی، امکان حمل آن به ایران را فراهم می آورند.
روز پنجشنبه، وزیر انرژی ترکیه گفت که کشور او در این زمینه، "نگران تعارض با آمریکا" نیست و افزود که در این زمینه، مذاکراتی بین دولت های ترکیه و آمریکا در جریان است.
براساس طرح نمایندگان مجلس سنای آمریکا، خرید گاز طبیعی از ایران تنها به شرطی قابل قبول است که بهای آن در یک حساب ویژه نگهداری شود و جمهوری اسلامی تنها مجاز باشد از این حساب برای خرید کالاها و خدماتی استفاده کند که طرح مورد نظر نمایندگان مجاز می داند.
ظاهرا هدف کنگره آمریکا این است که ضمن جلوگیری از واردات اقلام کمورد استفاده در فعالیت های هسته ای و نظامی توسط جمهوری اسلامی، به ایرانیان امکان آن را بدهد تا به واردات مواد ضروری، مانند غذا و دارو ادامه دهند.
تشدید تحریم های تجاری علیه جمهوری اسلامی به خصوص تحریم نفتی و بانکی، باعث بروز کمبود و گرانی قابل توجه اجناس، از جمله برخی اقلام اساسی مانند دارو شده است. مقامات رسمی دولتی، تحریم کنندگان را مسئول این کمبود معرفی می کنند، هر چند کشورهای تحریم کننده تاکید داشته اند که به خصوص در مورد واردات دارو، محدودیتی وجود ندارد.
مشخص نیست که در صورت اجرایی شدن طرح سنای آمریکا، رهبران جمهوری اسلامی محدودیت دسترسی به عواید صادرات گاز را بپذیرند. طرح سنا بی شباهت به شرایطی نیست که رژیم سابق عراق در زمان تحریم بین المللی با آن مواجه بود و اجازه داشت عواید نفتی خود را تنها با نظارت بین المللی و جهت تامین نیازهای مردم به کار گیرد.

لغو پرواز هواپیمای آسمان به دلیل عدم پرداخت بهای سوخت


شرکت نفت ایران اعلام کرده است که یک هواپیمای شرکت هواپیمایی آسمان به دلیل عدم پرداخت پول بنزین به شرکت ملی پخش فراورده‌های نفتی ایران نتوانسته از ساری به دمشق پرواز کند.
به گزارش خبرگزاری مهر، شرکت نفت ایران اعلام کرده است که از حدود دو هفته پیش به دلیل عدم پرداخت بهای سوخت از سوی شرکت هواپیمایی آسمان، بنزین "فقط به شکل نقدی به این شرکت فروخته خواهد شد."
با شروع حذف یارانه ها قیمت بنزین هواپیما در ایران از لیتری ۱۰۰ تومان به ۴۰۰ تومان رسیده است.
گفته شده است که هواپیمایی آسمان با بدهی ۷۲ میلیارد تومانی سومین شرکت هواپیمایی بدهکار به شرکت ملی پخش فراورده‌های نفتی در ایران است

تفکیک جنسیتی یا تفکیک قدرت دانشجویی


دانشگاه
هنوز اندک زمانی از عمر انقلاب نگذشته که این واژه رنگ و لعاب می­گیرد: "تفکیک جنسیتی"؛ و می­‌شود مرزی برای محدود کردن برخی و پر و بال دادن به برخی دیگر.
از این میان در هر دو دسته موافق و مخالفانی قد می‌کشند، سنتی و مدرن، با خط قرمزهایی پهن و نازک. می‌شود محملی برای بحث و جدل.

مرز ها رنگ می‌بازد آدم ها می‌مانند و توانایی‌هایشان، با بودنشان، با حضورشان و رقابت سالم بر سر لیاقتشان. اما کمتر چنین زمان‌هایی را تجربه کرده‌ایم.
گاه گسترش یافته و به هر حوزه‌­ای راه می­‌یابد و گاه فقط در حوزه‌هایی محدود و تنها در لغت می‌ماند و آدم‌ها مجالی می‌یابند برای آدم بودن نه جنس بودن و ماندن در همین خط و مرزها.
در دوران پس از انقلاب در برهه های مختلف سیاسی و اقتصادی و به نوعی در هر مرحله از ضعف و قدرت سیاسی بحث تفکیک جنسیتی پر رنگ تر شده است.
در این برهه تاریخی که مسائل و مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی را احاطه کرده بار دیگر این بحث چنین پررنگ می‌شود و دیگر بار منتقدان، مخالفان و موافقان از هر سو فریاد بر می‌آورند.
البته به همه مشکلات داخلی باید مسائل بین المللی را هم -که جمهوری اسلامی با سیاست هسته‌ای و حمایت از رژیم‌هایی مثل حکومت بشار اسد برای خود به وجود آورده- اضافه کرد.
این همان نکته‌ای است که برخی از صاحب نظران به آن اشاره دارند که علاوه بر بحث سرکوب‌های اجتماعی انحراف اذهان عمومی را به همراه دارد و باز بحث حکومت های دیکتاتور و توتالیتر مطرح می‌شود، اینکه قدرت‌های دیکتاتوری و استبدای هیچ جنبش آزادیخواهی و مخالف خود را تحمل نمی‌کنند جای بحث نمی‌گذارد و خوشبختانه خاطره تاریخی ما هنوز سرکوب دانشجویان در رژیم گذشته را فراموش نکرده است.
ولی جمهوری اسلامی در این زمینه ها ویژگی خود را دارد و آن پوشاندن قبای شرعی بر آن است. و همین قبای شرعی و رنگ و لعاب مذهبی که به اعمال خود می‌دهد در میان بخشی از افکار عمومی موجه جلوه می‌کند و جایی برای گله و شکایت نمی گذارد.
همین روزها یادمان برخوردهای این رژیم با زندانیان سیاسی دهه ۶۰ را برگزار می کنیم و این پوشش شرعی در تمام سال‌های حاکمیت رژیم در مورد هر موضوعی خودنمایی می‌کند.
نگاهی به تصمیماتی که طی این سه دهه در مورد تفکیک جنسیتی گرفته شد به همراه رفتارهای غیراخلاقی و غیرانسانی برخی از پرچمداران، ناظران و مجریان مسائل اجتماعی مانند ماجراهایی که به برخی امامان جمعه و فرماندهان پلیس نسبت داده می‌شود، بیانگر این واقعیت است که این گروه که این چنین سنگ تفکیک جنسیتی و رفتار به قول خودشان اسلامی را بر سینه می‌کوبند "چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند".
در اساس مشکل نظام جدایی جنسیتی نیست. آنها تحمل وجود چنین قدرت منسجمی را ندارند. قدرت منسجمی که ورای جنس و جنسیت فکر می‌کند و قدم بر می‌دارد.
مطرح کردن این گونه سامان‌دهی به رفتار دو جنس مخالف و پوشاندن لباس شرعی بر آن، یعنی جهت دادن به افکار و رفتار جوانان به هر چیزی غیر از مسائل سیاسی.
گویی انتخابات سال ۸۸ آژیر خطری برای مسئولان نظام بود. انسجام و همبستگی نیروهای جوان به یکباره سیلاب خطرناکی به نظر رسید. براین اساس با در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲ برای پیشگیری از حرکت های دانشجویی در صدد به سایه کشاندن هر چه بیشتر این نیرو برآمده اند.
حرکت دانشجویان و جوانان در زمان انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، در روشنگری اقشار مختلف جامعه برهیچ کس پوشیده نیست. خیابان‌های تهران را به یاد داریم که شلوغتر و پرشورتر از هر وقت دیگر خواب از چشم جوانان ربوده بود و موجی از تلاش برای به ثمر نشاندن خواسته‌هایشان در رفتار و نیرویی عظیم در مشت‌هایشان داشتند.
در آن روزها نه جنسیت مطرح بود نه پوشش. در آن روز ها شور و شعور رنگ می‌گرفت. ارتقاع سطح فرهنگ سیاسی و اجتماعی مردم ایران بود که به رخ همه کشیده می‌شد. اما این امر نباید باردیگر تکرار شود. حتی اگر به "سردی تنور انتخابات" منجر شود.
تک تک افرادی که آن روزها را دیدند به یاد دارند که دو جنس جامعه چنان متشکل در برابر نیروهای امنیتی و نظامی ایستادند که حماسه آفرین شدند و این روزها نظام در پی پیشگیری از تکرار چنان روزها و شب‌هایی است.
و برای این کار نیز باردیگر با شدت بیشتر بحث تفکیک جنسیتی مطرح شده است؛ تا از هر گونه تشکل منسجمی جلوگیری کند و بار دیگر به اسم تفکیک جنسیتی می‌خواهند قدرت عظیم جوانان و دانشجویان را تقسیم کنند و از این پس هرگونه تجمعی را در قالب ارتباط غیرشرعی جلوه دهند و یک نوع حکومت نظامی در کسوت مذهب و شرع برقرار کنند و این قدرت سیل آسا و متشکل را یک بار دیگر در آستانه انتخابات خرداد ۱۳۹۲ دو نیم کرده و مانع هر نوع ارتباط بین دو بال پرواز به سوی آزادی شوند.

۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

تشدید نگرانی از وضعیت نسرین ستوده در اعتصاب غذا








نگرانی‌ها نسبت به وضعیت نسرین ستوده، وکیل و مدافع حقوق بشر در چهل و یکمین روز اعتصاب غذای این زندانی تشدید یافته است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رضا خندان، همسر نسرین ستوده روز سه‌شنبه ۷ آذرماه در صفحه فیس بوک خود ضمن هشدار نسبت به وضعیت وی اعلام کرد: "نسرین از دیروز که وارد چهل و یکمین روز اعتصاب غذا شده است وضع جسمی‌اش به مرحلهٔ خطرناک رسیده است، دیروز به بهداری منتقل شده است و از این به بعد قرار شده است که هر روز به بهداری برود."
وی در ادامه افزود: "فشارش آنقدر پایین بوده است که شخصی که فشار خونش را اندازه گیری کرده نتوانسته اندازه‌اش را به او بگوید."
همسر نسرین ستوده در پایان ضمن تاکید بر قانونی بودن خواسته همسرش به نقل از وی افزود: "چرا بچهٔ ۱۲ سالهٔ ما را به خاطر مادر مجازات می‌کنید!!؟"
گفتنی است، بعد از چهل روز اعتصاب غذا ذخیره چربی بدن انسان به پایان می‌رسد و فرد اعتصاب کننده وارد مرحله بسیار خطرناکی می‌شود.

انتقال احمد رضا احمد پور به زندان خرم آباد بدون اطلاع قبلی و تفتیش منزل وی









 سید احمدرضا احمد‌پور با اتمام دوره مرخصی خود قبل از معرفی به زندان با مراجعه مامورین به خانه خود مواجه شد و بعد از تفتیش منزل و ضبط بعضی از دست نوشته‌های وی و همینطور مدارک پزشکی به زندان ساحلی قم و سپس زندان خرم آباد منتقل شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در زمان تفتیش منزل به وی گفته شده بود که فردا به دادگاه برای پرونده‌ای دیگر فرستاده خواهد شد ولی بر خلاف گفته آن‌ها صبح روز گذشته به زندان خرم آباد منتقل شد.
احمد رضا احمد‌پور روحانی منتقد، وبلاگ نویس (پژواک خاموش)، عضو حزب جبهه مشارکت اسلامی و شاگرد آیت الله منتظری پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت شد و اکنون در حال گذارندن دومین دوره محکومیت خود به دلیل نوشتن نامه به سازمان ملل که سه سال حبس و ده سال تبعید است می‌باشد.
گفتنی است، ویبنا به دستور مسئولین زندان و بدون اطلاع قبلی به زندان خرم آباد انتقال داده شد.
این زندانی سیاسی که از جانبازان جنگ ایران و عراق می‌باشد و از بیماری‌های قلبی و شیمیایی رنج می‌برد بعد از آمدن به مرخصی از زندان اهواز خود را به دادگاه ویژه روحانیت معرفی کرده و درخواست سپری کردن دوره محکومیت خود را در زندان قم کرده بود که در ابتدا با مخالفت دادگاه روبرو شده ولی با دفاعیات وی بر طبق قانون اساسی که مجرم می‌بایست دوره محکومیت خود را در شهری که جرم مرتکب شده است سپری کند با پافشاری به زندان قم منتقل شد که در طول دوره‌ای که در زندان قم بود چندین بار از طرف دادگاه ویژه روحانیت تهدید به انتقال به شهرهایی چون یزد و یکی از زندان‌های شمال کشور شده بود که به خاطر این وضعیت احمد‌پور در زمانی که متوجه انتقال غیر قانونی خود شد دست به اعتصاب غذای نامحدود تا به نتیجه رسیدن درخواست خود زده بود که بعد از این اعتصاب غذا مسئولین با ماندن وی در زندان قم موافقت کرده بودند و احمد‌پور نیز به اعتصاب غذای خود پایان داد.
احمد‌پور به دلیل بیماری‌های قلبی و ریوی و همین طور دیسک کمر با مراجعه به پزشکی قانونی تایید یه‌ای از سوی این سازمان مبنی بر وخیم بودن حال خود گرفته بود که می‌بایست در حال حاضر بیرون از زندان باشد و همین طور بنا به دستور پزشک می‌بایست هر چه سریع‌تر عمل جراحی برای دیسک کمر خود انجام دهد، اما مسئولین بدون اطلاع قبلی به دلیل رخ دادن ادامه اعتصاب غدای احمد‌پور ایشان را صبح روز گذشته ۸ آذرماه به زندان خرم آباد منتقل کردند.
احمد‌پور گفته بود که در صورت انتقال وی به شهر دیگر اعتصاب غذای نا‌محدود خود را شروع خواهد کرد که تا به این لحظه خبری از وضعیت ایشان در دست نیست.
خانواده احمدپور به دلیل طولانی بودن مسیر و همینطور به خاطر مدرسه فرزندان قادر به رفتتن به این شهر جهت ملاقات نیستند و هر روز فشار‌ها بر این خانواده زندانی سیاسی افزوده می‌شود.
احمد رضا احمد‌پور در سال ۸۸ محکوم به گذراندن یک سال حبس به خاطر تبلیغ علیه نظام، هتک حیثیت روحانیت و سرودن شعری درباره خانم ندا آقا سلطان شده بود و همین طور خلع لباس روحانیت که پس از اتمام محکومیت یک ساله خود از کلیه مزایا و همین طور حقوق حوزه به طور دائم محروم شد.
لازم به ذکر است که در زمانی که وی در زندان در حال سپری کردن محکومیت خود بود خانواده وی با فشار مامورین اطلاعات و همین طور حوزه مجبور به تخلیه خانه خود که زیر نظر حوزه بود شدند.
این زندانی سیاسی پیش‌تر گفته بود که مامورین اطلاعات نمی‌خواهند من دوره محکومیت خود را در قم بگذرانم و سعی بر انتقال من به شهرهای دور را داشتند که با انتقال نابهنگام وی بدون اطلاع قبلی به خواسته خود رسیدند.

۱۳۹۱ آبان ۲۸, یکشنبه

به راستی‌ مسئول این همه بی‌ عدالتی کیست؟


                                                                             به نام خدا

به راستی‌ مسئول این همه بی‌ عدالتی کیست؟

پس از گذشت سی‌‌ وچند سال استبداد دینی و دیکتاتوری مذهبی‌، در این ماههای اخیر ملت شریف سرزمین ما ، باز هم بر اساس سیاست‌های کور و بی‌ هدف و برنامه‌های منحرف اقتصادی و سیاسی دچار صدمات فراوان و جبران ناپذیری شده اند که موجب آسیب دیدگی بنیان خانواده‌ها و غرور و شخصیت و اصالت مردمان ایران شده است.

امروز پدر خانواده برای گذراندن ساده‌ترین شکل زندگی‌ با مشکلات بزرگ و سهمگینی مواجه است . نه برای افزایش رفاه و تغییر موقعییت و بهبود اوضاع، بلکه برای آوردن  تنها نانی بر سر سفرهٔ خانواده خود .

جامعه ایرانی‌ امروز دست خوش ناملایمات و فشارهای شدید تری نسبت به سالهای اخیر شده است ، چرا که حاکمان نالایق و دنیا پرست، تمام امکانات ملت را صرف حفظ نظام و ارتقای موقعیت سیاسی خود میکنند و به فکر کاهش فشار بی‌ اندازه و خارج از ظرفیت ملت نیستند . در مصاحبه‌های رسانه‌ای مسئولین، به راحتی‌ می‌توان این بی‌ مسئولیتی و ساده اندیشی‌ آنها را بعد از لبخندهای مزورانه و صحبت‌های خالی‌ از حقیقت و محتوای آنان دید که این مطلب باعث نارضایتی مردم بیش از پیش شده زیرا این نوعی به تمسخر گرفتن اذهان عمومی‌ و تحقیره ملت ایران به شمار می‌‌آید . سیاست‌های غلط اقتصادی و سیاسی که باعث فروپاشی نظام اقتصادی در جمعی‌ می‌‌شود و در این میان بیشترین آسیب به اقشار جامعه و ملت می‌رسد . در پی‌ بی‌ ارزشی ریال در مقابل پول‌های رایج در معاملات بین المللی کسب کار و امرار معاش که یکی‌ از مهمترین و اساسی‌‌ترین نیاز‌های جامعه می‌باشد  ، دچار رکود  شدید شده، که تبعاتی چون ، بیکاری فروپاشی بنیان خانواده‌ها و مشکلاتی که پس از این مطلب گریبان جامعه را خواهد گرفت شده است .

امروز مردم برای زندگی‌ و امرار معاش روزانه نیز به کار در چند شغل را دارند که البته این شغلی‌ برای پر کردن این خلأ اقتصادی وجود ندارد. ثروت ملی‌ نیز فقط به قشر خاصی‌ از جامعه تعلق دارد و رفاه اجتماعی مربوط به عده‌ای خاص گشته . عموم مردم حق استفاده یا بهتر بگویم توان استفاده از بسیاری از امتیازات اجتماعی و متعارف خود را ندارند . جوانان و خانواده‌ها پس از تحمل فشارهای اقتصادی سخت تحصیلی‌ و پرداخت هزینه‌های بسیار گزاف جهت اخذ مدرک تحصیلی‌ امیدی به ادامهٔ مسیر و موفقیت علمی‌ ندارند، زیرا اکثر شغلهای مربوط به دانشگاه و مدارک تحصیلی‌ نیز اختصاص به جمعیت خاصی‌ دارد . زیرا به یقین پس از پایان دورهٔ تحصیلات ، نه شغلی‌ در انتظار آنان است و نه موقعیت  اجتماعی مناسب .. زیرا اکثر پست‌های حساس به ارگانهای دولتی  مثل (خانواده شهدا ، سپاه ، بسیج ) و ....... دارد، و جایی‌ برای جوانان با استعداد و تحصیل کرده قشر ثابت جامعه نیست  . چگونه می‌توان از اجتماعی که جوانان تحصیل‌کرده آن حق انتخاب و ادامهٔ میسر موفقیت  درزمینهٔ تحصیلی‌ مربوطه را ندارند انتظار پیشرفت و موفقیت داشت .

به راستی‌ مسئول این همه بی‌ عدالتی کیست ؟

پدر خانواده پس از سالها زحمت در دوران بازنشستگی که زمان استراحت و آرامش است برای تهیه امکانات ازدواج فرزندان از قبیل جهیزیه مجبور به انجام کارهایی‌ میشود که در‌شان یک انسان زحمت کش و با غرور نیست .این در صورتی‌ است که پس از همه این تلاشها در آمد حاصل صرفاً جهت گذران امور روزانه صرف میشود و قادر به پرداخت این هزینه‌های سنگین نیست . در حالی‌ که حق او از ثروت ملی‌ او را پدری سر افراز و با غرور مینماید و او مجبور به تحمل این همه عذاب و خاری نیست .

به راستی‌ مسئول این همه بی‌عدالتی کیست ؟

حضرت علی‌ ( ع)  خطاب به ملک اشتر در نامه‌ای فرمودند : اگر بیت‌المال را عادلانه و از روی مساوات بین مردم تقسیم کنی‌ در قلمرو حکومت تو فقیری نخواهد بود . و اگر در قلمرو حکومتت فقیری یافتی نشانه بی‌ عدالتی تو در تقسیم بیت‌المال است حکومتی که دائیه درهکومت اسلامی و عدله علوی است ، چگونه میتواند  اینگونه مزدورانه حقوق حق و شرعی مردم را پایمال نماید در حالی‌ که خود از تمام امکانات به بالاترین و بهترین شکل ممکن استفاده میکنند و ثروت ملی‌ را صرف امور شخصی‌ و انفرادی خود می‌نمایند . بدون تعصب مذهبی‌ و دینی البته با نگاهی‌ اسلامی از هر زاویه‌ای به این مجموعهٔ دیکتاتوری بنگرید آثاری از عدالت و اجرای عادلانه حقوق بشر و مسیر پایدار حق و حقیقت نمی‌بینید . اسلام در ایران خلاصه شده در ظاهر آراسته روحانیون فاسد و دنیا پارست که هر کدام در پس پردهٔ لباسهای مذهبی‌ و دینی خود حسابهای بانکی‌ با ارقام نجومی در بانکهای خارجی‌ و شرکت مستمر در مسائل بازرگانی و تجاری و گرفتن حق حضور اقشار جامعه در این داد و ستد‌های عمومی‌ است . دسترسی آسان خانواده‌های حکومتی به بانکها و ثروت‌های عمومی‌ ، اختلاس‌های فراوان و غارت بیت‌المال جزئی کوچک از خیانتی است که به اسم اسلام در حق مردم ایران در حال جریان است . از نظر بینش اسلامی خیانت اقتصادی به مردم در اموال عمومی‌ حکم ‌قتل نفس را دارد ، این یک مسئلهٔ فقهی‌ است یک مطلب اقتصادی ، حقوقی و اجتماعی است . در زمان حکومت حضرت علی‌ (ع) که این رژیم فاسد ادعای آن را دارد،تساوی مطلق در مصرف . و نیز تساوی مطلق در حقوق ، به معنای واقعی وجود داشت، و همه از بیت‌المال به فراخور شرایط حقوق دریافت میداشته اند . آیا حکومتی که در حساس‌ترین و ابتدایی‌ترین ارکان اداره امور جامعه دچار افسار گسیختگی اعتقادی و عملی‌ است میتواند حکومتی اسلامی باشد .

در صورتی‌ که در بقیه زوایا و جوانب نیز مغایر تعالیم اسلامی و احکام شریعت و رهنمود‌های پیامبر و معصومین است . آیا استفاده از ثروت میلیونها انسان شریف و آزاده و غارت سرمایه‌های ملی‌ و گنجینه‌های عمومی‌ و خارج کردن این اموال جهت سرمایه گذاری‌های کذائی و بدون هدف در خارج از ایران، تعالیم اسلام و دستورالعمل حکومت اسلامی است . اینهمه رکود اقتصادی ، بیکاری و مشکلات که جامعه ایران را دچار سردر گمی کرده ناشی‌ از خروج سرمایه‌های ملی‌ توسط عده‌ای انسان بی‌ لیاقت و بی‌ هویت از خانواده‌های سران نظام اسلامی است .این در حالی‌ است که مردم ایران برای داشتن ابتدایی‌ترین حقوق حیات خود مجبور به انجام اعمال وحشتناکی‌ چون فروش اعضای بدن میشوند . آیا این حق مردم و شأن و منزلت ملتی است که فقط در ۸ سال جنگ احمقانه و بی‌ هدف تمام هستی‌ خود را در طبغ اخلاص گذاشت و از تمامی‌ داشته‌های خود از خون جوانان گرفته تا خانه و کاشانه آزادی و امنیت و .....همه را تقدیم این وطن فروشن غارتگر نمود و هنوز هم مجبور به پرداخت غرامت و تاوان بابت این جنگ ناخواسته است . زمانی‌ که فرزندان غیور این ملت مظلوم در جبهه‌ها قطعه قطعه می‌شدند فرزندان حضرات در بهترین و امن‌ترین نقاط جهان مشغول زندگی‌ و تفریح و آتش زدن ثروت ملت بودند و اکنون نیز با دریافت پست‌های حساس و کلیدی به مکیدن خون ملت ، قدرتمندانه ادامه میدهند .

آیا این انصاف است که مادری صرفاً بخاطر نداشتن امکانات مالی و به دلیل از دست دادن شهر خود از ترس مبتلا شدن به فساد تنها فرزندش را به امید داشتن آینده روشن و پر رنگ به خانوادها‌ی متحول بفروشد . چگونه میشود تلخی‌ این مطلب فاجعهٔ انگیز را به تصویر کشید . آری این مطالب گر چه تلخ است ولی‌ حقیقت جاری هر روز ایران است.

به راستی‌ مسئول این همه بی‌ عدالتی کیست؟

 چندی قبل در رسانه‌های ملی‌ ایران اعلام شد که استان تهران در روز مصرف کنندهٔ ۱۰ تن انواع مواد مخدّر است. البته در اینکه رسانه‌های ایران دروغ پرداز و مصلحت گوی نظام هستند شکی نیست . ولی‌ اگر پایتخت ایران دچار چنین فاجعه‌ای باشد قطعاً شهرهای دیگر نیز به این بلا گرفتارند . وزارت اطلاعات،سپاه،بسیج،نیروی انتظامی که تا این حد عملیاتی‌ فعال و قوی به نظر میرسند،آیا توان مقابله و برخورد و جلوگیری از ورود این حجم بالا را ندارد ؟و یا اینکه مسئولیت اصلی‌ تهیه و پخش آن میان جوانان بی‌ گناه مملکت بر عهده خود آنهاست. با نگاهی‌ ساده و گذرا به جوانان ایران زمین می‌توان دریافت که این برنامه مدون و از پیش طراحی شده برای از کار انداختن نیروی فعال و محرک جامعه یعنی‌ جوانان است . اکنون ملت ما موازی با مسائل و مشکلات اقتصادی و مالی درگیر مسئلهٔ اعتیاد در میان جامعه و جوانان نیز هستند که این امر تا حدود زیادی مردم را از موقعییت و اتفاقات جاری غافل کرده و طراحان این  سیاستهای شوم و خانمان سوز را به موقعییت‌های روزافزون نزدیکتر می‌کند .

به راستی‌ مسئول این همه بی‌ عدالتی کیست؟

ریشه کردن اراذل و اوباش راهکار مناسب دیگری است برای حاکمان ایران که با استفاده از این کلمه خونین تمام معترضین و مخالفان خود را به آغوش مرگ و نابودی میفرستند . تحت هر عنوانی اعتراضی نسبت به عملکرد دستگاه‌های دولتی و با حاکمیت ایران صورت پذیرد ، بلافاصله به عنوان اوباش و مخلین نظم عمومی‌ جامعه به دست فاسد‌ترین ارگان دولتی ایران یعنی‌ قوهٔ قضایی‌ سپرده و پس از کوتاه‌ترین زمان ممکن یا زیر شکنجه و یا اعدام‌های غیر قابل تصور شما را از حق زندگی‌ و ادامه حیات محروم می‌نمایند . کوتاه‌ترین و موثر‌ترین راه برای از بین بردن فشار اجتمایی‌ ، تنش و برقراری عدالت اجتماعی برای این افراد انتخاب خواهد شد  ( یعنی‌ اعدام ). این مطلبی است که آقای لاریجانی در مصاحبه خود به گزارشگران پیرامون احکام صادره در مورد اراذل و اوباش گفت . پس چرا این صورت و اقدام موثر در مورد متخلفین اقتصادی صورت نمی‌گیرد ؟؟ چرا کسی‌ جوابگوی میلیارد‌ها تومان ثروت از دست رفته ملت نیست، چرا دستگاه‌های قضایی‌ به این مطلب رسیدگی نمیکنند. اراذل و اوباش  به جامعه آسیب میزنند اما مفسدین اقتصادی آزادند و بی‌ تقصیر .

به راستی‌ مسئول این همه بی‌ عدالتی کیست ؟

با کامل تاسف سخن در این زمینه‌ها بسیار است و مجال کم . اما با این همه نقص آشکار حقوق بشر مسئولین حکومت دیکتاتوری  ایران ، امروز مهمترین مسئلهٔ برای آنان مبارزه با بد حجابی و ضرب شتم دختران و بانوان ایران است . تصویر، فیلم‌ها و مطالب فراوانی‌ پیرامون این اقدام جدید رژیم در دسترس همگان هست . آیا تمام مشکلات مملکت ما حل شده و اکنون ما فقط مشکل بد حجابی داریم ......... یا این نیز بهانه ایست برای تارو مار کردن و هتک حرمت زنان و دختران ایران زمین .

به راستی‌ مسئول این همه بی‌ عدالتی کیست؟

نوشته محمد احمدی   ۱۵ نوامبر ۲۰۱۲

۱۳۹۱ آبان ۲۵, پنجشنبه

تحقیق در باره چگونگی مرگ ستار بهشتی باید جدی و مستقل باشد


 سازمان گزارش‌گران بدون مرز اعلام کرد که با احتیاط و نگرانی از انجام تحقیق و بررسی دستگاه قضایی ایران در باره مرگ ستار بهشتی استقبال می‌کند.
این سازمان در بیانیه خود خاطرنشان کرده که "باید همه حقایق در باره مرگ ستار بهشتی روشن شود. تحقیق و بررسی اعلام شده از سوی دستگاه قضایی، نباید برای خاک به چشم پاشیدن و نهان کردن حقیقت بکار گرفته شود و یا تنها هدفش کارزاری تبلیغاتی برای نفی روشنگری‌هایی باشد که در این باره در سطح ملی و بین‌المللی انجام شده است. در روزهای اخیر گفته‌های برخی از مقامات مسئول جمهوری اسلامی، اطلاعات متناقض و تکان دهنده‌ای را بر مجموعه ابهاماتی که در باره مرگ و به خاک سپری پیکر ستار بهشتی وجود داشت، اضافه کرده است. گزارش‌گران بدون مرز همچنان بر درخواست خود مبنی بر تشکیل کمیسیون تحقیق و بررسی مستقل در باره چگونگی مرگ ستار بهشتی به هنگام بازداشت تاکید دارد. "
گزارش گران بدون مرز با اشاره به سخنان مسئولین درباره مرگ ستار بهشتی افزوده است:به نظر می‌رسد که مقامات مسئول در پی یافتن "علت طبیعی و دیگری" برای مرگ این وبلاگ نویس هستند. در این باره محسنی اژه‌ای می‌گوید " به گفته شاهدان متهم در مدتی که در اوین بوده اظهار خستگی و کوفتگی می‌کرده، طبق گفته ماموران ستار بهشتی پس از این که اعلام می‌کند قلبم سنگین شده است به بهداری اوین رفته و مورد معاینه قرار می‌گیرد در این رابطه دکتر وی اعلام می‌کند که مطلب خاصی در مورد مساله قلبی مشاهده نشد، اما قرص قلب به او داده شد و فکر می کنم مشکل عصبی داشته باشد و بهتر است که دکتر اعصاب نیز او را معاینه کند."

اعلاميه جهاني حقوق بشر سازمان ملل متحد مصوبه دهم دسامبر، 1948

مقدمه: 
از آنجا که شناسائي حيثيت ذاتي کليه اعضاي خانواده بشري و حقوق يکسان و انتقال ناپذير آنان اساس آزادي، عدالت و صلح را در جهان تشکيل ميدهد،
از آنجا که عدم شناسائي و تحقير حقوق منتهي به اعمال وحشيانه اي گرديده است که روح بشريت را به عصيان واداشته و ظهور دنيائي که در آن افراد بشر در بيان و عقيده، آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترين آمال بشر اعلام شده است،
از آنجا که اساسا حقوق انساني را بايد با اجراي قانون حمايت کرد تا بشر به عنوان آخرين علاج به قيام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد،
از آنجا که اساسا لازم است توسعه روابط دوستانه بين ملل را مورد تشويق قرار داد،
از آنجا که مردم ملل متحد، ايمان خود را به حقوق اساسي بشر و مقام و ارزش فرد انساني و تساوي حقوق مرد و زن مجددا در منشور اعلام کرده اند و تصميم راسخ گرفته اند که به پيشرفت اجتماعي کمک کنند و در محيطي آزادتر وضع زندگي بهتري بوجود آورند،
از آنجا که دول عضو متعهد شده اند که احترام جهاني و رعايت واقعي حقوق بشر و آزاديهاي اساسي را با همکاري سازمان ملل متحد تامين کنند،
از آنجا که حسن تفاهم مشترکي نسبت به اين حقوق و آزاديها براي اجراي کامل اين تعهد، کمال اهميت را دارد،
مجمع عمومي اين اعلاميه جهاني را آرمان مشترکي براي تمام مردم و کليه ملل اعلام ميکند تا جميع افراد و همه ارکان اجتماع، اين اعلاميه را دائما در مد نظر داشته باشند و مجاهدت کنند که بوسيله تعليم و تربيت، احترام اين حقوق و آزاديها توسعه يابد و با تدابير تدريجي ملي و بين المللي، شناسائي و اجراي واقعي و حياتي آنها چه در ميان خود ملل عضو و چه در بين مردم کشورهائي که در قلمرو آنها مي باشند تامين گردد.


ماده 1
تمام افراد بشر آزاد به دنيا مي آيند و از لحاظ حيثيت و حقوق با هم برابرند. همه داراي عقل و وجدان مي باشند و بايد نسبت به يکديگر با روح برادري رفتار کنند.

ماده 2الف/ هر کس ميتواند بدون هيچگونه تمايز مخصوصا از حيث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقيده سياسي يا هر عقيده ديگر و همچنين مليت، وضع اجتماعي، ثروت، نسب يا هر موقعيت ديگر از تمام حقوق و کليه آزاديهائي که در اعلاميه حاضر ذکر شده است بهره مند گردد.
ب/ بعلاوه هيچ تبعيضي به عمل نخواهد آمد که مبتني بر وضع سياسي، اداري و قضائي يا بين المللي کشور يا سرزميني باشد که شخص به آن تعلق دارد، خواه اين کشور مستقل تحت قيمومت يا غيرخود مختار بوده يا حاکميت آن به شکلي محدود شده باشد.


ماده 3 هر کس حق زندگي، آزادي و امنيت شخصي دارد.

ماده 4 احدي را نميتوان در بردگي نگاهداشت و داد و ستد بردگان به هر شکلي که باشد ممنوع است.

ماده 5 احدي را نميتوان تحت شکنجه يا مجازات يا رفتاري قرار داد که ظالمانه و يا برخلاف انسانيت و شئون بشري يا موهن باشد.

ماده 6 هر کس حق دارد که شخصيت حقوقي او در همه جا به عنوان يک انسان در مقابل قانون شناخته شود.

ماده 7 همه در برابر قانون مساوي هستند و حق دارند بدون تبعيض و بالسويه از حمايت قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعيضي که ناقض اعلاميه حاضر باشد و بر عليه هر تحريکي که براي چنين تبعيضي به عمل آيد بطور تساوي از حمايت قانون بهره مند شوند.

ماده 8 در برابر اعمالي که حقوق اساسي فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسيله قانون اساسي يا قانون ديگري براي او شناخته شده باشد، هر کس حق رجوع موثر به محاکم ملي صالحه دارد.

ماده 9 احدي را نميتوان خودسرانه توقيف، حبس يا تبعيد نمود.

ماده 10 هر کس با مساوات کامل حق دارد که دعوايش بوسيله دادگاه مستقل و بيطرفي منصفانه و علنا رسيدگي بشود و چنين دادگاهي در باره حقوق و الزامات او يا هر اتهام جزائي که به او توجه پيدا کرده باشد، اتخاذ تصميم بنمايد.

ماده 11 الف/ هر کس که به بزه کاري متهم شده باشد بيگناه محسوب خواهد شد تا وقتي که در جريان يک دعواي عمومي که در آن کليه تضمينهاي لازم براي دفاع او تامين شده باشد تا جرم او قانوناً محرز گردد.
ب/ هیچ حقوق و قانون ملی و یا بین المللی در زمینه ارتکاب جرم را نمیتوان عطف به ما سبق کرد .


ماده 12 احدي در زندگي خصوصي، امور خانوادگي، اقامتگاه يا مکاتبات خود نبايد مورد مداخله خودسرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نبايد مورد حمله قرار گيرد. هر کس حق دارد که در مقابل اينگونه مداخلات و حملات مورد حمايت قانون قرار گيرد.

ماده 13 الف/ هر کس حق دارد که در داخل هر کشوري آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نمايد.
ب/ هر کس حق دارد هر کشوري و از جمله کشور خود را ترک نمايد يا به کشور خود باز گردد.


ماده 14 الف/ هر کس حق دارد در برابر تعقيب، شکنجه و آزار، پناهگاهي جستجو کند و در کشورهاي ديگر پناه اختيار کند.
ب/ در موردي که تعقيب واقعا مبتني به جرم عمومي و غير سياسي يا رفتارهائي مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد، نميتوان از اين حق استفاده نمود.


ماده 15 الف/ هر کس حق دارد که داراي تابعيت باشد.
ب/ احدي را نميتوان خودسرانه از تابعيت خود يا از حق تغيير تابعيت محروم کرد.


ماده 16 الف/ هر زن و يا مرد بالغي حق دارد بدون هيچگونه محدوديت از نظر نژاد، مليت، تابعيت يا مذهب با همديگر زناشوئي کنند و تشکيل خانواده دهند. در تمام مدت زناشوئي و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در کليه امور مربوط به ازدواج داراي حقوق مساوي مي باشند.
ب/ ازدواج بايد با رضايت کامل و آزادانه زن و مرد واقع شود.
ج/ خانواده رکن طبيعي و اساسي اجتماع است و حق دارد از حمايت جامعه و دولت بهره مند شود.


ماده 17 الف/ هر شخص منفردا يا بطور اجتماع حق مالکيت دارد.
ب/ هيچکس را نميتوان بدون مجوز قانوني از مالکيت محروم کرد.


ماده 18 هر کس حق دارد که از آزادي فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود. اين حق متضمن آزادي تغيير مذهب ياعقيده و همچنين متضمن آزادي اظهار عقيده و ايمان ميباشد و نيز شامل آزادي تعليمات مذهبي و اجراي مراسم ديني است. هر کس ميتواند از اين حقوق منفردا يا مجتمعا بطور خصوصي يا بطور عمومي برخوردار باشد.

ماده 19 هر کس حق آزادي عقيده و بيان دارد و حق مزبور شامل آنست که از داشتن عقايد خود بيم و اضطرابي نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن، با تمام وسائل ممکن و بدون ملاحظات مرزي، آزاد باشد.

ماده 20 الف/ هر کس حق دارد آزادانه مجامع و جمعيتهاي مسالمت آميز تشکيل دهد.
ب/ هيچکس را نميتوان مجبور به شرکت در اجتماع کرد.


ماده 21 الف/ هر کس حق دارد که در اداره امور عمومي کشور خود، خواه مستقيما و خواه با وساطت نمايندگاني که آزادانه انتخاب شده باشند شرکت جويد.
ب/ هر کس حق دارد با تساوي شرايط به مشاغل عمومي کشور خود نايل آيد.
ج/ اساس و منشاء قدرت حکومت، اراده مردم است. اين اراده بايد به وسيله انتخاباتي ابراز گردد که از روي صداقت و بطور ادواري صورت پذيرد. انتخابات بايد عمومي و با رعايت مساوات باشد و با راي مخفي يا طريقه اي نظير آن انجام گيرد که آزادي راي را تامين نمايد.


ماده 22 هر کس به عنوان عضو اجتماع حق امنيت اجتماعي دارد و مجاز است بوسيله مساعي ملي و همکاري بين المللي حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصيت اوست با رعايت تشکيلات و منافع هر کشور به دست آورد.

ماده 23 الف/ هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نمايد، شرايط منصفانه و رضايت بخشي براي کار خواستار باشد و در مقابل بيکاري مورد حمايت قرار گيرد.
ب/ همه حق دارند که بدون هيچ تبعيضي در مقابل کار مساوي، اجرت مساوي دريافت دارند.
ج/ هر کس که کار ميکند به مزد منصفانه و رضايت بخشي ذيحق ميشود که زندگي او و خانواده اش را موافق شئون انساني تامين کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسائل ديگر حمايت اجتماعي، تکميل نمايد.
د/ هر کس حق دارد که براي دفاع از منافع خود با ديگران اتحاديه تشکيل دهد و در اتحاديه ها نيز شرکت کند.


ماده 24 هر کس حق استراحت و فراغت دارد و بخصوص به محدوديت معقول ساعات کار و مرخصيهاي ادواري، با اخذ حقوق ذيحق مي باشد.

ماده 25 الف/ هر کس حق دارد که سطح زندگي او، سلامتي و رفاه خود و خانواده اش را از حيث خوراک و مسکن و مراقبتهاي طبي و خدمات لازم اجتماعي تامين کند و همچنين حق دارد که در مواقع بيکاري، بيماري، نقص اعضاء، بيوگي، پيري يا در تمام موارد ديگري که به علل خارج از اراده او وسائل امرار معاشش از دست رفته باشد از شرايط آبرومندانه زندگي برخوردار باشد.
ب/ مادران و کودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصي بهره مند شوند. کودکان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنيا آمده باشند حق دارند که همه از يکنوع حمايت اجتماعي برخوردار شوند.


ماده 26 الف/ هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش لااقل تا حدودي که مربوط به تعليمات ابتدائي و اساسي است بايد مجاني باشد. آموزش ابتدائي اجباري است. آموزش حرفه اي بايد عموميت پيدا کند و آموزش عالي بايد با شرايط تساوي کامل، به روي همه باز باشد تا همه، بنا به استعداد خود بتوانند از آن بهره مند گردند.
ب/ آموزش و پرورش بايد به طوري هدايت شود که شخصيت انساني هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام  حقوق و آزاديهاي بشر را تقويت کند. آموزش و پرورش بايد حسن تفاهم، گذشت و احترام عقايد مخالف و دوستي بين تمام ملل و جمعيتهاي نژادي يا مذهبي و همچنين توسعه فعاليتهاي ملل متحد را در راه حفظ صلح، تسهيل نمايد.
ج/ پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به ديگران اولويت دارند.


ماده 27 الف/ هر کس حق دارد آزادانه در زندگي فرهنگي اجتماع شرکت کند، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پيشرفت علمي و فوائد آن سهيم باشد.
ب/ هر کس حق دارد از حمايت منافع معنوي و مادي آثار علمي، فرهنگي يا هنري خود برخوردار شود.


ماده 28 هر کس حق دارد برقراري نظمي را بخواهد که از لحاظ اجتماعي و بين المللي، حقوق و آزاديهائي را که در اين اعلاميه ذکر گرديده است تامين کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.

ماده 29 الف/ هر کس در مقابل آن جامعه اي وظيفه دارد که رشد آزاد و کامل شخصيت او را ميسر سازد.
ب/ هر کس در اجراي حقوق و استفاده از آزاديهاي خود، فقطs تابع محدوديتهائي است که بوسيله قانون، منحصرا به منظور تامين شناسائي و مراعات حقوق و آزاديهاي ديگران و براي رعايت مقتضيات صحيح اخلاقي و نظم عمومي و رفاه همگاني، در شرايط يک جامعه دموکراتيک وضع گرديده است.
ج/ اين حقوق و آزاديها، در هيچ موردي نميتواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.


ماده 30 هيچيک از مقررات اعلاميه حاضر نبايد طوري تفسير شود که متضمن حقي براي دولتي يا جمعيتي يا فردي باشد که به موجب آن بتواند هر يک از حقوق و آزاديهاي مندرج در اين اعلاميه را از بين ببرد و يا در آن راه  فعاليتي بنمايد.