۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۶, دوشنبه

سیدمهدی طباطبایی: آقای جنتی بپذیرد دفاع از احمدی نژاد اشتباه بود/ رییس دولت می خواهد مردم را در مقابل حکومت قرار دهد


چکیده :احمد جنتی باید قبول کنند که اشتباه کردند که یک روزی گفتند نامه رئیس دولت به بوش باید در کتابهای درسی باشد. بگویند اشتباه کردم. اما خیلی جالب است که الان هم همه مذمت می کنند و حرف از اخلاق می زنند. سوال من این است این دوستان بزرگوار چرا سال 84 این حرفها را نزدند؟ یکی از مشکلات جامعه این است که افرادی که کار را نمی شناختند، کار را در دست گرفتند. دیگران هم تمجید کردند و آنها مغرور شدند. غرور آنها باعث شده غباری از قدرت در کشور شکل بگیرد که شکستن آن کار مشکلی شده است. ...

مهدی طباطبایی با انتقاد از شیوه های اجرایی کشور و بداخلاقی که در اثر سیاست های احمدی نژاد در کشور رایج شده، تصریح کرد: یکی از مشکلات جامعه این است که افرادی که کار را نمی شناختند، کار را در دست گرفتند. دیگران هم تمجید کردند و آنها مغرور شدند. غرور آنها باعث شده غباری از قدرت در کشور شکل بگیرد که شکستن آن کار مشکلی شده است.
وی در ادامه افزود: خود آقای جنتی خیلی آدم دوست داشتنی است. ایشان باید قبول کنند که اشتباه کردند که یک روزی گفتند نامه رئیس دولت به بوش باید در کتابهای درسی باشد. بگویند اشتباه کردم. اما خیلی جالب است که الان هم همه مذمت می کنند و حرف از اخلاق می زنند. سوال من این است این دوستان بزرگوار چرا سال ۸۴ این حرفها را نزدند؟ آن سال سر واردات، صادارت حرف زدم و تذکر دادم ولی انجام نشد. امروز مسئولین کشور نیازمند دریافت اطلاعات درست و واقعی برای برنامه ریزی هستند. چه در بخش اقتصاد و چه در بخش سیاست داخلی و خارجی. بسیاری از اطلاعات موجود که ارائه شده بیشتر جنبه حفظ افکار عمومی دارد و این برای تصمیم گیری درست بسیار خطرناک است.
حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی روحانی اخلاقی تهران که حالا ۵ سالی است که عرصه مجلس را ترک کرده به حامیان دولت انتقاد می کند؛ می گوید باید بگویند که اشتباه کردند و این بیان کردن، معنی اش نفی حمایت رهبر انقلاب از دولت نیست.
به گزارش کلمه، سیدمهدی طباطبایی که با خبرآنلاین گفت و گو می کرد، با انتقاد از شیوه های احمدی نژاد می گوید: احمدی نژاد روشی دارد و آن روش امروز بروز کرده است و آقایانی که در آن روزها بنده به آنها تذکر می دادم امروز با این ترفند روبرو شدند که احمدی نژاد می خواهد ملت را در مقابل حاکمان قرار دهد و خود را طرفدار مردم و آن وقت مجلس و قوه قضائیه و … را متهم کند که اجازه ندادند من کار کنم.
وی در ادامه گفته است: برنامه این است که یک عده با اسم حمایت از رهبری با تحریکاتی که از سوی خود همین افراد می شود، به حدی حمایت از آقای احمدی نژاد را جلو ببرند تا رهبری را کم رنگ کنند. در جنگ صفین، کسی خیلی از امیرالمومین(ع) پیش دیگری تعریف می کرد؛ حضرت او را از این کار منع کرد.
طباطبایی می گوید: امروز هم برخی از حمایت ها از رهبری، در اثر سستی اش موقعیت رهبری را پائین می آورد، ولو اینکه به اسم دفاع از رهبری و ولایت باشد؛ اگر یادتان باشد، یک دورانی موضوع ذوب در ولایت مطرح بود و خود حضرت آقا خیلی سریع جلوی این تعابیر را گرفت.
وی در رابطه با رفتار احمدی نژاد در برابر رهبری افزود: در دولت نهم، آقای رئیس دولت گفت:«من سیبل می شوم تا تیرها به رهبری نخورد.» این حرف، خیلی هم مورد توجه قرار گرفت. بنده همان زمان به این حرف اعتراض کردم و گفتم که ایشان قصد دیگری دارد. وی می خواهد جوری صحبت کند که کار را پیش ببرد و رهبری انقلاب را آرام نگه دارد. اما امروز می بینیم که تیرهایی که به احمدی نژاد پرتاب می شود به رهبری می خورد. این یک نکته را هم عرض کنم که انتقادها به حامیان احمدی نژاد، متوجه رهبری نیست. آقایان نترسند! برخی از احمدی نژاد انتقاد نمی کنند چون فکر می کنند این کار معنی اش انتقاد از رهبری است؛ این تصور درست نیست. رهبری از دولت آقای احمدی نژاد حمایت پدرانه کرد چون باید نظام را حفظ کنیم. این روش رهبری در همه دوره ها بوده است که از رئیس جمهور وقت حمایت کند. هر کس باید به وظیفه خود عمل کند.
طباطبایی در خصوص بد اخلاقی های سیاسی می گوید: وقتی ایشان رئیس جمهور بود نامه ای به او نوشتم و در آن تاکید کردم:حلقه مفقوده انقلاب، اخلاق است. سال ۸۴احساس کردم فرهنگ جامعه دارد عوض می شود و اخلاق از دست مردم گرفته می شود. شاید چندین جلسه در دیدار با بزرگان گفتم که اخلاق در کشور در حال از بین رفتن است. امروز هم رنج من این است که مردم اهم و مهم را نشناسند. مثلا ما حتما انرژی صلح آمیز هسته ای می خواهیم، خوب در این امر، شکی نیست اما اینکه ما قدرت نمایی کنیم و بگوییم من این کار را کردم یا دیگری، این مشکل ما است.
وی با انتقاد از رویه اجرایی کشور گفت: امروز مشکل خودنمایی در عرصه های مختلف برنامه ها و سیاست ها را دچار چالش کرده است. گویی مشکلات جامعه جایگاهی شده برای خودنمایی افراد و همه دم از حل آن می زنند. بدون اینکه به این نکته توجه کنند که خودشان این مشکلات را ایجاد کرده اند. متاسفانه کشور دارد به این سمت کشیده می شود که من مهم باشم تا مردم بگویند فلانی این کار را کرد. کسی شک ندارد که اشتغال مشکل امروز کشور است. همه هم این مساله را لمس می کنند، اما برخی از بزرگان وقتشان را روی چیزهای دیگر تلف می کنند. آن موضوعات هم مهم است اما، اهم نیست. باید فکر کنیم چرا این قدر گرانی در جامعه وجود دارد. نباید بگوییم هیچی نیست! گرانی امروز یعنی فنا، بیماری، یعنی تباهی جوانان، یعنی بد اخلاقی؛ نتیجه گرانی هم دو امر است: دروغ و خیانت. این عین عبارت امیرالمومنین علی(ع) است. این را چه کسی باید درست کند؟ وظیفه
مسئولان برنامه ریزی برای حل این مساله است. گرانی امروز قدرت تمرکز مردم را گرفته و مسئولین امر هم اشتباهات خود را به گردن نمی گیرند.
طباطبایی با انتقاد از سخنان احمدی نژاد در مورد تحریم ها افزود: قطعنامه ای که کاغذ پاره بود امروز بهانه گرانی ها است. توصیه من به مردم این است که هوشیار باشند. بیشتر دقت کنند و به همدیگر محبت کنند و با آرامش تصمیم بگیرند. در این صورت مسائل را درست می توانند ببینند. در کنار هم باشند. ما وقتی می توانیم از خطرات پیش رو کم کنیم که با هم باشیم و به هم دیگر محبت کنیم. زمانی در دور اول ریاست جمهوری آقای احمدی ن‍ژاد به ایشان درباره گرانی خوراک طیور تذکر دادم. ایشان گفت: «هیچ طوری نمی شود.» شما سال ۹۱ دیدید که وضعیت چه شد. اصلا رئیس جمهور کارش این است که بدانید که چه چیزی در چه حدی لازم است. ماجرای میوه همین است. اینکه در نزدیک عید مساله جامعه قیمت پسته بود، این توهین به مردم است. یعنی کل گرانی دست یک عده خاص در یک صنف است؟ این چه دولتی است که اقتصاد کشورش دست یک تعداد آدم خاص است و کاری هم نمی تواند بکند.
این روحانی و استاد اخلاق با اشاره به دیدارش با سیدمحمد خاتمی می افزاید: در دیداری که با آقای خاتمی داشتم مطالب مهمی گفته شد که در وقتش بیان می کنم. ولی چند نکته را اینجا می گویم اول آنکه آنچه در برخی از رسانه ها درباره آقای خاتمی گفته می شود در مورد ایشان درست نیست و دور از شان ایشان است. در آن جلسه به نظر من نیامد که ایشان مخالف یا معاند نظام باشد و نظرات بسیار مثبتی داشت. دوم اینکه آنچه درباره فتنه به ایشان منتسب می شود در کلامشان ندیدم. سوم اینکه در آن جلسه چهار اصل مطرح کردم که مورد نظر ایشان، موسوی لاری و مجید انصاری بود. عرض کردم که اصلاح طلبان باید ۴ اصل را حفظ کنند: نظام، رهبری، دستاوردهای انقلاب و حرمت افراد را.
وی ادامه داد: آقای خاتمی گفت:«ما با این امور موافقیم ولی مساله این است که برخی از اصولگراها حرمت می شکنند.» ایشان می گفت:«ما هم حفظ رهبری را قبول داریم ولی آیا این روش هایی که درباره دفاع از رهبری به کاربرده می شود، حفظ رهبری است؟» و ایشان به طور قطع این موضوع را قبول داشت و بیان می کرد که «رهبری و جایگاهش باید حفظ شود». در ضمن شما بدانید ارتباط بنده با آقای خاتمی محدود به این سال نیست و بنده از قدیم الایام با ایشان ارتباط داشتم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر