چکیده :ما نه چونان شما، خود را نماینده ی خداوند می دانیم، نه از طرف او عذاب و عقاب تعیین می کنیم، نه برای خود جایی در بهشت ضمانت کرده ایم، نه از دین برای اثبات حقانیت خود استفاده ی ابزاری می کنیم. نه، ما انسان هایی عادی هستیم که تلاش می کنیم در راه حق و خدمت به خلق گام برداریم و دائما مراقب خود هستیم که مبادا از این راه به کژراهه بیفتیم. و ما، هدر پیروی از پیامبر گرامی اسلام (ص) در روز فتح مکه، نه فریاد «امروز، روز انتقام است»، که ندای «امروز، روز رحمت و مهربانی است» سر خواهیم داد. چه خوش آن که پیش از آن روز از گذشته ی تاریک خویش، تائب باشد، و راه جنت اعلی را بر.ی خود نبسته باشد. ...
سیدکاظم قمی:
آنچه این روزها شاهد هستیم اگرچه بی سابقه نیست، اما هم تعجب برانگیز است و هم تأسف برانگیز. سیل تهمت و افترا و دشنام به سوی منتقدان نظام روان شده؛ منتقدانی که جنبش سبزشان «مرده» اعلام شده و ملت را در مقابل آن «واکسینه» شده دانستند، و شگفتا که این مرده چقدر هراسناک است! کار بجایی رسیده که تکلیف معترضان به کودتای انتخاباتی را در «زمین و ملاء اعلی» تعیین می کنند و آنگاه، دون پایه گانی که نمی خواهند در این مسابقه ی لعن و نفرین و خشم و غضب عقب بیفتند، برای میلیون ها شهروندی که چیزی جز رأی به سرقت شده شان را نمی خواهند، آرزوی مرگ می کنند. آن یکی، دعوت به اتحاد ملی را «شعار شیطانی» می داند و پیشروان نهضتی که ادعای مالکیت آن را (به رغم پنهان شدن در لباس مبدل در بحبوحه ی آن) دارد، «ورشکستگان سیاسی» و «خائن» می نامد و سومی از تریبون نماز جمعه، از منتقدان می خواهد که خجالت بکشند. به راستی چرا کسانی که ادعای سلطه بر پرش یک پشه در درون و برون مرزهایشان دارند، این روزها بیش از هر زمان دیگر از خیزش مردم می ترسند، دهان به دشنام گویی باز نموده و درشت خویی پیشه کرده اند؟
ما سبزها اما، در میدان دیگری به پیشی گرفتن از یکدیگر می پردازیم. خود را آن گونه می سازیم تا در فردایی که چندان دور نیست، نه تنها برایتان آرزوی مرگ نکنیم، بلکه تلاش خواهیم کرد بتوانید برای یکبار هم که شده، مزه ی زندگی آمیخته با شرافت و کرامت و ادب و احترام به نوع انسان و شیوه های مختلف زندگی را بچشید. در فردای پیش رو، شما هم مانند هر کس دیگر حق ابراز عقیده ی خود را خواهید داشت، بدون این که چماق داران و کفن پوشان در خانه هایتان را سنگسار کنند یا دیوارها را به دشنام نبشته هایشان مزین کنند. آن دسته از شما که دستشان به خون زنان و مردان این آب و خاک آلوده است را در دادگاه های علنی و با حق داشتن وکلای خودشان و مطابق قانون نوشته و نه از سر خشم یا اجبار بازجویان محاکمه خواهیم کرد، اما نه برای اعتراف سرهایتان را در چاه توالت فرو می کنیم، نه به بهانه ی شرعی «تعزیر» شکنجه تان خواهیم کرد، نه همسران و فرزندانتان را آزار و اذیت خواهیم رساند، نه برای تسلای خود و سیراب ساختن حس انتقام خویش، به اعتراف های تلویزیونی مجبورتان خواهیم نمود. به شما نیز اجازه خواهیم داد از رسانه ی ملی از خود دفاع کنید، به تبلیغ شیوه ی زندگی خود بپردازید، احزابتان آزادانه فعالیت کنند، گردهمایی هایتان بدور از هجمه ی لباس شخصی ها برگزار شود، در مقابل قانون با دیگران برابر باشید، تفسیرتان را از دین ارائه کنید، کسب و کارتان را در محیط رقابتی آزاد دنبال کنید، و دوشادوش دیگر هموطنانتان به این آب و خاک خدمت کنید. دانشجویانتان را ستاره دار نخواهیم کرد، اساتیدتان را اخراج نخواهیم کرد، مدارس علمیه تان را تحت فشار مالی تصاحب نخواهیم کرد و آزادی بیان را در دانشگاه و حوزه و رسانه و جامعه تضمین خواهیم کرد.
ما نه چونان شما، خود را نماینده ی خداوند می دانیم، نه از طرف او عذاب و عقاب تعیین می کنیم، نه برای خود جایی در بهشت ضمانت کرده ایم، نه از دین برای اثبات حقانیت خود استفاده ی ابزاری می کنیم. نه، ما انسان هایی عادی هستیم که تلاش می کنیم در راه حق و خدمت به خلق گام برداریم و دائما مراقب خود هستیم که مبادا از این راه به کژراهه بیفتیم. و ما، به پیروی از پیامبر گرامی اسلام (ص) در روز فتح مکه، نه فریاد «امروز، روز انتقام است»، که ندای «امروز، روز رحمت و مهربانی است» سر خواهیم داد. چه خوش آن کس که پیش از آن روز از گذشته ی تاریک خویش تائب باشد، و راه جنت اعلی را بروی خود نبسته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر