چکیده :این حرف را ما هفت سال است که میزنیم و به خاطرش ما را تحت فشار قرار میدادند. بحث اقتصاد مقاومتی که امروز مطرح میشود را ما از سال ۸۳ و ۸۴ میگفتیم. اگر مرحله دوم هدفمندی هم مثل مرحله اولش اجرا شود، قطعا به فاجعه میانجامد و تورم ۱۰۰ درصدی را شاهد خواهیم بود. ...
سعید لیلاز با اشاره به مساله هدفمندی یارانه ها گفت: حداقل ۵۰ درصد از ظرفیت صنایع ایران بلااستفاده مانده است. تعداد زیادی از واحدهای صنعتی به خصوص واحدهای صنعتی کوچک که بنیه مالی ضعیفی دارند، در آستانه نابودی و تعطیلی قرار دارند.
وی علل مشکلات صنعت کشور را در گفت و گو با پویش اینگونه برشمرد: این مشکلات علتهای متنوعی میتوانند داشته باشند. اولا سیاستهای دولت اصلا روشن نیست که بتوانیم بفهمیم به نفع تولید است یا به ضررش. سیاستهای به خصوص ۶ ماه اخیر، چنان تلاطم و نوسان داشته اند که امکان پیش بینی آینده از صنعتگر گرفته میشود. بنابراین فقدان هرگونه جهت گیری روشن دولت در حوزه سیاست گذاری اقتصادی و صنعتی یکی از عوامل این مشکلات است. عامل دوم این است که در ۱۰ سال گذشته بر خلاف همهٔ شعارها، سیاست واردات و در واقع افزایش واردات جایگزین تقویت تولید داخلی شده است. برای اینکه این مساله محقق شود، نرخ برابری دلار بار ریال ثابت نگه داشته شده و در مقابل بطور تقریبی ۱۵ یا ۲۰ درصد به نرخ تورم در داخل اضافه شده و معنایش این است که تولید داخلی سالانه ۱۵ تا ۲۰ درصد از توانش را برای رقابت با واردات از دست داده است. یکی از عوامل فروپاشی نرخ ارز در ماههای اخیر هم همین بود. چون این سیاست تا ابد نمیتواند ادامه پیدا کند. عامل سوم این مشکلات، سوء مدیریتی است که در بخش مهمی از صنعت دولتی و صنعت خصوصی داشتیم. این هم به خاطر شرایط افراط گونهای است که سیاستهای دولت باعثش شده است. بهرهمندی تولید از وامهای ارزان قیمت، بهرهمندی تولید از کار ارزان قیمت، بهرهمندی تولید از سوخت و انرژی ارزان قیمت و در واقع این شرایط آکواریومی باعث شده تا تولید در اثر اولین تلاطم بازار بشدت آسیب ببیند. بخصوص سوء مدیریتی که در بخش مدیریت دولتی در سالهای اخیر وجود داشته، باعث شده که بخش تولید قدرت هرگونه مانور و انعطاف پذیری را در برابر بحرانها از دست بدهد. به نظر من این سه عامل از مهمترین عواملی بودند که باعث تضعیف تولید و کار شدهاند و به جایی رسیدهایم که بسیاری از کارخانههایمان در آستانه تعطیل شدن قرار گرفتهاند.
سعید لیلاز در خصوص عزم دولت برای اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها گفت: مرحله اول اصلا اجرا نشد. هیچ کدام از عناصر اصلی به درستی اجرا نشدند. به جای اینکه به هر نفر ۲۶ یا ۲۷ هزار تومان یارانه بدهند، ۴۵ هزار تومان دادند که به یک کسری بودجه عظیم منجر شد و باعث شد که دولت از دلارهای نفتی استفاده کند و تورم ایجاد کند. همچنین به تولید هم یارانهای اختصاص پیدا نکرد و باعث شد که تولید در برابر بازار و واردات بیدفاع بماند. از همه مهمتر هم این است که هدفمندی یارانهها در زمین یک سیاست منسجم به نام استراتژی آزادسازی قیمتها قابل فهم است. اگر شما استراتژی آزادسازی قیمتها را رها کنید و فقط یارانه را هدفمند کنید، معلوم است که به جایی نمیرسد. علاوه بر این، سیاست گذاری در استراتژی آزادسازی نیز باید در یک فضای عمومی مناسب برای کسب و کار صورت بگیرد. به طور مثال نمیشود که در روابط بین المللی تشنج ایجاد کنید و در روابط داخلی بخواهید اقتصاد را آزاد کنید. درست اجرا شدن این سیاست کلی یکی از کارهای مورد نیاز اقتصاد ایران است که به نفع اقتصاد ایران و تولید کشور تمام خواهد شد.
وی در پایان گفت: این حرف را ما هفت سال است که میزنیم و به خاطرش ما را تحت فشار قرار میدادند. بحث اقتصاد مقاومتی که امروز مطرح میشود را ما از سال ۸۳ و ۸۴ میگفتیم. اگر مرحله دوم هدفمندی هم مثل مرحله اولش اجرا شود، قطعا به فاجعه میانجامد و تورم ۱۰۰ درصدی را شاهد خواهیم بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر