۱۳۹۱ دی ۳۰, شنبه

نامه تاریخی جمعی از شاگردان آیت الله دستغیب به شورای نگهبان: به خاطر تحمیل رئیس جمهور بر ملت، توبه کنید


چکیده :بی‌خبران از احکام الهی، باید توبه کنند یا ملّت مظلوم و بی‌دفاع که آمدند با رأی بالایی به مورد تأیید شورای نگهبان، به میر حسین موسوی رأی دادند؟ یا آن که آمد در همه محافل از نامزد مورد نظر خود، قبل از رأی گیری دفاع کرد و تحمیل کرد و خود به عنوان دبیر شورای نگهبان، ناقض قانون جلوه داد و به تمام شهرستان‌ها گفته شد: «نباید ستاد میر حسین موسوی تشکیل...

جمعی از شاگردان و دوستداران آیت الله سید علی محمد دستغیب طی نامه ای به احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و دیگر اعضای این شورا خواستار طلب عفو آنها از ملّت ایران و از خداوند مهربان، و اظهار پشیمانی شدند.
به گزارش کلمه، در این نامه که امروز منتشر شده آمده است: پاره کردن گلو و اهانت به مسلمین، آن هم در نماز جمعه مسلمین و یا در جای دیگر، دستور دادان به قوه قضائیه و نیروی سپاه جهت حصر حضرت حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای کروبی و جناب آقای مهندی موسوی، این‌ها از ناحیه عدم فهم مطالب اسلامی است.
در بخش دیگری از این نامه تاکید شده: بی‌خبران از احکام الهی، باید توبه کنند یا ملّت مظلوم و بی‌دفاع که آمدند با رأی بالایی به مورد تأیید شورای نگهبان، به میر حسین موسوی رأی دادند؟ یا آن که آمد در همه محافل از نامزد مورد نظر خود، قبل از رأی گیری دفاع کرد و تحمیل کرد و خود به عنوان دبیر شورای نگهبان، ناقض قانون جلوه داد و به تمام شهرستان‌ها گفته شد: «نباید ستاد میر حسین موسوی تشکیل شود.»
متن کامل این نامه تاریخی به گزارش سایت حدیث سبز در پی می آید:
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
خدمت دبیر و بقیهٔ اعضاء شورای نگهبان، سلام علیکم.
امید است این نامه که از سر دلسوزی و نصیحت لائمة المسلمین می‌باشد، موجب دلگیری و خدای ناکرده حمل بر انتقام نباشد.
شما از فقهاء و مجتهدین می‌باشید و مقام شما، مقام یک قاضی عادل و با تقوا می‌باشد؛ تقلید از برای شما حرام است و شما نسبت به رأیتان مستقل، و در فهم از قرآن و سنّت چاره‌ای ندارید؛ یعنی باید حکم شما از روی قرآن و سنّت اهل بیت -علیهم السلام- باشد و اگر تقلید شد، هم خیانت در امانت کرده‌اید و هم مقام شما موجب وهن اسلام و مسلمین شده است.
و این معنی بر هیچ مجتهد و فقیهی پوشیده نیست که باید آنچه مخالف اسلام و احکام اسلام است، با آن مقابله کرد. مسألهٔ تقلید و تقیّه از برای حاکم، مطلب نسنجیده است. شما وظیفه دارید ملاحظه بفرمایید، شخصی را که می‌خواهد به ریاست جمهوری برسد یا نماینده مجلس شود، باید دارای شرایط خودش باشد؛ مثلا رئیس جمهور باید شخصی باشد که از اسلام و فقه اسلام و سابقه در اسلام و مرام امام امت (ره) و جبهه و دفاع مقدّس، یدی داشته باشد. امّا راجع به رئیس جمهور دوره ۸۴ و همچنین ۸۸، آیا شما از روی مطالعه و اجتهاد خود این شخص را به عنوان «صالح» تأیید کردید یا از ناحیهٔ تقلید؟
آنچه امروز بر همه مشخص شده و دیروز معلوم اهل علم و اجتهاد و خبره، که فرد مورد تأیید شورای نگهبان از روی اجتهاد و قانون اساسی نبوده بلکه از ناحیه تقلید بوده است. چه کسانی این کار خلاف شرع و قانون را اعمال کردند؟ بر همه واضح و معلوم است، آنها کسانی هستند که با امام امّت(ره) سنخیتی ندارند و دائم امام امّت از این‌ها شکایت داشته است؛ اکنون هم مردم فهیم ایران، افرادی که نظرات خود را اعمال می‌کنند، به خوبی می‌شناسند، که این‌ها مخالفتشان با امام امت(ره) امری واضح، و این‌ها هیچ اعتقادی به نظام و انقلاب و جبهه و جنگ و شهداء نداشته و خود را در مقابل با امام امت(ره) می‌دانستند، امّا در زمان حضرت امام جرأت حضور و پاسخگویی نداشته‌اند.
و تمام این حرکات جهت تخریب امام امت(ره) و یاران آنها بوده و هست. یک نمونه از آن را که گویای تقلید شورای نگهبان است، بیان می‌شود، آن وقت خود از ملّت، و در رأس از خداوند تبارک و تعالی طلب عفو کنند.
آنچه جهت تخریب یاران امام امت از ناحیه تحمیل رئیس جمهور سال ۸۴، توسط شورای نگهبان به ملّت عزیز ایران شد، بر هیچ کس پوشیده نیست و شورای نگهبان به خوبی می‌دانستند که شخص مورد علاقه آنها چه کسی و برای چه منظوری آورده شده است: «فقط جهت مخالفت با امام امت و زمینه سازی برای ظهور حضرت امام زمان -عجّ اللّه تعالی فی فرجه الشّریف»؛ یعنی خراب کردن امام امت و یاران آنها؛ یعنی رسیدن به مقصود خود که حضرت امام خمینی این افراد را خائن به نظام و جمهوری اسلامی می‌دانستند. و به خوبی در دوره ریاست جمهوری ۸۴، مسأله قطعی و معلوم ملّت عزیز ایران گردید که این‌ها راهی جز برداشتن یاران امام امت، جهت پیاده شدن اغراض خود ندارند.
شما ملاحظه بفرمایید چه کردند نسبت به آقای هاشمی رفسنجانی، و آقای ناطق نوری، و آقای سیّد محمّد خاتمی، و آقای کروبی و … . و در دوره بعد، سال ۱۳۸۸ همین شخص تحمیلی شورای نگهبان، چه کرد با روحانیت و اسلام ناب محمدی -صلّی اللّه علیه و علی آله؛ اگر می‌گویید گفته‌های وی در مناظره صحیح بوده که باید گفت این افراد از احکام خدا اطلاعی ندارند؛ زیرا خدای تعالی می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة» (سوره نور؛ آیه ۱۹) و اگر دارند و مناظره را صحیح نمی‌دانند، باید در همان زمان به وظیفه خود عمل می‌کردند و شخص را به مردم معرفی، و او را تأیید نمی‌کردند، و خلاف شرع را بیان می‌کردند، و جلوی فساد را می‌گرفتند تا بر مردم واضح شود «شورای نگهبان» نگهبان قانون اسلامی ایران است نه این‌که مؤید و صحیح دانستن عمل باشند؛ اگر مخالفینی داشته‌اند و به همین دلیل نمی‌توانستند عمل کنند که این از همه بدتر است، چون ناقض اصل معنی «فقیه بودن» می‌باشد؛ پس سکوت شما از ناحیه تقلید بوده و باید جوابگو باشید.
فقهای شورای نگهبان! شما شخصی را معرّفی و تحمیل کردید که هیچ شرایط اسلام و قانون و تقوا و انصاف را نداشته است؛ چه در دوره قبل که خدا می‌داند چه بر سر ملّت شریف ایران، جهت سرکوب یاران امام امت، از همین سپاه، با پشتیبانی شما به جا آوردند که تاریخ شرم دارد از گفتن آن؛ و بر همه شما معلوم است که چه تبلیغاتی از بیت المال جهت تحمیل این شخص نامربوط (چه در دوره اول سال ۱۳۸۴ و چه در دوره دوم ۱۳۸۸) صورت گرفت، اما چون بر مبنای اجتهاد نبود، بر مبنای عدالت و حق و انصاف نبود، خداوند چنین رسوا و پشیمان کرده این آقایان را. حال که معلوم شده این شخص، اگر عدّه‌ای به او رأی داده‌اند و الآن هم می‌خواهند به مورد نظر او رأی دهند، بر این مبنا بوده که این شخص جهت خراب کردن ملّت و انقلاب، شخص بسیار خوب و فهمیده و دارای هوش بالایی است!
آنچه برای شما قبل از رفتن به سرای باقی می‌ماند، طلب عفو از ملّت ایران و از خداوند مهربان، و اظهار پشیمانی است، تا مردم عزیز ایران بدانند شورای نگهبان، نگهبان قانون اساسی و احکام الهی است؛ یعنی دانسته باشید، ملّت ایران این معنی را درک می‌کنند که جریان به دست چه کسی است، و شما عذر می‌خواهید و رضایت مردم به خوبی حاصل می‌شود؛ چون انسان جایز الخطا است؛ و الاّ وقت دیگر، دیر است و جوابی غیر از طلب عفو از خداوند و ملّت ندارید و فی الحدیث النّبوی المشهور: «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الْأَکْبَر» (وسائل الشیعه).
بزرگواران شورای نگهبان
شما مسائل اتفاق افتاده در این دو دوره ریاست جمهوری ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ را موافق با قانون اساسی و احکام الهی می دانید؛ حال از هر جهت که بخواهید ملاحظه بفرمایید، آیا مطالب شما در راستای احکام اسلام بوده؟ آیا ریاست جمهوری تحمیلی شما از ناحیه رعایت احکام قانون اساسی بود؟ شما نسبت به وظیفه خود باید پاسخگو باشید و هم اکنون این سؤالات مطرح است:
آیا یاران امام امّت توانسته‌اند در دادگاهی صالح از خود دفاع کنند؟
آیا اهانت به مسلمین و مؤمنین، بدون دفاع از خود را شرعی می‌دانید؟
آیا زندانی کردن افراد صالح و مؤمن و شهروندان ایرانی را فقط به صرف اعتراض، بدون محاکمه، شرعی می‌دانید؟
آیا اعترافات صورت گرفته را شرعی می‌دانید؟
آیا اهانت به مراجع و حمله به بیوت آن بزرگواران را مرضیّ خدای تبارک و تعالی و حضرت صاحب الزمان -عجّ اللّه تعالی فی فرجه الشّریف- می‌دانید؟
آیا اهانت به علماء در مجلس شورای اسلامی و پخش آن در صداوسیما را شرعی می‌دانید؟
آیا اهانت به خانواده «مظنون به اتهام» را شرعی می‌دانید؟
آیا نصیحت کردن به اصل ۱۱۰ قانون اساسی و اعتراض و سؤال، خلاف شرع می‌باشد؟
آیا محروم کردن عدّه‌ای جهت اتهام موهوم را شرعی می‌دانید؟
آیا سؤال از رهبر جمهوری اسلامی، جرم است؟
اعضای شورای نگهبان شما حافظ چه چیز می‌باشید؟ آیا واقعا شما حافظ احکام اسلام می‌باشید؟
این دوبزرگوار، جناب حجة الاسلام و المسلمین کروبی و جناب آقای مهندس میر حسین موسوی که بدون محاکمه، فقط به صرف اغراض شخصی، محصور شده‌اند را شرعی می‌دانید؟
آیا مردم باید از چه چیز تبرّی بجویند؟ شما مسائل اسلامی را خوانده‌اید و می‌دانید که احکام خدا بر چه مبنایی است؛ اگر غیر از آن صورت باشد، هیچ ارزشی ندارد؛ زیرا خدای تبارک و تعالی می فرماید:
«وَ مَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئکَ هُمُ الْکَافِرُون»،
«وَ مَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئکَ هُمُ الظَّالِمُون‏»،
«وَ مَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئکَ هُمُ الْفَاسِقُون». (سوره مائده؛ آیات ۴۴ الی ۴۷)
اما چه باید بکنند امام موسی کاظم -علیه السلام- و بقیهٔ ائمه اطهار -علیهم السلام- نسبت به احکام حاکمان خود؛ چون آنها هم بدون محاکمه، زندانی و محصور بودند؛ لذا «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ وَبَّخُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُوَبِّخُوا» (مستدرک الوسایل).
شما ملاحظه بفرمایید امام جمعه موقّت «کثیر السهو» که دبیر شورای نگهبان هم می‌باشد در خطبه این هفته (۲۲/۱۰/۱۳۹۱) چه گفته است، آیا این نشانه اسلام و رأفت اسلامی و فهم و شعور اسلامی است؟ آیا می‌توان گفت صحبت‌های این شیخ از قرآن و سنّت است؟ یا خلاف اسلام و شرع؛ اگر قانون است که در کتب فقهی و قانون اساسی بیان شده و باید به آن عمل شود و الّا پاره کردن گلو و اهانت به مسلمین، آن هم در نماز جمعه مسلمین و یا در جای دیگر، دستور دادان به قوه قضائیه و نیروی سپاه جهت حصر حضرت حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای کروبی و جناب آقای مهندی موسوی، این‌ها از ناحیه عدم فهم مطالب اسلامی است.
اسلام هرگز نمی‌گذارد آبروی کسی برده شود. این بی‌خبران از احکام الهی، باید توبه کنند یا ملّت مظلوم و بی‌دفاع که آمدند با رأی بالایی به مورد تأیید شورای نگهبان، به میر حسین موسوی رأی دادند؟ یا آن که آمد در همه محافل از نامزد مورد نظر خود، قبل از رأی گیری دفاع کرد و تحمیل کرد و خود به عنوان دبیر شورای نگهبان، ناقض قانون جلوه داد و به تمام شهرستان‌ها گفته شد: «نباید ستاد میر حسین موسوی تشکیل شود» که این امر بر همه واضح و شاهد عینی بسیار دارد که هنوز عدّه‌ای پرونده‌شان مفتوح است.
با همه تفاصیل، باز جرأت بیان اشتباه خود را ندارند و می‌گویند: «شما تبرّی جسته و توبه کنید»! این‌ها تابع کسانی هستند که امام (ره) فرمودند: «نگذارید مملکت به دست این‌ها بیفتد، این‌ها قائل هستند که باید مملکت خراب شود، تا امام زمان -عجّ اللّه تعالی فی فرجه الشّریف- بیاید»؛ خدا به همه انصاف دهد.
دیگر بار ملاحظه بفرمایید: جهت تأیید تخریب یاران امام امت از طریق همین افراد مدّعی فلسفه و جهان بینی و مخالف امام امت، چه شد و نسبت به تخریب روحانیت متّصل به امام امت چه کردند؟ فقط جهت اطلاع عرض می‌شود:
جناب آقای حجة الاسلام و المسلمین سیّد محمّد خاتمی، با رأی بالای بیست میلیون، چه انقلابی صورت داد و چه مسائلی را روشن و چه خیانت‌هایی را گوشزد کرد؛ اما هرگز در مقام آبرو بردن و بی‌احترامی بر نیامد، در صورتی که بر همه واضح بود که می‌تواند، و هنوز هم مدارک موجود است.
اما این مخرّبین و مخالفین امام امّت، در طول هشت سال ریاست جمهوری این بزرگوار که هم اهل علم و سیّد و هم‌لباس آنها، و هم تنفیذ رهبر، نگذاشتند این بزرگوار در طول شانزده دوره مجلس خبرگان، مسائل مملکتی را بیان کند؛ اما بعد از آقای خاتمی، آن شخص مورد علاقه و تخریبچی را همان سال اول آوردند! انسان چه تصوّر می‌کند؟ در صورتی که آمد در مجلس و جواب هیچکس را نداد و به معاونش محوّل کرد! که صدای عدّه‌ای درآمد؛ این اهانت به روحانیت نیست؟ تخریب مملکت جهت تحقّق عقیده شوم عدّه‌ای نا اهل، حسب فرمودهٔ امام امت (ره)، آیا مراجع توانستند بعد از امام امّت اظهار نظر و ترویج دین واقعی خدا کنند؟ مطالب حق را گوشزد کنند؟
شما ملاحظه بفرمایید در زمان امام امّت مردم به راحتی مطالب خود را بیان می‌کردند، اگر مخالفتی با اسلام نداشت. چون کسی در رأس بود که هم مجتهد، و هم مرجع، و هم تهذیب نفس شده بود. اما چه باید گفت که مسیر بر خلاف نظر امام امّت حرکت کرد؛ در صورتی که امام امّت همه را از خطر این افراد کاملا آگاه کرده بود، و بر کسی پوشیده نیست.
اما چه باید کرد که مسیر را عوض کردند؛ افراد مخاطب امام امّت اگر دقت شود، واضح می‌شود. کسانی که این مسیر را اداره می‌کنند هیچ اعتقادی به قانون اساسی و اصل ۱۱۰ و نظرات امام امّت و احکام اسلام ندارند.
سؤال اینجاست: اگر شما تابع اصل ۱۱۰ می‌باشید، باید نسبت به رئیس جمهور، آقای خاتمی تنفیذ شده از طرف رهبر، احترام قائل باشید و رأی مردم را محترم بشمارید؛ اما شما چه کردید نسبت به این سیّد بزرگوار (سیّد محمّد خاتمی) انسان یاد حرف امام امت که فرموده بودند: «اگر آمریکا و صدام می‌توانستند کاری بکنند، می‌کردند»؛ شما اگر مدرکی نسبت به آقای خاتمی داشتید یقیناً این بزرگوار را محاکمه می‌کردید.
اما شخص مورد نظرتان (که فعلا هم از آن خوف دارید) چون جهت رسیدن به مقاصد خود لازم می‌دانید، آن را محترم و خود را به ظاهر مخالف می‌پندارید که این هم بر همه واضح است که جنگ روانی است نه تعصب و واقع.
اما عدّه‌ای به مسأله نفاق پی نبرده که بعد از هر اتّحادی، یک نفاقی صورت می‌گیرد؛ این اتحاد باید حفظ شود.
حال این‌ها هیچ اعتقادی به قرآن و سنّت و امام زمان -عجّ اللّه تعالی فی فرجه الشّریف- ندارند؛ چون مرام و مقام و مرتبت امام زمان -علیه السّلام- رعایت احکام الهی است، و احکام الهی همه نسبت به آن خاضع هستند؛ اما این‌ها جهت سلطه خود و حکومت خود، امام زمان -علیه السّلام- را بهانه کرده‌اند و از اسلام، خود را جدا کرده‌اند؛ همچون حاکمان قبل که آنها هم می‌گفتند: «باید احکام خدا پیاده شود» اما در عمل، عاملین به احکام اسلام، یا در حصر یا در زندان بودند.
شما ملاحظه بفرمایید چرا این‌ها امام امّت را مخالف خود می‌دانستند، و تبعیت از امام را صحیح نمی‌دانستند، و انقلاب و جنگ و شهدا و راه امام را خلاف می‌دانستند، که امام امّت چنین فرمود: «اینها نباید سر کار بیایند».
شیراز؛ جمعی از ارادتمندان مرجع عالیقدر حضرت آیة اللّه سیّد علی‌محمّد دستغیب

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر