خبرگزاری هرانا - محمدرضا پورشجره (سیامک مهر) وبلاگ نویس ۵۱ ساله زندانی در تاریخ ۲۱ شهریور ماه ۱۳۸۹ در منزل مسکونی خود در شهر کرج بازداشت شد.
او بعد از بازداشت به سلولهای انفرادی زندان رجاییشهر منتقل و مدت هفت ماه در سلول انفرادی مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفت که این فشارها موجب آسیبهای جسمی بر روی وی گردید.
این وبلاگ نویس زندانی که از بیماریهایی همچون ناراحتی قلبی، ضعف بینای، دیسک کمر، نارسایی کلیوی، درد معده و همچنین سوء تغذیه رنج میبرد در ۱۰ مهرماه سال جاری در پی یک حمله قلبی به بیمارستان رجایی کرج منتقل گردید و در تاریخ ۱۶ مهرماه بدون تکمیل دوره درمان به زندان ندامتگاه مرکزی کرج عودت داده شد.
در زیر گفتگوی کوتاهی که با میترا پورشجره دختر این وبلاگ نویس زندان انجام دادیم را میخوانید:
خانمپور شجره، پدر شما چه زمانی و به چه علتی بازداشت شد؟
پدرم محمدرضا پورشجری نویسنده وبلاگ "گزارش به خاک ایران" با نام مستعار سیامک مهر در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ در منزل مسکونی خود در کرج به جرم وبلاگ نویسی دستگیر شد و از سوی دادگاه انقلاب تهران به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد.
آیا روند دادرسی وی عادلانه بود و از حق داشتن وکیل برخوردار بود؟
پدرم در تمام این دادگاهها از حق داشتن وکیل محروم بوده ودادگاهشون بدون هیچ عدالتی و در نبود هیچ وکیل وهیأت منصفهای برگزار شده و تنها یک گفتگوی دو نفره بین پدرم و قاضی بوده است.
آیا ایشان در زمان بازداشت مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند؟
بله پدرم در هفت ماه انفرادی که در اول دستگیریشون بودن تحت بدترین شکنجههای روحی و جسمی قرار گرفتند تا آنجا که ایشان در اثر این فشارها برای اینکه مجبور به قبول توبه نامه نشود با شیشه عینک خود خودکشی نافراجامی داشت که موجب انتقال ایشان به بهداری زندان شد.
وضعیت جسمی ایشان در زندان به چه شکل است؟
پدرم دچار ناراحتی قلبی شدهاند که با بستری شدن و گرفتن آنژیو از ایشان متوجه شدن که رگهای قلبشون گرفته و نیاز به عمل قلب باز هست که متأسفانه تا کنون هیچ یک از مسئولین قضایی حاضر به قبول صدور مجوز برای مداوا یا مرخصی پدرم نشده است.
وضعیت فعلی پدرم بسیار وخیم است تا آن اندازه که دیگرحتی یکی از ارگانهای فیزیکی بدن او در سلامتی کامل نیست. در حال حاضر آنچه که مایه نگرانی بسیار عمیقی است بگونهای که حتی زندگی اورا تهدید میکند مشکل قلبی است که در زندان پیدا کرده است.
در آخرین تماسی که من با پدرم داشتم او میگفت حتی براساس تشخیص پزشک خود زندان، آقای عادلنژاد بهرام چنانچه بزودی عمل بای پاس روی قلب او انجام نگیرد بدون شک قلب او از کار خواهد ایستاد.
این همه در حالیست که نه مسولین خود زندان به مداوای او اقدام میکنند و نه با مرخصی او موافقت میشود که دست کم بتواند در بیرون از زندان به عمل قلب اقدام کند.
این بیاعتنایی مسولین زندان نسبت به سلامتی پدرم هم تا بدان حد است که حتی آنان از دادن داروهای مسکن قلبی هم دریغ میکنند چه رسد به اینکه از او معاینات مرتب به عمل آید که خاص بیماران این چنینی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر