عالمی پسند که خود به همراه همسرش و "مانا"، دختر 4 ساله شان در شهر ساوه بازداشت شدند و روز اول بازداشت را در یک سلول بودند، در این دلنوشته به خاطراتش از فعالیت های سیاسی چالاکی و حمایت هایش از اقشار محروم جامعه اشاره می کند و می گوید: من صدای تورا آنگاه که از تریبون انجمن اسلامی دانشگاه ، برای تحقق عدالت و آزادی در ایران فریاد می زدی، شنیدم. صدایت را در جلسات حزب و ستادها شنیدم که برخلاف بسیاری از هم نسلانت به جای پیگیری منافع اقتصادی خود همیشه در پی مطالبات اقشار فرودست جامعه بودی. همان مردمانی که امروز زندگی را به سختی می گذرانند و ما هنوز نتوانسته ایم برای کم شدن رنجشان کاری انجام دهیم. مردمانی که قرار بود پول نفت را سر سفره هایشان ببرند اما امروز نفت به تاراج رفته و بجای آن ترس و وحشت را برایشان هدیه کرده...
سمیه عالمی پسند، همسر امین (پیمان) چالاکی که از زندانیان سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ اوین است، به مناسبت تولد همسرش دلنوشته ای را خطاب به او نوشته است.
به گزارش کلمه، عالمی پسند که خود به همراه همسرش و “مانا”، دختر ۴ ساله شان در شهر ساوه بازداشت شدند و روز اول بازداشت را در یک سلول بودند، در این دلنوشته به خاطراتش از فعالیت های سیاسی چالاکی و حمایت هایش از اقشار محروم جامعه اشاره می کند و می گوید: من صدای تورا آنگاه که از تریبون انجمن اسلامی دانشگاه ، برای تحقق عدالت و آزادی در ایران فریاد می زدی، شنیدم. صدایت را در جلسات حزب و ستادها شنیدم که برخلاف بسیاری از هم نسلانت به جای پیگیری منافع اقتصادی خود همیشه در پی مطالبات اقشار فرودست جامعه بودی. همان مردمانی که امروز زندگی را به سختی می گذرانند و ما هنوز نتوانسته ایم برای کم شدن رنجشان کاری انجام دهیم. مردمانی که قرار بود پول نفت را سر سفره هایشان ببرند اما امروز نفت به تاراج رفته و بجای آن ترس و وحشت را برایشان هدیه کرده اند.
چالاکی که محکوم به ۴ سال حبس تعزیری است، در سال ۸۸ معاون اجرایی ستاد میرحسین موسوی در شهر ساوه بود. وی به همراه همسرش در سال های گذشته از فعالان دانشجویی دانشگاه آزاد بود و پس از آن سابقه همکاری با جبهه مشارکت و فعالیت های مدنی در دفاع از حقوق کارگران را داشت.
متن کامل نامه سمیه عالمی پسند به همسرش که در اختیار کلمه قرار گرفته در ادامه می آید:
پیمان عزیزم سلام
تولد سی و چهار سالگی ات مبارک عزیز نازنین.
این دهمین سال است که سالگرد میلادت را تبریک می گویم اما امسال برخلاف نه سال گذشته که در کنار هم، زیر سقف خانه کوچکمان جشن می گرفتیم امسال از پشت دیوارهای بلند اوین به تو تبریک می گویم. می دانم که صدایم را خواهی شنید! ما صدای هم را خوب می شنویم. یادت هست اولین هدیه ام را:
“تمام خاک را گشتم به دنبال صدای تو…….. ”
من صدای تو را آنگاه که از تریبون انجمن اسلامی دانشگاه، برای تحقق عدالت و آزادی در ایران فریاد می زدی، شنیدم. صدایت را در جلسات حزب و ستادها شنیدم که برخلاف بسیاری از هم نسلانت به جای پیگیری منافع اقتصادی خود همیشه در پی مطالبات اقشار فرودست جامعه بودی. همان مردمانی که امروز زندگی را به سختی می گذرانند و ما هنوز نتوانسته ایم برای کم شدن رنجشان کاری انجام دهیم. مردمانی که قرار بود پول نفت را سر سفره هایشان ببرند اما امروز نفت به تاراج رفته و بجای آن ترس و وحشت را برایشان هدیه کرده اند. مردمانی که در عصر ارتباطات، داشتن وسایل ارتباطی برایشان جرم محسوب می شود تا مبادا از اخبار و واقعیت ها مطلع شوند و در جهل و ناآگاهی بمانند.
اما عزیزم، یقین دارم همه این تلاشها برای اصلاح و برقراری عدالت بی نتیجه نخواهد ماند و روزی را خواهیم دید که فرزندانمان در ایرانی آباد وآزاد زندگی می کنند وسهم شان را از کشور ثروتمند ایران خواهند گرفت.
عزیزم دوستت دارم نه فقط برای اینکه همسرم هستی، تو دوست، همفکر، هم نسل، همراه و حتی هم سلولی من بودی. آری فکر می کنم ما تنها زوجی بودیم که در زندان افتخار هم سلول شدن را هم پیدا کردیم و عجب خاطراتی داریم از این زندگی ده ساله مان.
نازنینم، به صبر واستقامتت افتخار می کنم و برای تو وهمه دوستان عزیز دربند آرزوی سلامتی واستواری دارم.
تولد سی و چهار سالگی ات مبارک عزیز نازنین.
این دهمین سال است که سالگرد میلادت را تبریک می گویم اما امسال برخلاف نه سال گذشته که در کنار هم، زیر سقف خانه کوچکمان جشن می گرفتیم امسال از پشت دیوارهای بلند اوین به تو تبریک می گویم. می دانم که صدایم را خواهی شنید! ما صدای هم را خوب می شنویم. یادت هست اولین هدیه ام را:
“تمام خاک را گشتم به دنبال صدای تو…….. ”
من صدای تو را آنگاه که از تریبون انجمن اسلامی دانشگاه، برای تحقق عدالت و آزادی در ایران فریاد می زدی، شنیدم. صدایت را در جلسات حزب و ستادها شنیدم که برخلاف بسیاری از هم نسلانت به جای پیگیری منافع اقتصادی خود همیشه در پی مطالبات اقشار فرودست جامعه بودی. همان مردمانی که امروز زندگی را به سختی می گذرانند و ما هنوز نتوانسته ایم برای کم شدن رنجشان کاری انجام دهیم. مردمانی که قرار بود پول نفت را سر سفره هایشان ببرند اما امروز نفت به تاراج رفته و بجای آن ترس و وحشت را برایشان هدیه کرده اند. مردمانی که در عصر ارتباطات، داشتن وسایل ارتباطی برایشان جرم محسوب می شود تا مبادا از اخبار و واقعیت ها مطلع شوند و در جهل و ناآگاهی بمانند.
اما عزیزم، یقین دارم همه این تلاشها برای اصلاح و برقراری عدالت بی نتیجه نخواهد ماند و روزی را خواهیم دید که فرزندانمان در ایرانی آباد وآزاد زندگی می کنند وسهم شان را از کشور ثروتمند ایران خواهند گرفت.
عزیزم دوستت دارم نه فقط برای اینکه همسرم هستی، تو دوست، همفکر، هم نسل، همراه و حتی هم سلولی من بودی. آری فکر می کنم ما تنها زوجی بودیم که در زندان افتخار هم سلول شدن را هم پیدا کردیم و عجب خاطراتی داریم از این زندگی ده ساله مان.
نازنینم، به صبر واستقامتت افتخار می کنم و برای تو وهمه دوستان عزیز دربند آرزوی سلامتی واستواری دارم.
سمیه عالمی پسند
۱۵/۱۰/۹۱
۱۵/۱۰/۹۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر