چکیده :سردار شعبانی ابتدا پذیرفته که شرایط اقتصادی ساخته و پرداخته سپاه و دولت سپاه ساخته آنقدر سخت شده که ممکن است به اعتراض مردمی بینجامد. وی در عین حال تصمیم سپاه را در صورت وقوع چنین وضعیتی مشخص کرده؛ مقابله ای مانند برخوردی که با جنبش سبز شد. سردار گفته که تجربه اش را هم دارند. از کهریزک تا اوین، از کشتار مقابل پایگاه مقداد تا زدن مردم از پیر و جوان و زن و مرد در خیابان ها، ارعاب و زندان و تهدید و فشار به خانواده زندانیان اجزای مختلف آن تجربه...
کلمه-علی بردبار:
مصاحبه اخیر سردار شعبانی، جانشین مجتمع دانشگاهی امام حسین (ع)، با روزنامه قانون حاوی نکات بسیار مهمی است که هر کدام جای بحث فراوانی دارد. اما از آنجا که از این دست مسائل زیاد به وجود می آید، بخشی از آنها را اشاره وار مرور می کنیم، بدون امید به آنکه پاسخی بگیریم. تنها به این امید که انباشت این اطلاعاتی که شاید ناخواسته به زبان می آیند و پرداختن به آنها، به انباشت حافظه عمومی جامعه کمک کند.
۱- سپاه به اندازه ای که در امنیت نظامی کشور برای خود نقش قائل است، سیاست و همه چیز کشور را تحت نفوذ خود می داند و می خواهد. سپاه خبرگزاری و سایت های متعدد سیاسی دارد، سپاه کار اقتصادی می کند، سپاه مدعی حوزه فرهنگ است، سپاه مذاکره سیاسی با جریانات سیاسی می کند، سپاه در سیاست خارجی نظر و ادعا دارد، خلاصه آنکه سپاه اسلحه دارد، پول دارد، اطلاعات هم دارد، در عین حال پایبندی به حدود قانونی خود درباره عدم مداخله در امور غیر نظامی ندارد، و نتیجه اش می شود میلتاریسم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی که در حال حاضر با آن مواجهیم. اگر کسی می گوید نه، این مصاحبه جناب سردار شعبانی پیش رویش. اگر کار سیاسی دیگری مانده که سپاه انجام نداده باشد، به مردم توضیح دهد.
او درباره احمدی نژاد تحلیل کرده، رجل سیاسی بودن مشایی را رد کرده، درباره تغییر وزیر بهداشت نقدش را گفته، سپاه را مرکز تشخیص دادن زمان تغییر زین اسب نظام معرفی کرده، درباره اظهارات اخیر عسگر اولادی در دفاع از موسوی و کروبی نظر داده وفتنه هم که حتما جای خود را دارد. وی فقط به یک پرسش پاسخ نداده، اینکه این مسایل سیاسی به او و دیگر سپاهیان چه مربوط است؟
جالب تر آنکه جناب سردار با اشاره به مناظره های انتخابات ۸۸ که آن را تجربه تلخی می داند گفته ” در حال حاضر داریم کاندیداها را با خطوط قرمز آشنا می کنیم”! پس جلسات توجیهی برقرار است! کاش سردار می گفتند کاندیداها چه کسانی هستند که پیش از اطلاع مردم از نامشان باید توسط سپاه “توجیه” شوند؟ آن تو چه خبر است؟ بریدن و دوختن سرنوشت مردم را در تحلیل و اخبار در گوشی متوجه شده بودیم، اما اینقدر شفافیت واقعا نوبر است. پس این همه سر و صدا برای انتخابات بدون دلیل است. بعید است آن که زحمت توجیه کاندیداها را می کشد، اجازه دهد دیگرانی که در این توجیهات حضور نداشته اند تصمیم به انتخاب اصلح بگیرند. بالاخره همان جا دور همی همه چیز معلوم می شود. غیر از این است؟
این مصاحبه یادآور ماجرای دیگری است. در تابستان ۱۳۸۹، سخنانی از سردار مشفق، از فرماندهان قرارگاه ثارالله منتشر شد که آن هم برای اثبات مداخله غیر قانونی سپاه در انتخابات ۸۸ و مجموعه امور سیاسی، برخلاف اساسنامه این نهاد نظامی – انقلابی و دستورات صریح امام (ره) در عدم مداخله نظامبان در سیاست، کفایت می کرد. در نتیجه ۷ نفر از اعضای ارشد اصلاح طلبان شامل بهزاد نبوی، محسن میردامادی، مصطفی تاج زاده، محسن صفایی فراهانی، فیض الله عرب سرخی، عبدالله رمضان زاده و محسن امین زاده از وی شکایت کردند که البته نتیجه آن شکایت، سخت گیری بیشتر بر این هفت نفر شد.
بزرگان انقلاب و نظام بیندیشند که آیا سپاه تاسیس شد تا همه چیز را دست بگیرد؟ در بین باقی مانده ها در کشتی نظام که به تعبیر کروبی به قایق بدل شده، کسی احساس خطر از کنار هم نشستن اسلحه و پول و اطلاعات و دست باز برای سیاست ورزی ندارد؟
او درباره احمدی نژاد تحلیل کرده، رجل سیاسی بودن مشایی را رد کرده، درباره تغییر وزیر بهداشت نقدش را گفته، سپاه را مرکز تشخیص دادن زمان تغییر زین اسب نظام معرفی کرده، درباره اظهارات اخیر عسگر اولادی در دفاع از موسوی و کروبی نظر داده وفتنه هم که حتما جای خود را دارد. وی فقط به یک پرسش پاسخ نداده، اینکه این مسایل سیاسی به او و دیگر سپاهیان چه مربوط است؟
جالب تر آنکه جناب سردار با اشاره به مناظره های انتخابات ۸۸ که آن را تجربه تلخی می داند گفته ” در حال حاضر داریم کاندیداها را با خطوط قرمز آشنا می کنیم”! پس جلسات توجیهی برقرار است! کاش سردار می گفتند کاندیداها چه کسانی هستند که پیش از اطلاع مردم از نامشان باید توسط سپاه “توجیه” شوند؟ آن تو چه خبر است؟ بریدن و دوختن سرنوشت مردم را در تحلیل و اخبار در گوشی متوجه شده بودیم، اما اینقدر شفافیت واقعا نوبر است. پس این همه سر و صدا برای انتخابات بدون دلیل است. بعید است آن که زحمت توجیه کاندیداها را می کشد، اجازه دهد دیگرانی که در این توجیهات حضور نداشته اند تصمیم به انتخاب اصلح بگیرند. بالاخره همان جا دور همی همه چیز معلوم می شود. غیر از این است؟
این مصاحبه یادآور ماجرای دیگری است. در تابستان ۱۳۸۹، سخنانی از سردار مشفق، از فرماندهان قرارگاه ثارالله منتشر شد که آن هم برای اثبات مداخله غیر قانونی سپاه در انتخابات ۸۸ و مجموعه امور سیاسی، برخلاف اساسنامه این نهاد نظامی – انقلابی و دستورات صریح امام (ره) در عدم مداخله نظامبان در سیاست، کفایت می کرد. در نتیجه ۷ نفر از اعضای ارشد اصلاح طلبان شامل بهزاد نبوی، محسن میردامادی، مصطفی تاج زاده، محسن صفایی فراهانی، فیض الله عرب سرخی، عبدالله رمضان زاده و محسن امین زاده از وی شکایت کردند که البته نتیجه آن شکایت، سخت گیری بیشتر بر این هفت نفر شد.
بزرگان انقلاب و نظام بیندیشند که آیا سپاه تاسیس شد تا همه چیز را دست بگیرد؟ در بین باقی مانده ها در کشتی نظام که به تعبیر کروبی به قایق بدل شده، کسی احساس خطر از کنار هم نشستن اسلحه و پول و اطلاعات و دست باز برای سیاست ورزی ندارد؟
۲- به هر حال اکنون سپاه به عنوان بخش اصلی جریان حاکم است. کار از به رسمیت شناختن و نشناختن آن گذشته و باید فضا را “پسا کودتایی” تحلیل کرد. در نتیجه هم مذاکره با آنها در موعد مناسبش قابل تصور است وهم جدی گرفتن تحلیل هایشان شرط عقل است.
سردار شعبانی در این مصاحبه حرف های مهمی زده که اگر واقعیت داشته باشند، جای نگرانی بسیار است. از مجموعه نظرات وی برخلاف نتیجه گیری که خودش کرده، به هیج وجه احساس امنیت پایدار در کشور به دست نمی آید. او گفته: ” اگر تا دو ماه دیگر وضعیت در ایران و سوریه و عراق همینگونه که حال است باشد، غرب ما را دعوت به همکاری میکند.” یعنی وضعیت ما در منطقه چنین گره خورده و متقارن با این کشورهایی است که سمبل ناامنی و بی ثباتی اند؟ این عطش دعوت غرب از ما برای مذاکره، برای چیست؟ اگر وضع در سوریه و عراق تغییر کرد چطور می شود؟ اگر غرب دعوت به مذاکره نکرد، تکلیف امنیت ملی چگونه می شود؟
از بحث امنیت ملی با نگاه به متغیرهای بیرونی که بگذریم، پرسش دیگری پیش می آید که بخش مهم تر تحلیل سردار است. آنجا که خبر از احتمال اعتراض قشر محروم جامعه به دلیل مشکلات اقتصادی داده است. وی منشا این اعتراض ها را بر خلاف اعتراضات سال ۸۸، در شهرهای دیگر پیش بینی کرده است. وی به سوء مدیریت ها و تحریم در به وجود آمدن این مشکلات اشاره کرده ولی سهم سپاه را در به مدیریت رسیدن مسببان وضع موجود را توضیح نداده و تنها گفته آماده برخورد با اعتراضاتیم!
سردار شعبانی در این مصاحبه حرف های مهمی زده که اگر واقعیت داشته باشند، جای نگرانی بسیار است. از مجموعه نظرات وی برخلاف نتیجه گیری که خودش کرده، به هیج وجه احساس امنیت پایدار در کشور به دست نمی آید. او گفته: ” اگر تا دو ماه دیگر وضعیت در ایران و سوریه و عراق همینگونه که حال است باشد، غرب ما را دعوت به همکاری میکند.” یعنی وضعیت ما در منطقه چنین گره خورده و متقارن با این کشورهایی است که سمبل ناامنی و بی ثباتی اند؟ این عطش دعوت غرب از ما برای مذاکره، برای چیست؟ اگر وضع در سوریه و عراق تغییر کرد چطور می شود؟ اگر غرب دعوت به مذاکره نکرد، تکلیف امنیت ملی چگونه می شود؟
از بحث امنیت ملی با نگاه به متغیرهای بیرونی که بگذریم، پرسش دیگری پیش می آید که بخش مهم تر تحلیل سردار است. آنجا که خبر از احتمال اعتراض قشر محروم جامعه به دلیل مشکلات اقتصادی داده است. وی منشا این اعتراض ها را بر خلاف اعتراضات سال ۸۸، در شهرهای دیگر پیش بینی کرده است. وی به سوء مدیریت ها و تحریم در به وجود آمدن این مشکلات اشاره کرده ولی سهم سپاه را در به مدیریت رسیدن مسببان وضع موجود را توضیح نداده و تنها گفته آماده برخورد با اعتراضاتیم!
۳- دردآورترین بخش مصاحبه را پیش از نقد آن مرور کنیم: ” فرض ما این است که ناآرامیها از شهرستانها به جای تهران شروع شود. امکان دارد مسائل معیشتی خیلی تاثیر گذار باشد و قشر زحمت کش و آسیبپذیر در مسائل آینده شرکت داشته باشند ولی ما تجربه مقابله با آن را داریم.”
سردار شعبانی ابتدا پذیرفته که شرایط اقتصادی ساخته و پرداخته سپاه و دولت سپاه ساخته آنقدر سخت شده که ممکن است به اعتراض مردمی بینجامد. وی در عین حال تصمیم سپاه را در صورت وقوع چنین وضعیتی مشخص کرده؛ مقابله ای مانند برخوردی که با جنبش سبز شد. سردار گفته که تجربه اش را هم دارند. از کهریزک تا اوین، از کشتار مقابل پایگاه مقداد تا زدن مردم از پیر و جوان و زن و مرد در خیابان ها، ارعاب و زندان و تهدید و فشار به خانواده زندانیان اجزای مختلف آن تجربه هستند. اگر جناب سردار تجربه ای غیر از این در قبال اعتراضات مدنی جنبش سبز دارند، بفرمایند که استفاده کنیم. این بار قرار است باطوم و سیلی اجیر شده های روزی ۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومانی به تن قشر زحمت کش و آسیب پذیر (دقیقا همان تعابیر سردار شعبانی) بنشیند. این عین کلام سرداری از سپاه است که به عنوان یک نیروی مردمی شکل گرفت و حالا در برابر مردم قرار گرفته است. این پاسخ یک فرمانده نظامی تیم کودتاست که دولتی را بدون رای ملت بر سر کار آوردند، در برابر دولت دست پرورده خود هم حاضر به قانونگرایی نشدند و همچنان نبض اقتصاد کشور را در دست خود نگه داشتند، بخش دیگر اقتصاد زیر سیاست های غلط دولت دست و پا زد تا نیمه جان شد و حالا که سیاست های غلطشان عرصه را بر مردم تنگ کرده، وعده برخورد در صورت اعتراض می دهند! نام این سقوط در سپاه را چه بگذاریم؟
سردار شعبانی ابتدا پذیرفته که شرایط اقتصادی ساخته و پرداخته سپاه و دولت سپاه ساخته آنقدر سخت شده که ممکن است به اعتراض مردمی بینجامد. وی در عین حال تصمیم سپاه را در صورت وقوع چنین وضعیتی مشخص کرده؛ مقابله ای مانند برخوردی که با جنبش سبز شد. سردار گفته که تجربه اش را هم دارند. از کهریزک تا اوین، از کشتار مقابل پایگاه مقداد تا زدن مردم از پیر و جوان و زن و مرد در خیابان ها، ارعاب و زندان و تهدید و فشار به خانواده زندانیان اجزای مختلف آن تجربه هستند. اگر جناب سردار تجربه ای غیر از این در قبال اعتراضات مدنی جنبش سبز دارند، بفرمایند که استفاده کنیم. این بار قرار است باطوم و سیلی اجیر شده های روزی ۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومانی به تن قشر زحمت کش و آسیب پذیر (دقیقا همان تعابیر سردار شعبانی) بنشیند. این عین کلام سرداری از سپاه است که به عنوان یک نیروی مردمی شکل گرفت و حالا در برابر مردم قرار گرفته است. این پاسخ یک فرمانده نظامی تیم کودتاست که دولتی را بدون رای ملت بر سر کار آوردند، در برابر دولت دست پرورده خود هم حاضر به قانونگرایی نشدند و همچنان نبض اقتصاد کشور را در دست خود نگه داشتند، بخش دیگر اقتصاد زیر سیاست های غلط دولت دست و پا زد تا نیمه جان شد و حالا که سیاست های غلطشان عرصه را بر مردم تنگ کرده، وعده برخورد در صورت اعتراض می دهند! نام این سقوط در سپاه را چه بگذاریم؟
مالکان غیر پاسخگوی اسلحه، پول و اطلاعات که هیچ قانونی را در برابر خود برنمی تابند، پس از محوریت در کودتا علیه رای مردم، نظام و آرمان های انقلاب، تحلیل ها و برنامه های خطرناکی دارند. عدم توجه مناسب به این موضوع، روی ریل قانون قرار دادن این نهاد را روز به روز سخت تر و پرهزینه تر خواهد کرد و هزینه پردازان آن هم همه جامعه خواهد بود، حتی بدنه بزرگ این نیروی سابقا انقلابی. بدنه ای که بسیاری از آنها متعلق به همان اقشاری هستند که سردار شعبانی وعده داده آماده برخورد با آنها هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر