۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه

» نظر احمدی نژاد به نظر مفسدان اقتصادی نزدیکتر است+ سند گزارش سایت توکلی از حمایت های دولت از دانه درشت ها


چکیده :بر خلاف اظهارات رئیس‌ دولت درباره سنگ‌اندازی «دیگران» بر سر راه دولت برای بازگرداندن بیت‌المال از دست بدهکاران دانه درشت بانکی، اسناد منتشره نشان می‌دهد احمدی‌نژاد و مشایی چگونه با دستور به بانک‌ها مانع هرگونه اقدامی در بازپس‌گیری وام‌های دریافتی یک ابربدهکار بانکی شده‌اند. ...

بر خلاف اظهارات رئیس‌ دولت درباره سنگ‌اندازی «دیگران» بر سر راه دولت برای بازگرداندن بیت‌المال از دست بدهکاران دانه درشت بانکی، اسناد منتشره نشان می‌دهد احمدی‌نژاد و مشایی چگونه با دستور به بانک‌ها مانع هرگونه اقدامی در بازپس‌گیری وام‌های دریافتی یک ابربدهکار بانکی شده‌اند.
به گزارش الف، سایت نزدیک به احمد توکلی، یکی از ادعاهای همیشگی محمود احمدی‌نژاد، سنگ‌اندازی عده‌ای نامعلوم و مجهول‌الهویه بر سر راه تلاش دولت برای بازگرداندن معوقات چند هزار میلیارد تومانی از دست بدهکاران دانه‌درشت بانکی بوده است. این ادعا اخیراً با حرارت بیشتری از سوی احمدی‌نژاد تکرار می‌شود. به عنوان مثال، احمدی‌نژاد در جریان سفر به استان اصفهان اظهار داشت که «زیاده‌خواهان اقدام دولت را برای پیگیری باز گرداندن میلیاردها تومان از منابع کشور دست کسانی که آن را برده و تحویل نمی‌دهند خراب شدن اقتصاد عنوان می‌کنند تا دولت را از این کار بازدارند.»
رئیس‌ دولت همچنین چند بار با مطرح کردن ادعاهایی چون «قرار داشتن ۶۰ درصد از معوقات بانکی در دست ۳۰۰ نفر» این گونه وانمود کرده که نهادهای خارج از دولت، مانع از بازپس‌گیری معوقات بانک‌ها هستند.
کارسازی برای مفسدان!
اما بر خلاف اظهارات رئیس‌ دولت، اسناد منتشره نشان می‌دهد اساساً رأس دولت عزمی در بازپس‌گیری اموال بیت‌المال ندارد و حتی اقدام به کارسازی برای مفسدان دانه‌درشت اقتصادی نیز می‌کند.
یکی از این مفسدان دانه‌درشت که چند هزار میلیارد تومان به بانک‌های کشور بدهکار است و تخلفات گسترده دیگری نیز دارد، حمید باقری درمنی است که چند سالی است ستاد مبارزه با قاچاق و قوه قضائیه به دنبال پیگیری پرونده‌های مفاسد اقتصادی او هستند. در حالی که تا پیش از این، افکار عمومی علت کُندی رسیدگی به مفاسد درمنی را ناشی از اهمال قوه قضائیه می‌دانستند، اما اسناد موجود نشان می‌دهد ریشه عدم برخورد با این مفسد بزرگ، حمایت‌های خاص مقامات ارشد دولت از او است که هرگاه دستگاه قضایی برای رسیدگی به جرائم او خیز برداشته، دولت با فشار به بانک‌ها بر سر راه برخورد قضایی با این مفسد مشهور، سنگ‌اندازی کرده است.
فرار از قانون از سال ۱۳۸۶
اولین بار نام «حمید باقری درمنی»، در اوایل سال ۱۳۸۶ مطرح شد. در تاریخ ۸ خرداد ۱۳۸۶، ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز در اطلاعیه‌ای از دستگیری قاچاقچی و مفسد اقتصادی دانه‌درشتی به نام «حمید باقری درمنی» خبر داد و از او به عنوان «بدهکار ۲ هزار میلیارد تومانی بانکی که یک روز پس از دستگیری با اخذ تعهد اخلاقی آزاد شد» نام برده بود.
بدهکار ۲هزار میلیارد تومانی یک روز پس از دستگیری آزاد شد
در اطلاعیه ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، موارد تکان‌دهنده ذیل ذکر شده بود:
«حمید باقری درمنی پس از صدور حکم ضبط کالا و جریمه حدود ۱۳ میلیارد ریال، تلاش وسیعی را آغاز کرده تا با جابجایی برچسب‌ها و کارتن‌های کالاها از ضبط کالاهای قاچاق خود جلوگیری نماید.»
«برابر اطلاع واصله نام گروه شرکت‌های حمید باقری درمنی جزء لیست اعلامی رئیس دیوان محاسبات کشور است (که بانکها از دادن تسهیلات به او منع شده‌اند) که اخبار رسیده حاکی از فشار چند تن از قانون دانان قانون شکن به رئیس دیوان محاسبات جهت بازپس‌گیری نامه فوق می‌باشد.»
«نامبرده با ادعای احداث کارخانه تولید خودروی لوکس به اندازه بنز، بی‌.ام.و در گرمسار و نصب سوله و اشتغالزایی برای ۱۵۰۰ نفر اقدام به اخذ ۶۰ میلیارد تومان وام می‌نماید و سپس مکان فوق را تبدیل به انبار اجناس قاچاق می‌نماید که در زمان دومین دستگیری وی به حکم بازپرس گرمسار و نیابت اعطایی به دادسرای تهران، علیرغم مقاومت ۵/۲ ساعته و جلوگیری از اجرای حکم، وی در ساعت ۱۱ شب دستگیر و به پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل گردید. اما فردای آن روز علیرغم صراحت حکم بازپرس گرمسار مبنی بر تفهیم اتهام به نامبرده و صدور قرار بازداشت موقت برخلاف مقررات جاری آیین دادرسی با اخذ تعهد اخلاقی از متهم به قاچاق حدود ۹ میلیارد ریال، وی را آزاد می‌نمایند.»
در ادامه گزارش ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز به نامه رئیس دفتر هماهنگی و نظارت هیات‌های رسیدگی به تخلفات اداری به وزیر وقت اقتصاد و دارایی در خصوص نامبرده اشاره شده و آمده بود:
«حمید باقری درمنی طبق مستندات موجود رقمی بالغ بر ۲۰ هزار میلیارد ریال اعم از ریالی و ارزی به نظام بانکی کشور بدهکار است. عمده دریافتی‌های نامبرده بازگشایی بی ضابطه ال.‌سی از سوی بانک‌های عامل و بر اساس زد و بند با برخی از پرسنل بوده است. در این میان تخلف برخی از آنان محرز می‌باشد و طبق پرونده‌های تخلفاتی طی یک سال اخیر و در دوره مدیریت جدید وزارتخانه از سوی بانک اخراج شده‌اند.»
«تاکنون نامبرده یک میلیارد و یکصد و پانزده میلیون دلار تسهیلات ارزی از بانک‌ها دریافت کرده و ۱۰۰ میلیون دلار نیز از صندوق ذخیره ارزی دریافت کرده که تعهدات پرداخت آن بانک‌های داخلی است و عمدتا بصورت یوزانس بوده است. تمامی بررسی‌ها نیز نشان می‌دهد که نامبرده به هیچ یک از تعهدات خود در قبال بانک‌ها عمل نکرده است. ایجاد سپرده به نام خود و اعضای خانواده و سوء استفاده از اعتبارات سپرده جهت کسب اعتبار شرکت زنجیره‌ای غیر فعال از دیگر شگردهای اخذ تسهیلات کلان توسط نامبرده بوده است.»
«از سوی دیگر تمام فعالیت‌های نامبرده در زمینه قاچاق کالا، پولشویی و ایجاد دفاتر بازرگانی در کشور امارات بوده که متاسفانه با نفوذ در گمرکات خرمشهر، سلفچگان، چابهار، سیرجان و جنوب تهران و زد و بند با برخی مسئولین گمرکی، مرتکب تخلفات گسترده در زمینه واردات کالا شده است. هم اکنون چند محموله بزرگ از کالاهای قاچاق شده توسط نامبرده و عوامل مربوطه توسط وزارت اطلاعات کشف و ضبط شده است و نامبرده تحت تعقیب قضایی است.»
«یادآور می‌شود، باقری درمنی دارای پرونده‌های قضایی مفتوح در زمینه قاچاق کالا و پولشویی با ارزش میلیاردها تومان و پرونده‌های معوقات بازپرداخت وام‌های بانکی و قاچاق شمش طلا از سال ۸۳ به بعد است.»
در گزارش ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز از پرونده‌های رسیدگی نشده باقری درمنی، علاوه بر تأکید بر معوقات سنگین وی به سیستم بانکی از پرونده قاچاق ۲۵ قطعه شمش طلا و ۹۱ کیلوگرم طلا نیز خبر داده و افزوده شده بود: «با وجود فشارهای سنگین عناصر صاحب نفوذ که در صورت ضرورت نام آنان نیز افشاء خواهد شد پس از فراز و نشیب‌های فراوان پرونده در شعبه ۱۱۹۳ دادگاه عمومی و جزایی تهران مورد رسیدگی واقع شد. دادگاه بر اساس حکم شماره ۲ پرونده کلاسه ۸۵/۱۱۹۳/۱۶۸ به تاریخ ۲۶/۱/۱۳۸۶ علاوه بر ضبط و مصادره کلیه اموال مکشوفه، قاچاقچی حمید باقری درمنی را به پرداخت حدود ۱۳ میلیارد ریال محکوم کرد.»

از استعفای سردار نقدی تا چهارمین سمت دکتر الهام
اتفاقا این خبر را روزنامه رسمی دولت، روزنامه ایران، نیز منتشر کرده بود.
اما دستگیری درمنی مدت زیادی ادامه نیافت و حدود چند هفته پس از انتشار اطلاعیه ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، سردار نقدی از این ستاد کناره‌گیری کرد و با حکم رئیس‌جمهور، غلامحسین الهام جایگزین وی شد.
با حفظ سمت سخنگوی دولت و وزیر دادگستری ؛ الهام رییس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز شد
در آن زمان، منابع آگاه اذعان کردند که نقدی به واسطه برخورد ضعیف با پرونده دانه‌درشت‌ها از جمله آزادی درمنی از این سمت کناره‌گیری کرده است. نقدی در آذرماه ۸۴ با حکم احمدی‌نژاد به ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز آمده بود.
نقدی از ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز استعفا داد
خبر اژه‌ای از محکومیت درمنی
بدین ترتیب به مدت چند سال پرونده مفاسد درمنی به حالت تعلیق درآمده بود و این سوال بزرگ مطرح بود که چه گروهی حامی این مفسد بزرگ است؟ تا این که سخنگوی قوه قضائیه چندی پیش اسامی ۲ نفر از بدهکاران بزرگ بانکی را اعلام کرد که نام یکی از آنها برای اکثر دلسوزان نظام و افراد پیگیر مسئله مبارزه با مفاسد اقتصادی، بسیار آشنا بود: حمید باقری درمنی.
غلامحسین محسنی اژه‌ای با اشاره به روند رسیدگی به پرونده بدهکاران بزرگ بانکی گفت: «آقای درمنی چند پرونده داشت که برای یک پرونده آن حکم قطعی صادر شده و محکوم به پرداخت وجوه و جریمه شد.» البته اژه‌ای توضیح نداد که وضعیت رسیدگی به سایر تخلفات درمنی در چه وضعیتی است.

او همچنان آزاد است!

در هر حال، پرونده پرحجم مفسدی چون درمنی به سبب ضعف سیستم قضایی در برخورد با دانه‌درشت‌ها و عدم همکاری از سوی برخی دستگاه‌های اجرایی، دست‌نخورده باقی ماند تا این که چندی سخنگوی قوه قضائیه از محکومیت وی در یکی از پرونده‌هایش خبر داد. این در حالی است که وی با آن همه زیان هزاران میلیاردی به بیت‌المال، پس از بازداشت کوتاه‌مدت، با وثیقه چند ده میلیاردی همچنان آزاد است.
ابربدهکار بانکی آزاد شد

حمایت خاص احمدی‌نژاد و مشایی

مستندات جدید نشان می‌دهد حمایت‌های خاص در رأس دولت، یکی از عوامل فرار چند ساله درمنی از چنگال قانون بوده است. ماجرا از این قرار است که حمید باقری درمنی که بابت بدهی معوق چند هزار میلیاردی و تخلفات گسترده تحت تعقیب بود، در آذرماه سال ۱۳۸۸ در نامه‌ای به رئیس‌ دولت خواستار مساعدت وی در تقسیط ۵ساله بدهی‌های وی به دو بانک ملی و سپه شود. این در حالی است که این بدهی‌ها در زمان نگارش نامه، چند سال بود که معوق شده بودند و همانطور که در اطلاعیه ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز ذکر شده بود، درمنی از وام‌های دریافتی برای اقدامات غیرقانونی و تحصیل مال نامشروع همچون قاچاق بهره برده بود. در آن شرایط، وی از رئیس‌جمهور خواسته بود که بدهی‌اش به بانک‌ها را تقسیط ۵ ساله کنند.
در پاسخ به نامه درمنی، احمدی‌نژاد بدون توجه به موارد اتهامی متعددی که متوجه درمنی است و همچنین بدهی معوق چند هزار میلیاردی وی و گزارش ستاد مبارزه با قاچاق درباره تخلفات گسترده او، به بانک‌های ملی و سپه دستور داده مشکل درمنی را حل کنند!
متعاقبا مشایی نیز در نامه‌ای که یک هفته پس از دریافت نامه درمنی تهیه شده، به خاوری مدیرعامل وقت بانک ملی و قنبری مدیرعامل وقت بانک سپه، دستور رئیس‌ دولت به این دو بانک درباره تقسیط بدهی معوق ۵ ساله حمید باقری درمنی را ارسال کرده است
این در حالی است که بخشی از مفاسد درمنی طبق حکم دادگاه به اثبات رسیده است.
بر اساس رای دادگاه، شماری از موارد تخلف درمنی که به اثبات رسیده عبارتند از:
- تحصیل مال از طریق نامشروع به مبلغ صدها میلیاردی (که بخش اعظم آن در حق دو بانک ملی و سپه بوده است!)
- اخذ تسهیلات و گشایش اعتبارات اسنادی از بانک‌ها از طریق تشکیل شرکت‌های متعدد
- عدم وجود سابقه و مراودات مالی با بانک‌های تسهیلات‌دهنده
- عدم انطباق کالاهای وارداتی با موضوع شرکت‌ها
- عدم تودیع وثایق کافی
- ارائه پیش‌فاکتورهای صوری
- عدم ورود کالا به کشور
- مصرف تسهیلات ماخوذه در غیرماوضع
- ارائه اطلاعات خلاف واقع در مورد وضعیت و گردش مالی شرکت‌ها
- عدم ارائه مفاصاحساب مالیاتی
- عدم انطباق کالاهای موجود در گمرک با کالاهای موضوع اعتبارات اسنادی
وجود تعهدات معوق
- عدم رعایت سقف تخصیص تسهیلات به شرکت‌های ذینفع واحد با توجه به سرمایه شرکت‌ها
- استفاده از ضامنان زنجیره‌ای
عدم انقضاء فواصل زمانی بین تاریخ افتتاح حساب جاری و تاریخ بهره‌مندی از تسهیلات بانکی
- عدم اقامت در محدود فعالیت شعب بانک‌های تسهیلات‌دهنده
- عدم ارائه آخرین تراز آزمایشی و گزارش حسابرسی با همدستی برخی کارکنان بانک‌ها
- علم به نامشروع بودن تحصیل وجوه در قالب تسهیلات و گشایش اعتبارات اسنادی به رغم عدم حائز شرایط قانونی و ضوابط بانکی
- تحصیل مال نامشروع
علاوه بر این، بانک سپه نیز در دادخواستی، درمنی را به اخلال در نظام اقتصادی کشور، خروج غیرقانونی ارز از کشور و جعل و استفاده از اسناد مجعول متهم کرده که تاکنون به این پرونده نیز همچون ده‌ها مورد تخلف دیگر درمنی رسیدگی نشده است.
نظر مثبت دولت به مفسد بزرگ
به رغم دایره گسترده تخلفات درمنی، در هامش نامه درمنی به احمدی‌نژاد، فردی که گویا مشایی است خطاب به احمدی‌نژاد درباره درمنی نوشته است: «ریاست محترم جمهوری، مشارالیه در فعالیت‌های اقتصادی می‌تواند موثر باشد. ایشان جهش‌هایی را برداشته‌اند که البته نیاز به مدیریت و حمایت دارند. اگرچنانچه تفکر نامبرده مدیریت شود می‌توان طرح‌های نیمه‌تمام ایشان جوانانی بسیار زیادی را مشغول کرد و بحث اشتغال آنان را حل کرد. در هر صورت، مشکلاتی که برای باقری درمنی پیش آمده می‌تواند به طریقی بهتر و آسان‌تر حل شود و از تفکر وی استفاده گردد. حال پیشنهاد می‌گردد ترتیبی اتخاذ شود تا موانع مرتفع شود و بانک‌ها مطابق روال به ایشان مساعدت کند. چون اموال و امکانات بسیار زیادی که می‌تواند رافع مشکلات کشور باشد در اختیار وی است و باید فکری کرد که این امکانات در جای خود برای نظام اسلامی بهره‌برداری گردد.»
اسناد فوق نشان می‌دهد در پشت ادعاهای عدالتخواهی احمدی‌نژاد، حمایت از مفسدان بدنام و دانه‌درشت‌های اقتصادی قرار دارند و متاسفانه این فقط نمونه‌ای از حمایت‌های دولت احمدی‌نژاد از مفسدان بزرگ است.

اجرای آزمایشی طرح «دستبند و پابند الکترونیک»


چکیده :دادستان عمومی و انقلاب یزد از اجرای برنامه های گوناگون برای کاهش جمعیت کیفری زندان‌های این استان خبر داد و گفت: استفاده از فن آوری‌های نو در سیاست حبس زدایی مانند طرح «دستبند و پابند الکترونیک» نیاز به اجرای آزمایشی دارد. ...

دادستان عمومی و انقلاب یزد از اجرای برنامه های گوناگون برای کاهش جمعیت کیفری زندان‌های این استان خبر داد و گفت: استفاده از فن آوری‌های نو در سیاست حبس زدایی مانند طرح «دستبند و پابند الکترونیک» نیاز به اجرای آزمایشی دارد.
پیش از این غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندان‌ها درباره اجرای طرح دستبند و پابند الکترونیکی گفته بود: با توجه به اهمیتی که استفاده از این سیستم‌ها به عنوان فناوری نوین دارد، استفاده از سیستم مراقبیت الکترنیکی در سال ۹۲ جدی است. طرح دسبند الکترونیک در مجلس و دولت برای تطبیق با قانون مجازات اسلامی و تخصیص اعتبارات در حال بررسی بوده که با تایید آن و تخصیص بودجه لازم این طرح عملی خواهد شد.
وی گفته بود که دستبندها و پابندهای الکترونیکی از قابلیت رصد و ردیابی فرد در موقعیت‌های مختلف برخوردار بوده و سازمان زندان‌ها با هدف مراقبت از زندانیان از این وسیله استفاده می‌کند.

۱٫۵ میلیون جوان ایرانی مقیم خارج از کشور هستند


چکیده :از پنج میلیون ایرانی مقیم خارج از کشور، یک میلیون و 500 هزار نفر آنها در سن جوانی قرار دارند که از این تعداد، تنها 290 نفر فرصت شرکت در جشنواره را داشتند....

دبیر جشنواره جوان برتر ایرانیان خارج از کشور اعلام کرد: از پنج میلیون ایرانی مقیم خارج از کشور، یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر آنها در سن جوانی قرار دارند که از این تعداد، تنها ۲۹۰ نفر فرصت شرکت در جشنواره را داشتند.
علی شعبانی در گفتگو با مهر گفت: بر اساس اعلام شورای عالی ایرانیان خارج از کشور در حدود یک و نیم میلیون جوان ایرانی در کشورهای خارجی مقیم هستند.
وی درباره استقبال جوانان برای حضور در جشنواره جوان برتر ایرانیان خارج از کشور افزود: شورای عالی ایرانیان تاریخ شرکت در جشنواره را از ۱۰ فروردین تا ۵ اردیبهشت ماه اعلام کرد و جوانان مقیم خارج از کشور در این فرصت اندک امکان ثبت نام را نداشته و امیدوار بودیم که زمان ثبت نام تمدید شود که این امکان فراهم نشد.
شعبانی با بیان اینکه از ۲۹۰ نفر متقاضی شرکت کننده بیشترین افراد در محورهای علمی، فناوری و پژوهشی ثبت نام کرده اند، توضیح داد: در مرحله نخست داوری ۱۴۷ پرونده به مرحله دوم داوری راه پیدا کردند. ضمن آنکه ملاک انتخاب افراد اقامت دائم در خارج از کشور و اقامت بیش از یک سال بود.
وی با اشاره به اینکه در نهایت تنها ۳۰ جوان انتخاب می شوند، درباره محورهای برگزاری همایش گفت: جشنواره در ۱۰ محور علمی پژوهشی، فناوری نوین، اقتصاد، فرهنگ و هنر، رسانه، ورزشی، گسترش و ترویج زبان فارسی، دفاع از حقوق شهروندی، دین، معارف و اخلاق اسلامی تعریف شده است

گرانی و احتکار دارو در پی اعلام حذف ارز مرجع


چکیده :اگرچه 95 درصد از داروی موردنیاز کشور در داخل تولید می‌شود اما همان پنج درصد باقیمانده ارزشی معادل آن 95 درصد دارد. از سوی دیگر 80 درصد از مواد اولیه داروهای تولید داخل وارداتی هستند و به همین دلیل نوسان نرخ ارز روی قیمت آنها اثر می‌گذارد. ...

در حالی که تاکنون دارو به صورت رسمی با ارز مبادله‌ای وارد کشور نشده است، جو روانی ایجاد شده ناشی از حذف ارز مرجع واردات دارو باعث افزایش ۲۰ تا ۵۰۰ درصدی قیمت انواع دارو بازار شده است.
به گزارش ایسنا، اوایل اردیبهشت ماه سال جاری بانک مرکزی با صدور بخشنامه‌ای اعلام کرد که دارو دیگر برای واردات ارز مرجع نخواهد گرفت. سازمان غذا و دارو نیز از آغاز روند اختصاص ارز مبادله‌ای به واردات دارو از چند روز پیش خبر داده است.
در همین حال بانک مرکزی اعلام کرد که هیچ مشکلی برای تخصیص ارز برای کالاهای اساسی و مواد اولیه دارویی وجود ندارد. بانک مرکزی همچنین اعلام کرد که از آغاز سال ۱۳۹۲ تا ۱۶ اردیبهشت‌ ماه ۱۵۷ میلیون دلار برای دارو، مواد اولیه دارویی و تجهیزات پزشکی اختصاص داد.
دارو و برخی تجهیزات پزشکی سال قبل در اولویت اول واردات کالا قرار داشتند و برای واردات نیز ارز مرجع دریافت می‌کردند. بانک مرکزی در ۱۱ ماهه سال ۱۳۹۱ مبلغ ۳٫۱ میلیارد دلار برای واردات دارو اختصاص داد.
در همین حال گشتی در بازار نشان می‌دهد که برخی داروخانه‌ها مرتکب تخلفات گسترده به ویژه احتکار دارو شده و قیمت دارو نیز با افزایش چندین برابری مواجه شده است.
یک فعال حوزه واردات دارو و تجهیزات پزشکی با اشاره به اینکه وضعیت صنعت داروسازی کشور بهم ریخته است، گفت: در صورت ادامه روند فعلی ممکن است بسیاری از کارخانه‌های تولید دارو ورشکست شوند و صنعت داروسازی کشور به طور کامل از بین برود.
هاشم تبریزی دانا با اشاره به اینکه قبلا هم که ارز مرجع به واردات دارو داده می‌شد دریافت این ارز برای واردکنندگان با مشکلات زیادی مواجه بود، گفت: در حال حاضر گفته شده که قرار است به واردات دارو ارز مبادله‌ای داده و مابه‌التفاوت ارز مرجع و مبادله‌ای دارو به عنوان یارانه به مردم داده شود. در حالی که انجام چنین کاری می‌تواند باعث ایجاد هرج و مرج و فساد شود و یارانه به دست افراد غیرمحتاج و سودجو برسد.
عضو اتحادیه تولیدکنندگان دارو افزود: بهتر است یارانه دارو به بانک‌ها داده شود و واردکنندگان آن مانند گذشته دارو را با ارز مرجع وارد کنند که این کار باعث حفظ قدرت خرید مردم در حوزه دارو می‌شود.
او با بیان این‌که در سال جاری تاکنون ۹۵ درصد از شرکت‌ها هنوز اقدام به واردات دارو و مواد اولیه دارویی نکرده‌اند، اضافه کرد: حتی با بکارگیری سیستم مکانیزه و کارت الکترونیکی نیز نمی‌توان یارانه دارو را به شکل درستی بین افراد نیازمند تقسیم کرد.
این فعال حوزه واردات دارو و تجهیزات پزشکی با اشاره به اینکه هنوز چند روز از حذف ارز مرجع واردات دارو نگذشته که قیمت انواع دارو در بازار بین ۲۰ تا ۵۰۰ درصد افزایش یافته است، گفت: این در حالی است که تاکنون عملا دارو با ارز مبادله‌ای وارد کشور نشده و مشخص است که دلیل اصلی افزایش قیمت دارو صرفا جو روانی ایجاد شده و سوءاستفاده برخی بوده است. در عین حال شاهد احتکار دارو در برخی داروخانه‌ها نیز هستیم.
تبریزی دانا با بیان اینکه شاهد کمبود در مورد ۷۰ درصد از داروها در بازار هستیم، گفت: مجلس در حالی تصویب کرده است که تا پایان خرداد ماه ارز مرجع همچنان به واردات دارو داده شود که بانک مرکزی با صدور بخشنامه‌ای عملا خلاف این مصوبه کار کرد.
او با اشاره به اینکه برخی شرکت‌های دارویی مجبور به تعدیل بخشی از نیروهای کار خود شده‌اند، در پاسخ به این سوال که آیا ادعای خودکفایی در تولید ۹۵ درصد از داروی موردنیاز کشور صحت دارد یا خیر؟ توضیح داد: اگرچه ۹۵ درصد از داروی موردنیاز کشور در داخل تولید می‌شود اما همان پنج درصد باقیمانده ارزشی معادل آن ۹۵ درصد دارد. از سوی دیگر ۸۰ درصد از مواد اولیه داروهای تولید داخل وارداتی هستند و به همین دلیل نوسان نرخ ارز روی قیمت آنها اثر می‌گذارد.

احضار فعالان در آستانه انتخابات و ایجاد فضای امنیتی برای حماسه سیاسی


چکیده :به نظر می رسد سیستم قضایی از امیدهایی که این روزها و پس از اعلام کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی در بین فعالان و مردم ایجاد شده ناراضی بوده و در تلاش است تا با ایجاد فضای امنیتی و ترویج فضای یاس و ناامیدی مشارکت را پایین آورده تا حکومت بهتر بتواند موازی رد صلاحیت های گسترده در بین نامزدهای انتخابات شورای شهر و خبرسازی های پیرامون انتخابات ریاست جمهوری خود به مهندسی انتخابات دست بزند، کاری که تا کنون موفق به انجام آن نشده است....

کلمه- هانیه رضایی: موجی از احضارها و بازداشت ها و لغو مرخصی های فعالین سیاسی مدنی در آستانه ی انتخابات و تلاش برای شکل گیری حماسه سیاسی فضای رسانه ای و مدنی جامعه را در برگرفته است.
به گزارش کلمه، بهاره هدایت هفته ی گذشته و شیوا نظرآهاری صبح امروز و در پس تمدید نشدن مرخصی به زندان اوین بازگشتند و مسعود باستانی، بهمن احمدی امویی، حسین رونقی، احمد زیدآبادی و تعداد دیگری از زندانیان سیاسی که در مرخصی به سر می برند برای بازگشت به زندان فراخوانده شدند.
از علی غزالی پس از سه هفته بازداشت خبری نیست و اعضای دیگری از تیم مدیرمسئول سایت بازتاب بازداشت شده اند که تا به حال خانواده هایشان از خبری شدن آن ممانعت کرده اند. از شهرستان ها اخبار بازداشت گزارش می شود و مرخصی های تایید شده لغو شدند تا بعد از انتخابات.
به نظر می رسد سیستم قضایی از امیدهایی که این روزها و پس از اعلام کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی در بین فعالان و مردم ایجاد شده ناراضی بوده و در تلاش است تا با ایجاد فضای امنیتی و ترویج فضای یاس و ناامیدی مشارکت را پایین آورده تا حکومت بهتر بتواند موازی رد صلاحیت های گسترده در بین نامزدهای انتخابات شورای شهر و خبرسازی های پیرامون انتخابات ریاست جمهوری خود به مهندسی انتخابات دست بزند، کاری که تا کنون موفق به انجام آن نشده است.
 مسعود باستانی و مهسا امرآبادی
مسعود باستانی و مهسا امرآبادی، زوج روزنامه نگاری که بلافاصله پس از انتخابات بازداشت شدند و علیرغم اینکه مسعود باستانی چند ماه پیش از عید پس از سه سال و نیم حبس در زندان رجایی شهر کرج به مرخصی آمده بود، همسرش، مهسا امرآبادی در زندان اوین دوران حبس دو ساله ی خود را می گذراند. مسعود باستانی بی آنکه بتواند در این چند ماه مرخصی همراه همسرش باشد اینک دوباره باید به زندان بازگردد.
مسعود باستانی در پست هایی کوتاه در فیس بوکش از ۴۸ ساعت آخر مرخصی می نویسد: بچه ها جمع شدند تا با من و شیوا خداحافظی کنند. شیوا نظر آهاری هم احضار شده و به زندان اوین برمی گردد. به شیوا می گویم : خداحافظ رفیق …! به مهسا هم بگو در زندان رجایی شهر به یادت هستم. خداحافظی با شیوا نظر آهاری و همبندیان مهسا شیوا دختری که در زندان در آرزوی تولد رویاهایش خواهم نشست…!
امشب سیگارهایم زود تمام شد. اگر بعد از هر خداحافظی سیگاری روشن کنی تا بغض آن جدایی را با دودش فرو بدهی؛ چند تا سیگار لازم است؟! امشب بعضی ها در التهاب رد صلاحیت ها هستند و برخی هم به دنبال ایجاد نشاط انتخاباتی! اما در ذهن من این شعر “فروغ” می چرخد: در خیابان های سرد شب/ جز خداحافظ؛خداحافظ صدایی نیست/ من پشیمان نیستم…
بهمن پرسید: کی می خواهی بروی؟ گفتم: عصر دوشنبه! گفت: صبر کن سه شنبه با هم برویم. گفتم: اوکی، تنهایی نرویم بهتر است..! باید بروم و خانه را با عکس هایش تنها بگذارم. از دوستان خداحافظی کردم اگرچه دوست داشتم بگویم “به امید دیدار”….!
حسین رونقی
حسین رونقی ملکی از بازداشت شده های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است که توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۵ سال حبس محکوم شده و از پاییز سال گذشته در مرخصی استعلاجی به سر می برد.
حسین رونقی هم نوشته است: با توجه به اینکه برای خداحافظی از خانواده به زادگاهم ملکان آمده ام، عصر روز سه شنبه خودم را به زندان اوین معرفی می کنم! نه برای آزادی ام و نه برای حفظ جانم به کسانی که عدالت را زیر پا گذاشته، انسانیت را تحقیر کرده و آزادی را به اسارت گرفته اند التماس نخواهم کرد. ای کاش به خود آیند و بخواهند که انسان باشند …
بهمن احمدی و ژیلا بنی یعقوب
ژیلا بنی یعقوب و بهمن احمدی امویی دو روزنامه نگاری هستند که همزمان دوران حبس خود را در دو زندان متفاوت می گذرانند. بهمن احمدی که دوران حبس ۵ ساله ی خود را در زندان رجایی شهر کرج می گذراند، پاییز سال گذشته پس از حدود سه سال حبس به مرخصی آمد در حالی که همسرش از حق مرخصی حتی برای چند روز محروم ماند.
ترانه بنی یعقوب خواهر ژیلا بنی یعقوب هم می نویسد: آخرش هم خوابش تعبیر نشد …خواب دیده بود ،چمدون ژیلا رو موقع آزادی می ذاره پشت ماشینش با هم میرن خونه. چند بار این خواب و دید ..امروز می گفت آخرش هم خوابم تعبیر نشد. امروز ژیلا در سالن ملاقات زندان اوین با اشک ازش خداحافظی کرده بود. اشکهای ژیلا رو دیدن و حتی شنیدن درباره اش هم سخته .خیلی سخت …
 نسرین ستوده و رضا خندان
نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر که مرخصی سال نوی وی تمدید نشد و خیلی زود به زندان بازگشت نیز این روزها به همراه فرزندانش در انتظار مرخصی بودند که این وعده نیز به بعد از انتخابات موکول شد.
رضا خندان همسر این زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین در گزارشی از روز ملاقات خود می نویسد: دیروز یکشنبه روز ملاقات بند زنان سیاسی بود. خبرهای خوبی برای نسرین و همبندی‌هایش نداشتیم. شب قبل، خبر تمدید نشدن مرخصی زندانیانی را داشتیم که با وعده‌ی مرخصی منجر به آزادی، در ازای وثیقه‌های ملکی کلان بیرون از زندان به سر می‌بردند. آنها باید همگی خود را به زندان معرفی می‌کردند.
نسرین می‌گفت: “قبل از آمدن به ملاقات، اعلام کردند که مهسا (امرآبادی) و ژیلا (بنی یعقوب) ملاقات حضوری دارند. و ما حدس زدیم که احتمالا قصد دارند همسران‌شان را به زندان رجایی‌شهر برگردانند وگرنه از این ولخرجی‌ها نمی‌کردند …”
همین خبر کافی بود تا مطمئن شویم دوستان دیگری که قرار بود به مرخصی بیایند دیگر نباید منتظر بمانند.
سه هفته پیش بازی جدیدی را با نسرین شروع کرده‌اند. به او قول قطعی برای مرخصی منجر به آزادی داده بودند. با اتفاقات دیروز مشخص شد که این وعده‌ها مثل همیشه نوعی بازی‌ روانی با زندانی و خانواده‌اش و دروغی بیش نبوده است. تنها باری که به طور رسمی و قطعی توسط دادستانی و مقام رسمی قضایی اعلام کردند که با مرخصی او در روزهای عید موافقت نشده است، از قضا ۳ روز در روزهای عید به مرخصی آمد.
جلوگیری از روند مرخصی‌ها، خبر اعدام‌های دیروز که بی‌شباهت به اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی در سال ۸۸ نبود و قطع زود هنگام و خارج از روال متعارف ملاقات دیروز، همه اتفاقاتی بودند که بوهای چندان خوبی از آنها به مشام نمی‌رسد.
نسرین می‌گفت: “اتفاقا صدای بلند گوی بند آقایان را که نام محمد حیدری و چند نفر دیگر را صدا کرد شنیدم ولی فکر نمی‌کردم برای اعدام باشد.”
او که داشت با خواهرش با تلفن کابین صحبت می‌کرد با اشاره به مهراوه که چشمش را به او دوخته بود می‌گفت که “مهراوه از شنیدن خبر اعدام حتما خیلی نگران می‌شود.”
خواهرش به او اطمینان داد که: “نگران نباش مهراوه از تو هم قوی‌تر است.”
حالا از هفته‌ی آینده بهمن (احمدی عمویی) و مسعود (باستانی) را در روزهای ملاقات همراه خود نخواهیم داشت. در عوض خانواده‌ی خانم‌هایی که باید به زندان برگردند به ما می‌پیوندند.

نقش یک گروه سیاسی در واردات ۹۴ میلیون دلاری چادر مشکی


چکیده : دبیر سابق انجمن صنایع نساجی درباره اینکه گفته می‌شود یک گروه سیاسی خاص در کشور در موضوع واردات پارچه چادر مشکی به کشور فعالیت زیادی دارد،گفته بود که 90 درصد بازاری‌ها وابسته به این حزب سیاسی خاص هستند، اما این دلیل نمی‌شود که این افراد بخواهند در تولید داخلی پارچه چادر مشکی اخلال ایجاد کنند. ...

در سال ۱۳۹۱ بیش از ۹۴ میلیون دلار پارچه چادر مشکی وارد کشور شد.
به گزارش ایسنا،براساس آمار گمرک ایران واردات پارچه چادر مشکی به کشور در سال گذشته با افت سه درصدی نسبت به سال ۱۳۹۰ به ۹۴ میلیون و ۸۰۷ هزار و ۹۰۸ دلار رسید. همچنین وزن پارچه‌های وارداتی به بیش از ۲۰ هزار تن رسید. پارچه چادر مشکی در سال قبل عمدتا از طریق امارات، کره‌جنوبی، چین و هند وارد کشور شد.
براساس اعلام انجمن صنایع نساجی در حال حاضر ۹۵ درصد از نیاز بازار پارچه چادر مشکی از طریق واردات تامین می‌شود. چند سال پیش یکی از کارخانه‌های داخلی براساس نتایج تحقیقاتی که انجام داده بود اعلام کرد که موفق به تولید بافت پارچه چادر مشکی و دسترسی به تکنولوژی رنگ این نوع پارچه شده است. با این وجود تولید تولید پارچه چادر مشکی در این کارخانه عملا به جایی نرسید.
همچنین براساس اعلام انجمن صنایع نساجی سه کارخانه‌ دیگر با هدف تولید پارچه چادر مشکی احداث شدند که از بین آنها فقط کارخانه حجاب شهرکرد هم‌اکنون در زمینه تولید پارچه چادر مشکی آن هم به میزان بسیار محدود فعال است؛ به طوری که حجم تولید این کارخانه تنها پنج درصد از نیاز بازار داخلی را پوشش می‌دهد.
براساس آمار منتشر شده نیاز سالانه کشور به پارچه چادر مشکی حدود ۴۰ میلیون متر برآورد می‌شود که از این مقدار تنها حدود دو میلیون متر آن از طریق تولیدات داخل تامین می‌شود. سال گذشته دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنعت، معدن و تجارت از تدوین لایحه‌ای به منظور حمایت از تولیدکنندگان پارچه چادر مشکی خبر داد. قرار بود این لایحه در مجلس مطرح و با تصویب آن از تولیدکنندگان این محصول به صورت ویژه حمایت شود. با این وجود اطلاعی از سرنوشت این لایحه در دست نیست.
پیشتر جمشید بصیری تهرانی، دبیر سابق انجمن صنایع نساجی درباره اینکه گفته می‌شود یک گروه سیاسی خاص در کشور در موضوع واردات پارچه چادر مشکی به کشور فعالیت زیادی دارد،گفته بود که ۹۰ درصد بازاری‌ها وابسته به این حزب سیاسی خاص هستند، اما این دلیل نمی‌شود که این افراد بخواهند در تولید داخلی پارچه چادر مشکی اخلال ایجاد کنند.
همچنین برخی محاسبات در گذشته نشان داده بود که با در نظر گرفتن قیمت ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان برای هر متر پارچه چادر مشکی سالانه سودی معادل یک میلیارد دلار به جیب واردکنندگان پارچه چادر مشکی می‌رود.

» پژوی آقای جنتی از بنز آقای هاشمی گرانتر است علی مطهری: در انتخابات گذشته مردم را فریب دادیم، دیگر بس است


چکیده :علی مطهری در واکنش به خطبه های روز گذشته احمد جنتی این سخنان را سخیف خواند و تصریح کرد که در انتخابات‌های گذشته مردم را فریب دادیم و آرای‌شان را به سمتی سوق دادیم که به این بدبختی‌ها رسیدیم. پس دیگر این روش‌ها را تکرار نکنید. شورای نگهبان باید هاشمی را با قاطعیت تائید کند ...

علی مطهری در واکنش به خطبه های روز گذشته احمد جنتی این سخنان را سخیف خواند و تصریح کرد که در انتخابات‌های گذشته مردم را فریب دادیم و آرای‌شان را به سمتی سوق دادیم که به این بدبختی‌ها رسیدیم. پس دیگر این روش‌ها را تکرار نکنید.
طی چند ماه گذشته این دومین بار است که علی مطهری از سخنان احمد جنتی انتقاد می کند، پیش از این نیز وقتی دبیر شورای نگهبان گفته بود که امکانی برای حضور مجدد فتنه گران در صحنه انتخابات وجود ندارد و آنها حتی نباید توهم این حضور مجدد را داشته باشند، فرزند آیت الله مطهری تصریح کرد که حتی برای رد صلاحیت میرحسین موسوی و مهدی کروبی نیز هیچ مجوز قانونی در اختیار شورای نگهبان نیست.
علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی امروز شنبه در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سوالی در مورد اظهارات روز گذشته دبیر شورای نگهبان مبنی بر اینکه رئیس جمهور نباید با بنز رفت و آمد کند اظهار داشت: به نظر من این سخنان مقداری سخیف بود و نه در شان نماز جمعه و نه منطقی بود.
وی افزود: اگر برخی مقامات سوار بنز می‌شوند تشخیص تیم حفاظت آنهاست و در واقع این بنزهایی که آقایان سوار می‌شوند بنزهای ۲۰ تا ۳۰ سال پیش است و به نظرم سخنان مطرح شده حرفهای خامی بود.
مطهری در ادامه گفت: بالاخره به یک فردی می‌گویند که باید با این ماشین که ضدگلوله است رفت و آمد کنی و به آقای هاشمی هم برای موقعیتش این موضوع را گفته‌اند؛ خود آقای جنتی با چه چیزی رفت و آمد می‌‌کند. فکر نمی‌کنم بنز آقای هاشمی گرانتر از پژوی آقای جنتی باشد؛ طرح این مسائل نوعی عوامفریبی است.
به گزارش ایسنا، وی با سخیف دانستن «عوام‌فریبی» ابراز عقیده کرد: در انتخابات‌های گذشته مردم را فریب دادیم و آرای‌شان را به سمتی سوق دادیم که به این بدبختی‌ها رسیدیم. پس دیگر این روش‌ها را تکرار نکنید.
مطهری در پاسخ به این سوال که آیا طرح این مسائل از سوی دبیر شورای نگهبان به معنای حرکت برای رد صلاحیت هاشمی نیست اظهار داشت: اگر قرار است در این راستا گام برداشته شود چرا در نماز جمعه اعلام می‌کنند. خودشان بروند و گام بردارند.
وی اظهار داشت: به اعتقاد من انتخابات آینده رقابت بین گفتمان اعتدال و افراط‌گری است و بحث اصولگرایی و اصلاح‌طلبی مطرح نیست و به اعتقاد من اصولگرایان و اصلاح‌طلبان معتدل در یک صف قرار می‌گیرند و افراط‌گراها و تندروها در طرف دیگر قرار می‌گیرند و بقیه دسته‌بندی‌ها را قبول ندارند.
وی گفت: اینکه آقای هاشمی را به جریان اصلاحات منتسب می‌کنند قبول ندارم؛ واقعیت این است که بخش قابل توجهی از اصولگرایان هم حامی هاشمی هستند و اینطور نیست که وی محصور در اصلاح‌طلبان باشد.
مطهری گفت: اینکه بعضی‌ها می‌گویند هاشمی اصلاح‌طلب است و حامیان وی همان حامیان موسوی هستند درست نیست و طرح این مسائل به نظر من مقداری بی‌تقوایی است چرا که هاشمی در بین اصولگرایان هم حامیان قابل توجهی دارد.
مطهری همچنین تاکید کرد که علاوه بر اصلاح‌طلبان، بخش قابل توجهی از اصولگرایان نیز حامی هاشمی هستند.
مطهری درپاسخ به سوالی درباره تایید و یا رد صلاحیت هاشمی گفت: قطعا آقای هاشمی تایید صلاحیت می‌شوند، اصلا اگر ایشان تایید نشوند، اصل انقلاب و نظام زیرسوال می‌رود.

۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۹, پنجشنبه

افزایش ۳۱ و نیم درصدی کرایه تاکسی


چکیده :افزایش هزینه ها در زندگی برخی اقشار جامعه از جمله تاکسیرانان نمود بیشتری دارد و متاسفانه زندگی تاکسیرانان را با چالش جدی مواجه کرده...

با افزایش تورم نرخ کرایه تاکسی ها هم افزایش یافت و مدیرعامل سازمان تاکسیرانی گفت : برچسب نرخ های کرایه تاکسی ها در سال ۹۲ از شنبه ۲۱ اردیبهشت نصب می شوند.
به گزارش مهر،میثم مظفر با اشاره به ابلاغ مصوبه نرخ کرایه های تاکسی در سال ۹۲ شورای اسلامی شهر تهران به شهرداری و فرمانداری تهران تصریح کرد: بر همین اساس برچسب نرخ های جدید از روز شنبه ۲۱ اردیبهشت ۹۲ بر تاکسی ها نصب و نرخ های جدید اجرایی می شود.
مظفر با بیان اینکه افزایش هزینه ها در سال جدید دلایل مختلفی دارد که ما قصد ریشه یابی آن را نداریم، گفت: این افزایش هزینه ها در زندگی برخی اقشار جامعه از جمله تاکسیرانان نمود بیشتری دارد و متاسفانه زندگی تاکسیرانان را با چالش جدی مواجه کرده است. به گفته وی افزایش هزینه های تامین قطعات خودرو، افزایش قیمت خودرو، استهلاک خودرو و تعمیرات و خدمات علاوه بر معیشت بر رانندگان تاکسی تحمیل شده است.
وی با اشاره به موافقت شورای شهر تهران با افزایش ۳۱ و نیم درصدی کرایه ها تاکسی در سال ۹۲ خاطرنشان کرد: این در حالیست که دولت هم مابه ازایی برای افزایش هزینه ها پرداخت نکرده است و رانندگان باید از درآمدشان هزینه های مازاد سال جدید را پرداخت کنند.
مظفر در عین حال تصریح کرد: این افزایش نزخ-۳۱ و نیم درصد- معادل نرخ تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی برای سال جدید است.

محمد خاتمی: خوشحالم که هاشمی می‌آید




 پیش از این اکبر هاشمی رفسنجانی، در دیدارهای مختلف، گفته بود در حال بررسی شرایط است و اگر آمدن وی باعث تشدید اختلاف‌ها نخواهد شد احتمال دارد کاندیدا شود.

  رئیس جمهوری پیشین ایران، در  بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد که اگر خود وی نامزد شود، فشار بر مردم بیشتر شده اما هاشمی دارای امتیازاتی است که می‌تواند در این برهه کشور را از وضعیت کنونی بیرون ببرد.

 خاتمی گفت: «جناب آقای هاشمی از ارکان انقلاب و نظام هستند و نقش ممتازی قبل و بعد از انقلاب و در شکل‌گیری و استحکام نظام و جمهوری اسلامی داشته‌اند و هزینه سنگینی نیز پرداخته‌اند. علاقه امام به ایشان بر همه روشن است. ایشان برای برون‌رفت از بحران‌ها نقش محوری داشته اند در جنگ، در ساختن کشور و بعد از جنگ، آن هم کشوری که ویران شده بود. مردم بزرگواری که سخاوتمندانه جان و مال و عزیزان خود را برای دفاع از انقلاب و میهن در طبق اخلاص گذاشته بودند توقع داشتند بعد از جنگ کشور ساخته شود و زندگی مردم امن و روبراه گردد. آقای هاشمی در چنین وضعیتی پا به میدان گذاشتند.»



خاتمی افزود: «هاشمی یک سرمایه است و بدون تردیدی از جمله افرادی که به حقوق و حرمت مردم ایمان دارد و از آن دفاع می‌کند و نیز خواستار عدالت در جامعه است و نیز آمدن ایشان یقیناً دیدگاه بین‌المللی را نسبت به ایران تعدیل می‌کند و همین باعث گشایش یا کم شدن تنگناها می‌شود و نیز ایشان طرفدار فضای باز برای همه جریان‌ها و مدافع تشکل‌ها و بخش خصوصی است؛ علاوه بر آگاهی تجربه گران‌قیمت ایشان در مدیریت کشور و آمادگی همه نیروها و حتی جناح‌ها برای همکاری با ایشان خود مزیت بزرگی برای ایجاد دولتی منطق‌گرا، کاردان و مفید است.»

اکبر هاشمی رفسنجانی خود روز دوشنبه ۱۶ اردیبهشت، تصریح کرده بود: «چنانچه حضورم را برای تحقق آرمان‌های انقلاب و مردم مؤثر بدانم، كوتاهی نخواهم كرد.»

 این همه در حالی است که با مطرح شدن احتمال حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات، وی مورد حمله شماری از افراد و جریان‌ها قرار است.

 حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، در سخنان شدیداللحنی که مورد انتقاد شماری از اصولگرایان  نیز واقع شد، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را «پیشگوی فتنه» خواند. برادر آیت‌الله خامنه‌ای، محمد خامنه‌ای، وی را عامل طرح آمریکایی دانست. رسانه‌های  جریان‌های اصولگرا نیز  در روزهای اخیر بر شدت حمله بر اکبر هاشمی رفسنجانی افزوده‌اند.

روز دوشنبه، حسن غفوری‌فرد عضو موتلفه، گفت طبق نظرسنجی‌های صورت گرفته، هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی در صدر قرار دارند.

پیش از این محمدرضا باهنر، نائب‌ رئیس مجلس هم گفته بود که براساس نظرسنجی‌های نهادهای حکومتی، خاتمی و هاشمی دارای محبوبیت بیشتری در میان کاندیداهای احتمالی هستند و تاکید کرده بود با آمدن هاشمی معادلات دستخوش تغییرات می‌شود.


  رئیس جمهور پیشین ایران در بخش دیگری از سخنان روز سه‌شنبه خود با بیان اینکه که همواره  خود را «درون‌نظام» دانسته، اما با « دیدگاه‌ها و رویکردهای حکومت سازگار نبوده»، این پرسش را مطرح کرد که جریان‌هایی که وی را « بیرون از نظام می‌دانند» آیا امکان بازگشت او را می‌دهند؟

خاتمی تصریح کرد که «به‌ هیچ وجه نگرانی از رای مردم» ندارد و از «قضاوت دستگاه‌های» مختلف نیز بیمناک نیست.

وی گفت: «اگر همه دستگاه‌ها همراه باشند چندین سال طول می‌کشد تا برسیم به نقطه‌ای که از آن بیرون رفتیم و کشور را دادیم دست دیگران. نه یک شبه تورم کم می‌شود و نه به سرعت روابطمان با دنیا خوب می‌شود. نهایتاً متهم می‌شویم به ناتوانی و مردم هم طلبکار می‌شوند.»

وی در عین حال افزود: «البته گفتم اگر احساس می‌شد که راه نجات کشور و مردم و خدمت این است که به توافقی برسیم که رویکردها باید عوض شود. با حفظ همه مراتب و احترام به جایگاه‌ها و مسئولیت‌ها بنده حاضر بودم آبرو و حتی جان خود را نیز بگذارم، برای این که وضع بهتر و خطرات دفع یا کم شود.»

در روزهای اخیر، دو رئیس جمهور پیشین ایران محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی، گفته‌اند که شرط تغییر شرایط کشور، همراهی آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، با رئیس جمهور آینده است.

 هاشمی خود گفته است: «من بدون موافقت ايشان وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ايشان موافق نباشند نتيجه‌ای که به بار می‌آيد معکوس خواهد بود.»

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به اين که «ما نمی خواهيم دعوا کنيم» تصریح کرده است: «اگر بخواهد شرايطی بوجود بياييد که بين من و رهبری حالت نزاع و اختلاف بوجود آيد همه ما ضرر خواهيم کرد.»

روز سه‌شنبه هاشمی رفسنجانی در دیدار با اعضای ادوار انجمن‌‌های اسلامی دانشگاه‌ها گفت: «اگر قانع شوم در شرایط كنونی كشور، حضورم در انتخابات می‌تواند برای نظام و انقلاب اسلامی مفید و مؤثر خواهد بود و به حل مشكلات كمک می‌كند، درنگ نخواهم كرد ولی در صورتی كه احساس كنم این حضور خدای ناكرده مقاومت‌هایی را در پی خواهد داشت كه مخلّ وحدت و موجب تشدید اختلافات در كشور بوده و مؤثر نخواهد بود اقدام نخواهم كرد.
»

یگان‌های زیادی از نیروی زمینی در مرزهای ایران مستقر شده ‌اند





فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران از استقرار نیروی زمینی ارتش در مرزهای کشور خبر داد و گفت: ‌برای برقراری امنیت انتخابات‌ آمادگی کامل داریم.

فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با توجه به نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری و تمهیدات ارتش برای حفاظت از تمامیت ارضی کشور در مقابل خطرات احتمالی خاطرنشان کرد: طبیعی است که یکی از اقدامات اصلی و اساسی ارتش جمهوری اسلامی ایران تشدید اقدامات امنیتی در مرزهاست.

فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: احتمال این هست که برخی گروهک‌ها یا افرادی بخواهند انتخابات را تحت تاثیر خود قرار بدهند.

پوردستان تاکید کرد: یگان‌های ارتش در مرزها این آمادگی و هوشیاری را بیشتر از گذشته دارد که حرکات آنها را خنثی کند.

فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه ارتش در کنار مردم در انتخابات شرکت می‌کند، تصریح کرد: در داخل کشور تمام پادگان‌ها برای حضور و برقراری امنیت یک انتخابات پرشور و مردمی آماده هستند.

وی افزود: همه سربازان ارتش بدون اینکه اعمال نظری شود آماده هستند با پیروی از امر مقام معظم رهبری در انتخابات شرکت کنند.

طرح سناتورهای آمریکایی برای انسداد ذخایر ارزی ایران در خارج




اندازه متن 
پنج سناتور آمریکایی از هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت طرحی ارائه داده‌اند که بر اساس آن دسترسی ایران به میلیاردها دلار ذخایر ارزی خود در بانک‌های خارجی قطع می‌شود.

این طرح در صورت تایید رئیس‌جمهوری آمریکا محدودیت‌هایی برای برخی نهادهای ایرانی مانند بانک مرکزی و شرکت ملی نفت ایران برای نقل و انتقالات مالی با استفاده از ارزهای خارجی از جمله یورو اعمال خواهد کرد.

در این طرح اشاره‌ای به رقم ذخایر ارزی ایران در بانک‌های خارجی نشده است، اما اوخر سال گذشته حمید صافدل معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت ایران اعلام کرد که ذخایر ارزی ایران در بانک‌های خارج از کشور معادل ۱۰۰ میلیارد دلار است.

خبرگزاری رویترز نیز طی گزارشی که چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت منتشر کرد، ذخایر ارزی خارج از ایران را معادل ۶۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار تخمین زده است.

اگر طرح  جدید به امضای باراک اوباما برسد، این ذخایر در بانک‌های خارجی مسدود خواهند شد.

 این سناتورها هشدار داده‌اند بر اساس این دور از تحریم‌ها هر بانک خارجی که بعد از روز پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت، عمدا اقدام به نقل و انقالات مالی یا تسهیل آن با هر ارزی (به غیر از ارز محلی) به بانک مرکزی یا نهادهای تحت تحریم ایران، از جمله بخش‌های انرژی، کشتیرانی، کشتی‌سازی، اپراتور بندر یا نهادهایی به نیابت از آنها انجام دهد، ممکن  است در فهرست سیاه آمریکا قرار گیرد.

سناتورهای طراح این لایحه به نهادهای مالی در سراسر جهان هشدار داده‌اند که یا باید از روز پنجشنبه نقل و انتقالات بانکی با نهادهای تحت تحریم ایران را با هر ارزی که باشد متوقف کنند، یا ریسک قطع دسترسی به سیستم مالی آمریکا را به‌جان بخرند.

بر اساس اطلاعیه  این سناتورها، دولت ایران همراه با بانک مرکزی خود حساب‌های بانکی زیادی در سرتاسر جهان دارد که دارای پس‌انداز هنگفتی از ارز خارجی به‌ویژه یورو است.

بر اساس گزارش‌ها ایران از این پس‌اندازها به‌عنوان ابزاری برای دور زدن تحریم‌های غرب با تبدیل آنها به ارزهای دیگر برای واردات استفاده می‌کند.

بر اساس قانون جدید، این تبدیل ارزها در خارج باید از روز پنجشنبه به‌صورت موثری متوقف شود و هر نهادی که از روز پنجشنبه اقدامات یاد شده را متوقف نکند، در صورت تصویب آن با خطر تحریم آمریکا مواجه خواهند شد.

این طرح به‌عنوان نمونه می‌گوید که بانک‌های چینی یا شعبات آنها در اروپا نباید با ارز یورو با ایران معامله کنند و تنها بایستی از ارز یوان برای نقل و انتقالات مالی استفاده کنند.

در همین زمینه ۳۶ سناتور آمریکایی ۲۵ فوریه سال جاری طی نامه‌ای به اتحادیه اروپا هشدار دادند که « نظام پرداخت بانک مرکزی اتحادیه اروپا به‌گونه‌ای است که ایران می‌تواند از طریق آن پول یورو را به واحدهای پولی دیگر تبدیل کند و همچنان به تجارت خود ادامه دهد».

آمریکا همچنین فوریه سال جاری تحریم‌هایی علیه ایران وضع کرد که بر اساس آن کشورهای خریدار نفت ایران نمی‌توانند پول نفت ایران را به خارج از کشور منتقل کنند و دولت تهران فقط می تواند از این پول برای خرید «کالاهای مجاز» در همان کشور و انتقال به ایران استفاده کند
.

پناهندگی صاحب بازوبند پهلوانی ایران به هلند


محمود محمدی
محمود محمدیا

محمود محمدی، صاحب بازوبند پهلوانی بی‌وزن ایران، از کشور هلند درخواست پناهندگی کرد. او سال ۱۳۷۹ جوان‌ترین قهرمان در تاریخ مسابقات پهلوانی ایران شد و محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت، طی مراسمی در مشهد بازوبند را دور بازویش بست.

این قهرمان کرجی عنوان نخست نوجوانان و جوانان ایران، مدال طلای فوق سنگین جام بین‌المللی ماراش و عنوان برتر جشنواره کشتی روغنی ترکیه را نیز در کارنامه دارد.

پناهندگی قهرمانانی از رشته‌های مختلف ورزشی مانند کشتی آزاد و فرنگی، بوکس، شمشیربازی، قایقرانی، جودو، کاراته، دو و میدانی و غیره خبر تازه‌ای محسوب نمی‌شود. سال‌هاست ورزشکارانی از این رشته‌ها ایران را ترک می‌کنند و بازنمی‌گردند، اما نخستین بار است که یک صاحب بازوبند پهلوانی در دسته بی‌وزن نیز به جرگه پناهندگان پیوسته است.

در جدول رسمی صاحبان بازوبند پهلوانی بی‌وزن ایران در دوره نوین، فقط نام ۲۳ نفر درج شده است. نفر اول پهلوان مصطفی طوسی است که سال ۱۳۲۳ به عنوان نخست رسید. ششمین نفر غلامرضا تختی است که نخستین بار در سال ۱۳۳۶ اول شد. محمود محمدی هم هفدمین نفر از این فهرست است.

در تاریخ ایران، صاحبان بازوبند دارای موقعیت اجتماعی ممتازی بوده‌اند، ارج و قرب ملی داشته و در رفع مشکلات محله و شهر خود کوشیده‌اند. چرخش زمانه اما به گونه‌ای است که حالا صاحب بازوبند پهلوانی قادر به رفع مشکلات خودش هم نیست. ارج و قربی نمانده و موقعیت اجتماعی هم از میان رفته است.

محمدی با خروج از ایران، یک سال را در ترکیه بوده، شش ماه است که وارد هلند شده و به همسر و فرزندش پیوسته است. او در مصاحبه اختصاصی با رادیوفردا گفت که در هلند به مربی‌گری می‌پردازد و تمرینات تیم تاپ یواف‌سی این کشور را زیر نظر دارد.

محمدی همچنین پاسخ‌گوی سوالاتی درباره علت مهاجرت، وضعیت کنونی‌اش در هلند و دورنمای زندگی‌اش در سرزمین جدید بود.

آقای محمدی، شما نخستین نفری هستید که با در اختیار داشتن بازوبند پهلوانی، به یک کشور اروپایی پناهنده شده.

فکر می‌کنم این موجی که ورزشکاران را در برگرفته، تبعیض و تفکیکی قائل نمی‌شود بین رشته‌های مختلف ورزشی. در ترکیه که بودم خبر تغییر تابعیت سامان طهماسبی را خواندم. الان هم که کادر کامل جمهوری آذربایجان، مربیان ایران هستند. از خواندن خبر تغییر تابعیت امیرعلی اکبری قهرمان سال ۲۰۱۰ جهان هم تعجب نکردم. به هلند و آلمان و سوئد و کشورهای دیگر هم که نگاه می‌کنید همین‌ طور مربی و ورزشکار و خبرنگاران ورزشی ایرانی را می‌بینید. فقط مانده کادر اداری فدراسیون‌هایمان بیایند و به این جمع بپیوندند!

چه دلیلی باعث شد با وجود سوابق قهرمانی و موقعیت‌های ورزشی و بازوبند پهلوانی کشور، مهاجرت را به ماندن ترجیح بدهید؟

گرچه بخشی از ماجراهایی که برای من اتفاق افتاد را به خاطر حفظ امنیت خانواده‌ام در ایران نمی‌توانم بازگو کنم، اما همین قدر بگویم که سردار صفارزاده، رئیس سپاهی، کارنابلد و غیرمتخصص پیشین فدراسیون ورزش باستانی، دخالت‌های بی‌جایی در امور این ورزش می‌کرد و متاسفانه پای من که صاحب بازوبند بودم هم از محیط زورخانه بریده شد. بین ما مسائلی رخ داد که مربوط به حریم شخصی و هویت فردی من بود، اما ایشان عادت داشت به حذف افرادی که مانند خودش نمی‌اندیشیدند.

پشیمان نشده‌ای از ترک ایران؟

از نظر اقتصادی، موقعیتی که در ایران داشتم را ندارم. من غیر از موقعیت ورزشی، در استخدام رسمی سازمان قطار شهری بودم. اما از نظر سلامت روان، دیگر هیچ استرسی ندارم. آرامش پیدا کرده‌ام. جنگ اعصاب‌ها و تنش‌های روزمره که در ایران از هر طرف تو را احاطه می‌کنند را نمی‌بینم این‌جا.

می‌توانی بخشی از این تنش‌ها را شرح بدهی؟

هر کسی با هر موقعیتی در هر کجایی زندگی کند، به نوعی با این مصیبت‌ها سر و کار دارد. فرقی ندارد قهرمان باشی یا غیر ورزشکار. اما از بعد ورزشی اگر بخواهم عرض کنم، در ایران کسی که متخصص جاده‌سازی است را در ورزش می‌گمارند و کسی که فارغ‌التحصیل ورزش است را در امور جاده‌سازی منصوب می‌کنند. کسی سر جای خودش نیست و حاصل آن هرج و مرج و بی‌نظمی اجتماعی است.

آقای خاتمی، رئیس جمهور وقت، بازوبند پهلوانی ایران را دور بازویت بست. اصولاً چه پاداش یا امکاناتی به پهلوان ایران تعلق می‌گیرد؟

بازوبند پهلوانی من برایم قیمت ندارد. این بازوبند را پوریای ولی بسته. دور بازوی پهلوان یزدی، پهلوان سیدحسن رزاز و پهلوان حسین گلزار کرمانشاهی بسته شده. جهان پهلوان تختی صاحب این بازوبند بوده. این بازوبند، نماد انحصاری مملکت من است. وزنش پنجاه گرم هم نیست، اما بار سنگین مسئولیت اجتماعی که روی شانه‌هایت قرار می‌دهد، از کشتی گرفتن با هر حریفی دشوارتر است.

با این وجود، به کشوری آمده‌ای که گود زورخانه، ضرب و زنگ ورزش باستانی و نوای مرشد در آن مفهومی ندارد.

خیلی تلخ است مسیر این ماجرا. تنومند باشی و قهرمان فوق سنگین کشتی، همچنین صاحب بازوبند و لقب پهلوان را هم یدک بکشی، طبیعی است همه روزه در محله و خیابان، بسیاری به حق از تو انتظار دادرسی و دستگیری دارند. اما نمی‌دانند نه تنها یک ریال هم پاداشی به تو داده نشده، بلکه وقتی زانویت مصدوم شد، هیچ سراغی از تو نگرفتند و تلاشی برای بهبودی‌ات انجام ندادند.

پهلوان بی‌وزن ایران که حالا مقیم هلند است، چه برنامه‌ای برای آینده‌اش دارد؟

همچنان می‌توانم کشتی بگیرم. مربی‌گری را هم آغاز کرده‌ام و هدایت تیم تاپ یواف‌سی هلند را برعهده دارم.  پیشنهاداتی از آلمان و بلژیک هم به دستم رسیده که پس از اتمام مراحل قانونی پرونده اقامتم بررسی خواهم کرد.

فهرست صاحبان بازوبند پهلوانی معاصر

۱- پهلوان مصطفی طوسی (۲۵، ۲۴، ۱۳۲۳)
۲-  ضیاالدین میرقوامی (۱۳۲۶)
۳-  ابوالقاسم سخدری (۱۳۲۷)
۴- عباس زندی (۳۴،۳۳، ۳۲، ۱۳۲۸)
۵- احمد وفادار (۱۳۲۹، ۳۰، ۳۱)
۶- غلامرضا تختی (۱۳۳۶، ۳۷ و ۳۸)
۷- یعقوب علی شورورزی (۱۳۴۰)
۸- منصور مهدیزاده (۱۳۴۱ و ۴۴)
۹- رضا سوخته‌سرایی (۱۳۵۴)
۱۰- علیرضا سلیمانی (۵۸، ۶۱، ۶۲، ۶۴، ۶۵، ۶۹)
۱۱- محمدحسن محبی (۱۳۶۳و ۶۷)
۱۲- محمدرضا توپچی (۱۳۶۶و ۶۸)
۱۳- مجید انصاری (۱۳۷۰)
۱۴- ایوب بنی نصرت (۱۳۷۱و ۷۲)
۱۵- محمود میران (۱۳۷۳تا ۷۶)
۱۶- حمید قشنگ (۱۳۷۷، ۷۸، ۸۱)
۱۷- محمود محمدی (۱۳۷۹)
۱۸- امین رشید لمیر (۱۳۸۰ و ۸۷)
۱۹- عبدالرضا کارگر (۱۳۸۲و ۸۳)
۲۰- شاهرخ صداقتی‌زاده (۱۳۸۵)
۲۱- فردین معصومی (۱۳۸۶)
۲۲- آرش مردانی (۱۳۸۸ تا ۹۰)
۲۳- جابر صادق‌زاده (۱۳۹۱)

بازوبندها را نیز مقامات سیاسی دور بازوی پهلوانان بسته‌اند. از محمدرضا شاه پهلوی تا آیت‌الله خامنه‌ای، اکبر هاشمی رفسنجانی، اکبر ناطق ‌نوری، سید محمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد، بازوبندهای این پهلوانان را دور بازوی‌شان نصب کرده‌اند.

گزارشگران بدون مرز محدودیت‌های اینترنتی در ایران را محکوم کرد


گزارشگران بدون مرز می‌گوید ایجاد محدودیت‌های اینترنتی در ایران با تعهدات بین‌المللی جمهوری اسلامی تعارض دارد
گزارشگران بدون مرز می‌گوید ایجاد محدودیت‌های اینترنتی در ایران با تعهدات بین‌المللی جمهوری اسلامی تعارض دارد

گزارشگران بدون مرز نسبت به تشدید محدودیت‌های اینترنتی در ایران و فشار به رسانه‌ها و فعالان رسانه‌ای در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اعتراض کرد و گفت که ایران برای برگزاری «انتخابات پشت درهای بسته» با جهان قطع ارتباط کرده است.

بر اساس اطلاعیه این سازمان که روز سه‌شنبه، ۱۷ اردیبهشت، منتشر شد، اتصال به اینترنت در بسیاری از نقاط کشور از ابتدای هفته جاری بسیار سخت و ناممکن شده است و بخش عمده‌ای از نرم‌افزارهای دور زدن فیلترینگ، نظیر وی‌پی‌ان مسدود شده‌اند.

این اطلاعیه تشدید محدودیت‌های اینترنتی در ایران را به یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران پیوند می‌زند که کمتر از ۴۰ روز دیگر برگزار می‌شود و می‌نویسد، حکومت ایران در حالی که روزنامه‌ها را «تحت مهار خود دارد و با ارسال پازاریت بر روی امواج رادیو و تلویزیون‌های ماهواره‌ای در پخش برنامه‌های آنان اخلال ایجاد می‌کند [این‌بار می‌خواهد] اینترنت را نیز قطع کند که ابزاری مهم برای اطلاع‌رسانی در ایران است.»

در روزهای اخیر گزارش‌های متعددی درباره سخت شدن دسترسی به اینترنت در ایرانمنتشر شده بود به‌طوری که گفته می‌شود، نرم‌افزارهای فیلترشکن هر چند دقیقه یک‌بار قطع می‌شوند و حتی وی‌پی‌ان‌ها نیز از کار افتاده است.

در تحلیل این اتفاق برخی از کاربران به انتخابات ریاست جمهوری ایران اشاره کرده‌اند و از جمله روزنامه قانون به نقل از یکی این کاربران نوشت: «فقط در ايران اتفاق می‌افتد؛ انتخابات می‌آيد، اينترنت می‌رود.»

اکنون گزارشگران بدون مرز فارغ از همه این تحلیل‌ها می‌گوید ایجاد چنین محدودیت‌هایی در تعارض با تعهدات بین‌المللی ایران است که به عضویت اتحادیه جهانی ارتباطات سازمان ملل درآمده است.

در اطلاعیه این سازمان آمده است: «رهبران نظام باید به گفتمان دوگانه خود پایان دهند. آنها در برابر جامعه جهانی، متعهد به گردش آزاد اطلاعات می‌شوند، اما در ایران، آپارتاید دیجیتال را به مردم تحمیل می‌کنند.»

این اطلاعیه سپس به بازداشت علی غزالی، مدیر سایت خبری «بازتاب امروز» و توقف فعالیت‌های این وبسایت اشاره می‌کند که پس از انتشار گزارشی درباره انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و ابهاماتی که درباره صحت نتیجه آن وجود دارد، اتفاق افتاد.

هفته گذشته، وبسایت بازتاب امروز گزارشی منتشر کرد با این مضمون که فردای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ یکی از مقامات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی در تماسی تلفنی به محمود احمدی‌نژاد می‌گوید که «رای واقعی او در انتخابات حدود ۱۶ میلیون بوده و نظام ۸ میلیون رای به نفع او اضافه کرده است».

این گزارش بیان می‌کرد که آقای احمدی‌نژاد نوار چنین مکالمه‌ای را در اختیار دارد تا از آن به عنوان اهرم فشار بر شورای نگهبان برای تایید صلاحیت اسفندیار رحیم‌مشایی، نامزد مورد حمایت او در انتخابات امسال، استفاده کند.

اما در نهایت «بازتاب امروز» بهای سنگینی برای گزارش خود پرداخت، به‌طوری که وبسایت آن برای پنجمین بار در سه سال گذشته از دسترس خارج شد و مدیر آن نیز به اتهام «تشویش اذهان عمومی» به زندان اوین رفت.

گزارشگران بدون مرز در اطلاعیه خود به وضعیت روزنامه‌نگاران زندانی در ایران اشاره می‌کند و به‌طور مشخص از سعید مدنی، سیامک قادری و ابوالفضل عابدینی‌نصر نام می‌برد که به سلول‌های انفرادی بند امنیتی ۲۴۰ زندان اوین منتقل شده اند.

بر اساس این اطلاعیه، اتهام این زندانیان اعتراض به دخالت جواد مومنی، معاون زندان اوین، در اداره امور بند زندانیان است و آنها فقط به‌خاطر این مسئله «تحت فشار گرفته‌اند و از همه حقوق خود محروم شده‌اند».

گزارشگران بدون مرز در نهایت آن‌چه را که «نقض فاحش حقوق بشر در زندان‌های جمهوری اسلامی» می‌خواند، محکوم کرده است
.

هاشمی در پی برچیدن ولایت فقیه است، خامنه‌ای تهدید به حصر می‌کند‬



اکبر هاشمی رفسنجانی در هفتم اردیبهشت ۹۲، درباره کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری گفت: «اهل شانه خالی کردن در سختی‌ها نیستم« و «من نمی‌گویم که نمی‌آیم». در ۱۱ اردیبهشت ۹۲ نیز در دیدار دیگری در همین زمینه گوشزد کرد:
«با وجودی که ارزش زیادی برای دعوت مردم، قائلم و از صمیم قلب به آن احترام می‌‌گذارم، اما با توجه به ملاحظاتی که دارم باید با کمک صاحب‌نظران برای آن تدبیری اندیشید».

این سخنان که در فاصله زمانی شش روز مانده به آغاز ثبت‌نام نامزدهای ریاست جمهوری ایراد شد، برای اصلاح‌طلبان و باند محمود احمدی‌نژاد امیدبخش است (تا دو قطبی هاشمی- احمدی‌نژادی بسازند)، خواب را از خامنه‌ای ربوده و اردوی اصول‌گرایان را به هم ریخته است (به عنوان نمونه به این مطالب نگاه کنید: «اگر هاشمی بیاید اصول‌گرایان چه آرایشی می‌گیرند»،  «سُقُلمه‌ای که همه را به تکاپو انداخت»، «دو رکورد عجیب هاشمی در رابطه با انتخابات»، «باز هم هاشمی به حضور سخت و غیرقابل اجنتاب در برابر بزرگان نظام تن می‌دهد؟» «هاشمی نامزد آمریکا در انتخابات است»، «ملت مدت‌هاست از هاشمی و تفکراتش عبور کرده‌اند»، «هاشمی چگونه جواب خدا و امام را می‌دهد»، و...).

آیت‌الله علی خامنه‌ای که پیشاپیش با اعلام آغاز محاکمه مهدی هاشمی در ۱۵ اردیبهشت ۹۲ - در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی سراج - شمشیر را بالای سر هاشمی برافراشته بود، احساس می‌کند که هاشمی یا تهدیدهای او را جدی نگرفته و یا اینکه به پیامدهای محاکمه و محکومیت سنگین فرزند خود تن داده است.

گویا هاشمی تهدید جدی‌تری نیاز دارد. آن تهدید چه می‌تواند باشد؟ تهدید به سرنوشت آیت‌الله حسینعلی منتظری، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد. یعنی زندانی شدن در منزل.

وزیر اطلاعات وارد میدان می‌شود

حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات خامنه‌ای، در ۱۲ اردیبهشت ۹۲، در نوزدهمین همایش سراسری هیئت رزمندگان اسلام که در مجتمع یاوران مهدی قم برگزار شد، گفت: کسی که از مسیر ولی فقیه زاویه بگیرد:«سیلی محکمی خواهد خورد. برخی سیلی می‌خورند و برمی‌گردند ولی برخی دیگر همچنان ادامه مسیر را دنبال می‌کنند و به انحراف کشیده می‌شوند.»

حیدر مصلحی، وزیر اطلاعاتحیدر مصلحی، وزیر اطلاعات
مصلحی، با اقتفای به خامنه‌ای، دشمن‌سازی و دشمن‌تراشی کرده و هاشمی را هم مجری پروژه‌های دشمنان خارجی قلمداد کرده است. به گفته او، دشمنان خارجی (آمریکا، انگلیس، اسرائیل، و...) راهبردها و تاکتیک‌های زیر را در ایران دنبال می‌کنند:

الف- طرح‌های راهبردی دشمنان: تبدیل انتخابات به فرصتی برای براندازی و سرنگونی جمهوری اسلامی از طریق مشروعیت‌زدایی از نظام با طرح ادعای تقلب، تحریم‌های اقتصادی، تورم، تقسیمات کشوری (تبدیل روستاها به شهر و...) و وابسته کردن اقتصاد کشور به مذاکرات هسته‌ای.
ب- طرح‌های تاکتیکی دشمنان: نفوذ در نظام و تغییر رفتار مسئولان. تغییر رفتار از دوران سازندگی شروع شد و هاشمی و فرزندانش که مجری این طرح بودند، امروز از وی «منجی‌سازی» می‌کنند. تغییر رفتار در دوران اصلاحات ادامه یافت و دیدیم که «چه بر سر انقلاب و نظام آورد».

مصلحی مدعی است که دشمن همین طرح را همچنان دنبال کرده و قصد دارد تا در انتخابات ۹۲ مسئولان نظام را «وادار به قبول کردن اشتباهاتشان» کند تا از این طریق مدعی «اشتباه محاسباتی و موضع‌گیری‌های رهبری و نظام» شود. از سوی دیگر، «تاکتیک ایجاد تغییر نگرش در جامعه نسبت به گفتمان امام و رهبری» را دنبال می‌کنند.

هاشمی رفسنجانی بازیگر اصلی طرح‌های دشمنان و بحرانی جلوه دادن وضعیت کشور است: «آقایانی که پشت فتنه بودند، امروز می‌گویند کشور در بحران است و باید آن را از بحران نجات داد». تشکیک در سلامت انتخابات و طرح انتخابات آزاد که از سوی هاشمی و محمد خاتمی مطرح شد، برنامه دستگاه‌های جاسوسی آمریکا و اسرائیل است. آنان به دنبال «تجهیز و سازماندهی بدنه اجتماعی فتنه در کشور» هستند.

هاشمی دائماً از بحرانی بودن وضعیت نظام، تنش‌زدایی در روابط خارجی و مذاکره با آمریکا سخن گفته و سیاه‌نمایی می‌کند. مطابق این طرح، از یک سو «هجمه علیه مقام معظم رهبری و القای دخالت ایشان در انتخابات» صورت گرفته و از سوی دیگر، «از یک فرد [هاشمی] که خود سامان‌دهنده این نابسامانی‌هاست» تجلیل به عمل آمده و به عنوان منجی نظام  قلمداد می‌شود. اما «در این نظام تنها منجی ولایت است، این حرف فقط به معنای زدن ولایت و منجی‌سازی کاذب است».

مصلحی به نیابت از خامنه‌ای گامی پیشتر رفته و به صراحت تمام از در حصر کردن هاشمی، به دلیل برپایی فتنه ۸۸، سخن می‌گوید:

«کسی که خودش را پیشگوی فتنه حوادث ۸۸ اعلام می‌کند، عملاً پیشگویی نکرده و خودش ایجاد فتنه کرده و نقشی اساسی در فتنه داشته است و اگر به واسطه برخی ملاحظات مانند آن دو نفر با وی برخورد نشده و آزادی عمل دارد امروز طلبکار نظام نباشد. امروز امر به وی مشتبه شده و می‌خواهد چهره فتنه را تطهیر کند، چنین فردی در مقاطع بعدی انقلاب نیز کم می‌آورد».

پروژه ی دو قطبی‌سازی احمدی‌نژاد در انتخابات ۸۸ که با موافقت تام علی خامنه‌ای طراحی و اجرا شد و مدعی بود که موسوی و کروبی و خاتمی عروسک‌های خیمه شب بازی هاشمی رفسنجانی‌اند و او با تکان دادن انگشتان خود آنها را به حرکت در آورده و مقابل من قرار داده است، اینک دوباره توسط وزیر اطلاعات خامنه‌ای تکرار می‌شود. می‌گوید:

«این فرد [هاشمی] با تحریک سران ساده‌لوح فتنه و اطرافیانش مارش فتنه را می‌‌زد و امروز چشمان بیدار نظام تحرکات وی را رصد می‌کند و به هیچ عنوان اجازه نخواهد داد اتفاقی مانند سال ۸۸ در کشور رخ دهد».

اعتراف مصلحی به نیابت از خامنه‌ای قابل تأمل فراوان است. پروژه احمدی‌نژادی کردن سیاست ایران توسط خامنه‌ای، پروژه برخورد با طبقه حاکمه سیاسی گذشته، خصوصاً یاران آیت‌الله روح الله خمینی، بود. مصلحی می‌گوید که نظام، طبعاً به دستور خامنه‌ای، تمامی «تحرکات هاشمی را رصد می‌کند».

مصلحی به صراحت می‌گوید که انتخابات جای اصلاح‌طلبان و هاشمی نیست و کلیه گروه‌ها و نامزدها باید علیه رهبران جنبش سبز موضع‌گیری کرده و تبعیت محض خود از آیت‌الله خامنه‌ای را هم عملاً اثبات نمایند:

«تمام جریاناتی که می‌خواهند در انتخابات حاضر شوند باید مرزشان را با فتنه و فتنه‌گران به وضوح مشخص کنند و ولایتمداری خود را نیز به اثبات عملی برسانند.»

هاشمی «خامنه‌ای‌ساز»

هاشمی رفسنجانی، علی خامنه‌ای را عضو شورای انقلاب، رئیس‌جمهور و جانشین آیت‌الله خمینی کرد (رجوع شود به مقاله «هاشمی رفسنجانی و تکلیفش با ولایت فقیه»). هاشمی شخصیت قدرتمند دهه اول انقلاب بود. گمان می‌کرد- البته گمانی باطل- که خامنه‌ای را رهبری نمایشی کرده و خود همه‌کاره خواهد بود.

در ۱۴ خرداد ۶۸، پس از برکشیدن خامنه‌ای به رهبری، به دفتر خود- در مجلس شورای اسلامی- باز می‌گردد. هنوز فردی به شدت قدرتمند بود. می‌نویسد:

«آیت‌الله خامنه‌ای آمدند، برای شیوه انجام وظایف رهبری با هم صحبت کردیم. قرار شد احکام انتخابات یا انتصابات امام را ایشان تأیید کنند و قرار شد به صدا و سیما بگویم بهای لازم را به موضوع بدهد. تصمیمات مهمی با هم گرفتیم» ( کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ص ۱۵۲).

در ۱۵ خرداد ۶۸، مدیر مسئول  کیهان به دیدار هاشمی رفته تا از وی بپرسد در سرمقاله روزنامه درباره رهبری خامنه‌ای چه بنویسند (پیشین، ص ۱۵۴). هاشمی دائماً تکرار می‌کند که رادیکال‌های مجلس و بیرون- چپ‌های سابق و اصلاح‌طلبان بعدی- مخالف رهبری خامنه‌ای هستند و او آنها را مجاب می‌سازد.

۱۶ خرداد ۶۸: «بعد از نماز به دفتر رهبری رفتم. دو سه ساعتی با هم درباره امور کشور و سیاست‌های آینده مذاکره کردیم. در زمینه‌های زیادی توافق به عمل آمد. قرار شد هفته‌ای یک بار جلسه دو نفره داشته باشیم که سیاست‌های رهبری و اجرایی را هماهنگ کنیم» (پیشین، ص ۱۵۷).

۱۸ خرداد ۶۸: «ظهر بیانیه آیت‌الله خامنه‌ای را مطالعه کردم؛ برای مشورت فرستاده بودند. خوب است. چند تذکر دادم. اولین بیانیه پس از انتخاب به رهبری است» (پیشین، ص ۱۶۲).

تعداد مخالفان رهبری خامنه‌ای زیاد است. در ۱۸ خرداد ۶۸ آیت‌الله ابراهیم امینی به دیدار هاشمی می‌رود:

«گفت آقای [حسینعلی] منتظری با رهبری آقای خامنه‌ای مخالف است و تأیید نمی‌کند. گفتم تلاش کنند که تأیید کنند و متقابلاً ما روی مرجعیت ایشان کار کنیم» (پیشین، ص ۱۶۲).

آیت‌الله محمد رضا مهدوی کنی به دیدار هاشمی رفته و پیشنهاد می‌کند تا خامنه‌ای طی تلگرافی از آیت‌الله محمد رضا گلپایگانی تشکر کند تا در پاسخ ایشان نیز رهبری خامنه‌ای را تأیید کنند. اما هاشمی می‌گوید: گفتم اول متن جواب آیت‌الله گلپایگانی مشخص شود، سپس تلگراف آقای خامنه‌ای ارسال شود» (پیشین، ص ۱۶۲).

۲۲ خرداد ۶۸: «آقای [محمد جعفر] سعیدیان‌فر [نماینده خمینی‌شهر اصفهان] آمد و برای آینده آیت‌الله منتظری اظهار نگرانی کرد و گفت نوعی آمادگی همکاری و هماهنگی در ایشان به وجود آمده و نظر من و سیاست نظام را درباره ایشان پرسید. گفتم نظر من این است که ایشان رهبری آیت‌الله خامنه‌ای را تأیید کنند و ما هم متقابلاً کمک کنیم که رفته رفته وضع ایشان عادی شود و مرجعیت آینده ایشان آسیب نبیند. آقای [سیدحسین] موسوی تبریزی هم آمد و برای جبران مشکل آیت‌الله منتظری چاره‌جویی کرد؛ همان راه حل را به ایشان گفتم» (پیشین، ص ۱۶۷).

۲۲ خرداد ۶۸: «با رهبری درباره اصلاح قانون اساسی و متن تلگراف ایشان به آیت‌الله گلپایگانی و تلگراف آیت‌الله گلپایگانی مشاوره کردیم».

۲۳ خرداد ۶۸: «شب با رهبری تا ساعت ده و نیم مذاکره داشتیم. درباره شورای افتاء و شورای مشاوران ایشان و ترکیب دو شورا و نامه آقای منتظری و جواب آن و مسائل شهر و طلاب و مقر رهبری و سیاست‌های اقتصادی و فرهنگی مذاکره کردیم؛ نوعاً اتفاق نظر داشتیم» (پیشین، ص ۱۶۹).

۲۴ خرداد ۶۸: «به دفتر رهبری رفتیم. نمایندگان شعارهایی مبنی بر حمایت و اطاعت و تسلیت دادند. من صحبت کوتاهی مبنی بر حسن انتخاب رهبری و... کردم. ایشان هم صحبت مفصلی نمودند و از نامزدی من برای ریاست جمهوری حمایت کردند» (پیشین، ص ۱۷۰).

۲۸ خرداد ۶۸: «شب آیت‌الله خامنه‌ای به دفتر من آمد. شام را با هم خوردیم و تا ساعت ۱۱ شب درباره مسائل کشور و سیاست‌های اقتصادی و خارجی و سفر به شوروی و... مذاکره و تصمیم‌گیری کردیم. خوشبختانه در همه موارد اتفاق نظر داریم» (پیشین، ص ۱۷۴).

در این دوره نه تنها خامنه‌ای هیچ کاری بدون مشورت هاشمی انجام نمی‌دهد، بلکه معمولاً برای جلسات به دفتر هاشمی می‌رود.

چهارم تیر ۶۸: «شب با آیت‌الله خامنه‌ای جلسه داشتیم که تا ساعت ده و نیم طول کشید. درباره نیروهای مسلح مذاکره و قرار شد دو وزارت سپاه و دفاع ادغام شوند؛ تصمیمات دیگری نیز اتخاذ نمودیم. درباره ریاست جمهوری و مسائل اقتصادی و سیاست آینده و بهره‌گیری بیشتر از سفر شوروی مذاکره شد» (پیشین، ص ۲۰۲).

هفتم تیر ۶۸: «تلفنی با آیت‌الله خامنه‌ای درباره مطرح کردن لقب «رهبر انقلاب» برای ایشان در نماز جمعه صحبت کردیم. مسلمانان خارج از ایران این را می‌خواهند. قبلاً فکر می‌کردیم که این لقب مخصوص امام بماند که باعث اعتراض مسلمانان خارج شده است. آنها می‌خواهند در برد انقلاب ما باشند» (پیشین، ص ۲۰۵).

بدین ترتیب هاشمی در گام بعد خامنه‌ای را به «رهبر انقلاب» تبدیل کرد. توجیه کاذبی هم برای مدعای خود درست کرد. معلوم نبود در عرض ۲۴ روز چگونه مسلمانان جهان به اطلاع هاشمی رسانده بودند که چرا به خامنه‌ای «رهبر انقلاب» نمی‌گویید. به نماز جمعه نهم تیر ۶۸ رفت و : «پیشنهاد لقب «رهبر انقلاب» را برای آقای خامنه‌ای مطرح کردم» (پیشین، ص ۲۰۷).

۱۰ تیر ۶۸ جلسه سران قوا با خامنه‌ای است و ۱۱ تیر ۶۸ جلسه خصوصی هاشمی و خامنه‌ای:

«درباره خرده‌گیران و آنها که نمی‌خواهند به بهانه خطر کمرنگ شدن شخصیت امام، درباره رهبری جدید تبلیغات شود، مذاکره شد. درباره اعضای دولت آینده اتفاق نظر بود» (پیشین، ص ۲۰۵).

۱۵ و ۱۷ و ۱۸ و ۲۰ و ۲۷ تیر و ۷ و ۸ مرداد جلسات بعدی هاشمی و خامنه‌ای است، با تفاهم کامل:

۱۶ مرداد ۶۸: «شب با رهبری جلسه داشتیم که تا ساعت ده و نیم شب طول کشید. درباره کابینه، ارتش و سپاه، سیاست خارجی و اقتصادی مذاکره و تصمیم‌گیری نمودیم. جلسات مفیدی است و تفاهم کامل برقرار است. درباره قوه قضائیه و شورای نگهبان هم بحث و اتخاذ تصمیم شد» (پیشین، ص ۲۶۰).

۲۴ مرداد ۶۸: «ساعت نه و نیم به دفتر رهبری رفتم. درباره رئیس قوه قضائیه صحبت شد. تصمیم‌شان را در مورد نصب آقای [محمد] یزدی اعلان کردند و درباره تمام اعضای کابینه توافق کامل شد» (پیشین، ص ۲۶۹).

۲۶ مرداد ۶۸: «با آیت‌الله خامنه‌ای که منتظرم بودند، مقداری صحبت کردیم. (پیشین، ص ۲۷۲).

۲۶ مرداد ۶۸: «آیت‌الله خامنه‌ای آمدند. درباره مسئله گرفتن سلاح از شوروی صحبت شد؛ موافقند و قرار شد نیروهای ارتش و سپاه برای آموزش اعزام شوند. درباره مجمع تشخیص مصلحت و مشاوران و سیاست‌ها هم صحبت شد» (پیشین، ص ۲۷۵).

جلسات بعدی آنها در ۲۸ و ۲۹ مرداد ماه است.

۳۱ مرداد ۶۸: «شب آقای خامنه‌ای اینجا تشریف آوردند. مقداری درباره مسائل جاری کشور مذاکره کردیم (پیشین، ص ۲۸۲).

دوم شهریور ۶۸: «با آقای خامنه‌ای در دفترم جلسه برای امور جاری لشکری و کشوری و مسائل کابینه داشتم» (پیشین، ص ۲۸۷).

۱۲ شهریور ۶۸: «شب آیت‌الله خامنه‌ای به دفتر من آمدند. درباره سمت مهندس موسوی و بنیاد جانبازان مذاکره شد. آقای خامنه‌ای می‌خواهند [به عنوان رئیس بنیاد جانبازان] با قید زمان سه سال نصب کنند و آقای موسوی حاضر نیست با قید زمان بپذیرد. درباره آینده ارتش و سپاه بحث شد. آقای خامنه‌ای بنا دارند که در حکمی آقای دکتر [حسن] روحانی را به عنوان رئیس ستاد کل [نیروهای مسلح] بنویسند که ستاد مشترک تجدید حیات کند و آقای روحانی موافق نیست. من هم موافق نیستم. با ایشان بحث کردم؛ قانع نشدند. درباره اعضای مجمع تشخیص مصلحت و تکمیل شورای عالی انقلاب فرهنگی هم مذاکره شد. شام را هم خوردند» (پیشین، صص ۳۰۲- ۳۰۳).

۱۹ شهریور ۶۸: «شب با رهبری جلسه داشتیم. درباره سیاست‌های کلی و مسائل نیروهای مسلح و شورای عالی امنیت ملی مذاکره کردیم» (پیشین، ص ۳۱۰).

۲۶ شهریور ۶۸: «شب رهبری به دفتر من آمدند. درباره اعتبارات نیروهای مسلح مذاکره کردیم. معلوم شد که مبلغ پیشنهادی نمی‌تواند خیلی تغییر کند. قرار شد با توجه به مجموعه نیازهای کشور، در این بخش تصمیم‌گیری شود. درباره سیاست خارجی هم بحث شد. قرار شد براساس پیشنهاد وزارت خارجه عمل شود. در مورد آمریکا گفتند روابط به این زودی میسر نیست، ولی همکاری تا حدود آزادی گروگان‌ها و اموال بی‌اشکال است» (پیشین، صص ۳۱۹- ۳۲۰).

جلسات این دو در این ماه‌ها بسیار زیاد بود.اما در بسیاری از موارد خامنه‌ای به دفتر هاشمی می‌رفته است:

۱۶ مهر ۶۸: «شب آیت‌الله خامنه‌ای مهمان من بود. درباره تغییرات برنامه، سمت آقای [محمد موسوی] خوئینی‌ها، نهضت‌های اسلامی، دبیرخانه ائمه جمعه و مطالب سیاسی کشور صحبت کردیم» (پیشین، ص ۳۵۳).

هفتم آبان ۶۸: «آیت‌الله خامنه‌ای در دفترم مهمانم بودند. درباره مشاورت [رهبری] آقای [موسوی] خوئینی‌ها، عضویت احمد آقا [خمینی] در شورای عالی امنیت ملی، اعلان آقای [علی] شمخانی به عنوان فرمانده نیروی دریایی ارتش، مسایل ارزی و اقتصادی و امور جاری دیگر مذاکره کردیم. شام خوردیم و به خانه‌هایمان رفتیم» (پیشین، ص ۳۹۴).

۲۶ آذر ۶۸: «شب آیت‌الله خامنه‌ای مهمان من بودند. درباره زلزله احتمالی، وضع لبنان، بودجه نظامی، دارو، هواپیماهای نهاجا [نیروی هوایی ارتش] برای [شرکت] ایران‌ایر، تعزیرات حکومتی، بازپس‌گیری اراضی اشغالی، انتخابات تهران، اختلاف بنیاد شهید و وزارت صنایع و روزنامه‌ها... مذاکره و تصمیم‌گیری کردیم. بعد از صرف شام، ایشان رفت و من در دفتر ماندم» (پیشین، ص ۴۶۳).

۲۴ دی ۶۸: «شب آیت‌الله خامنه‌ای به دفتر من آمدند. درباره مسئله آقای منتظری بحث و تصمیم‌گیری شد و نیز درباره نماز جمعه تهران و ائمه جمعه استان‌ها و سیاست خارجی تصمیم گرفتیم» (پیشین، ص ۵۰۴).

۱۵ بهمن ۶۸: «شب آیت‌الله خامنه‌ای مهمانم بود. درباره جهاد دانشگاهی، نمایندگان رهبری در دانشگاه‌ها، وزارت دفاع، مسئله آقای منتظری، سیاست خارجی و... مذاکره کردیم» (پیشین، ص ۵۳۶).

۲۷ اسفند ۶۸: «شب آیت‌الله خامنه‌ای مهمان من بودند. درباره مسائل اقتصادی مذاکره شد. از روند کار، هر دو راضی بودیم. مسائل سپاه و ارتش، حدود کار نیروی هوایی سپاه در حد ترابری و هوانیروز و مسائل نهاجا [نیروی هوایی ارتش]، سفر ایشان و من در ایام تعطیلی عید نوروز و مقر ایشان در عباس‌آباد یا منظریه یا جاهای دیگر مطرح شد» (پیشین، ص ۵۹۶).

خامنه‌ای «هاشمی‌ساز»

این دوران رفته رفته سپری شد. خامنه‌ای نمی‌خواست ملکه بریتانیا باشد، بلکه قصد داشت سلطان مطلقه باشد. تضعیف قدرت هاشمی و به حاشیه راندن او بخشی از پروژه بسط سلطانیسم بود. حالا هاشمی به جایی رسیده که از سوی وزیر اطلاعات خامنه‌ای به عنوان رهبر اصلی فتنه مطرح و تهدید به حصر می‌شود. هر سخن انتقادی که بر زبان می‌راند با موج وسیع مخالفت اصول‌گرایان مواجه می‌شود (به عنوان نمونه رجوع شود به «کسانی که از قطار مبارزه با اسراییل خارج شده‌اند، حکم نابودی خود را امضا کرده‌اند»، «استقبال رسانه‌های صهیونیستی از اظهارات منفعلانه هاشمی در قبال اسرائیل»، «لنکرانی: گفتمان هاشمی با امام راحل تفاوت دارد»). همه اصول‌گرایان می‌گویند که نباید کاندیدا شود.

اگر کاندیدا شود، شمشیر فقط بر سر مهدی هاشمی فرود نخواهد آمد، بلکه پیرامون فسادهای مالی محسن هاشمی هم افشاگری‌های گسترده‌ای صورت خواهد گرفت. هاشمی به یاد دارد که آیت‌الله خمینی می‌گفت: حفظ نظام اوجب واجبات است، میزان حال فعلی افراد است و من با هیچ کس عقد اخوت نبسته‌ام. خامنه‌ای همین سه ملاک را درباره هاشمی به کار گرفته است (رجوع شود به مقاله «خطای محاسباتی خامنه‌ای و نابودی ایران»).

جمع کردن بساط ولایت فقیه

مسئله ایران، مسئله زمامدار مادام‌العمر خودکامه است. ولایت‌مطلقه فقیه یا سلطانیسم، با مردم‌سالاری در تعارض بنیادین قرار دارد. هاشمی در ساختن این بنای زشت مخرب، نقش کلیدی داشت. خامنه‌ای را او به اینجا رساند که رسیده است (رجوع شود به مقاله «هاشمی رفسنجانی و علی خامنه‌ای»). خامنه‌ای و مریدانش به شدت او را زخمی کرده‌اند. حذف تحقیرآمیز او از ریاست مجلس خبرگان رهبری یکی از زخم‌هایی بود که بر او وارد آوردند. تحقیرآمیزتر از همه این است که چماقدار آیت‌الله خامنه‌ای او را تهدید به حصر می‌کند.

آنچه این روزها بر هاشمی می‌گذرد، یک صدم آن اعمال شنیع و ناجوانمردانه‌ای نیست که بر آیت‌الله منتظری رفت. آن بزرگ مرد آزاده پنج سال در حصر بود. موسوی و کروبی و رهنورد هم در حصرند. در طی دوران جمهوری اسلامی هزاران تن زندانی و شکنجه شدند. قتل عام تابستان ۱۳۶۷ نیز محصول ولایت مطلقه فقیه بود (رجوع شود به مقاله «هاشمی رفسنجانی و قتل عام ۶۷»). این بساط را باید جمع کرد.

هاشمی نباید از حصر بهراسد. حصر آیت‌الله منتظری مشروعیت و منزلتی بزرگ برای او فراهم آورد، برای اینکه محصول دفاع از حقوق مخالفان و ایستادن در برابر آیت‌الله خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای بود. حصر موسوی و کروبی و رهنورد را هم بزرگ کرد.

اگر هاشمی مرد بحران‌هاست، اگر هاشمی ناجی نجات ایران زمین است، اگر هاشمی سیاستمداری با تجربه است، اگر هاشمی می‌خواهد مدافع حقوق مردم- نه خاندان خود- در برابر ستمگران باشد، باید دستور کار سیاسی جمع کردن بساط ولایت فقیه را مطرح سازد (رجوع شود به مقاله «هاشمی رفسنجانی و تکلیفش با ولایت فقیه»).

ایران- همانند افغانستان و عراق و لیبی و سوریه- می تواند مبدل به کشوری کلنگی شود. خامنه‌ای نیز با تصورات نادرستش از موازنه قوای جهانی و منطقه‌ای، تحلیل نادرست‌اش از بیداری اسلامی که توسط عربستان سعودی و قطر به جنگ شیعه و سنی تبدیل شده است، و سیاست‌های غلط در خدمت آن پروژه خارجی- سوریه‌ای کردن ایران- است. کم کردن شر ولایت فقیه و خامنه‌ای، نجات موجودیت ایران و ایرانیان است.

عربستان و قطر آموزش و پشتیبانی نیروهای سلفی ایران را آغاز کرده‌اند تا جنگ صددرصد انحرافی شیعه و سنی را که در سوریه و لبنان و عراق و پاکستان و بحرین و... به راه انداخته‌اند، به ایران بکشانند. این طرح تماماً در خدمت منافع دولت‌های کلنگی‌کننده منطقه و یک دولت خاص است، نه دموکراسی و آزادی و حقوق بشر.

شاید هاشمی زخم‌خورده نیز احساس خطر کرده باشد که مجدداً در ۱۴ اردیبهشت ۹۲ سخنان ۳۰ سال پیش آیت‌الله خمینی را - تحت عنوان «حفظ نظام از حفظ یکنفر- ولو امام عصر- مهم‌تر است»- روی وبسایت خود قرار داده است. این یک نفر کیست؟ احمدی‌نژاد؟ او که دوران ریاست جمهوری‌اش در کمتر از سه ماه دیگر پایان می‌یابد؟ شاید منظور هاشمی آیت‌الله خامنه‌ای باشد؟ در این صورت او نقطه اصلی را که همه تیرها باید به سوی او روانه شود- یعنی نظام سلطانی فقیه‌سالار و مصداقش- به خوبی تشخیص داده است.

مسئله ایران، مسئله گذار مسالمت‌آمیز از «نظام سلطانی فقیه‌سالار» به «نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر» است. هر کس خواهان حفظ موجودیت ایران و ایرانیان است- نه مروج تجزیه و کلنگی شدن کشور- باید به راه‌های گذار به دموکراسی بیندیشد. هاشمی هنوز هم در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند به این پروژه مدد رسانده و نامی نیک از خود- نزد خدا و بندگانش- به یادگار بگذارد. آیا هاشمی چنین سودایی در سر می‌پروراند؟