۱۳۹۱ دی ۱۹, سه‌شنبه

خبرهای جدید از عالم غیب: بدبختی و سرشکستگی معترضان سال ۸۸


چکیده :ملأ عام بیشتر ترس دارد یا ملأ اعلا؟ آیا در حاکمیت مدعی اقتدار که شخص اول آن از ملأ اعلا هم خبر دارد، از افراد سرشکسته و بدبخت! اینقدر باید ترسید که جرات اجازه حضور آنها در ملأ عام را هم نداد؟ به راستی اگر رهنورد و میرحسین و کروبی اینقدر اوضاع ناجوری در ملأ اعلا دارند، چرا رهبری حاضر نیست شخصا به میدان بیاید و مسئولیت بازداشت خانگی ایشان را بپذیرد؟ چرا حاکمیت تاکنون جرات نداشته است آنها را در یک محکمه علنی به پای میز محاکمه بکشد و یا لااقل یک برگه حکم بازداشت به آنها ارائه کند؟...

حسین ناصری نیا:
در خبرها آمده است که رهبری در دیدار با گروهی از طلاب و روحانیون و دیگر افراد اعزام شده از قم، به کسانی که از “انتخابات آزاد” صحبت می کنند و خواستار سلامت انتخابات آینده شده اند، تاخته و آنها را به همصدایی با دشمن متهم ساخته اند. متاسفانه شنیدن اینگونه اظهارات از زبان آیت الله خامنه ای نه عجیب است و نه جدید، اما نکته ای در سخنان ایشان بود که جای توجه جداگانه دارد. ابتدا این بخش از اظهارات امروز رهبری را به نقل از بخش “بیانات” وب سایت دفتر ایشان بخوانید:
“… یک مسئله‌ى دیگر این است که به مردم گفته شود، تلقین شود که انتخابات سلامت لازم را ندارد. البته بنده هم تأکید میکنم که انتخابات باید سالم برگزار شود؛ منتها این، راه دارد. در جمهورى اسلامى، در قوانین ما، راه‌هاى قانونىِ بسیار خوبى براى حفظ سلامت انتخابات پیش‌بینى شده است. البته کسانى بخواهند از طرق غیر قانونى عمل کنند، خب به ضرر کشور میکنند؛ کمااینکه در سال ۸۸ از راه‌هاى غیر قانونى وارد شدند، کشور را دچار هزینه کردند، براى مردم اسباب زحمت درست کردند، براى خودشان هم اسباب بدبختى و سرشکستگى در زمین و در ملأ اعلى شدند…”
رهبری گفته اند که معترضان سال ۸۸ خلاف قانون عمل کردند، باعث هزینه و زحمت برای کشور و مردم شدند و بدتر از همه مسبب “بدبختى و سرشکستگى در زمین و در ملأ اعلى” شدند. در کمال تاسف این سخن آخر و استفاده از واژه “اعلی” در کنار مشاهده جمعی که برای شنیدن این سخنان جمع شده بودند، بلافاصله آیات میانی سوره نازعات را در ذهن متبادر می کند و این بیانات فرعون گفت: “انا ربکم الاعلی”.
از خوانندگان می خواهم به قدر چند کلمه حوصله کنند و داستان را بشنوند تا خود قضاوت کنند. سوره نازعات از آیات ۱۵ تا ۲۶ اشاره ای کوتاه به داستان موسی و فرعون دارد. خدا موسی را به سراغ فرعون طغیانگر می فرستد تا او را به پاکی و اطاعت پروردگار فرا بخواند. او حتی معجزه بزرگتر موسوی را هم به فرعون ارائه می کند، اما فرعون تکذیب و سرپیچی می کند و سپس پیروان خود را یکجا جمع می کند و می گوید: “پروردگارتان منم!”
در تصاویری که از سخنان رهبری در تلویزیون پخش می شد، یک صحنه وجود داشت که وجه نمادین مهمی داشت: آنهایی که در ردیف جلو نشسته بودند، آنچنان برای دیدن رهبری مجبور بودند گردن فراز کنند و سرشان را بالا بیاورند که اگر کلاه بر سرشان بودند، می افتاد! این تصویر را بگذاریم کنار آن خبری که رهبری از ملأ اعلا داده، و آن آیات قرآن که اشاره شد؛ همه چیز روشن می شود.
این تصور که کسی فکر کند از عالم بالا خبر می دهد و از سعادت و شقاوت دیگران مطلع است و پس از چوب و چماق زمینی و این جهانی، حالا حربه های آن جهانی را بر سر منتقدان و مخالفان بکوبد و تصور کند که مناسبات “ملأ اعلی” نیز همانگونه است که او فکر می کند، نشان از اوج دوری و فاصله گیری از بدیهی ترین آموزه های دینی ما مسلمانان دارد و به تأسی از حسین بن علی(ع) پاسخی جز “و علی الاسلام السلام…” نمی توان برای آن جست و گفت.
اما اگر ملأ اعلی را به اهل آن – و نیز به خیال پردازان – بسپاریم و روی زمین فرود بیاییم، تجربه سه سال اخیر و وضعیت موجود کشور به خوبی نشان می دهد که سراغ بدبختان و سرشکستگان را کجا باید گرفت.
برای نشان دادن اینکه از بین معترضان و سرکوب گران سال ۸۸ کدامیک سرشکسته اند، کافی است به همین بیانیه دیروز فرزندان موسوی و کروبی و گزارشی که از آخرین وضعیت همراهان محصور جنبش سبز داده اند، توجه کنیم. اینها شاخص ترین کسانی بودند که در اعتراضات سال ۸۸ در کنار مردم ایستادند، تاوان آن را هم به جان خریدند و دارد دو سال می شود که بدون ارائه حتی یک برگه حکم و بدون اینکه حتی یک نفر از مسئولان مرتبط با ملأ اعلی! جرات داشته باشد مسئولیت این اقدام غیر قانونی را بپذیرند، در بازداشت خانگی به سر می برند.
این سوال یک پاسخ سرراست می طلبد: آیا ملأ عام بیشتر ترس دارد یا ملأ اعلا؟ آیا در حاکمیت مدعی اقتدار که شخص اول آن از ملأ اعلا هم خبر دارد، از افراد سرشکسته و بدبخت! اینقدر باید ترسید که جرات اجازه حضور آنها در ملأ عام را هم نداد؟ به راستی اگر رهنورد و میرحسین و کروبی اینقدر اوضاع ناجوری در ملأ اعلا دارند، چرا رهبری حاضر نیست شخصا به میدان بیاید و مسئولیت بازداشت خانگی ایشان را بپذیرد؟ چرا حاکمیت تاکنون جرات نداشته است آنها را در یک محکمه علنی به پای میز محاکمه بکشد و یا لااقل یک برگه حکم بازداشت به آنها ارائه کند؟
و سوالی مهمتر: اگر این موضوع را هم به ملأ اعلا ارجاع ندهند، آیا همین وضعیت بلاتکلیف و غیر مسئولانه ای که حاکمیت برای نامزدهای انتخابات قبلی ریاست جمهوری برقرار کرده، بهترین دلیل برای نقض ادعای دیگر رهبری درباره سلامت و آزادی بی چون و چرای انتخابات بعدی نیست؟
و حرف آخر: بسیار خوب، فرض که این افراد به زعم شما بدبخت و سرشکسته اند. قبلا هم که گفته بودید ورشکسته اند! خب آزادشان کنید؛ چرا می ترسید؟ مردم که آنها را قبول ندارند و حرفشان را نمی خوانند، در آن دنیا و در ملکوت اعلا هم که آبرویی برایشان نمانده است؛ آیا آزاد گذاشتن مخالفان سرشکسته و ورشکسته اینقدر ترس دارد؟ آیا همین حصر و هراس، بهترین دلیل بر نگرانی مفرط حاکمیت و بهترین حجت بر ناسالم و تقلب آلود بودن انتخابات پیشین نیست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر